رفتن به محتوای اصلی

این Don't را خامنه ای جدی بگیرد

این Don't را خامنه ای جدی بگیرد

 

 

شاید تفاوت فرهنگی ما اهالی خاورمیانه با اهالی غرب باعث برخی سوء تفاهم ها میشود. این را در رفتار اجتماعی این دو مردم در اروپا شاهد بوده ام. اگر یک اروپایی قصد دارد با یک  اهل خاورمیانه سخن جدی بگوید شاید لازم باشد لحن خود را با کمی چهره جدی و مقداری جدی بودن در صدا تنظیم کند و همان لحن آرام اروپایی را بکار نبرد. نادیده گرفتن این قضیه باعث برداشت اشتباه صدام از سخنان خانم «آپریل گلاسپی» سفیر وقت آمریکا در بغداد شد. آنچه بین سفیر و صدام حسین گذشت را در مطلب زیرین مطالعه بفرمایید اما هرچه بود صدام حسین از لحن خانم سفیر این برداشت را کرد که آمریکا در حمایت از کویت چندان جدی نیست و شاید این ملاقات را صدام چراغ سبزی برای تسخیر کویت دانست. هرچه بود تنها هنگامی که آمریکایی ها صدام را با خفت از کویت بیرون راندند صدام پی برد که نباید تنها روی لحن آرام خانم سفیر حساب باز میکرد. 

امروز همانند آن قضیه دارد در مورد اتاق فکر رژیم اسلامی و هشدارها و تهدید  های آمریکایی ها رخ میدهد. اهالی اتاق فکر رژیم اسلامی با آن ذهن های علیلی که حماس را تعلیم و تشویق به حمله اسرائیل کرد دارند به تهدید های آمریکا نگاه می کنند و جدی بودن لحن آمریکا را در نمی یابند. 

جان کربی سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید روز پنجشنبه درباره حمله‌های روزهای اخیر به نیروهای آمریکایی در عراق و سوریه اعلام کرد بایدن پیامی مستقیم به علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی ایران در مورد هدف قرار دادن نیروهای آمریکایی در منطقه ارسال کرده است. قبل از ارسال این خبر نیز جو بایدن بارها به رژیم اسلامی هشدار داده بود آنهم با انگشت تهدید! و این انگشت تهدید را چند سناتور آمریکایی دیگر هم نشان داده بودند. و در مقابل تهدید هایی که رژیم اسلامی میکرد آمریکایی ها پاسخ داده بودند Don't! این «دونت» را رژیم اسلامی جدی بگیرد!

مسلما آرزوی خامنه ای یک درگیری مختصر با آمریکا از نوع زدن دو دکل  نفت ایران در خلیج فارس باشد تا بتواند از این مساله در سرکوب داخل نو تحکیم کردن موقعیت خود و نیز مظلوم نمایی نزد عربها استفاده کند و خود را نیز شریک درد فلسطینی ها قلمداد کند و نیز اهداف دیگری در این مسیر. خامنه ای هم تهدید کرده است که شروع این جنگ با آمریکا میتواند باشد اما پایان آن با آمریکا نیست. این یک تهدید توخالی بیش نیست. کشوری میتواند تهدید کند که دارای استعداد نظامی و اقتصادی کافی برای یک جنگ طولانی مدت در مقابل یک حریف قدر باشد. آمریکا عراق ضعیف نیست که بتوانید با او یک جنگ هشت ساله داشته باشید. خوب است اتاق فکرذلیل رژیم اسلامی هشدارهای آمریکا را جدی بگیرد و نگاهی به تصاویر تانکها و ادوات سوخته ارتش مجهز صدام در جنگ با آمریکا بیاندازد. و این که قبل از آن و همزمان هم چگونه آمریکا با موشک های کروز زیرساخت های صنعتی و اقتصادی عراق را با خاک یکسان کرد. اگر رژیم ایران خود را کنترل نکند و دست به موشک پرانی به اسرائیل و یا پایگاه های آمریکایی در خلیج فارس بزند آمریکا چاره ای بجز درگیری تمام و عیار از همان گونه که با عراق و صدام کرد نخواهد داشت و ایران همانگونه به خاک سیاه خواهد نشست که عراق صدام حسین.  با این تفاوت که این بار هیچ نیروی آمریکایی در ایران پیاده نخواهد شد بلکه فقط موشک های کروز و بمبها پیاده خواهند شد.  

در یک سناریوی دیگر چنانچه پایوران نظام اسلامی عقل شان را بکلی از دست بدهند کار به پیاده کردن نیرو و تسخیر خوزستان توسط آمریکا خواهد رسید. در این سناریو همراه با بارش موشکهای کروز و بمبها، آمریکا با یک حمله برق آسا به پایگاه پنجم شکاری امیده در خوزستان و پیاده کردن نیرو در این پایگاه حمله به خوزستان را از زمین و دریا آغاز خواهد کرد. مردم ایران نیز مقاومتی نخواهند کرد همانطور که مردم عراق که در مقابل آمریکایی ها مقاومت نکردند. هم مردم ایران از رژیم اسلامی متنفرند و هم عراقی ها از صدام تنفر داشتند. لذا تسخیر خوزستان براحتی انجام خواهد گرفت و چه بسا اعلام «ایران آزاد» نیز بشود و آمریکا از ایرانیان بخواهد که تحت حمایت آمریکا خود را تقویت کنند و سایرنقاط ایران را آزاد کنند. البته نیازی به این کار نیست. با تسخیر خوزستان و مناطق نفتی توسط آمریکا آخوندها سقوط خواهند کرد. همین امروز هم هنوز خبری نشده سخن از فروپاشی درونی رژیم را کم نمی شنویم. 

اگر رژیم آخوندی هدفش از درگیری لفظی با آمریکا و سپس درگیری مختصر برای جلوگیری از فروپاشی خودش است سخت در اشتباه است. 

 در زیر اگر علاقمند هستید مطلبی در مورد دیدار سفیر وقت آمریکا و صدام حسین که صدام را به اشتباه انداخت آمده است: 

 

آیا تنها یک برداشت اشتباه از جانب سفیر آمریکا در عراق بود که منجر به جنگ اول خلیج فارس شد؟

برنهارد زند
آیا تنها یک برداشت اشتباه از جانب سفیر آمریکا در عراق بود که منجر به جنگ اول خلیج فارس شد؟ ویکی لیکس اینچنین ادعایی را تایید می کند. بر اساس این اسناد صدام حسین پیش از حمله به کویت نشانه هایی را در اختیار سفیر وقت امریکا در عراق قرار داده بود که به چشم وی نیامد. در حقیقت صدام حسین در سال های منتهی به این جنگ به خوبی نقش بازی کرده بود .

بیست و پنجمین روز از ماه جولای سال 1990 میلادی بود که صدام حسین و سفیر وقت امریکا در عراق با هم دیدار داشتند. این نخستین دیدار میان خانم سفیر و آقای دیکتاتور بود که دو ساعت هم به درازا انجامید. دیداری که می توان از آن با عنوان جنجالی ترین دیدار میان دو چهره سیاسی نام برد . بعدازظهر همان روز ، سفیر آمریکا در عراق گزارش این دیدار را به اطلاع مافوق خود در ایالات متحده می رساند: پیام دوستی صدام حسین به رئیس جمهور بوش .
هشت روز پس از این تاریخ بود که سربازان عراقی از کویت سردرآوردند. این یورش آغازگر تنشی بود که اثر آن تا پانزده سال بعد از این تاریخ هم پاک نشد. حتی با مرگ صدام حسین هم ، تاریخ و مردم کویت زخم به جای مانده از آن روز را بر پیشانی احساس می کنند .

این چنین ماجرایی می تواند کابوس هر دیپلمات باشد. از همان روزها همه این پرسش را مطرح می کنند که در جلسه مشترک میان صدام حسین و خانم سفیر چه گذشت؟ صدام در تابستان 1990 به شدت تحت فشار بود. وی به سفیر آمریکا در کشورش گفت که هشت سال جنگ با ایران، وی را خسته کرده و البته عراق را به همه مقروض کرده است. وی شکایت کرد که کویت همچنان قیمت نفت را آنچنان پایین نگاه داشته است که دولت عراق مجبور به کاستن از حقوق بیوه ها و یتیمان سربازان جنگ با ایران شده است.

سفیر امریکا در خاطراتش می نویسد: زمانی که صدام حسین این جملات را بر زبان می راند ، مترجم و یکی از کسانی که از سخنان ما یادداشت برداری می کرد، به گریه افتادند .
صدام بلافاصله به سراغ بحث مناقشه مرزی با کویت می رود . گفتگو میان دو طرف در نهایت تکنیکی می شود و صدام حسین با آمار و ارقام از اختلاف های مرزی سخن می گوید . سفیر امریکا در یادداشت های شخصی خود در این خصوص می نویسد: من بیست سال قبل در کویت بودم و چندان از سخنان حرفه ای و تاکتیکی صدام در خصوص این کشور سر در نمی آوردم.

چند هفته پس از این تاریخ بود که دولت عراق با زیر پا گذاشتن تمامی قواعد دیپلماتیک ، خلاصه شده گفتگوی صدام با سفیر وقت امریکا را در نخستین دیدار منتشر می کند . هیچ گاه تا پیش از این تاریخ ، امریکا سخنان و موضع گیری های سفیر یا نماینده خود را اینچنین بالا و پایین نکرده بود . هیچ گاه تک تک جملات یک سفیر اینچنین مورد تجزیه و تحلیل قرار نگرفته بود .

منتقدان خانم سفیر اعتقاد دارند که وی به گونه ای مبهم به پرسش های صدام جواب داد که آقای دیکتاتور با خود گمان کرد که حمله عراق به کویت چندان امریکایی ها را دلخور نخواهد کرد .این طیف ادعا می کنند که این سفیر آمریکا در عراق بود که ماشه حمله صدام حسین به کویت را کشید .
مدافعان خانم سفیر اما نظر دیگری دارند . این طیف ادعا می کنند که خانم سفیر همان سخنانی را به صدام حسین گفت که هر دیپلمات دیگری به حاکم عراق می گفت.
ویکی لیکس اما با انتشار گفتگوهای مقام های امریکایی در سفارت این کشور در عراق فضایی را به تصویر می کشد که بر آن روزهای منتهی به جنگ کویت حاکم بود . ایالات متحده در 1967 و پس از آغاز مناقشه میان فلسطین و اسرائیل روابط دیپلماتیک خود را با عراق را قطع کرد . در 1984، مجددا این روابط از سر گرفته شد . بلافاصله پس از این بازگشایی هم تنها دغدغه آمریکا که با دولتمردان عراقی هم مطرح شد ایران بود و ایران.

خانم آپریل گلاسپی در زمستان 1987 به عراق رسید. او در آن زمان 46 سال سن داشت و در حوزه کشورهای عربی هم کارشناسی تمام عیار برای خود بود . بی شک واشنگتن یک آماتور را به عراق نفرستاده بود .
گلاسپی در یادداشت های شخصی خود از سفر به محل اقامت مسیحیان عراقی در شمال می نویسد و وضعیت آنها را بسیار خوب و رضایت بخش توصیف می کند. وی حتی از میزان ولخرجی های صدام حسین در این منطقه هم ابراز تعجب می کند . شاید تمام این مشاهده های شخصی درست بود اما خانم سفیر یک بخش را دید و چشمانش را بر دیگر حقایقی بست. حقایقی مانند کشته شدن کردها در 250 کیلومتری موصل توسط علی شیمیایی . در روزهای شانزدهم و هفدهم 1988 ، یعنی ده هفته پس از بازدید خانم سفیر از موصل بود که حلبچه هم بمباران شیمیایی شد . 5 هزار نفر ظرف دو روز جان خود را از دست دادند و صدها نفر هم بعدها بر اثر تبعات این حمله کشته شدند . احمقانه است اگر تصور کنیم که آمریکا از این مسائل بی خبر بود.

این که آیا سخنان سفیر وقت امریکا در دیدار با رئیس جمهور وقت عراق منجر به حمله به کویت شد را تنها صدام حسین می داند و نه هیچ کس دیگری . بر اساس اسناد ویکی لیکس نه تنها خانم گلاسپی بلکه سیاستمداری که پیش از وی این کرسی را در اختیار داشت آنچنان به صدام حسین اعتماد به نفس داده و دشمنی مشترک آنها با ایران ، دیکتاتور عراق را متوهم کرده بود که وی گمان می کرد امریکا در حمله عراق به کویت دخالتی نخواهد کرد .

خانم گلاسپی در گزارش خود به وزارت امور خارجه رفتار صدام حسین با خود را گرم و منطقی توصیف می کند . وی حتی چند پاراگراف را در مذمت کویت و تمجید از عراق و فداکاری های صدام برای حفظ آرامش سیاه می کند . شاید بتوان ادعا کرد که صدام حسین خانم سفیر را فریب داد اما از شواهد امر بدیهی است که خانم گلاسپی هم آماده گی لازم را برای فریب خوردن داشت . البته تمام تقصیر را نمی توان بر گردن گلاسپی انداخت. صدام حسین به یکباره از متحد آمریکا به دشمن قسم خورده این کشور تبدیل شد . همه آنچه که آقای دیکتاتور پیش از حمله به کویت انجام داده بود با همین تغییر رویه کاخ سفید زشت و توجیه ناپذیر به نظر آمد .
اشپیگل/ ترجمه : سارا معصومی (منبع خبرآنلاین)

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید