سعید لیلاز(کارشناس مسائل اقتصادی) از شکاف طبقاتی با ایلنا گفتگو کرده است و می گوید: تورم؛ خط فقر را گستردهتر میکند و قاتل مساوات و سبب کاهش قدرت خرید طبقات محروم است. تغییر شاخصهای اقتصادی تاثیر مستقیمی بر زندگی اجتماعی میگذارد و طبیعیست که افزایش شکاف طبقاتی آسیبهای اجتماعی را نیز در پی داشته باشد.
وی اظهار داشت : آمار سال ۹۰ نشان میدهد که ۱۷تا ۲۰ درصد از مردم زیرخط فقر هستند. حتما این رقم تا امروز افزایش هم یافته است به ویژه در سال ۹۲ که نرخ تورم بینظیری؛ گریبانگیر جامعه شد.
امان الله قرایی مقدم(جامعهشناس و استاد دانشگاه) نیز با اشاره به اینکه شکاف طبقاتی سبب شده گروه کوچکی از جامعه به ثروتهای بادآورده برسند و اکثریت جامعه به سمت پایین هول داده شوند، گفت: افرادی که بخش زیادی از ثروت جامعه را در دست دارند، تنها حدود ۱۰-۲۰ درصد جامعه را تشکیل میدهند. این شکاف طبقاتی نه تنها میان این طبقه و پایینترین طبقه جامعه همانها که کارشان جمعآوری ضایعات است، افزایش یافته، بلکه میان طبقهی بالا و طبقهی متوسط نیز زیاد شده است. طوریکه میتوانیم بگوییم طبقهی متوسط به سمت پایین حرکت کرده است. امروز وضعیت بهداشت به گونهای شده که با یک عمل جراحی ۳۰ میلیونی؛ یک شهروند طبقهی متوسط به طبقهی فقر غلتانده میشود. باید توجه داشت افزایش شکاف طبقاتی، بزه، فساد مالی، فحشا، طلاق، و... را به همراه خواهد آورد.
علی بنیهاشم بیش از ۸ سال است در محلهی پاسگاه نعمت آباد، در منطقهی ۱۸ تهران؛ در جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان کار میکند.
بنیهاشم دیدههایش را اینگونه روایت میکند: بچههای این محله با بحرانی به نام گرسنگی مواجه هستند. اثر روانی گرسنگی بر فرد گرسنه گاه او را به بزنگاه بیمار روانی میکشاند. بچههای تحت پوشش ما؛ وقتی به مدرسه میآیند؛ سراغ همکلاسی و معلم را نمیگیرند. اولین چیزی که میپرسند این است: "غذای امروز چیست؟"
بنیهاشم را اینگونه ادامه میدهد: الویت برای این بچهها در این محله، تغذیه است. این مسئله؛ روان آنها را تسخیر کرده و از این بابت دچار تنش روانی هستند. یک روز که ما تغذیه را یک ساعت دیرتر به بچهها دادیم، تمام مدرسه بهم ریخت. بچهها عصبی شده بودند و قادر به کنترل رفتار خودشان نبودند. خانوادههایی که در این محلهها زندگی میکنند، با بحران گرسنگی روبرو هستند. روابط آنها هم تحت تأثیر همین مساله قرار دارد. خانواده هر روز دچار تشنج عصبی میشود، در نتیجه کودک هم بیشتر در خانواده تنبیه میشود.
بنیهاشم ادامه میدهد: قدرت خرید و انتخاب پایین آمده است. پدر به کودک ۵۰۰ تومان میدهد که هرچه دوست دارد بخرد. بچه میخواهد یک پفک داشته باشد اما نمیتواند با این پول پفک بخرد. پول او قدرت خرید پفک را به او نمیدهد. درنتیجه احساس ناکامی میکند و این احساس هر روز هم برای بچه و هم برای پدرش تکرار میشود.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید