رفتن به محتوای اصلی

فحاش!!؟؟

فحاش!!؟؟

 

در مورد مصدق و فاطمی

 مقاله من در مورد مصدق و دکتر فاطمی بسیاری را برآشفته کرد و دلشان را آزرد. متاسف نیستم. این مقاله را مینویسم بلکه بر شماها تاثیر بگذارد و تغییر کنید و انسان های بهتری شوید. الان شرح میدهم تا ابروان تعجب تان پایین بیاید. 

شماها چگونه انسانهایی هستید و چرا به ناحق از سخنانی که در مقاله ام آوردم آزرده میشوید؟ (اینجا فقط پیرامون فحش به دکتر فاطمی و لحن ام نسبت به مصدق سخن میگویم. بقیه فحش ها را بعدا توضیح میدهم). آزردگی شماها باز میگردد به درونی شدن بیعدالتی در شما و تربیت خانوادگی تان! شما از آن نوع انسانهایی هستید که  کوچکترین تحقیر نسبت به خود را بسیار زننده توصیف میکنید و بشدت ناراحت میشوید. حتا اگر شما شخصا موضوع فحش و تحقیر نباشید اما به کسی که به او ارادتی دارید توهین شود آنرا به خود میگیرید. من هم مثل شما هستم اما من محق هستم و شما لاحق! 

این خصلت که شدید ترین تحقیرها نسبت به مخالف نظری تان را به هیچ  میگیرید و کوچکترین حرف زشت  در یک مقاله  نسبت به معبود تان را بر نتافتن ریشه در تربیت خانوادگی شماها دارد. از کودکی به شما اجازه نداده اند که از حق تان دفاع کنید. وقتی یک بزرگتربه نا حق به شما زور گفته باشد و شما به مقام دفاع برآمده اید یا دم پایی ابری تو دهن تان خورده یا پشت دست پدر را بر لبهای تان حس کرده اید. و اگر باز اعتراض کرده باشید  به شما تشر زده اند که: چه پر روووو! زبون هم میده!  و این یعنی نهادینه شدن بیعدالتی درشما. این که حال که شما به سن والدین تان رسیده اید نسبت به مخالف نظری تان همیشه حق با شماست حتا اگر حق با او باشد. بدترین توهین ها نسبت به او رواست اما اگربه اسب شما بگویند یابو به تریج قبای تان برمیخورد. اجازه بدید مثالی بزنم. 

دکتر مصدق و دکتر فاطمی از نگاه قضاوت تاریخی من دو عنصر ماجراجو بودند که دکتر فاطمی با خودپسندی و چریک بازی درآوردن میخواست شاه مملکت را اعدام کند و دکتر مصدق هم در پیری و مریضی ادای یک چریک را در آورد. هردوی اینها هرگز و مطابق هیچ قانونی وظیفه ای نداشتند که چریک شوند. آنها اگر خیلی ساده استعفای خودشان را تقدیم میکردند و میرفتند (مثل 30 تیر که دکتر مصدق چنین کرد) امروز شما ایرادی به این دو نمیگرفتید. مگر مردم در سی تیر اعتراضی به دکتر مصدق کردند که استعفا داد؟ مگر کسی نخست وزیران پیشین را که عزل شدند یا از آنها خواسته شد محترمانه تقاضای استعفای شان را مثل مردم متمدن تقدیم ذات ملوکانه کنند بخاطر استعفا و برکناری و مقاومت نکردن و چریک بازی در نیاوردن مورد مواخزه قرار داد؟ شما چرا با این حرکت مصدق مشکلی ندارید؟ واقعیت این است که شما با خودتان رو دربایستی دارید. زمانی در در بیست سالگی چریک بودید و این سندروم چریکی در دوران ناپختگی و جوانی باعث مصدقی شدن شما (مصدق سلطنت طلب بود ها.. جمهوریخواه نبود. این دعوا بین سلطنت طلبان است. بین شاه و نخست وزیرش) و سپس تکرار همه ساله اش باعث پرکشیدن قوه تمیز و تشخیص از ذهن شما شد و تا امروز هم از آن رنج میبرید. نتیجه اش این میشود که وقتی من به مصدق که هیچ ربطی به شماها ندارد یک فحش میدهم شماها مثل ترقه از جا میپرید. خب مصدق و فاطمی به ناحق مورد احترام شما هستند دلیلش را آوردم ولی برای من محترم نیستند. با این وجود... میتوانستم محترمانه تر در مورد آنها سخن بگویم اگر شما نیز عدالت را رعایت میکردید و توهین به کسانی که مورد احترام بخش بزرگی از مردم ایران هستند را جایز نمی شمردید و معترض میشدید. منظورم رضاشاه و محمدرضاشاه است. کدام امروز محبوب تر هستند مصدق و فاطمی یا اینها؟ اینجا بارها اشخاصی رضاشاه را رضاپالانی و رضاپهلوی را نیز رضاپالانی خطاب کردند و شما کک تان هم نگزید و اعتراضی نکردید. حق دارید. اگر من هم دمپایی ابری و پشت دست تو دهنم خورده بود مثل شما فکر میکردم و توهین به دیگری را اهمیت نمیدادم و عدالت را در نظر نمیگرفتم. خب مگر خودم کم گفته بودم نیم پهلوی و پالانی و شاه جلاد که حالا بخاطر فحش  دیگری به پهلوی ها برآشفته شوم؟ یک نمونه دیگر از معیار دوگانه عدالت از نوع دمپایی ابری نزد شما حمایت تان از موسوی و کروبی که رفقای تان را در زمان زمامداری آنها بالای دار فرستادند و اینها تایید کردند و هیچ اعتراضی نکردند. امروز برای شان اشک میریزید (البته این قسمت در روانشناسی با عنوان «عارضه استکلهم» یا استکهلم سندروم میگویند. عاشق شکجه گر یا ظلم کننده به خود شدن). همین عارضه استکهلم را اما از پهلوی ها دریغ کردید. ای لعنت بر دمپایی ابری. و آنقدر در این عشق از آنطرف بام می افتید که همه 44 سال تبعید و اعدام و شکنجه های تان توسط رژیم اسلامی را فراموش میکنید و بدو بدو میروید برای موسوی و کروبی اشک میریزید و بر علیه پرویز ثابتی اقامه دعوی می کنید. ایکاش اندکی همت داشتید و این شکایت را به جایی میرساندید که ما یک بار ببینیم یک کار شماها به انجام رسید! چی شد شکایت تون؟ یک سرو صدایی کردید و حالی کردید و نشئه شدید تا دفه بعد رضاپهلوی به داد تون برسه از خماری در بیایید. بزخو کرده اید که رضاپهلوی حرفی بزند کاری بکند بپرید وسط با تلویزیونها تماس بگیرید. تا منشور مهسا پا گرفت بدو بدو رفتید یک «بیانیه بیست تشکل» در ایران را که سه ماه قبلش صادر شده و فراموش شده بود بیرون کشیدید و بوق و کرنا به مردم ایران که «حاجی انا شریک». خب چی شد؟ به کجا رساندید آن حمایت تان از آن بیست تشکل را؟ اصلاحات شد؟ انقلاب شد؟ رژیم سرنگون شد؟ اصلا اسامی آن بیست تشکل بیادتان هست؟ خیلی حالتان بد است.. جدی میگم.  ( یک خبر بد.. رضاپهلوی بازهم میخواهد یک حرکتی براه بیاندازد بگردید دنبال تشکلی سازمانی نهادی، حالا ورزشی و استخر و شنا هم بود مهم نیست فقط یه اسم باشه.  و اگر هم نبود بیانیه 14 نفر را دوباره زنده کنید. کی به کیه..

 

برخی از شما عزیزان هم از از فحش های «رکیک» من برآشفتید و چندش تان شد. بگذارید کمی در مورد فحش و زشتی آن برای تان توضیح بدهم تا یاد بگیرید که فحش  کدام است. تابحال شنیده اید که کسی با فحش رکیک قتل کرده باشد؟ خب فحش است و باد هوا و اگر به کسی بخورد او را نمی کشد! ناصرالدین شاه و رضاشاه هردو فحش های دبشی میدادند اما کسی را با فحش نکشتند. اولی شکم پاره میکرد و دومی می سپرد به دادگاه حکم اعدام میداد.  با رکیک ترین فحش ها میتوان کسی آزرده کرد اما نمیتوان کشت. در یک دادگاه نمیتوان کسی را بخاطر فحاشی حتا به زندان محکوم کرد. (البته مقام شامخ سلطنت یا رئیس جمهور قضیه اش جداست). کسی را بخاطر فحش دادن اعدام نکرده اند و یک فحاش با توسل به فحش حتا اگر در فحش مدعی باشد نتوانسته به  خواهر و مادر کسی تجاوز کند. 

اما یک سری نسبت ها هست که.. از هزاران فحش رکیک زشت تر است. اگر شما متوجه شدت زشتی این نسبت ها ( که از نگاه شما به زشتی فحش های من نیست) نیستید برای آن است که زمانی خودتان هم این نسبت ها را مثل نقل و نبات بر زبان میراندید بدون آنکه به عمق زشتی معنایی آن پی برده باشید. شاید امروز هم این نسبت ها را به مخالفان تان میدهید. و این دو نسبت را چه بسا بسیار در مورد کسانی بکار برده باشید یا شنیده باشید که دیگران نسبت داده اند اما کک تان هم نگزیده. این نسبت های زشت را به سلطنت طلبان میدهند: سلطنت طلب فاشیست! چیه؟ عیب نیست؟ زشت نیست؟ اگر در نظرتان زشت نمیاد دلیلش سندرم دمپایی ابری است. سلطنت طلب شوونیست چی؟ بازهم چیزی حس نکردید؟ خب معلومه شما که سلطنت طلب نیستید بذار از این بدترش را هم بگن. خب.. پس یکی دیگه بذارم تو کاسه تون شاید کمی دمپایی ابری در جهت ناموس شما عمل کنه: 

فارس شوونیست! فارس فاشیست!  چیه؟ بازهم چیزی حس نکردید؟ ایران پرست فاشیست و شوونیست چی؟ فحش پدرسگ از این ها خیلی زشت تره؟ اگر چنین فکر می کنید این بر میگردد به گم کردن سوراخ دعا. 

همانطور که گفتم کسی را بخاطر رکیک ترین فحش ها اعدام نکرده اند. اما با نسبت دادن شوونیسم و فاشیسم یا تحت لوای فاشیسم و شوونیسم صدها هزار قتل و کشتار در جهان صورت گرفته و مورد لعن و نفرین بوده اند.  کسانی در این سایت مثل نقل و نبات هرکس را که مانند آنها فکر نکند فاشیست و شوونیست خطاب میکنند و شماها کک تان هم نمیگزد. در حالیکه باید بگزد. باید مثل ترقه از جای تان بپرید. اگر نمی پرید و بهتان بر نمیخورد برای آن است که عمق فاجعه را درک نمی کنید. آیا واقعا کک تان نمیگزد اگر شما را با هیتلر و موسولینی و استالین یکی بدانند؟ فاشیست فحش نیست ها... یک تهمت است که براحتی میتوانند روزی شما را بخاطر فاشیست بودن اعدام کنند. مثلا اگر در ایران جنگ خانگی در بگیرد و ترکهای جدایی طلب ببینند شما فارسی حرف میزنید همانجا شما را میگذارند کنار دیوار! بله؟ چنین چیزی غیر ممکن است؟ کم در جهان چیزهایی دیده اید که زمانی غیر ممکن تصور میکردید؟ تاریخ را نخوانده اید؟ همیشه همینجوری با ساده گرفتن و شوخی گرفتن کشتارها صورت میگیرد. در ایتالیا، صربستان پس از یوگوسلاوی و بسیاری جاهای دیگر کشتارها فاشیستی بود. 

اگر بازهم کک تان نمیگزد یک نمونه دیگر بگذارم جلوی تان: اگر روزی در ایران نظرتان این باشد که کسی را به مجلس موسسان بفرستید که به ایرانی یک پارچه و تمرکز گرا رای بدهد شما یک فاشیست هستید. اگر حتا به نظام غیر متمرکز هم رای بدهید بازهم فاشیست یا شوونیست هستید و اگر کلا با فدرالیسم موافق نباشید شما یک فاشیست و شوونیست هستید. این را آقای یونش شاملی روز روشن بارها و بارها توی کاسه شماها میگذارد که از صدتا فحش رکیک ناموسی بدتر است و شماها کک تان هم نمیگزد واعتراضی ندارید. میگویید این عقیده اش است. عزیز جان این «عقیده نیست» این تهدید به مرگ و قتل است. نظریات یونس شاملی زمینه چینی برای کشتارهای آینده در ایران است.  کدام شماها مشکل پناهندگی تان فدرالیسم در ایران بوده؟ جان کدام یک از شماها بخاطر اعتقاد به فدرالیسم در ایران در خطر بوده که بخاطرش پناهنده شده اید؟ فدرالیسم اصلا مشکل هیچکدام از شماها نیست و به همین دلیل از جانب یونس شاملی تهدید به قتل و کشتار در لفافه شونیست و فاشیست میشوید. چرا تحمل می کنید و اعتراض نمی کنید؟ این مهم تر است و تهدید است یا شکایت از پرویز ثابتی مهمتر است؟ تحمل یونس شاملی و نظریات نوید دهنده جنگ خانگی و کشتارش مهم تر است یا «خطر رضا پهلوی»؟ 

یونس شاملی در نظریاتش از ترفند مغلطه «ادعای بدون استدلال» استفاده می کند. متد او متد « مغلطه چاه سمی» است و تلاش میکند که از پیش مخالفانش نظریاتش را خجل کند تا به او اعتراض نکنند. به نظر او بهترین راه اداره کشور مدل فدرال است و هرکس که با این مدل موافق نباشد یا شوونیست است یا فاشیست. و مخاطب او که شماها باشید به احتمال قوی با نظر او موافق نیستید اما شرم حضور دارید و چرا که زمانی که ژست روشنفکرانه میگرفتید از فدرالیسم دفاع میکردید و حالا که آنرا مضر به حال کشور میدانید نمیتوانید از نظرتان در مقابل شاملی ها دفاع کنید. اما دفاع نکردن از نظرتان که امروز آگاهانه است خیانت به خودتان است. شما نباید اجازه بدهید شاملی و شاملی های نوچه اش شماها را با این الفاظ مورد توهین و نفرت پراکنی قرار بدهند. دوستی میگفت من بی اعتنا از کنار این حرفها میگذرم و اهمیت نمیدهم. من از این حرف بشدت حیرت میکنم. باید اهمیت داد و باید موضع گرفت. در مقابل نظریه ای چنین خطرناک که شماها یا بخشی از مردم ایران را میتواند به کشتن بدهد ساکت می نشینید. یونس شاملی از امروز توپ را به زمین ماها انداخته و با ارائه نظریات خطرناک و نسل کشی اش ما ها را که فقط به ایرانی یک پارچه علاقه داریم و تعیین تکلیف را حتا برای فدرالیسم به مجلس موسسان سپرده ایم مسئول کشتارهای آینده ( که خودش در واقع از امروزخودش را با ارائه نظریاتش کاندیدای اجرای آن قتل ها کرده) میداند. 

مغلطه چاه مسموم: یونس شاملی کنار چاه نشسته است و میگوید آب این چاه سمی است بدون آن که بتواند صحت مدعایش را اثبات کند و در مقابل هشتاد میلیون ایستاده است که عقیده دارند آب چاه سالم است (کشور یکپارچه). اما یونس شاملی با اصرار و بدون مدرک میگوید آب چاه سمی است و شما نباید بنوشید چرا که اگر بنوشید از نگاه او یک فاشیست به حساب می آیید. آیا اعتراضی به این آدم و نسبت های زشت و ناروایش ندارید؟

ما برای حل مسائل همه ایران اینجا جمع شده ایم. هدف ایران گلوبال مسائل ایران و مقابله با رژیم اسلامی بود نه بحث های جدایی طلبانه. مساله ایران یک مساله ملی است. فدالیست ها باید جمع خود و سایت خودشان را داشته باشند. آزادی بیان معنایش این نیست که بحث در مورد مسائلی که ما علاقه نداریم به ما تحمیل شود. از آن بدتر زیر مطالب دیگرانی که اصلا ربطی به فدرالیسم ندارد شعار بنویسند و تهمت شوونیسم و فاشیسم بزنند.  مشکل یونس شمالی و کسانی مانند او با ما یکی نیست. حضور یونس شاملی و دیگرانی مانند او در این سایت بحث های ما را به بیراهه میبرد و ما را عصبی می کند. اگر شما خوانندگان و نویسندگان  در این سالها عدالت را تنها در خود خلاصه نمیکردید و به بکارگیری لفظ پالانی و سایر نسبت های زشت اعتراض کرده بودید من آن لحن را در مورد مصدق و فاطمی بکار نمیگرفتم و زبانم را آلوده نمیکردم. فحش اعتراض بود. ولی اعتراض من در واقع من به لاچین و بی نام و نشان ها نبود بلکه اعتراض به شماها بود که بی عدالتی کردید و ساکت بودید و اعتراض نکردید. من سالها نویسنده کیهان لندن و روزنامه نمیروز بودم و هرگز و هرگز قلمم آلوده نشد. لحن زشت من قبل از آنکه اعتراض به آن آدم های ناشناس بی سروپا باشد به شماهایی بود که این نارواها به شما میشود و بسادگی از کنارش میگذرید. تعجب می کنم چطور زمانی سیانور زیر زبان داشتید یا چنین کاری را تایید می کردید. 

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید