رفتن به محتوای اصلی

«رهایی» از دیدگاه مكتب انتقادی فراسوی حصارها

«رهایی» از دیدگاه مكتب انتقادی فراسوی حصارها

شاید برای كور فرقی نكند كه شب باشد یا روز! و یا برای پرنده‌ای كه تفاوتی میان قفس و گلستان نمی‌بیند! او كه چشمانش را بر میله‌های پیش رو بسته است و واژه حصار برایش بی‌مفهوم است، نمی‌تواند دركی صحیح از تلاش كرم ابریشم برای خروج از پیله‌اش داشته باشد، زیرا كرم ابریشم «می‌داند» بی‌پروایی برای «رهایی» یعنی پروانه‌شدن! شاید انسان مدرن همان پرنده‌ای باشد كه گرفتاری‌اش در حصار ساخته‌شده جهان مدرن را نمی‌بیند و برای «رهایی» و پروانه‌‌شدن بی‌پروایی نمی‌كند!

مكتب فرانكفورت (انتقادی)، یعنی گردهمایی اندیشمندانی كه سال‌هاست در صددند تا با نشان‌دادن خلاء‌هایی كه در ابعاد زندگانی انسان مدرن وجود دارد گرفتار حصاربودنش را اثبات كنند و او را از نعمت «آگاهی» بهره‌مند سازند و سپس راه «رهایی» را به او بنمایانند. تمایزی آشكار میان انتقادی‌های متاثر از ماركس و نظریه‌پردازان علم‌گرا در عدم پذیرش مطلق چارچوبه‌های اثبات‌گرایی برای فهم جهان هستی وجود دارد. به عبارت دیگر نظریه‌های سنتی در پی كشف جهان خارج هستند، جهانی كه آنها در بخش هستی‌شناختی آنرا امری مسلم و ثابت فرض می‌كنند و با استمداد از ابزارهای شناخت در پی تشریح آن هستند. اما از منظر انتقادی‌ها این نوع نگاه، به حدی تنگ‌نظرانه است كه حتی نمی‌تواند بسیاری از بخش‌های واقعی موجود را نیز ببیند زیرا «اثبات‌گرایی» عینكی بر چشمان انسان می‌نهد كه قادر به مشاهده موجودات غیرمادی جهان خارج نیست.

بنابراین نظریه انتقادی هم در بعد معرفت‌شناسی و هم در بعد هستی‌شناسی نظریه‌های مادی‌گرا و خردگرا را به چالش می‌كشد و قائل به جهانی است كه برساخته‌ای اجتماعی است و از پویایی درونی برخوردار است كه ناشی از ابعاد مختلفی نظیر فرهنگ، زبان گفتمان و... می‌باشد. بنابراین با تعریف و برداشتی جدید از جهان خارج و واقع، نظریه انتقادی به روش‌شناسی متفاوتی نسبت به روش‌شناسی پوزیتویستی روی می‌آورد. از مهم‌ترین نظریه‌پردازانی كه در زمره نظریه‌پردازان انتقادی مطرحند می‌توان به اندیشمندانی همچون ماكس هوركهایمر، تئودور آدرنو، هربرت ماركوزه، فردریش پووك، لیونتال، فرانس نویمان، والتر بنیامین، اریش فروم، برشت، ویتفو گل، ریچارد اشلی، رابرت كاكس و یورگن هابر ماس اشاره كرد.

از آنجایی كه متفكران انتقادی بر این باورند كه مدرنیته نتوانست انسان را به رهایی برساند و بلكه برعكس او را اسیر حصارهای عصر خرد و روشنگری كرد كه جلوه‌هایی از آن را در استالینیسم و نازیسم می‌توان یافت؛ این نظریه‌پردازان با اقدام به انجام سلسله پژوهش‌هایی درصدد ارائه تبیینی صحیح از جهان هستی برآمدند. نخستین گام‌های این مكتب توسط تئودور آدرنو و هربرت ماركوزه، و همكاری تنی چند از متفكران دیگر، در آلمان با تشكیل انجمن پژوهش‌های اجتماعی با هدف بررسی عوامل ركود انقلاب‌های ماركسیستی در جهان سرمایه‌داری، برداشته شد كه با روی كار آمدن هیتلر تعطیل شد. عنوان مكتب انتقادی برگرفته از مقاله «نظریه سنتی و نظریه انتقادی» هربرت ماركوزه به‌عنوان مانیفست متفكران گردهم آمده در موسسه پژوهش‌های اجتماعی بوده است. هرچند این اندیشمندان افكار نخستین خود را برمبنای اندیشه‌های ماركس بنا نهادند اما اساس كار آنها، انتقاد از فلسفه تحلیلی، پوزیتویسم و تجربه‌گرایی بوده است. پس از شكل‌گیری هسته اولیه این موسسه، هنگامی كه با تنگناهای ایجادشده توسط حكومت هیتلر مواجه شدند، متفكران مكتب فرانكفورت چاره كار را در هجرت دیدند، ‌ابتدا به انگلستان و سوئد و سپس به آمریكا رفتند. از آنجا كه در آمریكا برخلاف انگلستان، فلاسفه تحلیلی و پوزیتویست از سیطره فكری كمتری برخوردار بودند لذا مقصد نهایی برای ادامه همكاری این متفكران در زمینه مطالعات اجتماعی و انتقادی شد كه نخستین محصول آن در كتاب دیالتیك روشنگری كه محصول مشترك هوركهایمر و تئودور آدرنو بود تبلور یافت. اعضای مكتب فرانكفورت پس از فروكش كردن آتش جنگ جهانی دوم به موطن خود، ‌آلمان رجعت كردند. مهم‌ترین مولفه‌های مورد تاكید مكتب انتقادی نقد فرهنگ و شیوه فكر بورژوایی و فرآیند عقلانیت جامعه نو و تفسیر نوین از جامعه، فرهنگ، سیاست و اقتصاد است.

آنچه نظریه انتقادی در پی نقد آن است معرفی و توصیفی از فلسفه اثباتی است كه نتایج آن نگاهی و محدود به جامعه انسانی است به عبارت دیگر پوزیتویسم و تجربه‌گرایی با تقلیل‌گرایی خاص خود سبب ایجاد حصارهایی در مسیر شناخت حقیقی می‌شود. بنابراین امر واقع و جهان در نگاه پوزیتویست‌ها برابر است با اشیای ملموس و شناخت یعنی ارائه توصیفی از آن، یعنی تمایز آشكار میان فاكت‌ها و ارزش‌ها، یا همان تقلیل‌گرایی عصر مدرن كه سوژه‌ها (افراد انسانی) را به فاكت‌ها (امور واقع) تقلیل می‌دهند كه این امر سبب استحكام نظم اجتماعی موجود می‌شود. در نگاه انتقادی‌ها صنعت فرهنگ و رسانه‌های گروهی ازجمله مسائل مورد توجه‌ای بوده كه مانعی مهم بر سر راه رهایی بوده است. رسانه‌های گروهی با حذف پتانسیل‌های فردگرایی و پتانسیل‌های انقلابی‌گری طبقه كارگر موجبات استمرار بقای نظام سرمایه‌داری را فراهم می‌آورند.

نظریه انتقادی در كنار نقد فلسفه مدرن، با مطرح كردن عنصر یوتوپیایی (تفكر آرمانی و جامعه مطلوب) در اندیشه‌های خود قائل به سعادت، آزادی و رهایی بشر می‌شود زیرا این اندیشمندان با تاثیرپذیری از اندیشه‌های هگل و تكیه بر مفهوم عقل او كه رابطه مستقیمی با آزادی دارد درصدد ارائه الگویی برای دستیابی به آزادی و رهایی از قیدوبندهای موجود برآمدند. در نگاه اینان حاكمیت عقل‌ابزاری بر جامعه و نظام سرمایه‌داری سبب سركوب خواست‌های راستین انسانی می‌شود. به عبارت دیگر این نظریه اقدام به ارائه تحلیلی انتقادی از مسائل و معضلات جامعه می‌كند و همین امر از این نظریه، ‌نظریه‌ای ارزشی و هنجاری می‌سازد كه در تعارض كامل با پوزتیویسم و اثبات‌گرایی كه قائل به علم رها از ارزش است قرار می‌گیرد. بنابراین در نگاه انتقادی‌ها عقل در كنار تجربه دارای توانایی فهم واقعیت اجتماعی می‌شود.

مهم‌ترین مانع رهایی در نگاه انتقادی‌ها علم اثباتی و تفكر بورژوایی همراه با سلطه عقلانیت‌ابزاری است كه باعث سركوب خردباوری انتقادی كه شكل درست خردورزی است، شده است. تلفیق‌شدن طبقه كارگر در نظام سرمایه‌داری سبب شده بود كه نوع نگاه جدیدی را اتخاذ كنند لذا عاملی كه نظریه انتقادی باید به آن توجه می‌داشت نقش سازوكارهای روانی در پنهان كردن تنش‌های موجود میان طبقات اجتماعی بود. یعنی عقلانیت ابزاری سبب شده است كه انسان به ماشین و ابزاری برای برآورده كردن احتیاجات خود تبدیل شود. به عبارت دیگر در نگاه این متفكران، برخلاف ماركسیست‌های ارتدوكس، دیگر اقتصاد از اهمیت و اعتبار درجه اولی برخوردار نیست بلكه در كنار اقتصاد، مسائل فرهنگی و اجتماعی هستند كه موجبات تسلط طبقه حاكم و ادغام طبقات فرودست در دل خود و كاهش تضادهای طبقاتی را فراهم آورده‌اند. گام نهایی در مسیر رهایی، حذف سلطه عقلانیت‌ابزاری است كه سبب برآمدن نظام قدرت و ایجاد علایق مادی كاذب برای انسان شده است كه این امر به وسیله خرد انتقادی راستین كه در پی تحول در معنای زندگانی است صورت می‌گیرد. یعنی عقلانیت معطوف به هدف در نظام سرمایه‌داری در خدمت نیروهای سلطه‌گر است كه توده‌ها را تبدیل به ابزاری برای دستیابی به اهداف خود می‌كند.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

برگرفته از:
فرهیختگان

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید