اقدام اسد در استفاده از سلاح شیمیایی باعث شد تا جهانیان در مورد ارتکاب «جنایت علیه بشریت» توسط او به توافق رسیده و در صدد اقدامی نظامی علیه حکومت سوریه حتی در صورت مخالفت شورای امنیت به دلیل وتوی روسیه برآیند.
هشدارهای کلامی لاوروف بیمعنی هستند. هنگامی که از او سوال شد «در صورت دخالت نظامی آمریکا در سوریه، آیا مسکو به واشنگتن پاسخ خواهد داد؟» به صورتی خلاصه گفت «روسیه قصد ندارد به خاطر سوریه با هیچ کشوری وارد جنگ شود.»
این موضعگیری کافی بود تا نظام ایران به هراس افتاده و احساس کند که ستونهای جبهه موسوم به «مقاومت» در حال فرو ریزی است. نظام سوریه، دسترسی ایران به ساحل مدیترانه و جنوب لبنان را از طریق حزبالله و غزه را از طریق حماس تسهیل میکند که دومی بعد از سقوط اخوان المسلمین در مصر مشغول ترمیم ارتباط خود با تهران است.
مسکو میتوانست در اعلام این موضع که دخالتی در جنگ نخواهد داشت، تاخیر کند تا اینکه حمله آمریکا شروع شود؛ ولی این کار را نکرد و با عجلهای که به خرج داد به کاخ سفید کمک کرد تا ائتلاف جهانی گستردهتری را تشکیل داده و ایده حمله به سوریه را زیر چتر آن پیگیری کند، به خصوص اینکه لاوروف به عمد اشاره کرد که مسکو پیش از این نه برای دفاع از میلوسویچ در یوگسلاوی و نه در دفاع از صدام در عراق وارد عمل شده و صرفا به هشدار دادن اکتفا کرده بود.
با این حال تحلیل روسها هر چند بیانگر این است که مسکو از سقوط نظام اسد ضرر میکند، اما ضرر تهران را «فاجعهبار» خوانده است. نظام سوریه تا آن اندازه برای ایران مهم است که حتی آن را استان سی و پنجم ایران خواندهاند. تهران برای بیش از سی سال مشغول مهیا کردن پلی به نام سوریه بود تا از طریق آن به دخالتهای خود در امور کشورهای عربی به خصوص کشورهای خلیج [فارس] ادامه دهد و همواره شعار مبارزه با اسراییل را بهانه دخالتهای خود قرار داده، هر چند که اسراییل دقیقا به مانند ایران اصرار دارد تا نظام اسد کماکان در سوریه بر سر کار بماند.
ممکن است خیلی مبالغهآمیز باشد اگر بگوییم که موضعگیری روسیه، چراغ سبزی زودهنگام برای حمله به سوریه بود، ولی آیا مسکو میتوانست بار سرپوش گذاشتن بر قتل سوریها با سلاح شیمیایی را بر دوش حمل کند؟ سوریهایی که ظرف حدود سه سال گذشته شاهد حمام خون و عملیات نابودسازی سیستماتیک با تکیه بر سلاحها و پوشش سیاسی کثیف روسیه بودهاند. میتوانیم بگوییم که ما در برابر فرصتی تاریخی قرار داریم تا جهان عرب را بعد از مدتها چند دستگی، بار دیگر متحد کنیم. سقوط نظام سوریه، وضعیت سیاسی عراق را آرام خواهد کرد و در نتیجه بازوهای ایران در منطقه یکی پس از دیگری قطع میشوند؛ همچنان که سقوط حکومت منطقهای اخوان المسلمین به مثابه سقوط «رویاهای عثمانی» بود.
سقوط نظام اسد قطعی است و ضربهای تعیینکننده به نقش ایران در منطقه میزند. عراق دیگر خط مقدم ایران در طرحهای مخربش نخواهد بود و در نتیجه در مشکلات داخلی فراوانش غرق خواهد شد. مشکلات ایران تنها منحصر به بحران اقتصادی کمرشکن نیست که در اثر میلیاردها دلار هزینه برای دخالت در امور دیگر کشورها و حمایت از نظام اسد ایجاد شده، بلکه بحران آزادیهای اجتماعی در داخل ایران را نیز شامل میشود. انتخابات ریاست جمهوری اخیر ایران مثال و نشانه بارزی بر این بحران بود.
اگر سقوط نظام سوریه ضرری برای مسکو و خسارتی جبرانناپذیر برای تهران است، زلزلهای در منطقه خواهد بود که نقشه سیاسی خاورمیانه را به کلی تغییر میدهد. تاثیر سقوط این نظام تنها منحصر به کشورهای همسایهاش مثل عراق، لبنان، اردن و ترکیه نیست؛ بلکه آثار و نتایجی را در تمامی منطقه و جهان بر جای خواهد گذاشت. شکست روسیه، عواقبی دارد و فروپاشی پایگاه قدرتمند ایران در منطقه، نظام این کشور را ناگهان در مواجهه با مشکلات داخلی عمیقش قرار میدهد. باید به یاد بیاوریم که در مصر چه اتفاقی افتاد. سقوط دولت مصر در حقیقت به مثابه سقوط رویاهای آمریکا و ترکیه در بنای یک «خاورمیانه جدید اخوانی» بود که در آن معیارهای قومیتی از بین رفته و جای آن را معیارهای ملی میگرفت.
میتوانیم بگوییم که ما در برابر فرصتی تاریخی قرار داریم تا جهان عرب را بعد از مدتها چند دستگی، بار دیگر متحد کنیم. سقوط نظام سوریه، وضعیت سیاسی عراق را آرام خواهد کرد و در نتیجه بازوهای ایران در منطقه یکی پس از دیگری قطع میشوند؛ همچنان که سقوط حکومت منطقهای اخوان المسلمین به مثابه سقوط «رویاهای عثمانی» بود.
دوره تیرهای که در آن عربها به پیشرو در نیت و واپسگرا در عمل توصیف میشدند، خاتمه یافته است. عبدالحلیم خدام معاون سابق رییسجمهور سوریه زمانی گفته بود که عربها به دو دسته تقسیم میشوند: عربهای جغرافیایی که بار ملیگرایی را به دوش میکشند و عربهای ارضی که نفت در اختیار دارند و وظیفهشان تأمین مالی ملیگراهاست که دستاورد این ملیگراها هم چیزی جز شکست و فاجعه نبوده است.
از: راجح الخوری / در: الشرقالاوسط / برگردان: علی مهتدی ـ ایران در جهان
پایان خبر./.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید