رفتن به محتوای اصلی

25 بهمن؛ «روز آزادگي»! درسهاي عملي از خيزش مردم مصر براي 25 بهمن!

25 بهمن؛ «روز آزادگي»! درسهاي عملي از خيزش مردم مصر براي 25 بهمن!

25 بهمن؛ «روز آزادگي»!

درسهاي عملي از خيزش مردم مصر براي 25 بهمن!

مقامات حكومتي ايران ناگزيرند به تقاضاي آقايان موسوي و كروبي براي راهپيمايي مردم در روز 25 بهمن پاسخ مثبت بدهند. اين راهپيمايي قرار است از ساعت سه بعد از ظهر دوشنبه در مسير ميدان امام حسين تا «آزادي» امتداد داشته باشد و در مخالفت با «استبداد» در كشورهاي منطقه (و طبيعتا" استبداد در ايران) برگزار شود. همان چيزي كه جمهوري اسلامي در عالم «شعار» با آن همراهي نشان داد و از حركت مردم تونس و مصر به ظاهر طرفداري كرد اما خود نماد سياهي از استبداد و ديكتاتوري است. براي صدور مجوز راهپيمايي، دو گزينه پيش روي دولت است:

اول: دولت مجوز راهپيمايي را صادر نكند. اين كار طبيعي و حتي ممكن است. بهانه هاي زيادي مي تواند بياورد كه اين مجوز را صادر نخواهد كرد. در آن صورت مي تواند به بهانه نداشتن مجوز قانوني، تظاهرات مردم را سركوب كنند. اما حكومت ايران با اين ممانعت و سركوب، بيشتر از قبل نزد جهانيان رسوا مي شود، هرچند اين حكومت نشان داده چندان از «بي آبرويي» نمي هراسد. آدمي معمولا" نگران چيزي است كه دارد و حكومت ايران چنان بي آبروست كه حتي اخوان المسلمين هم از زدن تودهني به رهبر اين حكومت بر خود مي بالد!

دوم: دولت مجوز راهپيمايي را صادر كند. اين حالت كه بعيد است، ولي پيچيدگي هايي هم دارد. يعني ممكن هم هست دولت مجوز را صادر كند. اما چگونه؟ شايد دولت مستقيما" به معترضان «نه» نگويد و با توسل به روشهاي سياسي و حيله گرانه، مجوز را در شرايطي صادر كند كه نهايتا" يا تظاهرات مردم را ناممكن و فلج سازد و يا آن را خنثي و سركوب نمايد. احتمال دارد دولت و حكومت با استفاده از روشهاي زير، براي جلوگيري از تظاهرات 25 بهمن استفاده كند. اين روشها بر اساس عملكرد قبلي دولت قابل يپش بيني هستند.

1- دولت مجوز راهپيمايي را صادر مي كند، منتها در «آخرين لحظات» يعني صبح روز دوشنبه 25 بهمن و در حالي كه از عدم اطلاع رساني و فراخوان مردم و بلاتكليفي سران جنبش براي صدور مجوز نهايت استفاده را مي برد، سعي مي كند اختلال هاي بعدي را هم ايجاد كند. از جمله قطعي اينترنت و حتي تلفنها و سپس بستن مسيرهاي منشعب به خيابان آزادي و پراكنده كردن مردم در مسيرهاي ديگر، قطع سرويس هاي حمل و نقل از صبح دوشنبه و شايعه سازيهاي هميشگي براي منصرف ساختن مردم از حضور و روشهاي ديگر...! دولت با اين روشها مسير ميدان آزادي را خلوت مي كند و از اين خلوتي مسير تظاهرات در اخبار به عنوان «ريزش و پايان جنبش» بهره برداري تبليغاتي خواهد كرد.

2- دولت با «گذاشتن شرايطي» مجوز صادر مي كند كه عملا" اين راهپيمايي را خنثي و يا سركوب كند. شرايطي مثل «تغيير مسير راهپيمايي» به منطقه اي ديگر كه قابل كنترل و محدود باشد. يا شرطي مثل محدود كردن شعارهاي مردم به شعارهاي مورد نظر حكومت! و يا به شرط «عدم حضور» برخي شخصيتها مانند سران جنبش سبز در تظاهرات!

3- ممكن است دولت مجوز را در آخرين لحظات صادر كند اما «همزمان» به نيروهاي اصطلاحا" «خودجوش بسيجي» براي تظاهرات در همان مسير ومنطقه نيز مجوز بدهد تا از وجود آنها براي ايجاد تنش و درگيري و سركوب مردم استفاده كنند. در اين حالت ممكن است بسيجيها با روشهاي هميشگي وارد شوند. و يا اين بار با ظاهري نامتعارف، زننده و مبتذل به ميان مردم رخنه كنند و درگيري هاي ساختگي ايجاد كنند. اين بار شايد شكل درگيري منافقانه بسيجيان متفاوت از قبل باشد. فرض كنيد تعدادي از بسيجيان مانند آنچه در مانور چندماه قبل نيروي انتظامي ديديم در قالب پسرهاي «دخترنما» و با آرايشهاي غليط و زننده وارد جمعيت شوند و درگيريهاي ساختگي و انزجار عمومي ايجاد كنند. در اين حالت نيروهاي سركوب ظاهرا" براي رفع درگيري و اعمال قانون وارد ميدان مي شوند ولي مردم را سركوب مي كنند.

چنانچه مي بينيد سئوالات و فرضيات بزرگي در پيش روي ما هستند. و البته براي هر سئوالي، پاسخي وجود دارد. ما ناچاريم براي تظاهرات 25 بهمن، به عنوان يكي از طلايي ترين فرصتها آماده شويم. نقش هر كسي تقريبا" مشخص است:

كار «انتظار كشيدن» براي گرفتن مجوز را بهتر است بگذاريم بر عهده آقايان موسوي و كروبي كه با درايت و هوشمندي مجوز راهپيمايي را تقاضا كرده اند. اگر دولت به سران جنبش مجوز ندهد و يا مجوز بدهد و سپس باطل كند، يا مجوز بدهد و سران جنبش را تهديد و آنها را مثل 22 خرداد منصرف كند، در هر صورت ما بايد بدانيم موعد 25 بهمن به عنوان «فراخوان عمومي براي تظاهرات» است و در هر صورت بايد براي برگزاري هرچه باشكوه تر آن روز برنامه ريزي كنيم. هميشه داشتن برنامه بهتر از نداشتن آن است. مهمترين كار ما «سازماندهي» و «برنامه ريزي» براي چگونگي «اطلاع رساني» به اقشار مختلف جامعه، تشويق مردم به حضور حداكثري در راهپيمايي و انديشيدن به راههاي مقابله با ترفندهايي است كه در طول اين سالها از سوي حكومت ديده ايم و چند نمونه اش را در بالا مثال آوردم. بايد باور كنيم و اين باور را بايد تبليغ كنيم كه ما هم مثل مردم مصر مي توانيم خود را از شر استبداد رها كنيم.

براي اين كار، واقع بينانه به انقلاب مصر بنگريم تا ببينيم مردم مصر كه امروز در ميدان تحرير قاهره قدم به قدم به خواسته هاي خود نزديك مي شوند، فقط چند كار ساده را «درست» انجام دادند.

اول: مردم مصر «وعده گاه» يعني ميدان تحرير و «هدف ملي» را به هيچ عنوان تغيير ندادند. آنها فريب شايعات و خبرسازيهاي حكومت را نخوردند و يك هدف را دنبال كرده و مي كنند:«بركناري مبارك»

دوم: شعارهاي مردم مصر ساده، فراگير و قابل لمس براي همه اقشار جامعه بود. مثل نان، كار، آزادي و به خصوص «بركناري مبارك از قدرت» و ...

سوم: اينترنت و سايتها مي توانند يك خيزش را «گزارش» كنند، اما نمي توانند خيزش ملي را «ايجاد» يا از انقلاب مردم نگهداري كنند. مردم مصر دهها برابر حضورشان پاي كامپيوتر، در كف خيابانها هستند. جنگ رواني با حاكميت در اينترنت خوب است ولي كافي نيست و در زمان حضور، آنها در ميدان واقعي بودند. مردم مصر همچنين در زمان قطعي اينترنت، از روشهاي «خبررساني شفاهي» و روشهاي نوين ديگر استفاده كردند و فريب رسانه هاي دولتي و منابع مشكوك خبري را نخوردند.

چهارم: آنها كه در مصر براي مبارزه با ديكتاتوري و ستم به كف خيابان آمدند، يك «ريشه» يعني ديكتاتوري مبارك را هدف گرفتند و فقط يك خواسته اصلي داشتند:«مبارك بايد برود» مردم مصر با پليس راهنمايي و سربازان ارتش و پليس بيطرف ابراز دوستي و محبت كردند و نگذاشتند خشم انقلابي باعث درگيريهاي جانبي و فراموش شدن «هدف اصلي» يعني بركناري مبارك بشود. آنها شب هم در خيابان ماندند، فردايش هم ماندند و تا امروز، صحن ميدان مقاومت را خالي نكردند. مصريها همچنان در ميدان تحرير هستند تا آقاي مبارك برود.

پنجم: مهاجران ناراضي حكومت مصر كه در كشورهاي ديگر بودند و برخي شخصيتهاي سرشناس اپوزيسيون مصر مثل آقاي محمد البرادعي كه سفرشان به مصر ممنوع نبود، بلافاصله وارد مصر شدند و در ميان هموطنان خود حاضر شدند و به انقلاب آنان روحيه دادند.

ششم: مصريهاي مقيم ساير كشورها، با يكديگر «متحد» شدند و كار خبررساني بين المللي را در خارج از كشورشان انجام دادند. آنها همچنين به صدها تجمع و اعتراض مدني در كشورهاي خارجي دست زدند. آنها نشان دادند دعوايي بر سر مسائل حاشيه اي با يكديگر ندارند و نيروي همديگر را تقويت مي كنند تا «ديكتاتور» برود.

هفتم: ساير مردمي كه از طريق رسانه هاي ماهواره اي متوجه پيروزي جوانان مصري در روزهاي اول شدند، كم كم از خانه ها بيرون آمدند و به ميدان تحرير رفتند و جمعيت ميليوني را تشكيل دادند. در اين فاصله، بسياري از جوانان كه صفوف اول مبارزه بودند، پايمردي كردند و نااميد نشدند تا مردم به آنها پيوستند.

هشتم: مردم مصر، فريب وعده هاي تلويزيون و ترفندهاي حاكميت حسني مبارك را نخوردند و در تمام اين روزها، بر سر «قرارشان» حاضر شدند. روزهاي نخست، بسياري از راههاي منتهي به ميدان تحرير مسدود بود، پليس با شدت عمل و وحشيانه برخورد مي كرد و اوباش طرفدار حكومت هم به جان مردم مصر افتاده بودند. اما حالا مي بينيم آن ديكتاتور كه مستحكم و مقتدر به نظر مي رسيد، در كمتر از يكماه عقب نشيني كرده و دارد روزهاي پاياني اش را سپري مي كند!

***

ما شانس بزرگ حمايت از «استبدادستيزي» مردم مصر را بايد به اين دليل مغتنم بشماريم كه حكومت ايران، در يك ترفند سياسي سعي دارد قيام مردم مصر را «مصادره» كند و با همين ترفند، آقاي خامنه اي كه خود مظهر استبداد و ديكتاتوري است، اين روزها شعارهاي «ضد ديكتاتوري» سر مي دهد. حمايت از استبدادستيزي مردم منطقه، فرصتي است براي به لرزه انداختن استبدادي كه در خانه مان ايران لانه كرده است. ترديد نكنيم اين فرصت، هم مي تواند ماهيت حقيقي حكومت ايران را رسوا كند و هم دوباره از من و تو و او يك «ما» و يك ملت بسازد. بدون اغراق بيشتر از 80 درصد مردم ايران از اين ستم و بيداد زمانه ناراضي اند. اين چند روز، فرصت را براي آگاهي رساني نبايد داد. از امروز، اگر هر كسي به پنج نفر از نزديكانش در فاميل و دوستان (خارج از محيط اينترنت) خبررساني كند و از مردمي كه دسترسي به رسانه هاي مستقل و اينترنت و فيس بوك ندارند بخواهد در وعده گاه 25 بهمن براي مبارزه با استبداد و ستم حاضر شوند و خبر بدهند كه دوشنبه 25 بهمن «روز آزادگي» و روز «مبارزه با ظلم و ستم و بيداد» است، يقين داشته باشيد مردم ستمديده ايران به اين حركت ملي مي پيوندند و پيروز نهايي اين صحنه خواهند بود. كافي است هر كسي، نقش خود را به «درستي» و بدون خطا ايفا كند. همين!

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید