رفتن به محتوای اصلی

حکومت غیرمتمرکز بر بستر نفی جنگ و خشونت

حکومت غیرمتمرکز بر بستر نفی جنگ و خشونت

برخی بحث را از سر گشادش می نوازند به این معنی که ای کسانی که بیانیه می نویسید در مذمت جنگ؛ مگر کسی به شما اعتنا می کند و واقعیت سیاسی به هیچ وجه شما را به چشم نمی گیرد. سپس، خود این دوستان خطابه های غرا می سرایند. گویی که این دوستان بر این باوراند که واقعیت سیاسی آنان را به چشم می گیرد بی این که لحظه ای در این باره بیندیشند که این منطق دوگانه از کجا نشات می گیرد. این نگاه تسلیم محض است و از صلیب واقعیت آویزان شدن و چکامه سرائیدن. راهکارهای سیاسی آن راهکارهایی هستند که از حیث هزینه-فایده و ممکن بودن یا نبودن محک می خورد و در سیطره عقلانیت عمل است.

کنشگری سیاسی بسیج نیروها حول شعارهای ممکن است و گشودن مفری برای عبور از بن بست. جنگ موضعی که بعضی از دوستان به آن اشاره می کنند، بدتر از جنگ تمام عیار است. تخریب چند مرکز به امید آنکه مردم به خیابان بریزند، همان اشتباه جنگ مسلحانه است که «لوطیان سیاسی» در کسوت فرهنگ «پهلوانی» پیش می نهند به این حساب که خلق به پا خواهد خواست. محاسبه ای از این غلط تر ممکن نیست. آزموده را آزمودن خطااست. راه فقط تحریم گفتگو است و فشار جهانی بیشتر بر حاکمان. پیوستن جمهوری اسلامی به پروتکل الحاقی و شفاف سازی بیشتر و همکاری بهتر با آژانس اتمی است. گرچه پس از ارجاع پرونده ایران به شورای سازمان ملل قضایا متفاوت گشته است. این گرد و خاک و جنگ زرگری هدفش تشدید فشار است بر جمهوری اسلامی و دستکم تا سال دیگر خطر جنگ بالفعل نیست. راه تشکل بیشتر و مبارزه مسنجم تر و ایجاد اتحاد بیشتر است در میان مخالفان رژیم بر مبنای حقوق بشر، دموکراسی و صلح .

*

تمرکزهمه نیروها برای احقاق دمکراسی از طریق حکومت غیرمتمرکز بر بستر نفی جنگ و خشونت. دمکراسی و گفتمان دمکراتیک و بسیج نیروها بر حول آن به معنای پرهیز از مداخله نظامی است. زیرا مداخله نظامی به معنای پیروزی گفتمان جنگ طلبی در درون حکومت است. گفتمان دمکراسی زمانبر و هزینه بردار است اما راهبردی است که چون مبارزه برای دمکراسی را به فردای پس از پیروزی بر اثر حمله نظامی - که خیال خامی بیش نیست و نمودار ناشکیبایی- محول نمی کند، به کانون مبارزه روزمره ما بدل می گردد. و می تواند سبب ساز اتحاد نیروها حول این سه عنصر بنیادی گردد یعنی حقوق بشر، دمکراسی به سبک حکومت غیرمتمرکز و صلح. دمکراسی بدون صلح رویا است که در کشورهایی که فاقد بسترهای لازم فرهنگی هست به کابوس بدل می گردد.

*

بسیار جالب است. موضعگیری و حمایت از جنگ به امید فروپاشی ایران و به خیال سردرآوردن چند کشور مستقل مثل کردستان، آذربایجان، بلوچستان، ترکمنستان، عربستان، و ایرانستان. حرجی نیست، سطح سواد و آگاهی که میلیمتری شد، و از لوازم واقعیات سیاسی منطقه خبر نگرفت و آرزو را «واقعیت» نامید و «باید» را به جای «است» نشاند، ماحصلش همین بادهای ذهنی می شود که می خوانیم. اما باز جای شکرش باقی است که نشان می دهد آتش بیاران معرکه ی جنگ فقط بیرونی نیستند. به نظرم دوستان جنگ طلب که از خون و آتش جنگ زایش کشورستان خود را در عالم خیال خود می تنند، بهترین یاری را به جمهوری اسلامی می کنند و در مردم کوچه و بازار گرایش به مرگز را بیش از پیش تقویت می کنند.

جنگ در ایران دودی است که قبل از هر چیز به چشم گویندگان این خشم و کینه خفته که نماد قتل و کشتار آینده است، می رود. و سپس به چشم دمکراسی و مبارزه برای ایجاد یک جامعه مدنی. سخنان شتابزده دوستان که گویی از حول حلیم به دیگ خونبار «جنگ جنگ تا پیروزی کشورستان پینوکیو» افتاده اند، پرده از عمق جهالت و خشونت برمی دارد. دمکراسی از لوله تفنگ هرگز بیرون نخواهد آمد. عقب ماندگی فرهنگی گفتار جنگ طلبان خوابدیده یِ «ذوب در ولایت ژن» قابل فهم است اما ناشی از عقده حقارت است که باید، به زعم این جنگ طلبان، به ضرب گلوله و جنگ باز شود. زهی خیال باطل.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید