روزنامه کیهان: محمود عباس بهائی ایرانی تبار است!

حسین شریعتمداری روز سه شنبه 20 اردیبهشت 1390در ستون یادداشت روزنامه کیهان با عنوان «روي اين ديوار يادگاري ننويسيد !» از انعقاد توافق آشتی ملی میان فتح و حماس ابراز ناخرسندی کرده و ابو مازن- محمود عباس- رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین را «رهبری تحمیلی و غیرقانونی» خواند. مدیرمسئول روزنامه کیهان با انتقاد تلویحی از واکنش مثبت وزات امور خارجه جمهوری دولت احمدی نژاد و ابراز ناخرسندی از استقبال «جهان عرب» از این «توافق» سپس به سبک روزنامه «کیهان» به رازگشائی و پرده برداری از «حلقه مفقوده» و «نکته ناگفته» این توافقنامه که به زعم سردبیر روزنامه «کیهان» «مي توان و بايد گفت اين توافقنامه چيدمان بازسازي شده اي از معاهده ننگين «كمپ ديويد» و ترجمان بزك شده اي از پيمان «اسلو» است. » پرداخته است. البته پوشیده نیست که زمامداران جمهوری اسلامی و به ویژه روزنامه «کیهان» که ید طولائی در پرونده سازی برای مخالفین خود و مخالفت و کارشکنی در روند تحقق صلح در میان اسرائیل و فلسطین از یک سوی و میان فتح و حماس از سوی دیگر دارند، از امکان صلح و آشتی میان این دو گروه فلسطینی برآشفته و نگران باشند. اما جالب هنگامی است که «یادداشت نویس» روزنامه کیهان به صرافت آن می افتد که پرده از این باصطلاح «حلقه مفقوده» بردارد.

مدیر مسئول روزنامه «کیهان» که زیر نظر آیت الله خامنه ای نیز هست، ضمن برشمردن عوامل این «حلقه مفقوده»، به «نکته ناگفته» ای اشاره کرده است. گویی این «نکته ناگفته» از نظر روزنامه «کیهان» درباره تبار محمودعباس است زیرا به اعتقاد این روزنامه «

مدیر مسوول کیهان در این یادداشت که به انتقاد از توافقنامه آشتی ملی فتح و حماس پرداخته بود، نوشت: «ابومازن- محمود عباس- يك بهايي ايراني تبار و از نوادگان عباس افندي است كه خانواده وي چند دهه قبل- در دوران ناصرالدين شاه قاجار- و در پي شكست فتنه بابي ها به «حيفا» در فلسطين كوچ كرده بودند.» و بلافاصله نتیجه گیری می کند که « مقامات اسرائيلي محمود عباس را به چشم يك دوست نگريسته و مي نگرند.».

البته این نخستین بار نیست که درباره اصل و نسب محمود عباس و نسبت آن به بهائیان نوشته شده است. در بهمن ماه سال گذشته نیز روزنامه وطن امروز در گزارشی با اشاره به سوابق رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین نوشته بود: «عبدالقادر یاسین، نویسنده فلسطینی ۱۳ ژانویه ۲۰۰۰ در روزنامه "الاسبوع العربی" مطلبی نوشت که سرآغاز بحث‌هایی جدی درباره ماهیت محمود عباس است. او در این مقاله نوشت: «محمود عباس بهایی و نام اصلی او محمود رضا عباس میرزاست و اصالتی ایرانی دارد و زمانی که بهایی‌ها تحت فشار دولت ایران بودند، این کشور را ترک کرد. محل تولد محمود عباس نیز مورد توجه است. ابومازن متولد شهر "صفد" در فلسطین اشغالی است. صفد پس از حیفا مرکز بهائیان در فلسطین اشغالی است.»

و طرفه این که روزنامه «وطن امروز» نیز درست از این باصطلاح «نکته ناگفته» درباره روابط دولت اسرائیل با محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی همین را نتیجه گرفت که روزنامه «کیهان» گرفته است. دلیل روابط دولت اسرائیل با محمود عباس، به زعم روزنامه «وطن امروز» و «کیهان» این است که: « یکی دیگر از موضوعاتی که به این موضوع دامن می‌زند این است که محمود عباس از جمله معدود رهبران‌ فتح است که هیچگاه در لیست ترور رژیم صهیونیستی قرار نداشت!»

البته گفتنی است که این باصطلاح «نکته ناگفته» ریشه در دروغپردازی و امپراتوری توهم و دروغی دارد که از زمان تبعید کردن هموطنان بهائی به عثمانی آن زمان که «عکا» نیز بخشی از آن بوده است، شاه بیت تبلیغات کاذب متولیان دین رسمی بوده است و در این سی و دو ساله حکومت جمهوری اسلامی بکرات تکرار شده است. این در حالی است که یک نگاه تاریخی کافی است نشان دهد که کشور اسرائیل بیش از شصت سال پس از تبعید اجباری و خونبار «بابیان و بهائیان« به عراق و استانبول و عکا، که جزوی از قلمرو عثمانی بود،صورت گرفته است. و طرفه این که تبعید به «عکا« نیز بر اثر اصرار و پایفشاری حکومت قاجار بوده است که از دولت عثمانی بارها درخواست کرد تا بابیان و بهائیان را هرچه بیشتر از مرزهای کشور ایران دور بسازد تا از حوزه نفوذ آنان کاسته شود.

آن چه ناگفتنی نیست همانی است که مدیر مسئول روزنامه اطلاعات سید محمود دعاوی درباره «کیهان» و مدیر مسئول «معروف» آن حسین شریعتمداری گفته است که او و «روزنامه اش» وابسته به نظام است و «منشاء جباریت»: جباریت دروغ. و چه نیکوست این سخن که «دروغ، هادم بنیان انسانی است».