رفتن به محتوای اصلی

چرا کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا به چین روی آورده‌اند؟

چرا کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا به چین روی آورده‌اند؟

روابط خاورمیانه و شمال آفریقا با چین هزاران سال سابقه دارد. در قرون وسطی، جاده ابریشم پل ارتباطی میان این دو تمدن به‌حساب می‌آمد؛ چرا که از این راه نه‌تنها کالاهای تجارتی مبادله می‌شد، بلکه مهم‌تر از آن تبادلات فرهنگی صورت می‌گرفت.

در عصر جدید، اروپا بر خاورمیانه و شمال آفریقا تسلط یافت و بسیاری از کشورهای این منطقه یا بخشی از امپراتورهای‌ بریتانیا و فرانسه شدند یا تحت قیمومیت آن‌ها قرار گرفتند که در نتیجه از حاکمیت و استقلال برخوردار نبودند و نمی‌توانستند درباره روابط خارجی تصمیم بگیرند. بعد به وجود آمدن کشورهای مستقل در خاورمیانه و شمال آفریقا، آن‌ها باز هم به بازسازی و زدودن آثار استعمار مشغول شدند و فرصت نداشتند درباره سیاست خارجی بیندیشند.

در مقابل، دولت ایدئولوژیک جدیدی‌ که در پی جنگ جهانی دوم در چین به وجود آمد، از یک‌سو در انقلاب فرهنگی و اصلاحات داخلی مشغول شد و از سوی دیگر به سبب داشتن دیدگاه ایدئولوژیک به سیاست و نداشتن قدرت اقتصادی و نظامی لازم، برای کسب متحدان جدید در خاورمیانه و مناطق دیگر توان کافی نداشت. از این رو، روابط و تعامل میان چین و منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا در پایین‌ترین حد باقی ماند.

اما در دهه‌های بعد، چین به‌تدریج از یک قدرت منطقه‌ای با توانایی‌های محدود اقتصادی و نظامی، به یک قدرت جهانی تبدیل شد و در پی کسب منافع راهبردی فزاینده برآمد. از جمله گام‌های مهمی‌ که پکن در این روند تحول برداشت، یکی این بود که در سال ۱۹۷۱، کرسی چین در شورای امنیت را که در اختیار تایوان بود، به دست گرفت.

چین در اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰،  برنامه‌های اقتصادی را طرح و اجرا کرد که در اثر آن اقتصادش از نظر سرعت رشد به یکی از قوی‌ترین اقتصادهای جهان مبدل شد و تولیدات ارزان‌قیمت چین (از جمله سلاح) بازارهای جهان را فتح کرد. همین گونه در دهه‌های بعد، چین از نظر منافع سیاسی، اقتصادی و نظامی در خاورمیانه و مناطق دیگر جهان گسترش قابل‌توجهی یافت و تا ژانویه ۱۹۹۲ توانست با همه کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا روابط دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی مستحکمی برقرار کند که نتیجه ملموس آن استحکام و افزایش همکاری‌های فزاینده متقابل بازرگانی و اقتصادی میان پکن و کشورهای یادشده بود.

حال این پرسش مطرح می‌شود که چرا کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا به حضور اقتصادی و نظامی فزاینده چین در منطقه خود روی خوش نشان دادند و با پکن همکاری کردند؟ پاسخ به این پرسش به شرایط تاریخی، اقتصادی و راهبردی ویژه این کشورها برمی‌گردد که البته از یک کشور تا کشور دیگر تفاوت دارد اما در کل، حضور و نقش فزاینده چین در منطقه را می‌توان در پرتو عوامل زیر تفسیر کرد:

۱ــ چین برخلاف سایر قدرت‌های جهانی (اروپا، آمریکا و روسیه) پیشینه بدی در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا ندارد. نه این کشورها را استعمار کرده و نه در کشمکش‌های منطقه‌ای موضع جانبدارانه گرفته است. چنانچه در منازعه کشورهای عرب و اسرائیل، پکن بیشتر از عرب‌ها پشتیبانی کرد تا اسرائیل یا دست‌کم موضعی گرفت که نسبت به مواضع اروپا و آمریکا به عدالت و انصاف نزدیک‌تر بود.

۲ــ چین دارای منابع اقتصادی است که اکثر کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا به‌ویژه کشورهای بی‌نفت به آن نیاز دارند. برای مثال بانک سرمایه‌گذاری زیربنایی آسیا (AIIB) و پروژه «یک کمربند یک راه» که چین در سال‌های اخیر راه انداخته است، می‌توانند هزاران فرصت شغلی ایجاد کنند و به توسعه اقتصادی در خاورمیانه و شمال آفریقا کمک کنند.

۳ــ چین از اوایل دهه ۹۰ به این سو به مهم‌ترین مشتری نفت منطقه خلیج فارس مبدل شده و قرار است در دو دهه آینده اکثر نفت کشورهای خلیج فارس به چین صادر شود. این روند امنیت انرژی چین را به عنوان بزرگ‌ترین مصرف‌کننده نفت در جهان تضمین می‌کند و برای کشورهای عربی خلیج فارس به عنوان بزرگ‌ترین صادرکنندگان نفت در جهان، درآمدی ثابتی به وجود می‌آورد.

۴ــ رهبران چین برخلاف رهبران غربی، به همتایان خود در خاورمیانه و شمال آفریقا، درس حقوق بشر، دموکراسی و شفافیت نمی‌دهند. پکن همواره از مداخله در امور داخلی کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا امتناع کرده و در نزاع‌های داخلی منطقه از هیچ گروهی طرفداری نکرده است.

۵ــ به‌رغم کیفیت نسبتا پایین سلاح‌های چینی، پکن به یک منبع مهم تامین اسلحه برای شماری از کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا تبدیل شده است. به‌ویژه برای کشورهایی‌که از خرید سلاح غربی محروم شده‌اند. برای مثال، جمهوری اسلامی ایران بعد از اینکه چندین دهه از خرید سلاح‌های غربی ممنوع شد، از چین سلاح خرید. همچنین زمانی‌ که کنگره آمریکا در اوایل دهه ۸۰ فروش برخی از سامانه‌های موشکی به عربستان سعودی را ممنوع کرد، ریاض شبیه آن را از چین تهیه کرد. به همین ترتیب وقتی آمریکا از فروش پهپاد به امارات متحده عربی امتناع ورزید، ابوظبی برای رفع این نیاز سراغ چین رفت.

۶ــ برخی رهبران خاورمیانه و شمال آفریقا بر این باورند که داشتن روابط گرم با چین، سبب برقراری توازن با ایالات متحده آمریکا می‌شود. زیرا وجود یک رقیب برای آمریکا در روابطش با منطقه، جایگاه کشورهای منطقه را در گفت‌وگوها با واشنگتن تقویت می‌کند.

افزون بر آنچه ذکر کردیم، نگرانی‌ و تردید برخی از کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا درباره مواضع و تعهدات آمریکا گرایش به سمت چین را برای آن‌ها جذاب‌تر کرده است. برخی مواردی‌ که در ایجاد و افزایش این نگرانی‌ها و تردیدها نقش داشتند، عبارت‌اند از: اشغال عراق به دست آمریکا، موضع دولت اوباما در قبال بهار عربی در سال ۲۰۱۱، موضع آمریکا در جنگ داخلی سوریه، مذاکرات هسته‌ای واشنگتن با تهران و امضای برجام با آن و فراخوان دولت ترامپ برای خروج نیروهای آمریکایی از خاورمیانه.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

برگرفته از:
ایندیپندنت ‌فارسی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید