رفتن به محتوای اصلی

دانائیهای دیروز، هیولاهای عقب ماندگی فردا هستند

دانائیهای دیروز، هیولاهای عقب ماندگی فردا هستند

مقدمه: «دتایل مختصری از تاریخ » اتحاد جماهیر شوروی با یک سیستم سوسیال در زمینه اقتصاد و بشکل فئودالی در اداره حاکمیت سیاسی، بعنوان یک ناهنجار تاریخی و مثل یک موجودی عجیب الخلقه در تاریخ بشریت ظهور پیدا کرد، بطوریکه رهبران مادام العمر، همانند پادشاهان تا آخرین لحطه حیات حاکمیت را بطور دربست در اختیار داشتند و در رابطه با صدور انقلاب به دیگر کشور ها، عملا باعث کند شدن روند طبیعی تکامل اقتصادی و اجتماعی و سیاسی در دنیا و در جامعه خود و کشورهای تحت نفوذ و اشغال خود گردیده بودند، بعد از شکست این سد ضد تکاملی و بوجود آمدن امکان توسعه در جهان، کشورهای مترقی جهان امکان آن را یافتند، تا کشورها و ملتهای بیرون آمده از شکم این دایناسور عجیب الخلقه و آخرین بازمانده سیستم فئودالی در جهان، البته با ظاهری عوام فریبانه جامعه بی طبقه پرولتری، در واقع پاک نویس جامعه ایده آلیستی بی طبقه توحیدی (وعده کلیسا و مسجد در بهشت موعود) که همانند رهائی ملتها از قید و بند کلیسای دوره رونسانس، از هم پاشیده شد،

سیاست جهانی با استراتژی آرامسازی و تکامل منطقی و اصولی جهانی با تبادل متقابل اقتصاد مترقی و پیشرفته، در تلاش بودند و هستند تا این شرایط موجود در دنیا را دگرگون سازند و بسوی ایجاد جوامعی مدرن رهنمون سازند، ولی بخاطر تحولات شدید و آنی، تعدادی ازکشورها با انحراف از خطوط کلی، از روند تکامل جهانی خارج شدند و در مسیری دیگر قرار گرفتند،

تصور کنید رودخانه ائی را که یک طرفش جامعه عقب مانده گی است و طرف دیگرش جامعه مدرن، بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بعنوان بزرگترین عامل اصلی و بازدارنده در مقابله با حرکت جهانی بسوی سیالیّت اقتصاد بین المللی، کشورهای مترقی جهان، خواستند دیگر کشورها را هدایت و کمک کنند، تا از این رودخانه عمیق عقب ماندگی عبور دهند، و کلیه کشور های عقب مانده را به یک باره، به آن طرف رود خانه و به سرزمین دنیای کشورهای توسعه یافته هدایت کنند، که در این اوضاع بلبشور و دگردیسی جهانی کشورهائی مثل ایران از غافله عقب مانده و در آب غرق شدند و سرعت آب، ‌آن کشورهائی را که نمی توانستند با دیگر کشورها همگامی کنند، از جرگه سیستم جهانی جدا کرده و به همراه خود برد و چون اولویّت کلیّت جهان مطرح بود، وقت آن نشد تا جدا شدگان از جرگه جهانی را بتوانند به موقع نجات دهند، بعد از عبور دادن اکثر کشور های آماده و پذیرای توسعه، به آنطرف رودخانه، کشور های مترقی جهان مجبور به حرکت در جهت حرکت رودخانه بودند، تا عقب ماندگان از غافله را هم پیدا کرده و نجاتشان دهند، کشورهائی که سرعت آب آنها را باخود برده بود، کشورهائی بودند و هستند شامل بعضی از جمهوری های استقلال یافته شوروی و یوگسلاوی سابق و در مجموع بلوک شرق و همچنین چین، لیبی، افغانستان، عراق، ایران، سوریه، کوبا، کره شمالی و سودان که تا جائی که ممکن بود کشورهای مترقی جهان برای نجات این کشورها تلاش کردند به روش های ملایم و با انداختن طناب و تیوب نجات این کشورها را نجات دهند، ولی رهبران جاه طلب بعضی از این کشورها، همراه با نا آگاهی ملتشان و تعصبات مذهبی و یا ناسیونالیستی و یا ایدوئولوژیکی و یا بخاطر در آمدهای باد آورده نفتی و یا مواد مخدر طناب نجات را بریدند و بسوی تیوب های نجات شلیک کردند و باعث تاخیر ملت خود در پیوستن به سیستم آرامسازی و یکپارچگی اقتصاد جهانی گردیدند و کشورهای خود را منحرف و بسوی اعماق عقب ماندگی سوق دادند، اینها متوجه این نبودند و نیستند، که دیگر جنگ جهانی سوم بپایان رسیده و اتحاد جماهیر شوروی با اقمار خود در جنگ سرد و نامرعی اقتصادی در برابر سیستم اقتصاد بازار آزاد و لیبرالی جهان شکست خورده و از هم متلاشی شده و اینک همگی به کمک کشور های مترقی جهان نجات یافته و به آنطرف رودخانه هدایت شده اند و دارند مرحله شکوفائی خود را پشت سر می گذارند، اینها متوجه این نیستند، که دنیا دیگر عوض شده و دوران کولونی گری وتکرار کلمات قدیمی، همه اش کار انگلیسه، دیگر بسر آمده، امروز دیگر دوران صدور بیل و کلنگ نیست، دیگر صنعت ذوب آهن و فلزات و اتومبیل سازی جزو صنایع تفاله محسوب می گردد، امروز دنیای ارتباطات و مبادله اطلاعات است و سرمایه های کلان کاملا حالت سیالیّت بخود گرفته، امروز سرمایه و صنعت مثل ظروف مرتبطه در کل دنیا به هم متصلند دیگر سرمایه و صنعت و صاحبان آن مثل گذشته در قله کوهها نیستند، بلکه در اثر رقابت تنگاتنگ مثل آب سیال به همه نقاط کم عمق جهان می توانند جاری شوند و طبیعاّ به همراه خود آگاهی و رفاه می برند و صاحبان سرمایه بر حسب توانائی ها و ظرفیتهای ذهنی و هماهنگی با سیستم جهانی، می توانند از همه جای نقاط دنیا به کمک ارتباطات کامپیوتری و بدون توجه به ملیت و زبان، رنگ پوست، مذهب و افکار باشند، رقابت است و بس، هر کس بر حسب نیازهای مردم در هر زمینه ائی بتواند ایده های جدیدی ارائه بدهد، برنده رقابت است و زمانی صاحبان سرمایه می توانند صنعت و اطلاعات خود را بفروشند، که مصرف کنندگان این ادوات و علوم، بتوانند طریقه و نحوه استفاده از آن را یاد بگیرند، و در واقع این عامل اصلی و منافع و انگیزه حمایتی سرمایه های بزرگ از کشورهای تکامل نیافته می باشد، که این به نفع کشورهای فقیر و کم توسعه یافته می باشد، که با سرعت بخشیدن به سرعت آگاهی خود و هماهنگ کردن خود و وفق دادن خود با تکامل جهانی گام مثبیتی بردارند، زمان یاد گیری علوم جدید و بکارگیری عملی آن در زندگی روزمره در جهت بالا رفتن رفاه فرا رسیده، که باید به پیشوازش رفت نه اینکه از آن گریزان بود و یا عامل بازدارنده در مقابل آن بود،

جهان توسط هوا و آب به هم متصل است، هر شعله ای که در هر نقطه ای از جهان به هوا می رود، دود آن به چشم همه انسانها می رود و هر جائی که آبی آلوده می شود تاثیر منفی آن در کل دنیا مشهود و مشکل ساز می گردد و عقب ماندگی بعضی از کشورها یکی از بزرگترین نکات نگرانی کشور های مترقی کنونی جهانی می باشد، دیگر عصر منطقه ائی نگری بسر آمده و منافع همه به هم پیوند خورده و لاجرم جهانی نگری در گرو یک طبیعت سالم برای نسل حاظر و نسلهای آینده، منافع همه انسانها را تضمین خواهد کرد،

امروز علوم جدید طلب می کند، که تکامل شعور استفاده از ابزار و آلات مدرن باید همه گیر گردد، و شعور داشتن امنیت اجتماعی بالا رود، زیرا در دنیای حساس و نانو تکنولوژی پیوند خورده با صنایع غول پیکر و بناها و سازه های دریابی و فضائی و حمل نقل دنیا، عدم تکامل و عدم تطابق ملتی با صنعت مدرن در هر نقطه دنیا و عدم یادگیری افراد از نحوه استفاده از سیستم صنعت الکترونیکی اجتماعی، می تواند باعث بروز فاجعه تاریخی گردد، چون عدم آگاهی و یا حماقت و خرابکاری عمدی در سیستم تکولوژی مدرن جهانی باعث وقفه و مشکلات عدیده ائی می گردد، که باعث به هم خوردن تعادل کشورها می گردد و در واقع ترقی کشورهای عقب مانده، بیشتر از خود کشورهای عقب مانده، به نفع کشور های مترقی جهان است،

البته جای هیچ شکی نیست که کشورهای مترقی جهان انواع مختلف ابزارها و اهرمها و بازوهای فشار مورد نیاز برای تثبیت و تحول و سرنگونی رژیمها را در کشورهای تکامل نیافته ائی مثل ایران را در دست دارند، که در موقع لزوم و در صورت عبور رهبران و سیستم حکومتی این کشورها از خطوط قرمز امنیت و منافع جهانی می توانند بکار ببنند، ولی تا جائی که ممکن است تلاش می کنند این تحولات توسط خود مردم آن کشورها و به کمک انتخابات آزاد صورت پذیرد، چون آزادی های سوبسیدی کادو پیچی شده توسط کشورهای مترقی جهان برای کشورهای توسعه نیافته یا درحال توسعه، خود نوعی تحمیل آزادی است و تضمین واقعی حفظ آزادی درکشوری موقعی گارانتی دائم دارد، که خود آن ملت برای بدست آوردن آزادی ملی خود از جان و مال و وقت خود مایع بگذارند،

توضیح مختصر در ارتباط با هویت خواهی ملت ترک آذربایجان: امروز عدم حل مشکل ملتها در ایران و عدم وجود شعور درک آرزوی چگونه زیستن ملتها و عدم برسمیت شناخته شدن خواست ملتها، در واقع مقوله و گرهی است بازمانده از یک ذهنیت ناسیونالیسم افراطی، تشیع مذهبی، خاک وطنی و یا وطن مقدس سازی دوران عشیرتی فئودالی است، که با ساختن پیامبر جدیدی از فردوسی و قبله گاهی از مقبره کورش و زبان مقدسی از فارسی به شکل هیولای عقب ماندگی در آذربایجان امروز، توسط روشنفکران و حاکمین و به تبعیت از آنها به کمک دولت و ملت فارس تحمیل و اعمال می گردد، که طبیعاّ بعد از انقراض نسل دایناسور ملت خوار، هویت خوار و زبان مادری خوار در کشور ایران ، همانند شوروی سابق، ملتهای غیر فارس هم امکان آنرا پیدا خواهند کرد، تا از قیمومیت ملت فارس رها گردند و سرنوشت خویش را بدست گیرند و همانند دیگر کشورهای در حال توسعه به آنطرف رودخانه و سرزمین توسعه و تکامل پای بگذارند،

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید