((اين نوشتار مبتني و مستدل بر هيچ سندي كه تا به حال اثبات شده باشد نيست بل محادسه اي ايست از آنچه ممكنست در مغز آلوده كودتاگران در تقابل با جنبش طراحي شده باشد و هشداريست موكد بر لزوم هوشياري بيشتر جنبش در مقابل سناريوهاي حاكميت كودتا.))
از دو ماه قبل از رحلت حضرت آيت ا... منتظري پروژه اي در برخي ارگان هاي رسانه اي كودتاگران كليد خورد كه طي آن سعي شد، با رجعت به سوابق آيت ا... در سالهاي آغازين انقلاب و ميانه دهه شصت، چهره روشن و سبز اين مجاهد فقيد راه حسين را كه در سراسر لحظات عمر خويش هيچگاه سر بر آستان قدرت نساييد و بوسه بر دستان فتنه گرش نزد و عدالت را در پيشگاه مصلحت ذبح نكرد، مشوش و تيره جلوه دهد. از همان اقسام، افعالي كه اهالي بيت كودتا در عملياتي كردنش كم بي بهره از سابقه و تجربه نيستند.
به فعل در آمدن اين پروژه را ، خاصه در چند ارگان اطلاع رساني كودتا گران از جمله هرزنامه كيهان و فحشنامه رجانيوز طي ماه هاي آخر زندگي آن فقيه نستوه و آزاده شاهد بوديم ، بلاخص به ايام آخرين زندگي آن بزرگوار كه شدت اين عمليات واضح بود.
پس از رحلت آن عزيز، شايعاتي در برخي محافل دهان به دهان گشت و چندي بعد رسانه هاي شد، مبني بر اينكه ترديدهايي در مورد چرايي و چگونگي رحلت آيت ا... مطرح است كه بيت معظم و معزز ايشان نيز به نوعي آن را در برخي از ارتباطات خصوصي تصديق كرده اند.
ترديدهايي كه نم نمك سويه حقيقي يافته ، رويدادهاي پس از رحلت حضرت آيت ا... از جمله در مراسم تشييع پر شكوه پيكر ايشان و بازداشت تني چند از فعالين مدني و سياسي و مطبوعاتي نزديك به آن مرحوم و مهمترينش، حوادث تلخ روز عاشورا كه مصادف بود با هفتمين روز رحلت مرحوم آيت ا... منتظري، در كنار ورود حاكميت كودتا به فاز تازه اي از تقابل با جنبش فراگير اعتراضي ملت و زمينه سازي جهت پهن نمودن سفره هاي خون همانند دهه نخستين انقلاب، مبدع اين پرسش مهم در اذهان خواهد بود كه آيا اين رويدادها ارتباطي خاص كه حكايت از عملياتي شدن سناريويي مشخصي از سوي حكومت باشد با يكديگر ندارند؟
اين روزها شاهديم دقيقا همان پروژه اي كه با حذف شخصيتي حضرت آيت ا... منتظري كليد خورد و نهايتا احتمالا به حذف فيزيكي ايشان انجاميد به نوعي حاق در ارتباط به آيت ا... صانعي در جريان است.
همان فشارها بر ايشان و بيت مكرمش، همان حملات از سوي ارگان هاي تابلو دار منتسب به كودتاگران كه شات بازش را در اطلاعيه مهوع جامعه مدرسين حوزه عليمه در سلب مقام مرجعيت از آقاي صانعي ناظر بوديم.
آيا اين رويدادها را وقتي در كنار درگذشت غير منتظره آيت ا... صافي گلپايگاني ، كه اتفاقا از مراجع سابقا حامي وضع موجود و پس از انتخابات اخير و رخدادهاي در پي اش، مردد در حمايت از دولت كودتا و در عمل در چشم كودتا گران نه يك حامي بل يك عنصر خنثي و شايد تا حدودي مستعد تغيير رويكرد قرار مي دهيم، بار ترديدها در ذهنمان وزن افزونتري نمي يابد.
آيا كمي غير طبيعي و ترديد برانگيز نيست دو مرجع عالي رتبه به فاصله سه هفته از يكديگر رحل اقامت در سراي حق افكنند؟ آن هم در اين شرايط؟
آيا پروژه اي كه اكنون از سوي ارگان هاي آلوده كودتاگران در اطلاعات و اطلاعات سپاه و قوه كذابيه در حال تدوين و در آستانه اجراست ارتباطي با مذكورات كه در اين نوشته به چندي از آن اشاره كردم، ندارد؟
آيا خطري مشخص جان آيت ا... يوسف صانعي را تهديد نمي كند؟ اين وقايع در كدام مرحله از اين پروژه كثيف قرار گرفته و مراحل پسينش چيست؟
به نظرم قطعا جان آيت ا... صانعي در خطر جديست و هوشياري ما را مي طلبد كه مراقب باشيم. اينجانب اگرچه مانند برخي اساتيد صرفا ايستا و متمركز و راكد در نظرياتي كه راديكاليزم را در هر شكل و اشل تبارزش، مذموم و محكوم مي دانند، نيستم و چنين نظري ندارم، اما پس از تاملي در شكل تناوبي حوادث اخير و تصميمات كودتاگران دررجوع به برخورد سبيعانه به شكل اوان انقلاب با مخالفين و منتقدين، به اين نتيجه رسيدم كه در اين گاه رخدادهاي متصل و غير منتظره، بايد هوشياريمان در برخورد با استراتژي آلوده و البته مهتوم حاكميت كودتا بيش از گذشته باشد.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید