رفتن به محتوای اصلی

خاطرات زندان تیف (قسمت ششم)

خاطرات زندان تیف (قسمت ششم)

عکس بالا به یکی اززندانیان معترض زندان تیف درحال انتقال به زندان ابوغریب توسط ارتش امریکا ؛ تعلق دارد

روز 22 فوریه 2004 سرگردی به نام خانم اوبراین همه ی زندانیان را معاینه کرد و 2 روز پس از آن در 24 فوریه بازجویی FBI از زندانیان آغاز شد. گاهی بازجویی 15 دقیقه و گاهی 2 ساعت به درازا می کشید. 2 پرسش محوری در بازجوییها بود: انگیزه ی ورود به سازمان و انگیزه ی خروج از سازمان. دیگر پرسشها هم جنبه ی اطلاعاتی داشت. البته FBI قولهای مثبتی هم برای آزادی ما می داد اما هم زمان سیم خاردارها هر روز زیادتر می شد، تله های منور بیشتری می کاشتند، نگهبانان افزوده می شدند، و "سرگرد مسیح" هم همواره در محوطه ی زندان می چرخید و لبخند می زد! چهار روز بود که آب نداشتیم. یک تانکر کوچک حدود 400 لیتر آب برای نظافت همه ی زندانیان می آورد که چهار روز بود دیگر نمی آمد. روزانه 3 بطری آب برای نوشیدن می دادند که بیشتر آن برای کارهای بهداشتی مصرف می شد.

FBI کار بازجویی را پیش می برد و به یکی از زندانیان هم گفته شده بود که : "پس از ما یک گروه از وزارت خارجه با شما مصاحبه خواهد کرد". کار بازجویی FBI که تمام شد در روز 14 اسفند 82 اتوبوسی با اسکورت، مجاهدین را از قرارگاه اشرف برای مصاحبه به تیف آورد. زندانیان تیف به این صحنه چند واکنش نشان دادند. مشتی لومپن با تمسخر و دشنام واکنش نشان دادند؛ همان کسانی که رهبر عقیدتی گفته بود با انقلاب ایدئولوژیک انسان می شوند و با وعده ی سرنگونی آنان را گرد هم آورده بود.

غروب همان روز، کسانی که با آمدن مجاهدین شلوغ کاری کرده بودند داشتند به سر و روی خودشان می زدند! شگفت زده شده بودیم! بعید بود که در اعتراض به جنگ یا زندانی بودن چنین کنند. هنگامی که پرسیدیم گفتند به خاطر عاشورا و در سوگ حسین است! شگفتا از نیروی جهل و نادانی ! قرنها است که فرهنگ امامزاده سازی دارد کار دست مردمان می دهد؛ سیاهه ای از جهالت به درازای تاریخ بشر! فرقی هم ندارد که به شکل ساختن امام و امامزاده باشد یا به شکل هیجانی که در راه رفتن به ویتنام و عراق به مقیاس جهانی، با سخنان پاپ مجاز می شود.

در بازجویی FBI از زندانی پرسیده بودند که آیا می دانستند که سازمان مجاهدین یک سازمان تروریستی است و یک زندانی هم پاسخ داده بود: تا آنجا که من به یاد دارم حتی پس از سقوط صدام هم مجاهدین در واشنگتن دفتر رسمی داشتند. رهبران آنها هم آزادانه در اروپا و عراق فعالیت کرده و با شما همکاری داشته اند و شما هم از آنان پشتیبانی کرده اید ، پس منظور،کدام تروریست است؟! بله، تیف سرشار بود از چنین تناقضهایی.

آغاز فصل گرما در عراق از اسفند ماه است و تا میانه های فروردین دیگر نسیم خنکی هم نمی وزد. از نخستین آثار فصل گرما در شرایط زندان تیف، پیدایش بیماریهای گوارشی بود. و بیچاره بیمار! یکی از زندانیان به نام پوریا، 3 هفته ی تمام درد می کشید. او به عفونت کلیه و مجاری ادراری دچار شده بود. در آن 3 هفته حتی مسکن هم به سادگی به او نمی دادند تا اینکه بدن نیمه جانش را با دستبند و پابند به بهداری بردند!امیرخسروبا مشکل اپاندیس درمدت چندروز10کیلووزن کم کرد تااینکه دراستانه مرگ اورا به امداد بردند!! یک گروهبان امدادگر آنجا بود که هر تشخیصی می داد مگر دلیل اصلی بیماری را! این قانون تیف بود. چیزی به نام بیماری شناخته شده نبود. تنها باید در حال مرگ می بودی تا کاری کنند.

فصل بادهای تند همراه با شن و خاک آغاز شده بود و صحنه ی چادرهای بدوی، تنها چیزی بود که می شد دید. توفان که آغاز می شد همه در چادرها کز می کردیم و تا 48 ساعت منتظر صاف شدن هوا می ماندیم. نگهبانان هم با دقت بیشتر تنها مراقب بودند کسی فرار نکند. لحظات تیف، زشت و احمقانه و تحمل آن دشوار بود. روز سه شنبه 23 اسفند، شماری اززندانیان درخواست کردند که دوباره به سازمان مجاهدین بازگردند. البته نیروهای آمریکایی همیشه امیدواری می دادند و یک بار سرهنگی گفت: نا امید نباشید؛ ماندلا 30 سال در زندان بود و ناامید نشد. چندین بار هم افسران آمریکایی در پاسخ پرسشهای ما از همان روش مجاهدین بهره بردند و گفتند که: "شما اصلا" چرا جدا شدید؟" و یا "می خواهید باج بگیرید؟ یا اینکه "انتخاب خودتان بوده است" و ...

به هر حال آنجا هنوز قرارگاه اشرف بود و رهبر عقیدتی هم ایستاده بود ( درمقابل حقایق ) تا جهان بایستد! هرگاه هم زندانیان از فشار و ... در تشکیلات سازمان نمونه ای می گفتند نیروهای ارتش آمریکا پاسخ می دادند که مسائل درونی سازمان ربطی به آنان ندارد!

ادامه دارد....

اسماعیل هوشیار

ژنو

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید