رفتن به محتوای اصلی

جنگاور! تقدیم به محمد نوری زاد.

جنگاور! تقدیم به محمد نوری زاد.

جنگاور! تقدیم به محمد نوری زاد.

من یک جنگاورم !

جنگاوری که می جنگد با خود .

با دست هایئ که می لرزند.

پاهائی که بسختی کشیده می شوند.

کلاماتی که در دهانم می چرخند.

گاه نا مفهوم !

باچشمانی خسته و منتظر .

قلبی درد مند از درد های بر زبان نیامده.

اما روحم!

این صیقل یافته از رنج سالیان.

این همیشه عاشق!

بیقرار!

پر شور !

فریاد می کشم

از درون!

با بیکس ترین مرد جهان

که چشمانی بس غمگین داشت.

بپای چوبه دار می روم

آزادی را فریاد می زنم .

با مادران عزادار در شهر می چرخم .

با عکس قاب شده ای در دستم .

درگورستان خاوران

بیاد یاران رفته ام سرود می خوانم .

در کوچه های شهر

هم پای جوانان می جنگم .

هنوز جنگاورم .

بی هراس از پادشاه شب ،

بی هراس از گزمگان ایستاده،

بر گذر گاه ها!

سرانجام با تنی زخمی.

به خانه تنهائی خود بر می گردم .

به انتظار می نشینم!

انتظار

گرفتن

خوشه زرینی از خورشید

،شبنمی از گل ،

عطری از نسیم .

با رویائی از آزادی !

"در اندرون من خسته دل ندانم کیست ؟

که من خموشم واو در فغان ودر غوغاست !"

ابوالفضل محققی

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید