رفتن به محتوای اصلی

پرسشی ناگهانی انهم با قید دو فوریت !

پرسشی ناگهانی انهم با قید دو فوریت !

دوستان عافیت طلب، محافظه کار، مصرف کننده، در کنار گود نشسته !
درضمن اهالی محفل و تفسیر ... در این شب عیدی و اتمام سالی دیگر که «وای اگر از پس امروز بود فردائی ؟» البته با همین کم و کیف ... دیواری از دیوار نگارنده کوتاهتر نیافته ! رندانه میپرسند :

 جمع بندی، ضمنا اوضاع واحوال آینده نه چندان دور، در رابطه با آنچه حداقل طی ۶ ماهه اخیر بر این ملک و ملت گذشت چگونه خواهد بود ؟
 مناسب بنظر میرسد از بیان *فرانک دیکاتر ( Frank Dikötter زادهٔ ۱۹۶۱ تاریخ ‌نگار هلندی ) در اثر ماندگارش «آداب دیکتاتوری» در پاسخ مدد گیرد : 
(( در نظام های دیکتاتوری، پاداش وفاداری، بیش از تقدیر و ستایش  توانایی‌ ها ست ... دیکتاتورها، دستاوردها را به حساب خودشان مینویسند، اما برای شکست‌ها، دیگران را سرزنش میکنند.
دیکتاتورها در سطح ملی، بگیر و ببند وسیع با عناوینی نظیر؛ دشمن، جاسوس، خائن، معاند، فتنه‌گر و ... را راه میاندازند ... و با برنامه حاصل از مشاورت با تکنوکراتها و استعدادی منفی، ضد مردمی و منافع ملی ... آگاهانه با امکاناتی از هر نظر که از محل بودجه عمومی «بغیر حق» در اختیار دارند «دشمن» را گاهی با امر بر خود مشتبه شدن فراوان میبینند ....
آنها دادگاههای نمایشی راه میاندازند و دگراندیشان را در تلویزیون حکومتی، مجبور به اعتراف به گناه ناکرده با صحنه آرائی ! مینمایند ... ))
به بهانه پاسخی در خور -  با نگاهی به اطراف -  نمونه ای از  بی اعتنائی ها، تجاوز به مالکیت عمومی و نهایتا سعی وافر  سرمایه داران رانتی  در حفظ موقعیت فعلی که بنوعی ادامه همین وضعیت، است بشرح زیر می آید :
* در هر کوی و برزن مخصوصا نقاط شمالی این شهر بی در و پیکر ... آنهم در این اوضاع اقتصادی و گرانی عجیب مصالح، ابزار مورد نیاز ساخت و ساز های عظیم (کرایه جرثقیل تا حدود شبی ده میلیئن تومان ) اغلب غیر مسکونی  در واقع ضد تجارت واقعی !؟ بنیاد نهاده شده ازتفکر «سخت در گیر معاش نمودن عوام »و ادامه چپاول ملک و ملت با هزینه های بسیار هنگفت فراتر از « همت ! هزار میلیارد تومان » انهم با اخذ اعتبارات بانکی وبرامده از رابطه .......که نشانی بارز از اطمینان سرمایه گذاران وابسته به ادامه همین اوضاع و احوال اقتصادی – اجتماعی که سیاسی نام بگرفته .....میباشد.
* در مورد مکان و تهیه زمین باید گفت :نواده شادروان عبید ؟ و گروه او در بلدیه تهران با تقلید از کیاست گذشتگان این وادی  «کرباسچی مبتکر زمین و آسمان فروش» برای تامین مخارج - بدون ضابطه و بری از پاسخگوئی - آنهم اغلب در زمین های بسیار گران و مرغوب مصادره شده - بلاتکلیف و یا در گوشه و کنار پارکها ی زیبا و مناسب محله ها در واقع محل گذران اوقات فراغت شهر وندان و....که حاصل لابی و وابستگی ها - در کمال وقاهت حتی مصادره فضای سبز محلات میباشد ؟! براین گستاخی ها ی خلاف منافع عمومی با اعطای جواز رسمی و با تعریف خود قانونی .. میفزایند 
و اهالی این دیار خاموشان با روش و منشی که طی ۴ دهه آموخته و بعبارت بهتر به انان از بد حادثه یاد داده اند  و کماکان در پی تامین نیازهای اولیه نگه داشته شده اند ... و بدون اغراق حدود ۸۰ درصد ساکنین این مرز و بوم پُرگهر را تشکیل می دهند ... شاهدی براین تحلیل در پوشش پاسخ .

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

برگرفته از:
مطالعات و مشاهدات نگارنده

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید