رفتن به محتوای اصلی

می خواهید دقیق بدانید رابطه دین و سیاست در آئین بهائی چیست!

می خواهید دقیق بدانید رابطه دین و سیاست در آئین بهائی چیست!

گزارشی از سخنرانی در اتاق فرهنگ گفتگو

علی کبیری

سئوال از آقای فرامرزی: در بند 5 از گزارشتان درمورد بحث درباره بهائیان ایرانی، توضیح داده اید که «...جواب این سوال در یک کلام در اصل عدم دخالت در سیاست که بهائیان بدان باورمندند نهفته است...» البته من از قبل هم ازممنوعیت دخالت بهائیان در امور سیاسی بااطلاع بودم وبه همین دلیل هم نسبت به آن معترض بوده و هستم. چگونه است که عده ای در مملکتی زندگی میکنند ودر حالی که تصمیمات سیاسی دولتمردان ودست اندر کاران در کار سیاست در وضع زندگی روزمره آنها مؤثراست، نباید در سیاست مملکتشان دخالت کرده ودرواقع از حقوق حقه خودشان دفاع کنند

حتماً توجه دارید که در جایجای کشورهای دنیا، چه بخواهی وچه نخواهی، برای دفاع از حقوق خودتان باید در سیاست دخالت کنید واگر چنین نکردید، سیاسی بازان وسیاستمداران بجای شما تصمیم گرفته وممکنست حقوق شما نه تنها ملحوظ نشود، بلکه حتی پایمال هم بشود. حالا فرض را براین اساس میگذاریم که اکثر قریب به اتفاق مردم دنیا به بهائیت بگروند، پس جبراً برطبق آئین بهائیت، درسیاست وتصمیمات سیاسی مملک خودشان هم نباید دخالت کنند. بنابراین کفه ترازو به نفع آن جمع کوچک از دست اندرکاران سیاسی که بهائی نیستند سنگینی کرده وآن عده قلیل درمورد سرنوشت یک جمع کثیری از مردم جهان اتخاذ تصمیم میکنند وباز برطبق اصول اعتقادی بهائیان، آن اکثریت بهائیان واکنشی نشان نداده وآن جمع کوچک از تصمیم گیران سیاسی میشوند آقایان ورهبران جهان واکثریت مردم دنیا که همه بهائی هستند، بعلت مجاز نبودن از شرکت در فعالیتهای سیاسی، چاره ای ند ارند جز گردن نهادن به تصمیمات آن جمع غیر بهائی که سوار برخر مرادند. نهایتاً آنکه عده قلیلی سواره، هر طور که بخواهند میتازند وجمع کثیری از پیاده ها را به دنبال خودشان میدوانند. نتیجه آنکه یک سیستم استثماری-استعماری متکی بر اعتقادات دینی در جهان ایجاد خواهد شد که رهائی از بند اسارت آن نه تنها مشکل، بلکه غیر ممکن خواهد بود. پس آئین بهائی مبلغ ، مروج ومشوق مردم جهان برای بردگی وسر سپردگی به عده معدودی است که قراراست در آینده آقایان وسروران اکثریت مردم جهان شوند.

آیا شما حاصرید پس از رهائی از زیر نعلین آخوندها، به درجه پست بردگی ونوکری عده دیگری که معلوم نیست چه کسانی خواهند بود، سقوط کنید؟ اگر تجزیه وتحلیل من غلط است، لطفاً مرا ارشاد کنید. متشکرم.

فرزان فرامرزی

antiwar.a@gmail.com

بله دوست عزیز، متاسفانه تحلیل شما نادرست است. حکم عدم مداخله در سیاست حکمی است که اگر چه شاید اکثرا آن را شنیده اند، اما عده ی بسیار کمی از چند و چون آن آگاهند. اگر بخواهم موضوع را باز کنم، باید بگویم حتی بسیاری از بهائیان هم از این حکم برداشت درستی ندارند. در بسیاری از ممالک اروپایی و دموکراتیک، بهائیان در انتخابات شورای شهر و شهرداری ها شرکت می کنند.

همانطور که می دانید دیانت بهائی با اصل انتخابات موافق است. و در این دیانت شاهد انتخابات حتی در عالیترین سطوح اداری هستیم. اما بهائیان در چگونه سیاستی دخالت نمی کنند؟

سیاستی که یکی بخورد و ببرد و هزاران نفر دیگر در گرسنگی باشند، سیاستی است که بهائیان از آن رو گردانند. اما سیاستی که به نفع کل بشریت باشد، بهائیان با کمال میل و رغبت در آن حاضر هستند. شما چنین حزبی را سراغ دارید؟ هر حزبی که آمده وعده هایی داده و بعد دیده ایم که در اجرای آن در مانده شده است. با این حساب بهائیان باید هر روز میان این حزب و آن حزب سرگردان باشند.

ضمن اینکه بنده شخصا با این عقیده موافقم نیستم که برای رسیدن به حق حتما باید فعالیت حزبی و سیاسی داشت، مگر تمام آنانی که در احزاب عضو بوده اند، به حق و حقوقشان رسیده اند؟ بهائیان همین الان هم برای احقاق حقوق خودشان مبارزه می کنند. نمونه اش مبارزه برای حق تحصیل است. که یک فعالیت حقوق بشری، از راههای قانونی و بدون سیاسی کاری است.

اشاره کردم به انتخابات شهرداری ها یا شورای شهر که در بسیاری از کشورها بهائیان در ان شرکت می کنند. این شرکت کردن ها بدون وابستگی به حزب و حزب بازی است و بهائیان بدون وابستگی به حزب یا دسته ای، برای آبادانی و یا تقویت طرح هایی که درآن مناطق اجرا می شود به کاندیدای مورد نظرشان رای می دهند.

شرایط انتخابات، انتخاب کننده و انتخاب شونده هم در دیانت بهائی کامل شفاف و مشخص بیان شده است.

علی کبیری

باتشکراز آقای فرامرزی، مایلم به نظرشان برسانم که ایشان دست به تناقض گوئی زده اند. درگزارششان گفته بودند که «...جواب این سوال در یک کلام در اصل عدم دخالت در سیاست که بهائیان بدان باورمندند نهفته است...» ودر پاسخ به ایراد من مبنی بر فرجام عدم شرکت در سیاست، گفته اند که «...اگر بخواهم موضوع را باز کنم، باید بگویم حتی بسیاری از بهائیان هم از این حکم برداشت درستی ندارند. در بسیاری از ممالک اروپایی و دموکراتیک، بهائیان در انتخابات شورای شهر و شهرداری ها شرکت می کنند...»

ایراد من به پاسخ شما آنست که شما آمده اید و دخالت در سیاست از سوی بهائیان را به دو بخش جزء و کل تقسیم کرده اید. به این معنی که بهائیان دراروپا در انتخابات انجمن شهر وشهرداریها شرکت میکنند چون در این نوع انتخابات به زعم شما دروغگوئی وحیف ومیل اموال مردم وریب وریا وجود ندارد. ولی در انتخابات کشوری دخالت نمیکنند چون در آنها دروغ وبدکاری ومال مردم خوری وجوددارد. درمقابل شما باید ثابت کنید که در انتخابات انجمن شهر وشهرداریها، حق مردم پایمال نمیشود، دروغگوئی جائی ندارد وحیف ومیل اموال مردم هم وجود ندارد. اثبات همچه چیزی غیر ممکن وحتی محال است. ولی صرف شرکت در انتخابات انجمن شهر وشهرداریها هم دلالت برشرکت در کار سیاست منتها در محدوده کوچکتر شهری یا کلانشهری دارد. بادرنظرگرفتن اینکه شهرها اجزائی از ساختمان یک کشور هستند، پس بهائیان با دخالت درسیاستگذاری شهرها، در سیاستگذاری کشور هم دخالت میکنند چون نمیتوان منکر این واقعیت شد که کل جمع اجزاء است. بنابراین، بنا به استدلال شماعدم دخالت بهائیان در سیاست تنها در حد یک شعاراست وواقعیت ندارد. بازهم نادرست میگویم؟

فرزان فرامرزی

antiwar.a@gmail.com

دوست عزیز بنده بسیار شفاف صحبت کردم، از شما سوالاتی پرسیدم که هیچ کدام را جواب ندادید و مجددا سوالات دیگری را مطرح کردید. توجه داشته باشید اینهایی که بنده خدمت شما می گویم نظرات شخصی و برداشت های شخصی من از این حکم است که ممکن است با برداشت شما متفاوت باشد.

اما دوست عزیز من اشاره کردم به کشورهایی که دموکراتیک هستند. یعنی شرایط انتخابات آزاد و سالم را فراهم می کنند. در ثانی اشاره کردم به انتخابات شهرداری ها، محلات، شورای شهر اینها مجامع سیاسی نیستند. از اصلی ترین کارهای این شوراها خدمت به شهروندان و آبادانی شهر و محله است، و بقولی خیرش به عموم می رسد.

یک شهرداری نمی تواند فرمان جنگ صادر کند یا قانون ظالمانه ای علیه عده ی دیگری وضع کند. شما ایران را نگاه نکنید که حتی اعتراض به خشک شدن یک دریاچه هم سیاسی کاری است. یا حمایت از زنان زندان در برخواهد داشت.

قطعا در یک کشور آزاد و دموکراتیک بهائیان از محیط زیست، حقوق زنان، کودکان، بهداشت و و... حمایت خواهند کرد و می کنند.

علی کبیری

با تشکر از آقای قرامرزی عزیز. به من ایرادگرفته اید که «...دوست عزیز بنده بسیار شفاف صحبت کردم، از شما سوالاتی پرسیدم که هیچ کدام را جواب ندادید و مجددا سوالات دیگری را مطرح کردید...» پاسخ من اینست که اولاً- شما شفاف صحبت نکرده اید. شما دارید به نعل وبه میخ میزنید. ثانیاً- سئوالاتی راهم مطرح نکرده اید. ثالثاً- از شما مجدداً سئوالات دیگری را مطرح نکرده ام.

درتوضیح (اولاً) شما توضیح داده اید که بهائیان در کشورهای دمکراتیک، در انتخابات انجمن شهر وشهرداری شرکت میکنند. بنده هم نتیجه گرفتم که چون شرکت در انتخابات انجمن شهر وشهرداری، دخالت در سیاستهای خُرد است وجمع سیاستهای خُرد برابر با سیاست کلان میشود چون کل مرکب از اجزاء متشکله خودمیباشد، پس برطبق اطلاعات ارائه شده از سوی شما، بهائیان برخلاف آئینشان در سیاستهای کلان مملکتی در کشورهای دمکراتیک، شرکت میکنند. مضافاً به اینکه در بخش نظرات مورخ 22 اکتبر اظهار داشته اید که «...اینهایی که بنده خدمت شما می گویم نظرات شخصی و برداشت های شخصی من از این حکم است که ممکن است با برداشت شما متفاوت باشد...» اگر در اینجا اظهارات شخصی شمابا برداشتهای(ادراک) شخصی من متفاوت باشند، نتیجه میتوان گرفت که برخلاف اظهارات فوق خودتان،شفاف صحبت نکرده اید و دارید اظهارات متناقض میکنید. مثالی دراین مورد میزنم: من از شما میپرسم که آقای فرامرزی شما چلوکباب میخورید؟ شما جواب میدهید که نه، من چلوکباب نمیخورم. ولی گاهگاهی یک کمی چلو را بایک کمی کباب میخورم!! ای آقا. پس شما چلوکباب میخورید. شترسواری که دولا دولا نداره. شما میگوئید که بهائیان در سیاست دخالت نمیکنند، ولی درانتخابات انجمنهای شهر وشهرداریها درکشورهای دمکرات، شرکت میکنند چون هدف آبادانی وعمران شهرهااست وگفتید که بهائیان در انتخاباتی که بخور وبرو باشه شرکت نمیکنند. بنده هم از شما سئوال کردم که مگر در انجمنهای شهری وشهرداریها بخور وبروئی در کارنیست؟ آقای فرامرزی، در همین انجمنهای شهری وشهرداریهای کشورهای دمکرات چنان بخوربخوری است که بیا وبه بین. حال میگوئید که این حرفهابرداشتهای شخصی شماست. این اظهار شما درتناقض با اظهارشما در شروع این مصاحبه دارد که درآن گفته اید «...حکم عدم مداخله در سیاست حکمی است که اگر چه شاید اکثرا آن را شنیده اند، اما عده ی بسیار کمی از چند و چون آن آگاهند. اگر بخواهم موضوع را باز کنم، باید بگویم حتی بسیاری از بهائیان هم از این حکم برداشت درستی ندارند...» و بنابراین شما خودتان را به عنوان یک شخص مطلع در آئین بهائیت به من معرفی کرده اید. حالا میفرمائید که اینها برداشت شخصی شماست؟! آقا...من دارم وقت میگذارم تا از شما که دارای سایت بوده وروزنامه نگار وحرفه ای هستید، چیزی بیاموزم وشما با این نوع اظهارات ارزش و اعتبار سخن خودتان رااز بین میبرید. ضمناً به نظرتان برسانم که تمسک بهائیان به اینکه این حرفها اظهار نظر شخصی آنهاست را بارها از سوی آنها شنیده ام. یعنی چه؟! پیروان شماها دارند جان خودشان را در جمهوری اسلامی فدای آئین بهائیت میکنند و شما به عنوان یک روشنفکر بهائی ، گاهی در جایگاه عالِم می نشینید وموقعی که قافیه تنگ میشود، میگوئید که آن برداشت شخصی شما بوده است. حالا اگر من نوعی وبا توضیحات کاملی که بقول خودتان به صورت شفاف اینجا داده اید، متوجه نشوم که شما از کدام طرف دهانتان دارید حرف میزنید، وای به حال بهائیان بیسواد یا کم سواد که خودشان را گوشت دم توپ حکومتهائی چون حکومت جمهوری اسلامی کرده اند. درپاسخ (ثانی) باید بگویم که سئوالاتی از من مطرح نکرده اید. بقول معروف، دزد حاضر وبز هم حاضر. تازه، دراین مبحث شما در مقام پاسخگو هستید ومن در مقام سئوال کننده. تازه، از نظر علم منطق وقتی شما جواب سئوالی را با طرح سئوال متقابل میدهید، دست به مغالطه کلامی زده اید. مثال: دردادگاه ودرمقابل قاضی، وقتی قاضی از شما سئوال میکند که اسم شما چیست، شما نمیتوانید متقابلاً از قاضی سئوال کنید که اسم اوچیست. در توضیح (ثالثاً)، باید بگویم که ازگفته شما نتیجه استقرای منطقی گرفتم. کل از جمع اجزاء است و نتیجه علمی یک پژوهش، اگر با آزمودن همآهنگی حالات مختلف آن، یک نتیجه رابدهد، پس میتوان منحنی آنرا در جهت پاسخگوئی، امتداد داد. از نقطه نظر ریاضیات مدرن، یک زیر مجموعه(Subset ) همواره در بطن مجموعه(Set ) قرارمیگیرد واز نظر ریاضیات تحلیلی، یک تابع همواره از متغیر خود پیروی میکند. در اظهاریه مورخ 23 اکتبر فرموده اید که «...یک شهرداری نمی تواند فرمان جنگ صادر کند یا قانون ظالمانه ای علیه عده ی دیگری وضع کند...» با استناد به استدلال فوق، درمورد سیاستهای کلان، سیاستهای یک شهرداری تابعی از متغیرسیاستهای کشوریست و ضمناً یک شهرداری هم میتواند قوانین ظالمانه ای وضع کند حتی اگر آن قوانین براساس اصول دمکراسی، وضع شده باشند. دمکراسی همواره دارای دوجنبه است: جبر واختیار. در دمکراسیهای غربی که براساس تعداد نفرات انسانها قوانینی وضع میشوند، همواره به نفع عده ای وبه ضرر عده دیگریست. در سیاستگزاری مدرن، این امر بستگی به این دارد که کفه به نفع چه طرفی سنگینی کند واین موضوع به روابط عمومی، تبلیغات، بودجه وخیلی چیزهای دیگر بستگی دارد. جمع تمام این عوامل است که جهت حرکت جامعه را مشخص میکند. بطور خلاصه، آن چیزی که شما بهائیان به عنوان مطلق درجستجوی آن هستید، وجود خارجی ندارد.

هرمس

جناب کبیری اگر می خواهید دقیق بدانید رابطه دین و سیاست در آئین بهائی چیست، می توانید به این پاسخ بیت عدل اعظم که عالی ترین ارگان جامعه بهائی است، رجوع نمائید. این پاسخ یک پاسخ رسمی است و دیگر نظر شخصی این یا آن شخص بهائی نیست. امید که خواندن این نامه موجب برانگیختن پرسش های جدید شما شود و موجب ادامه گفتگو.

ترجمه‌ای از

نامۀ دارالانشاء بیت ‌العدل اعظم الهی خطاب به یکی از احبّا

(از: مرکز جهانی بهائی)

23 دسامبر 2008

دکتر...

ایالات متّحدۀ امریکا

دوست عزیز روحانی،

نامۀ الکترونیکی مورّخ 26 ژوئن 2008 آن جناب حاوی سؤالاتی در مورد اینکه آیا یک فرد بهائی، به خصوص یک دانشمند علوم اجتماعی یا یک فرد دانشگاهی، تا چه حدّ می‌تواند در مجامع عمومی در مورد مسائل سیاسی-اجتماعی اظهار نظر نماید به بیت العدل اعظم الهی واصل گردید. مقرّر فرمودند پاسخ ذیل مرقوم گردد.

البتّه جناب عالی به خوبی از اصل عدم دخالت در سیاست که توسّط حضرت ولیّ‌امرالله تصریح گردیده آگاه هستید. به فرمودۀ هیکل مبارک، بهائیان "باید لفظاً و عملاً از وابستگی به فعّالیّت‌های سیاسی ملّت‌های خود و سیاست‌گذاری‌های دول متبوعۀ خود و از طرح‌ها و برنامه‌های احزاب و گروه‌های سیاسی، اجتناب نمایند." اهل بها در چنین مشاجراتی، "نه ملامت کنند و نه جانب‌داری نمایند، نه به پیشبرد نقشه‌ای کمک کنند و نه خود را به نظامی که منافی با مصالح امری است وابسته نمایند" و از "درگیری‌ها و منازعاتی که جزء لاینفکّ حرفۀ سیاست‌مداران است" پرهیز ‌نمایند. احبّای الهی باید "بر هر گونه خاصّ‌گرایی و تحزّب‌، مجادلات بیهوده، محاسبات واهی و تمایلات زودگذر که چهرۀ جهانی در حال تحوّل را آشفته و توجّه آن را به خود مشغول می‌دارد، فائق آیند." این اصل که مستلزم اجتناب کامل از هر گونه فعّالیّت سیاسی حزبی است باید اکیداً و با نهایت دقّت رعایت گردد. امّا با بسط و توسعۀ اجتماع و فرایند‌های سیاسی آن از یک طرف و رشد جامعۀ بهائی از طرف دیگر، تعامل میان این دو به نحو فزاینده‌ای پیچیده‌ می‌شود. بیت العدل اعظم ره‌نمود‌های لازم را در مورد اجرای این اصل به مرور زمان و به فراخور اوضاع، ارائه خواهند داد.

واژۀ "سیاست" معانی وسیعی را در بر می‌گیرد و در نتیجه بسیار مهم است که بین فعّالیّت‌های سیاسی حزبی و گفتمان‌ها و اقداماتی که هدف آنها کمک به تحوّلات سازندۀ اجتماعی است تفاوت‌ قائل شد. در حالی که فعّالیّت‌های سیاسی حزبی نهی گردیده، شرکت در گفتمان‌های سازنده امر شده است. در حقیقت تقلیب اجتماع یکی از اهداف اصلی جامعۀ بهائی است. رسالۀ مدنیّۀ حضرت عبدالبهاء تعهّد دیانت بهائی به پیشبرد تحوّل اجتماعی بدون دخالت در سیاست حزبی را به خوبی نشان می‌دهد. به همین نحو متون بی‌شماری از آثار بهائی احبّا را به کوشش در جهت اصلاح عالم و آسایش امم تشویق می‌نمایند. حضرت بهاء‌الله می‌فرمایند: "امروز را نگران باشید و سخن از امروز رانید."[1] حضرت عبدالبهاء به احبّا مؤکّداً توصیه می‌فرمایند که "در کلّیّۀ فضایل عالم انسانی، در درستی و صداقت، در عدالت و وفاداری، در ثبوت و رسوخ، در اعمال بشردوستانه و خدمت به عالم انسانی، در محبّت به فرد فرد نوع انسان، در اتّحاد و اتّفاق با جمیع ملل، در ترک تعصّبات و ترویج صلح عمومی ممتاز باشند." علاوه بر آن، حضرت ولیّ‌امرالله در نامه‌ای که از جانب ایشان نوشته شده می‌فرمایند که "هرچند احبّا باید مراقب باشند که از انتساب خود و یا امر الهی به هر حزب سیاسی بالکل احتراز نمایند، امّا هم‌چنین نباید جانب افراط گیرند و مثلاً با سایر گروه‌های پیشرو در کنفراس‌ها و کمیته‌هایی که به منظور ترویج اقداماتی کاملاً هم‌سو با تعالیم دیانت بهائی تشکیل می‌شود هرگز شرکت نکنند." در نامۀ دیگری از جانب حضرت ولیّ‌امرالله که در سال 1948 میلادی نوشته شده — زمانی که تبعیض نژادی جزئی از قوانین بسیاری از ایالت‌های متّحدۀ امریکا بود — ایشان خاطرنشان می‌سازند که "شرکت دانشجویان در تظاهرات دانشگاهی بر علیه تعصّبات نژادی، موضوعی که به وضوح این چنین با روح تعالیم بهائی همانندی دارد، کاملاً بلامانع است." بنا بر این بهائیان باید به نحوی خستگی‌ناپذیر، قولاً و عملاً به طیفی از مسائل مختلف اجتماعی بپردازند.

هنگامی که جامعۀ بهائی کوچک بود کمک آن در جهت رفاه اجتماعی طبعاً محدود بود. در سال 1983 میلادی بیت العدل اعظم اعلان فرمودند که رشد دیانت بهائی نیاز به مشارکت بیشتری را در امور اجتماعی ایجاد نموده است. بهائیان به نحوی منظّم‌تر شروع به انجام فعّالیّت‌هایی با درجات مختلفی از پیچیدگی در امور اقتصادی و اجتماعی نمودند. مجهوداتی که به تحوّل و تقلیب اجتماعی کمک می‌کند هم‌چنین شامل شرکت در گفتمان‌های عمومی در زمینۀ مسائل مهمّ جامعۀ بشری مانند صلح، از بین بردن انواع تعصّبات، تواندهی اخلاقی به جوانان و ترویج عدالت می‌باشد. این دو نوع فعّالیّت‌‌ در 25 سال گذشته مستمرّاً افزایش یافته است و در آینده نیز نفوذ و گسترش آنها افزون‌تر خواهد شد.

مجهودات سازمان‌یافتۀ جامعۀ بهائی در این زمینه‌ها با ابتکارات متنوّع شخصی احبّا که در میادین مختلف به صورت داوطلب، حرفه‌‌مند و یا متخصّص فعّالیّت می‌کنند تقویت می‌گردد. وجه تمایز روی‌کرد بهائیان این است که در حالی که می‌کوشند مردم را در جستجوی اصول بنیادین اخلاقی و روحانی و برای انجام اقدامات عملی به منظور حلّ عادلانۀ مشکلات جامعه متّحد سازند، از درگیری و رقابت برای کسب قدرت اجتناب می‌ورزند. بهائیان بشریّت را به مانند یک بدن واحد می‌شمارند. همه به نحو جدا‌ناپذیری به هم وابسته‌اند و هر نظم اجتماعی که برای برآوردن احتیاجات یک گروه به قیمت پایمال نمودن منافع دیگران ایجاد شده باشد، نتیجه‌اش بی‌عدالتی و ظلم است. بالعکس، منافع هر جزء تشکیل دهنده زمانی حاصل می‌شود که احتیاجاتش در بستر منافع کل منظور گردد.

شرکت در گفتمان‌ها و فعّالیّت‌های اجتماعی گاهی مستلزم آن خواهد بود که بهائیان در تهیّه و تدوین سیاست‌گذاری‌های عمومی شرکت نمایند. در این خصوص، واژۀ "سیاست‌گذاری" (policy) نیز مثل واژۀ "سیاست" (politics) معانی گسترده‌ای دارد. در عین حال که احبّا باید از بحث در سیاست‌گذاری‌هایی که به روابط سیاسی بین کشورها و یا امور حزبی در یک مملکت مربوط می‌شود بر حذر باشند، بدون شک به تدوین و اجرای سیاست‌گذاری‌هایی که مربوط به بعضی از مسائل اجتماعی است کمک خواهند نمود. نمونه‌هایی از این گونه‌ مسائل عبارت از حفظ حقوق زن، تعمیم آموزش مؤثّر به همۀ کودکان، پیش‌گیری از شیوع امراض عفونی، حفظ محیط زیست و از بین بردن فقر و غنای‌ مفرط می‌باشد.

بنا بر این بدیهی است که شما به عنوان یک بهائی دانشمند علوم سیاسی، وسعت عمل زیادی برای اظهار نظر در مورد مسائل اجتماعی دارید. هم‌چنین شما می‌توانید از طریق پرداختن به مباحثی که به نحوی مستقیم‌تر ماهیّت سیاسی دارند، در تولید و به کارگیری دانش در رشتۀ خود مشارکت نمایید. شما مطمئنّاً از این توصیۀ کلّی که از طرف حضرت ولیّ‌امرالله مرقوم شده آگاهید که می‌فرمایند یکی از راه‌های انتقاد از نظم اجتماعی و سیاسی روز، بدون جانب‌داری یا مخالفت با یک رژیم حاکم، ارائۀ تجزیه و تحلیل عمیق‌تری در سطح تئوری سیاسی به جای سیاست‌های عملی است. یک روی‌کرد دیگر، مشارکت در تحقیقات علمی و روشن نمودن دیدگاه‌های مختلف به منظور رسیدن به درکی مشترک و یافتن راه حلّی مؤثّر بدون تمسّک به حمایت حزبی و آشفته کردن افکار می‌باشد. حضرت بهاءالله می‌فرمایند: "کلّ امر سیاسیّ انتم تتکلّمون به کان تحت کلمة من الکلمات الّتی نزّلت من جبروت بیانه العزیز المنیع."[2] شما این فرصت را دارید تا جواهر نهفته در آیات الهی را استخراج و آن را به نحوی آماده و ارائه نمایید که برای جویندگانِ بینش‌های جدید جالب باشد. باید به مرور زمان فرا گیرید که چگونه بین اصول و مفاهیمی که به عنوان حقایق موجود در تعالیم بهائی پذیرفته‌اید و آنچه در رشتۀ تحصیلی خود کسب نموده‌اید، تعادل برقرار سازید.

در این مسیر چالش‌ها اجتناب‌ناپذیر خواهد بود. مثلاً ممکن است متوجّه شوید که یک موضوع اجتماعی در زمرۀ مباحثات سیاسی احزاب رقیب در آمده است و تصمیم‌گیری در مورد اینکه آیا روی‌کرد خود را تعدیل نمایید و یا موضوع را تا مدّتی به حال خود بگذارید مستلزم رعایت حکمت خواهد بود. در بعضی مواقع رعایت حکمت ممکن است ایجاب نماید که از فرصت‌هایی که احتمالاً شما را به صحنۀ مباحثات سیاسی و یا انتقاد از سیاست‌گذاری‌های حزبی دول می‌کشاند صرف نظر کنید. در موارد دیگر ممکن است حسّاسیّت‌های ویژه‌ای وجود داشته باشد، مانند مسائل مربوط به کشورهایی که در آن جوامع بهائی با شداید و تضییقاتی رو به رو هستند، و هر گونه اظهار نظر ممکن است این گمان را به وجود آورد که احبّا در فعّالیّت‌های سیاسی بر علیه منافع دولت خاصّی درگیر هستند. همین ملاحظات برای سنجش دعوت رسانه‌ها برای اظهار نظر یا شرکت احبّا در مباحثات سیاسی روز باید مدّ نظر قرار گیرد. محفل روحانی ملّی شما در صورت لزوم آماده است تا در روشن نمودن مسائل خاصّ به شما کمک کند.

مطمئن باشید که بیت العدل اعظم در اعتاب مقدّسه دعا خواهند فرمود تا مساعی شما در جهت منعکس نمودن اصول دیانت بهائی در فعّالیّت‌های شغلی خود جاذب تأییدات جمال اقدس ابهی گردد.

با تقدیم تحیّات

دارالانشاء بیت العدل اعظم

1در این بیان، حضرت بهاء‌الله به پیروان خود توصیه می‌فرمایند که به طور جدّی نگران احتیاجات عصری که در آن زندگی می‌کنند باشند و توجّه و افکار خود را به مستلزمات آن معطوف دارند.

[2]مضمون بیان مبارک: "هر امر سیاسی که شما از آن سخن گویید تحت تأثیر کلمه‌ای از کلمات نازل شده از جبروت بیان متعالی منیع او است."

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید