نادیده گرفتن نیازهای ادمیان با «بقعرجدول بردن جایگاه ارزش پول در دست هموطنان
*رسما اعلام شد که جایگاه ریال که زمانی اعتبار بین المللیش در حد با ارزشترین ارزهای بین المللی بود ، با درایت! اینده نگری ،احساس میهنی و مسئولیت پذیری ، هم چنین برنامه ریزی داهیانه «برامده از تخصص اهالی !اطاق اقتصادی »مجموعه جماعت، بعنوان رژیم حاکم ،به پائین ترین حد ممکن در مقایسه با ارزش پول سایر کشورها رسانده واین تابلو توانمندی حکومتها را در قعر جدول قرار داده اند .....
*این موفقیت حاصل 4 دهه کوشش برای حفظ ارزشهای انقلابی و استقرار متعهدین در مدیریت های کلان ، حاصلی چنین در پی اورده که با توجه به گستردگی عملکرد رژیم – تنها گوشه ای از موفقیت جماعت مطیع اوامر در بودن دولت یکدست منتصب و کابینه منتخب - برامده ازحضور هدفمند و برنامه ریزی شده محصلین «عوام پندار- اندک بین »بیرون امده از « شعبه دانشگاه هاروارد» !قبل از مصادره شدن میباشد!....
* مخصوصا کادر موظف و مامور به سامان دادن به امور اقتصادی مردمان سخت طاقت این دیار، که ارزش پول خارجی را 7000 هزار برابر گرانتر نمودند ....
*بدیهی است با کاهش ارزش ریال ساکنین این دیار اهورائی - پیوسته درنگرانی تامین حداقل های زندگی بسر برده ،جامعه را چنانکه افتد ودانی، تدریجا به انحراف در گفتار و رفتار سوق میدهد و دقیقا بر خلاف تصور بانیان این اوضاع که باور دارند «حکومت بر گرسنگان چندان مشکل نیست »شرایط و رفتار اجتماعی را به تنزل در تمامی زمینه ها سوق میدهند ....
* دیگر ره اورد اینگونه سیاستها : در گیر نمودن توده گرفتار معاش به روز مره گی ، ناتوانی در تشخیص مصالح ملک و ملت ،نابود ی معرفت ونا اشنائی با معارف انسانی ....بالنتیجه سقوط کلیه ارزشهای اخلاقی و اجتماعی و تنزل منزلت ها در روابط بین ادمیان و از میان رفتن منافع ملی .......
*ارتباط مستقیم غیر قابل انکار ارزش پول رایج در جوامع کنونی با ارامش و اسایش روح و روان ،پاک دستی و سلامت رفتار افراد جامعه ، بیدقتی های خانمان بر انداز برامده از نحوه عملکرد حکومت جاهل فاسد ..... در شدیدترین حالت ممکن در این دیار ابعاد منفی خود را نشان داده است ....
* بی مناسبت نمیبیند در این رابطه به چگونگی نیازهای انسان بپردازد - که در صورت عدم توجه بیش از این - ناشی از خبث طینت ، نبود وجدان و معرفت - خیانت و جهل را بطور پیوسته با گفتار و کردار ناپسند خود اشاعه میدهند....
**توجه به مطالعات انجام شده انهم در بیش از یک قرن قبل ، ناتوانی رژیم را در تشخیص و تامین حد اقل ها بخوبی نشان میدهد :
**درزمینه الویت نیازهای انسان مطالعات (آبراهام هَرولد مَزلو )زاده آوریل ۱۹۰۸ وفات ژوئن ۱۹۷۰) روانشناس انسان‌گراو پدر روان‌شناسی انسان‌گرایانه- امریکائی) نویسنده نامدار کتاب «انگیزه و شخصیت »در سال 1954 دربارهٔ « سلسله مراتب نیازها »
را که حتی الامکان بطور خلاصه می اید توصیه مینماید :
توضیح اغازین اینکه :هر نیاز بر اساس «نیاز پیشین خود » ایجاد میشود و به فرد اجازه احساس رضایت بیشتری از خود را میدهد. ....
اصولا برای پیشرفت و توسعه هر کشوری الزاما حکومتها بایستی نیازادمیان و چگونگی تاثیر آن‌ها بر انگیزه افراد را درک ودر برنامه ریزی ها برای حفظ منافع ملی مشروط به اینکه منتخب ملت باشند و با نگاهی برابر به همه ساکنین مملکت بنگرند ،لحاظ نمایند ......
مقدم بر همه :نیازهای زیستی؛و بعد بتر تیب :نیازهای امنیتی؛ اجتماعی (مثل علاقه‌مندی و تعلق)؛ نیاز به احترام (مثل عزت نفس و ارزش) و نتیجتا خودشکوفایی ..... میباشد
۱. نیازهای زیستی :به اساسی‌ترین و ابتدایی‌ترین نیازهای انسانی اشاره دارد مانند : داشتن در امد مستمر و کافی برای تامین هزینه‌های ابتدائی خود از قبیل محل زندگی، غذا، آب و برق و سایر نیازهای ضروری .....
۲. نیازهای امنیتی : یکی از جنبه‌های ایمنی مربوط بداشتن احساس امنیت و حمایت عاطفیست. اگر بعنوان مثال نگران ازدست‌دادن شغل خود بدلیل تعدیل نیرو ،کاهش بودجه یا احکام صادره !باشید، دستیابی به انگیزه برای رفتن به سطوح بعدی و نشان‌دادن بالاترین سطح عملکرد از خود، چالش‌برانگیز و سخت خواهد شد............همچنانکه آینده نامشخص و عدم ثبات شغلی بدلیل نوسان مکرر قیمتها و......منجر به از‌بین‌رفتن «روحیه خلاقیت و ابتکار »در محیط کار میشود و نابود کننده انگیزه ،که با توجه به برخوردهای فیزیکی اخیر و محاکمات صوری عوامل رژیم ،بخوبی البته در کمال تاسف در اغلب موارد قابل تشخیص میباشد .....
۳. نیازهای اجتماعی : میزان مشارکت و همکاری در فعالیت‌های اجتماعی به نیروی انسانی فرصت بیشتری برای ایجاد و تشکیل روابط خارج از محیط کار فراهم میسازد ،طبعا وقتی نسبت به محیط کار و تیم همکار حس تعلق و هماهنگی وجود داشته باشد،احساس اشتیاق به کار و کسب و رسیدن به موفقیت آسان‌تر میشود - که در نهایت و از دیدگاهی کلان به رشد و توسعه می انجامد ......
۴. نیاز به احترام : عزت و اعتبار در محیط کارو جامعه ، به معنای رسیدن به این باور است که شما در دستیابی به هدفی والاتر همکاری دارید ،وقتی به توانایی‌هایی که دارید اعتماد داشته باشید و بازخورد و تشویق مثبت هم دریافت کنید، احتمال موفقیت شما بسیار بیشتر خواهد بود.....در این رابطه میتوان گفت بدون تردید برسمیت شناختن حقوق فردی و اجتماعی بر عزت نفس آحاد جامعه تاثیر مثبت میگذارد ....
5 خودشکوفایی و خودانگیزشی ( سطح عالی ): فرد، در جامعه نهایتا میخواهد احساس کند که در موقعیت خود بهترین کاری را که توانمندی انرا دارد - انجام میدهد. این مسئله در داشتن انگیزه و موفقیت به او کمک میکند. فردی که در حال خودشکوفایی و خودانگیزشی است، احساس میکند قدرت دارد و به او اعتماد میشود. این احساسات سبب تشویق رشد و تعامل در افراد میشود....
**باید با فراع خاطر برامده از ارامش فکر و روان پس از تامین نیازهای زندگانی روز مره خود و خانواده ....فرد خود را شکوفا دیده و بسازد. مهارت‌ها و توانایی‌های خود را درک و در کنترل و اداره کارهاماهر شود.
**نیروی انسانی سالم ،مفید بحال جامعه ، خلاق ، اندیشمند و خدمتگذار مردم و کشور با این تصویر ،افرادی خواهند بود که به سطوح تصمیم گیری و خدمت به همنوع «بدون هر گونه خود محوری و ترجیح منافع فردی بر جمع » انهم برمبنای ضابطه در انتصابات رسیده‌اند.....
** اطمینان از برآورده‌شدن نیازهای مادی و معنوی - شانس موفقیت در خدمت رسانی را افزایش میدهد. وقتی احساس امنیت، حمایت، تعلق خاطر و پذیرفته‌شدن در جامعه فراهم باشد ، نگرش فرد بر اطرافیان در محل زندگانی و کار تاثیر ی کار ساز ومثبت میگذارد. ...........
**ایا انچه که مورد اشاره قرا رگرفت و فراهم ساختن انها از وظایف حکومت .....در محیط زندگی و کاری خود و اطرافیان ،حتی در حد اقل ممکن مشاهده میفر مائید ؟!
**که باید گفت با مشاهده افت روزانه ارزش پول رایج این مهمترین نشانه میزان توانمندی رژیم در تمامی زمینه ها :
ما همچنان در اول وصف تو مانده ایم ،و «وای اگر» با خستگی و ازردگی بسیار شدید ملت «از پس امروز بود فردائی »
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.
توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید