رفتن به محتوای اصلی

کتاب «اسرار مگو (جلد اول)»

کتاب «اسرار مگو (جلد اول)»

برای دوستان و علاقه مندان:

کتاب اسرار مگو (1) منتشر شد. این کتاب فعلا به حالت الکترونیکی برای علاقه مندان و به ویژه برای دوستان در ایران منتشر شده است. تا در شرایطی بهتر و زمانی دیگر با ادیت نهایی به شکل کتاب چاپی منتشر شود. در پایین هم لینک کتاب و هم توضیحی کوتاه درباره ی دو جلد و پیش گفتار بخش اول کتاب منتشر شده است.

کتاب دوجلدی «اسرار مگو» قرار بود یکسال پس از انتشار کتاب «از بحران مدرنیت تا رقص عاشقان و عارفان زمینی» منتشر شود. از آنجا که این انتظار به درازا کشیده شده است و من مایلم مباحث مهم این دو کتاب برای علاقه‌مندان به این مباحث و جهان نو در دسترس باشد، بنابراین این کتاب دوجلدی را فعلا به شکل اینترنتی و بدون ادیت نهایی منتشر می‌کنم. باشد که در فرصت و زمانی مناسب، شکل نهایی آن نیز به چاپ برسد و از همه بهتر در ایران. این جلد اول کتاب است و جلد دوم کتاب در چند ماه آینده منتشر می شود. فهرست جلد دوم را می توانید در بخش فهرست جلد اول نیز ببینید.

پیش‌گفتار جلد اول

ما نسل «بحران» هستیم و دقیقا قبول بحران خویش و گذار از بحران فردی و جمعی به ما امکان داده است که حال به قدرت و «هویتی نوین»، خلاقیتی نوین دست یابیم. ما نسلی هستیم که هم بحران خویش و هم بحران فرهنگ خویش را در تمامی عرصه های فردی، سیاسی و فرهنگی چشیدیم و مجبور شدیم از «هفت خوان» خویش عبور بکنیم. هم در دیدار با مدرنیت و با لمس قدرتها و ضعفهای جهان مدرن، مجبور به عبور از «متاروایتهای مدرن» و بحران فردیت مدرن و آفرینش جهان و فردیت متفاوت خویش شدیم. ما نسل بحران و شکستیم. نسلی که هم امیدهای بزرگ را چشید و لحظات بزرگ تاریخ را و هم «کویر وشکست» فردی و جمعی و جهان بعد از تاریخ را چشید. حاصل این بحران و گذار اما نگاهها و قدرتهایی نو می باشد که حال هم به شناخت علمی از چگونگی تحول فردی ویا تحول ساختاری دست یافته اند و هم در مسیر بحران به قدرت و توانایی تغییر جهان و دنیای خویش دست یافته اند. حال کم کم نسلی خندان و پرقدرت پا به عرصه ی دیسکورس ایرانی می گذارد که مغرور از بحران خویش و گذار خویش است و اکنون جهان و دنیایی نو، دیسکورسی نو و رنسانسی نو را با خویش به ارمغان می آورد و خواهد آورد.

کتاب کنونی نمادی از این «نسل نو» و قدرت نو و «نخستزادی» از این نسلی است که در واقع یکایک شما خوانندگان و هر ایرانی جزو آن هستند. زیرا یکایک ما به حالات و درجات مختلف این بحران مدرنیت ایرانی را با جسم و وجان خویش و در هر پدیده و رخداد سیاسی یا فرهنگی خویش چشیده ایم و اکثریت ایرانیان به شیوه ی خویش بدنبال دستیابی به این جهان نو و قدرت نو و ساختار نو و مدرن بوده و هستند. همزمان این کتاب بیانگر جهان و نگرشی است که می خواهد به خوانندگان و هر ایرانی علاقه مند راهی نو و قوی برای دستیابی نهایی به پوست اندازی فردی و برای دستیابی به بدنی نو، جهانی نو، سعادتی دنیوی و خلاقیتی نو و مدرن نشان دهد. راهی نو و نگرشی قوی که هم برپایه شناخت و پژوهشی بیست و پنج ساله است و هم بر اساس تجربه گذار از بحرانی سی ساله است و از تلفیق این دو قدرت به جهانی نو و قدرتی خندان دست می یابد که به باور نگارنده در لحظه کنونی بهترین و جامعترین راه تحول فردی و پوست اندازی فرهنگی برای ایرانیان است. بی آنکه این نگاه زمینی و خندان راه خویش را تنها راه بداند بلکه همیشه راه و امکانات دیگری ممکن است و این راهها و امکانات مختلف در حال زایش هستند.

این نگرش و جهان نو در واقع نخستزادی از رنسانس نوین و در حال وقوع ایرانی است . او تحولی دیسکورسیو و یک ضرورت است و همزمان بیانگر روایت و امکانی از این تحول هزارگستره است. از طرف دیگر این جهان نو و نگرش نو می خواهد زمینه ساز هزار روایت نو و فردی باشد و به دیگر ایرانیان کمک رساند که هر چه بیشتر به فردیت خویش، به سعادت دنیوی خویش و به رنسانس فردی خویش دست یابند. ازینرو خواست نهایی این نگرش نو و خندان کمک به رشد یک وحدت در کثرت نوین است و اینکه روزی او به کثرت در وحدتی چندصدایی تبدیل شود. خواست نهایی این کتاب کمک به رنسانس مشترک و گذار نهایی از پروسه و بحران مشترک است و ورود به جهان هزارگستره و هزار روایتی این عاشقان و عارفان زمینی، خردمندان شاد و مومنان سبکبال است.

این کتاب ازینرو ابتدا از بحران خویش و جهان خویش سخن می گوید و از تجارب و شناختی سخن می گوید که او از طریق رویارویی هولناک با «دیگری»، با بحران خویش، با بحران مدرنیت خویش بدست آورده است و اینکه او برای عبور از این بحران دوجانبه سنتی و مدرن، چگونه حال به نگرشی نو و جسم گرایانه دست یافته است، به «جسم خندان» و قدرتمندی دست یافته است که به او این امکان را می دهد جهان سنتی و مدرن را، پدیده ها را در دست بگیرد، بچشد و بسنجد و بهترین راهها و امکانات را برای تحول خویش و جهانش بیابد و بیازماید. ازینرو در بخش اول کتاب هر چه بیشتر پایه های این نگرش «تنانه» و جسم گرایانه و حالات آن مطرح می شود، معضلات عمیق دیسکورس مدرن/سنتی ایرانی در برخورد به جسم و زندگی و همچنان معضلات نگاه مدرن در برخورد به جسم و زندگی مطرح و تشریح می شوند و خواننده با این قدرت نو و نگاه نو و امکانات مختلف آن آشنا می شود.

در بخش دوم کتاب خواننده با این جهان نو و زمینی، با تنانگی، جسم گرایی و حالات آن آشنا می شود و متوجه تفاوت میان این «جهان نو و زمینی» با جهان و گفتمان بحران زده ی ایرانی و نیز با مدرنیت کلاسیک می شود و اینکه چرا ما ایرانیان برای دست یابی به «جهان و سعادت نوین» خویش بایستی به فردیت جسمی و جنسیتی خویش، به سعادت دنیوی خویش دست یابیم و چگونه می توانیم به این جهان نو و زمینی دست یابیم.

در بخشهای بعدی خواننده گام به گام به دیداری نو با «جسم و تمناهای» انسانی خویش، با واقعیت انسانی، به دیداری نو با «دیگری» خویش دست می یابد و قادر می شود که به کمک این نگاه و دیدار نو قادر به برخوردی نو با خویش و تمناها و هراسهای خویش گردد. ازینرو آفوریسمهای پرشور کتاب همزمان خوانندگان را به سوی لمس این قدرت نو، بدن نو، سعادت نو و آفرینش روایت فردی خویش از این هویت مشترک و نوین اغوا می کند. این کتاب از یک سو جهان کهن و بحران زده ی ایرانی را در هم می شکند و از طرف دیگر جهان و دیسکورسی نو، بدنی نو می آفریند تا انسان ایرانی با دگردیسی به این «بدن نو و گفتمان نو» بتواند هر چه بیشتر به تحول مدرن خویش در زمینه های مختلف دست یابد. تا سرانجام او از بحران مدرنیت خویش بگذارد و به ساختار و فرهنگی نوین، به فرهنگی نوین دست یابد.

اگر برای دست یابی به چنین تحولی چندجانبه، هم تحول سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و فردی احتیاج است، اکنون این نگرش نو «هویت و قدرتی نو، جسمی نو»، ارتباطی نو با هستی و« با دیگری یا غیر» می آفریند که به ایرانیان این امکان را می دهد هر چه بیشتر به این فردیت مدرن و متفاوت ایرانی، به حالات نوین روشنفکر و هنرمند و سیاستمدار مدرن ایرانی دست یابند و قادر به ایجاد تحولات ساختاری و چندجانبه گردد. هر تحول مدرن احتیاج به «هویت مدرن و گیتی گرایی مدرن» دارد و این حالات بایستی هم قادر به پذیرش قدرتهای مدرن و هم قادر به نوزایی فرهنگی باشند و این حالت دو جانبه و پارادوکس دقیقا قدرت این نگاه نو و روایت نو است. زیرا او هم بحران جهان خویش و هم بحران مدرنیت را چشیده است.

اگر جهان ما و فرهنگ ما اسیر هراس از زندگی و جسم و سعادت دنیوی است، اگر فرهنگ ما از «تنانگی و تنانه اندیشیدن» هراس دارد، حال نگرش و قدرتی خندان در صحنه حاضر می شود که با عبور از هفت خوان خویش و از «هزار دالان اخلاقیات» به آشتی با جسم و زندگی دست یافته است و همزمان پی برده است که هر جسم و واقعیتی یک «جسم و واقعیت سمبولیک»، یک ماشین اشتیاق و قادر به تحول است. یک روایت قادر به تحول است. همانطور که این نگرش نوین، تنانه، خندان و پارادوکس همزمان از مسیر دیدار با جهان مدرن، هم تمناهای مدرن و قدرتهای مدرن خویش را بدست می آورد و هم قادر به نقد مدرنیت و خالق نگرش خاص و متفاوت ایرانی خویش می گردد.

یک نگرش نو بایستی قادر به ارزش گذاری دوباره ی تمامی ارزشها باشد و دقیقا در راستای این سنت نیچه ای این کتاب و نگرش دست به بازبینی و سنجش فرهنگ و ارثیه فرهنگی خویش می زند، به روانکاوی خویش و جهانش می پردازد و با عبور از خطاها و هراسهای فرهنگ و زمانه ی خویش به قدرتی نو و خلاقیتی نو دست می یابد. اگر فرهنگ ایرانی از تمناهای خویش و از جسم خویش هراس دارد و خود را به جنگ فرسایشی و جاودانه ی خیر/شر مبتلا می سازد، خویش را سترون می سازد، حال این نگرش نو از این خطا می گذرد و به جسم و زمین، به تمناهای خویش آری می گوید و اهریمنهای خویش را به یاران و امشاسبندان خویش تبدیل می کند.

اگر انسان ایرانی هراسان از جسم و زندگی است، اگر او به ناچار و تحت تاثیر این گفتمان سترون یک «روح سرگردان» بدنبال بیگناهی اخلاقی است؛ یا به حالت یک عارف خراباتی بدنبال یک «معشوق و بهشت گمشده» و دروغین می جوید و مرتب می خواهد بخشی از تمناها، بدنش و یا دیگری را بکشد تا به این بیگناهی دروغین و یا به وحدت وجود دروغین و ناممکن با «دیگری» دست یابد، حال این انسان نو به «جسم خندان و سوژه خندان» دگردیسی می یابد و با دیداری نو با تمناها و حالات انسانی خویش، به آنها معناها و حالات نو می بخشد. او حال آن غول مغرور زمینی می شود، رند قلندر خندانی می شود که همزمان نیازمند «دیگری» است و خواهان سعادت زمینی است و قادر است با تمناهای خویش، با معشوق، با خدا، با رقیب به دیالوگی خندان و شوخ چشمانه دست زند تا به اوج بازی عشق و قدرت زندگی دست یابد و قادر به آفرینش روایات نو از همه چیز گردد. حال او دیگربار قادر به تغییر و تحول و قادر به ایجاد سعادت نوین است. او حال «مهره ی مار» دارد و همزمان مرتب از طریق دیدار با تمناهایش و دیگری می تواند به حالات و روایاتی نو از زندگی، به بدنها و اغواهایی نو دست یابد، به کامجویی نو دست یابد. او حال قادر می شود از مسیر دیدار با تمناهایش و با لمس قدرت نهفته در تمناهایش، آنها رابه یاران خویش تبدیل سازد و مرتب به بدنی نو و به «کثرت در وحدتی نوین» دست یابد.

اگر اساس گفتمان و دیسکورس ایرانی «هراس از جسم و دیگری» و یک رابطه عمدتن «نارسیستی با دیگری» است و در این حالت انسان ایرانی یا مسحور دیگری و یا متنفر از دیگری است. یا غرب ستیز و یا غرب شیفته است و رابطه اش با دیگری به حالت مرید/مرادی، پدرکشی یا پسرکشی است، حال فردیتی نو و ارتباطی سمبولیک، تثلیثی با دیگری وارد صحنه می شود، جسمی خندان و عارفی زمینی وارد صحنه می شود که قادر به ارتباط پارادوکس با دیگری است. اکنون عاشق و عارف زمینی، خردمندی شاد، مومنی سبکبال وارد صحنه می شود که قادر است با «جسم و تمنایش» با دیگری وارد دیالوگ پارادوکس و همراه با علاقه و نقد شود، چه با معشوق یا با رقیب، چه با خدا یا با جهان مدرن و اینگونه قادر باشد که مرتب روایتی نو از این دیدار و روایاتی نو از عشق، ایمان، خرد و مدرنیت بیافریند.

همانطور که اگر نگاه مدرن کلاسیک دچار این خطای دکارتی است که می خواهد به عنوان سوژه عقلانی و قائم به خویش بر «جسم و تمنایش» حکومت کند و نمی خواهد به این حقیقت خویش تن دهد که او یک «سوژه تمنامند و نیازمند به دیگری» است؛ اگر حتی نگاه روانکاوی کلاسیک و نگاه فروید در ضمیر ناآگاه یک «نفس اماره و غیر اجتماعی» می دید، حال این نگاه نو بر پایه قویترین تحولات اخیر و علمی جهان مدرن، بر پایه نظرات نیچه، روانکاوی لکان و نگرش «آنتی ادیپ» دلوز/گواتاری، بر این خطای مدرن چیره می شود و می داند که جسمش خردمند است، زمین خردمند است. می داند که به قول لکان ضمیر ناآگاهش در واقع محل قدرتهای سمبولیک اوست، زیرا ضمیر ناآگاه ساختاری مثل زبان دارد و اینکه به زعم دلوز/گواتاری این جسم و زمین یک «جسم هزارگستره» است، یک ماشین اشتیاق است و مرتب اشتیاقات نو می آفریند. حال بر بستر این قدرتها و آری گویی نو به زندگی و به زمین، بر بستر این اعتماد نوین به جسم و زندگی همزمان سوژه ای قدرتمند و خندان پا به عرصه ی بازی می گذارد که می داند او بایستی مرتب روایتی نو از خویش و زندگی بیافریند و این خلاقیت و تحول سمبولیک را پایانی نیست. زیرا جهان و جسم بشری یک جسم سمبولیک و یک ماشین اشتیاق و بدن قادر به تحول است.

اینگونه بخشهای بعدی کتاب ما را با دیداری نو با تمناها و حالات مختلف انسانی خویش از ترس تا افسردگی، شرم، ناامیدی، ساحت هیچی و پوچی، عشق و اروتیسم بشری و غیره روبرو می سازد و حالات و قدرتهای عمیق این تمناهای انسانی را نشان می دهد و اینکه چرا بایستی آنها را ستایش کرد و به یاران خویش تبدیل کرد. زیرا ما آنها هستیم و آنها ما هستند. من و تو ترس و خشم، هیچی و پوچی هستیم و همزمان بایستی ترس و خشم را، هیچی را به حالت روایتی نو، بدنی نو بیافرینیم و با آفرینش آنها همزمان خویش را از نو بیافرینیم و این روایت سازی را پایانی نیست. زیرا اینجا عرصه جسم هزار گستره، روایتهای هزارگستره و هزار حالت از هر حالت و تمنا است.

این کتاب تغییر وتحول از انسان هراسان از زندگی، انسان گرفتار در بحران به انسان خلاق، شاد و سعادتمند نوین است؛ چیرگی بر هراسهای کهن و تحول به «بدن نو، واقعیت نو، گفتمان نو» است. ازینرو این نگاه نو به شیوه خویش به خواست عمیق دیسکورس و فرهنگ ایرانی دست می یابد که همان دستیابی به یک جهان و قدرت نو، سلامت نو و شکوه نو است. ازینرو او بیانگر راه و امکانی برای دستیابی به آن چیزی است که یکایک شما می طلبید و راهی را به شما نشان می دهد که سرانجام «آن شوید که هستید». یعنی به شیوه خویش به جهان زمینی و سعادت دنیوی، به فردیت متفاوت و مدرن خویش دست یابید و روایت خویش را از حالت «عارف زمینی، عاشق زمینی، خردمند شاد و مومن سبکبال» بیافرینید. یا روایات متفاوت دیگر از این «بدن نو و زمین نو، بازی عشق و قدرت زمینی نو» بیافرینید.

باری دوستان! این کتاب اغوا، تغییر خندان ، رنسانس و کامجویی زمینی است.

لینک کتاب «اسرار مگو جلد اول»

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید