رفتن به محتوای اصلی

پرچم سفید، بدست پان ایرانیستها حزب مشروطه !

پرچم سفید، بدست پان ایرانیستها حزب مشروطه !

کیانوش توکلی

راه دشوار استقلال و حزب مشروطه ايران

جناب محسن کردی در تمام این 4 سال سعی کرده ا م خیلی با احترام با شما ودگراتدیشانی امثال شما(سلطنت طلب و یا مشروطه خواه) برخورد کنم چرا که ازادگی را در میزان فضایی که برای دگر اندیش در نظر می گیرند؛ شناخته بودم .

_ چند ماهی بود که شما ظاهرا این سایت را تحریم کرده بودید ولی در عمل هر گز سایت را ترک نکرده و با نام های مستعار و با مواضع سیاسی متفاوت به کامنت نویسی خود ادامه داده بودید. کامنت های شما اغلب تحریک آمیز و بعضا " چاله میدونی" بود ، مثل آخرین کامنتی که دیروز گذاشته اید؛ مجدا برای آگاهی دوستان این کامنت محسن کردی را در اخر همین نوشته ؛برای قضاوت خوانندگان می گذارم؛ لطفا معلم اخلاق کامنت نویسی برای دیگران نباشید.

_جناب کردی ! شما انگار دچار سوء تفاهم شده اید و مرتب و در نوشته ها؛ خود را همکار سایت قلمداد کرده اید.اعلام می کنم شما هیجگونه همکاری در این 4 سال با سایت ایران گلوبال نداشته اید .داستان این بود که مقالات شما(سلطنت طلب و مشروطه خواه) را دیگر سایت های چپی و جمهوریخواه چاپ نمی کردند ولی ایران گلوبال این جو وفضای نا سالم در جنبش سیاسی اپوزیسیون را شکست و مقالات شما و دیگران بدون منت و سانسور منتشر کرده است .بنابراین اگر ذره ای انصاف در وجود شما باشد؛ بایستی از مدیران این سایت قدر دانی کنید !

واقیعت این است که عدم وجود سانسور و مدارا و تحمل بالای مسئولین ایران گلوبال ؛موجب این بد فهمی در برخی ها شد که گویا این سایت موضع سیاسی ندارد پس می شود سایت را آز "آن خود" کرد!

_ اختلاف شما با ایران گلوبال در این است که ما مقالات افرادی که از نظر شما تجریه طلب هستند را درج نکنیم؛ ما این پیشنهاد شما را سانسور آشکار دانسته و به آن تن ندادیم . در فضای سایبر صد ها سایت سیاسی موجوند؛ شما می توانید براحتی سایت مورد علاقه خود را بیابید .

_ ادعا کرده اید کیانوش توکلی "نه با کسی دهن به دهن می شه و نه موضعی داشته" در مورد " دهن به دهن " از نظر من روش نادرستی است آدم یک نظری می دهد عده ای مخالف اند و تعدادی هم موافق دلیلی برای یخه گیر و دهن به دهن در فضای اینترنت نا درست است. اینجا بازار اندیشه است و همه جور فکری را در ایران گلوبال می توانی بیابی و مسئولیت نوشته هم طبیعتا با نویسنده است و ما اعضای مدیریت بهتر است وارددرگیری بین کامنت گذارند نشویم و شخصا در این 4 سال علیرغم داشتن موضع سیاسی، سعی کرده ام در این درگیری جانب کسی را نگیرم تا بتوانم در مطلب گذاری و انتخاب کامنت های جالب و... جانب عدالت را حفظ کنم .

مهمترین موضع سیاسی را در این می دانم که در مقابل رزیم سفاک و بی عقل جمهوری اسلامی موضع مخالف داریم و تمام سمت اصلی این سایت افشای نقص حقوق بشردر جمهوری اسلامی ودر یک کلام این سایت ، پژواک صدای مردم و علیه سانسور و شکنجه در ایران است و بخاطر ترس و یا امکان تجزیه و یا خطر بمباران ایران حاضر نیستیم در کنار این رزیم بی رحم و احمق قرار بگیریم .

_با اینکه برای آقای داریوش همایون احترام زیادی قائلم و 18 سال پیش که هیج چپی حاضر نبود با همایون به گفتگو بنشیندا؛ طی نامه سر بسته به رفقای سابقم نوشتم که با سلطنت طلب ها یک سان برخورد نکنید ودر میان آنان افراد دمکرات مثل اقای داریوش همایون موجوند مشخصا خواهان ارتباط سازمان با مشروطه خواهان شدم.

ولی همین اقای همایون در یک سال گذشته یکی از بدترین مواضع سیاسی راا تخاذ کرد و پرچم سفید را بدست پان ایرانیست های امثال شما داد؛ او با طرح یک کشور _یک ملت و( ترس از تجزیه و خطر بمباران ایران ) زمینه در گیری فکری امثال شما را با فدرالیست ها ایجاد کرد؛ بگونه ای که از نظر شما نه تنها دیگر خطر جمهوری اسلامی نیست بلکه در صورت خطر؛ کنار این رزیم ایستاد و این ان انحراف نا بخشودنی است یک بار 28 سال پیش ما اکثریتی ها سابق چنین غلطی مرتکب شده بودیم ؛آشکارا می گویم ؛ انحراف سیاسی داریوش همایون چقدر برای اپوزیسیون رزیم اخوندی می تواند زیان بار باشد و متاسفانه همایون حزبی ساخت که متصل به شخص اوست که مناسبات مراد و مریدی بر حزب حاکم است و پس از او پیش بینی می شود که وضع این حزب خراب تر و حزب در اختیار جاوید شاهی های سابق قرار گیرد.

حرف ها و درد دل ها زیاد است ولی متاسفانه وقت نیست ؛چیز دیگری را ندارم اضافه کنم بجز دو کامنتی که موجب این نوشتار شده است:

"بی سواد" (بنظر من این شخص بلحاظ سیاسی جناح محافظه کار حزب مشروطه ایران است)

این اولین باری است که نوشتاری از مهرداد احسانی پور می خوانم. ولی در این نوشتار اثر انگشت فرخنده مدرس و علی کشتگر نمایان است. بهرحال مسئله ای نیست. ایشان اول باسواد بودن خودشان را ثابت کنند بعد دیگران را بی سواد اعلام کنند. این جمله آقای بازرکان جواب به مجموعه سیاسی تلاش می باشد. کسی که بما نریده بود. کلاغ کون دریده بود

کامنت محسن کردی بنام

ناظر منصف

آقای احسانی پور گرامی. یکی از دلایلی که نباید به این مستراح مطلب فرستاد بی در و پیکر بودن آن است که هر بی سروپایی مثل این جناب "بی سواد" که از را برسد می تواند شلوارش را پایین بکشد و به هرکه دستش برسد، (در اینجا محترمینی مانند خانم مدرس و آقای کشگر) حتا از روی حدس و گمان توهین کند و آنها را کلاغ کون دریده بخواند. مدیر این سایت خوشحال است از اینکه این گونه کامنتها مشتری جلب می کند و دلیل دو زمانه نکردن بخش اظهار نظر همین است. برایش مهم نیست که به افراد توهین شود.

ناظر منصف (محسن کردی)

راه دشوار استقلال و حزب مشروطه ايران

خوب توجه بفرمایید نظر آقای کیانوش توکلی را؛ می نویسد؛ وقتی به اولین کامنتی که با نام "بی سواد"ہ گذاشته بود را خواندم ولی چیزی دستگیرم نشده بود دیدم . ولی توهینی در ان نیافتم رفتم کامنتم را بنویسم دیدم که کس دیگری بنام" ناظر منصف " در رد " بی سواد" کامنتی سر پا توهین امیز به ما و "بی سواد" چنین نوشت :"... آقای توکلی،

آقای توکلی، آمدی ابرویش را درست بکنی زدی چشمش را هم خراب کردی. وقتی می نویسم که توکلی درکی از مقوله توهین ندارد این آفتاب است دلیل آفتاب. در سایت شما به دو شخصیت حقیقی توهین شده. یا اگر متوجه نمی شوی واضح تر بنویسم. "بی سواد" حدس زده است که نویسنده این مقاله آن دونفر هستند و آنها را کلاغ کون دریده خوانده!!!! کون دریده می دانی یعنی چی یا آنرا هم برایت باز کنم؟ والله این را برای کودک کلاس اول دبستان بخوانند می فهمد که توهین است تو چطور می گویی که توهینی در آن ندیده ای؟ اگر کسی در پای مقاله تو بنویسد که این کلاغ کون دریده (یعنی کیانوش توکلی) فلان نظر را دارد توهین نیست؟ پس برو در فرهنگ لغات پیدا کن کون دریده یعنی چی. بعد بزار کنار مستراح ببین کدام توهین است. شاید شما اهل کشور دیگری هستید بهرحال در کشور ما به این می گویند توهین. در اصطلاح همان کشور ما مکانی را که در آن کاربر اجازه یابد این فرصت را داشته باشد که علنا به دیگران توهین کند مستراح نامیدن چندان عجیب نیست و گوینده را به توهین کردن متهم نمی کند. آری.. با صدای بلند و با نام حقیقی هم می گویم (این قدر را شجاعت دارم) که در اینجا که ما می نوشتیم من احساس می کردم که امثال همین شخصی که می گویی از حزب مشروطه است یا دیگری که کرد بود یا ترک بود و دیگرانی مانند او با نام مستعار شلوارشان را می کشیدند پایین و به سر من می ریدند آقا.. دلیل اینکه شما بویش را حس نکردی این بود که به سر تو کسی نمی رید. نه با کسی دهن به دهن می شدی و نه موضعی داشتی. دوتا هندوانه زیر بغل تو می گذاشتند و ماشالله ایشالله به تو می گفتند و به ما می ریدند. چند بار به ترکی اینجا نوشتند آقای کردی مقاله بسیار خوبی داشتی توی دهنت شاشیدم. و حتا وقتی برایت معنی اش را شرح دادم بازهم حالش را نداشتی پاک کنی. چند بار فحش رکیک نوشتند که پاک کردی. اصلا چرا باید دوزمانه نشود که جلوی این فحاشان گرفته نشود؟ آقای کیانوش توکلی، جایی که در آن بشاشند، به دهان نویسنده اش بشاشند آری آنجا مستراح است. و امروز هم تا وقتی جلوی این وضع را نگیری اینجا مستراح است. اگر فکر می کنی چون "بی سواد" از حزب مشروطه است پس مساله ای نیست که توهین کند چرا مساله هست خیلی هم مساله هست.

اگر مستراح نیست باید وضعی بوجود بیاوری که کسی مثل فحاش و بی تربیت (که اینجا را مستراح خواندم) نتواند این فرصت را بدست بیاورد که توهین کند. یعنی کامنتها دو زمانه شود. بعد هم اگر خودت از مقوله توهین سر در نمی آوری بده به یکی از 15 معاونت آنها بلدند بجای کلمات توهین آمیز کلمات مناسب بگذارند و منظور را برسانند.

نتیجه این وضع این است که آنقدر که به حاشیه پرداخته شده به خود این مقاله پرداخته نشده.

کریم شیرازی

پرچم سفید بدست پان ایرانیستها حزب مشروطه !

محسن جانم آمد این بار چه بی تربیت آمد! محسن جانم آمد این بارچه بی فرهنگ آمد! محسن جان آمدی اما حالاچه بی فرهنگ آمدی ؟ حالا که همه با فرهنگ آمده اند! محسن جان آمد اما چه بی ادب آمد! محسن جان گفتمت برای نق زدن یا خرابکاری آمدی و لی حالا چرا؟ محسن جان!آیا زیبنده با شد ایران گلوبال را مستراح خواندن؟ محسن جان !حیف از آن عمری که همایون به ره تربیتت کرد تلف! محسن جان ! حیف از آن حق و آب و گلی که بهروز ستوده در ایران گلوبال نثارت کرد!گر کسان جامع خیرند و ادب از سر و پای محسن کردی بارد بی ادبی!!! محسن گر در کابینه همایون هم وزیر شود ،باز هم شا گرد شوفر است!

ناصر مستشار

راه دشوار استقلال و حزب مشروطه ايران

ابتدا در باره نام حزب مشروطه که اشکال حقوقی دارد توضیح بدهم! مفهوم مشروطه خواهی در میان مردم ایران در بیش از 100 سال پیش برای مشروط کردن سلطنت خود کامه شاهان به قانون مدون در قانون اساسی که در الهام از اروپا برگرفته شده بود در ایران و امپراتوری عثمانی رایج گردید!پس حزب مشروطه بایستی در پسوند خود این نکته را به مردم خاطر نشان نماید که چه نظامی را می خواهد مشروطه کند؟ اگر حزب مشروطه سلطنت را می خواهد مشروطه کند که در ایران دیگر سلطنتی وجود ندارد تا آنرا مشروطه کند پس می ماند ولایت فقیه مطلقه ائی که بدتر از شاهان خود کامه که خود را قبله علم و بدون هیچ شرط وقانونی تنها بعنوان نماینده الله بر رئی زمین در حال حکومت کردن هست در ایران باقی می ماند که خود واجد راشرائط مشروطه نیز نمی داند و سعید حجاریان

اخیرا تئوری مشروطه کردن ولایت فقیه را پیش کشید که برابر قوانین شرع شیعه هیچ هم خوانی نداشت و بسرعت از دستور کار اصلاح طلبان نیز خارج شد!پس حزب مشروطه می بایستی در دوره شاه به وجود می آمد که قانون اساسی مشروطیت را به اجراء نمی گذاشت و جنبش های سیاسی جبهه ملی و نهضت ازادی تمام تلاش خود را بعمل آوردند تا شاه به خواسته های قانونی آنها گردن بگذارد که نگذاشت و عاقبت مملکت را با فاجعه اسلامی رو برو ساخت! اما آقای داریوش همایون می خواست در دوره شاه تحت لوای تنها حزب قانونی ایران بنام حزب رستاخیز، همه سیاست های خود را به شاه بقبولاند که نتیجه معکوس داد و تشکیل حزب رستاخیز با ایده داریوش همایون ،زمینه های انقلاب ارتجاعی و اسلامی را در ایران هرچه بیشتر سرعت داد!اگر حزب مشروطه سلطنتی می توانست در زمان شاه بوجود بیاید ، مطمئنا بخش وسیعی از لیبرال دمکرات های ایران را بخود جذب می کرد اما در سایه خود کامگی های شاه در فقدان یک حزب میانه راست لیبرال دمکرات طرفدار نظام سلطنتی سو سیال دمکرات با اندیشه های زنده یاد شاپور بختیار، بیشتر روشنفکران به احزاب چپ گرایش پیدا کردند که پس از شکست انقلاب 57 و فرو پاشی سوسیالیسم واقعا موجود و فلج شدن جریانات چپ بخشی از نیروهای روشنفکر به حزب مشروطه روی آوردند.در فقدان احزاب براستی دمکرات احزابی مانند حزب مشروطه سلطنتی اگر بتوانند رژیم اسلامی را سرنگون نمایند و به جای آن یک حکومت واقعا مشروطه سلطنتی با تاخیر 80 ساله، شاید بتوانند روکار بیاورند!

حسین باقر زاده

گفتگو با آقای دکترحسین باقر زاده فعال حقوق بشر در حاشیه کنفرانس صلح و حقوق بشر درایران تیتر مقاله

جناب كامران، رژیم جمهوری ‌اسلامی می‌تواند رفتارش را در مورد فعالیت اتمی تغییر دهد و خطر جنگ را «موقتا» برطرف كند. دموكراتیزه شدن رژیم به معنای‌حفظ آن نیست و بلكه دقیقا به معنای تغیر ساختاری آن است و تنها به این وسیله می‌توان خطر جنگ را كاملا برطرف كرد.

رامین

حملات جدید ترکیه‌ علیه‌ کردهادرداخل وخارج مرزها!

Mr. Sufizade, I hope you read this and could answer to my question. You are saying that your brothers rightfully want this and that in Turkey but what about you ? as this site is about Iran and you are probably an Iranian citizen then what do you want as a Kurd of Iran ? Do you imply that Kurds in Iran too want to be independent of Iran and join the other Kurdish parts to build an independent state ? Because it is unthinkable that the Kurds of Turkey and Iraq want independence but the Kurds of Iran dont. I have sent you an email but i would appreciate an answer here so that every reader could see your reply many thanks

کیانوش توکلی

راه دشوار استقلال و حزب مشروطه ايران

نویسنده مقاله ابتدابه تعریف و تمجید یکجانبه از حزب مشروطه و بت سازی از شخص داریوش همایون پرداخته است که تنها ارزش تبلیغی برای آنان دارد . در قسمت پایانی اما به تناقص اساسی حزبی که ادعای لیبرال دمکراتی دارد _ اشاره می کند در حالی که وظیفه حزب باز گرداندند نظام پادشاهی است و افراد جمهوریخواه امکان عضویت در این حزب "لیبرال دمکرات" را ندارد . سئوال از جناب مهرداد احسانی‌پور واقعا اگر جمهوریخواه و لیبرال هستید ؛ چه اصراری که عضو حزبی شوید که هدف استراتژیک ان باز گردندن نظام پیشین است

در قسمت پایانی اما به تناقص اساسی حزبی که ادعای لیبرال دمکراتی دارد _ اشاره می کند که وظیفه حزب باز گرداندند نظام پادشاهی است و افراد جمهوریخواه امکان عضویت در این حزب "لیبرال دمکرات" را ندارد . سئوال از جناب مهرداد احسانی‌پور واقعا اگر جمهوریخواه و لیبرال هستید ؛ چه اصراری که عضو حزبی شوید که هدف استراتژیک ان باز گردندن نظام پیشین است

ایا شما خبر ندارید که دنیا ی دیجتالی چه تاثیری بر ساختارهای حزبی ، مناسبات احزاب گذاشته است (آنهم حزبی ساخته شده در خارج از کشور و بدون ارتباط با جامعه ایران ) بنظر می رسد بایستی تعریف جدیدی از حزب ارائه کرد و با تفکرات گذشته نمی شود حزب اینده را ساخت .ایا فراموش کرده اید که جناب داریوش همایون که در این مقاله شما ان را تا مرز پیغمبری رسانده اید ؛ چندی پیش تحت عنوان "یک کشور ویک ملت " افکار پان یرانیسم را تا انجا انکشاف داد که مطرح کرد در صورت حمله و تجزیه ایران در کنار همین حکومت دینی خواهد ایستاد و سئوالات متعد دیگر ....که قابل فکر است.... از دوستان می خواهم، قسمت پایانی مقاله را با دقت بخوانند

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید