رفتن به محتوای اصلی

موافقت هسته ای؛ چرا اکنون و تا کجا؟

موافقت هسته ای؛ چرا اکنون و تا کجا؟

برنامه و سیاست هسته ای جمهوری اسلامی سالهاست که به یک موضوع مورد جدل، مناقشه و اختلاف چه درداخل نظام وچه بین نظام با دولتها ونهادهای مربوطه بین المللی تبدیل شده است. درهمین رابطه موضوع انرژی هسته ای و نتایج حسیاسی حاصله از آن، یعنی مسئله جنگ،حمله نظامی وتحریم ها، به یکی از گفتگوهای داغ سیاسی دربین اپوزیسین درچندسال گذشته تبدیل شده  است. کمتر موضوعی دررابطه با ایران را می توان مشاهده کرد که اینچنین طیف وسیع وگسترده ی را درابعاد ملی وبین المللی بخود مشغول کرده باشد. موارد اختلاف وهمینطور راه کارهای طرفین، چه ملی و چه بین المللی تقریبا روشن بوده واحتیاج به یادآوری نمی باشد. قصد ما دراین مقاله ارزیابی و تحلیل از مذاکرات اخیر بین ایران و نمایندگان 5 + 1 و نتایج احتمالی حاصل از این مذاکرات می باشد.  

نشست استانبول برگزار شد وقراراست اجلاس بعدی دربغداد تشکیل شود. ودراین فاصله آژانس بین المللی هم با طرف ایرانی نشست دوروزه ای دروین داشته است.

البته مقدمات دورجدید مذاکره ابتدا توسط واسطه ها بین دوطرف، یعنی روسیه و ترکیه، آماده شده بود. تا جائیکه آقای اردوغان رنج سفرومذاکره مستقیم با فرد اصلی تصمیم گیرنده طرف ایرانی را برخود پذیرفته وبا آقای خامنه ای به گفتگو پرداخته و پیام های مهم را مستقیما به وی رسانده است.   

بعد ازپایان نشست استانبول طرفین مذاکره ازانجام گفتگو ابراز رضایت وبه حصول نتایج مثبت گفتگو های بعدی اظهار امیدواری کردند . 1

با شروع این دورازمذاکرات سوالات زیادی به میان آمد. آیا رژیم عقب نشینی کرده است؟ آیا اصولا این مذاکرات به نتیجه ملموسی خواهد رسید؟ آیا درپایان مذاکرات تحریم ها ازبین رفته ورابطه رژیم با غرب عادی خواهد شد؟

آیا رژیم با سیاست خرید زمان وارد این دورازمذاکرات شده است؟ یعنی آیا این عقب نشینی موقتی و مصلحت آمیز می باشد و به نتیجه ملموسی نخواهدرسید؟ آیا ................

ما در این مقاله تلاش داریم تا با بررسی دو دیدگاه کاملا متفاوت ازهم دیگر؛ نظر خودرا که دیدگاهی بین این دو می باشد، بیان نمائیم.   

ما بیشتر به عقب نشینی محدود و مصلحت آمیز از دوسوی مذاکره کنندگان باور داریم. ! نه دائمی وهمه جانبه . چرا که حکومت اسلامی، با شناختی که از تمام ویژه گی هایش داریم، نمی تواند دربلند مدت با غرب به توافق و تجانس در جهان و درمنطقه برسد. تاکید براین موضوع ازآن رواهمیت دارد که دو نظردراین زمینه وجود دارد که تقریبا درتقابل با هم قراردارند، یک نظرهرگونه سازشی را، هرچند موقتی و میان مدت، درچشم اندازپیش رو نمی بیند و دیگری سازش کامل و تمام عیار را محتمل.

تحلیل طرفداران عدم سازش براین پایه استواراست که اگرحکومت جمهوری اسلامی گامی به عقب بردارد باید آنرا تا به آخرادامه دهد. یعنی سازش وعقب نشینی درعرصه برنامه هسته ای ازسوی نظام به همین جا خاتمه نیافته ورژیم مجبور خواهد شد تا درعرصه های دیگربین المللی،منطقه ای وداخلی عقب بنشیند وازآنجائی که این روند جمهوری اسلامی را با فروپاشی روبرو خواهد کرد، سازش نکرده و به سیاست های تاکنونی خود ادامه می دهد. این دیدگاه  شواهدی که این رزوها نشان ازعقب نشینی  دارد را جدی ندیده وآنرا تاکتیکی  برای خرید فرصت وزمان می داند.

علاوه براین سالهاست که نظام سیاست استفاده ازانرژی هسته ای ویا به عبارت دیگردسترسی به سلاح هسته ای را تبدیل به سیاست و برنامه استراتژیک وحیسیتی  کرده واگردراین زمینه سازش وعقب نشینی کند، نه تنها ازسوی مردم کشور، بلکه حتی ازسوی نیروهای وفادار به خودهم مورد خطاب وسوال واقع می شود. سوالی که پاسخی برایش ندارد. واین به تضعیف موقعیت حکومت چه درداخل و چه درسطح بین المللی منجرمی شود.

منطق ودلیل دیگراین نظریه، موقعیت ضعیف حکومت درعرصه بین المللی می باشد. فشارتحریم ها وبرنامه افزایش آن تا حد متوقف کردن صدورنفت ایران، موقعیت ضعیف سوریه متحد اصلی حکومت درمنطقه وامضای روسیه و چین درزیر قعطنامه سازمان ملل متحد و ...  شواهدی براین مدعا می باشند. برمبنای این شواهد نتیجه گرفته می شود که در صورت ورود به میز مذاکره و برداشتن قدم اول برای سازش، رژیم از آنجائیکه برگ برنده ای ندارد تا رو نماید، می باید شرایط طرف مقابل را تا به آخر ودردیگرعرصه ها علاوه براستفاده ازانرژی هسته ای را بپذیرد. و درست به همین دلیل انجام عمل مذاکره ازسوئ حکومت اسلامی جدی و برای رسیدن به توافق نبوده وهدف خرید زمان بیشتر می باشد.

نظر دوم اما درست براساس همان تحلیل ازشرایط نامناسب بین المللی و منطقه ای برای نظام و تاکید برتاثیر تحریم های اقتصادی ازیک سووبحرانهای سیاسی درداخل، بر این باوراست که حکومت به" تنش زدائی" تن داده و بطور کلی با غرب کنار خواهد آمد! و این کنارآمدن محدود به عرصه اتمی نبوده وابعاد گسترده تری را دربرخواهد داشت!

 ما فکر می کنیم که تلفیق این دونظر با توجه به شرایط  کنونی داخلی و بین المللی به واقعیت نزدیکتر است. زیرا که شرایط جهانی و منطقه ای وهمچنین شرایط داخلی، از منظر رژیم، آنچنان وخیم نیست که رژیم را کاملا زمینگیر کند و نیزآنچنان مثبت نیست که سران حکومت بخواهند به همان سیاست گذشته خود، یعنی انجام مذاکره برای خرید وقت، ادامه دهند.

درعرصه داخلی، درشرایطی این مذاکره شروع شده که تحریم ها تشدید شده وفشارهای اقتصادی با تحریم خرید نفت ایران توسط اروپا و دیگر کشورها وارد فازهای جدی تری خواهد شد. اقتصاد ایران متکی به نفت ودرآمدهای ارزی ناشی ازفروش آن می باشد. بدون این منبع اصلی ارزی و یا اختلال جدی درکسب آن، شیرازه اقتصاد بیمارگونه ایران از هم خواهد پاشید. ایران کره شمالی نیست که بتواند حتی درمیان مدت درمقابل این تحریم ها دوام آورد.

طبق اظهارات کارشناسان اقتصادی وحتی مقامات بلندپایه حکومتی، تحریم ها تاثیرات زیادی براقتصاد بیمار ایران داشته و حکومت و بخصوص بخش خصوصی را درتهیه ارز برای انجام مبادلات خارجی با مشکلات جدی روبرساخته است.

توجه داشته باشیم که اقتصاد ایران اساسا اقتصادی دولتی بوده و بیش از 75% اقتصاد کشوردرمالکیت دولت ویا ارگانها و بنیادهای نزدیک به دولت قراردارد. ارگانها و بنیادهائی که با رانت اقتصادی، درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت را بین خود تقسیم کرده اند. وبا کاهش درآمد ارزی، با ضرروزیانهای جدی مواجه خواهند شد. آن بخش از نظام که مستقیما ودراولین مراحل ازاین تحریم ها متضرر می شود، مدافع سیاست عقب نشینی وسازش بوده تا جلوی ضرر بیشتر را بگیرد.این موضوع خود منجربه تشدید اختلاف بین حکومتیان شده وگسترش تنش میان حاکمان، موقعیت نظام برای مقاومت آشکاردربرابرغرب را تضعیف می کند.

درعرصه بین المللی، فشارها برجمهوری اسلامی برای قبول پیشنهادات کشورهای 5 + 1 بیشترشده است. محوراصلی این فشارها تحریم های بین المللی می باشد. تحریم هائی که درکلیت خود نه تنها امضای دولت های اروپائی مانند آلمان و فرانسه ( از جمله دو کشور مهم اتحادیه اروپائی که تا همین 2 سال گذشته دارای روابط خوب سیاسی و اقتصادی با جمهوری اسلامی بوده اند.) را داشته بلکه امضای متحدین اصلی حکومت درسطح جهانی،یعنی روسیه و چین را هم دارا می باشد. فشارهای شدید سیاسی و اقتصادی امریکا واحتمالا دادن امتیازهائی به روسیه توسط امریکا، موجب شده تا آلمان و فرانسه وروسی به سیاست امریکا پیوسته و قعطنامه های سازمان ملل علیه  ایران را امضا کنند.

با دسترسی به این توافقات است که تحریمها وارد فازجدی وتاثیرگذارخود شده است. یعنی جمهوری اسلامی دیگر نمی تواند به پشتیبانی کامل روسیه و چین وهمچنین اتحادیه اروپا ( منهای انگلیس که دراکثر مواقع درسیاست ها خارجی و بین المللی با امریکا همسو است.) برخوردارباشد. واین مهمترین تغییری است که از2 سال گذشته مشاهده می شود. واصلی ترین دلیل حکومت اسلامی برای نشستن پشت میزمذاکره با هدف رسیدن به توافق می باشد.

همین جا لازم می دانیم که به " خطر" جنگ اشاره ای کوتاه داشته باشیم. ازنظرما احتمال جنگ وحمله نظامی به ایران، احتمالی ضعیف و دوراز واقعیت می باشد. این گزینه بیشتربرای " ترساندن " رژیم از یک سو وازسوی دیگر برای آرام کردن اسرائیل به میان آمده است. هم اکنون منطقه بیش از 10 سال درگیردو جنگ است. دوجنگی که هزینه های نجومی و تلفات انسانی زیادی را ببارآورده است.  کشورهای غربی ومتحدین شان روز شماری می کنند تا ازاین جنگ خلاص شده و نیروهای نظامی خودرا به کشورشان برگردانند. در چنین شرایطی، احتمال وارد شدن به جنگی که ابعادی وسیعترو گسترده تر داشته وچگونگی ورود و بخصوص خروج از آن غیرقابل پیش بینی است، اگر غیرمحتمل نباشد، نزدیک به صفر می باشد. اخبار، گزارشات، تحلیل های ضد و نقیضی که ازسوی کشورهای غربی و اسرائیل و رسانه های گوناگون دیده می شود گواهی دیگر براین مدعا می باشد.ارزیابی ما این است که حکومت اسلامی هم اینگونه به موضوع جنگ نگاه کرده وبه همین دلیل هم به " خطر " جنگ را جدی نگرفته و تنها ازآن برای پیشبرد سیاست های داخلی وخارجی خود استفاده می کند.  حکومت اسلامی نشان داده که می تواند از چنین فرصت هائی برای " مظلوم " نمائی و پرچمداری مبارزه با امریکا واسرائیل درمنطقه، سرکوب درداخل وایجاد تفرقه بین اپوزیسیون کمال استفاده راببرد.

درعرصه بین المللی گرچه تاکید شده که آخرین " پنجره " به روی جمهوری اسلامی باز است واگرازاین فرصت استفاده نشود، آنرا بسته وتحریمها شدیدترخواهدشد، اما دراین سوی جبهه نیز وحدت نظروجود ندارد!علاوه بر روسیه و چین که ایران را تیول خودکرده اند، برخی از کشورها غربی، که حتی آشکارونهان تحریمها را دورمی زنند، منتظر اولین گام عقب نشینی ازحکومت بوده تا متقابلا امتیاز داده وبه تداوم حیات جمهوری اسلامی ای که تاکنون بازار چرب وپرسودی داشته کمک نمانید.

حکومت اسلامی با نفوذی که درمنطقه، بخصوص درعراق، کشوری که می گویند دومین ذخیره نفت دنیا را درخود جای داده است، ودرلبنان دارد و با صرف هزینه های میلیاردی ای که درچند دهه گذشته انجام داده دست درازسیاست خودرا تا افریقا وامریکای مرکزی وجنوبی بکارانداخته است. اگرعلاوه براین امتیازها به این دو نکته هم توجه شود؛ الف ــ رابطه استراتژیک روسیه و چین با حکومت اسلامی بعنوان متحد اصلی شان درمنطقه؛ ب ــ  خواست برقراری مجدد رابطه خوب با جمهوری اسلامی ازسوی اکثریت کشورهای اتحادیه اروپا، بخصوص وقتی که احزاب چپ برآنها حاکم باشند، حکومت اسلامی هنوز درموقعیتی قراردارد که  اگر امتیازی بدهد امتیاز دیگری راهم درخواست کرده و بدست آورد. 

امریکا،کشوری که تاکنون بیشترین فشارهارا برحکومت اسلامی وارد کرده است، درگیرمبارزه انتخاباتی است. اوباما برای تضمین پیروزی درانتخابات، احتیاج به روکردن برگ برنده ای درسیاست خارجی دارد. این برگ برنده را نمی توان ازکارت بازی درعراق و یا افغانستان بیرون آورد. چراکه حل مشکل این دوکشور به زمان بیشتری برای تصمیم گیری نهائی احتیاج دارد. در نتیجه توافق با ایران برسرموضوع هسته ای می تواند آن برگ برنده باشد. بی جهت نیست که امریکا حاضر به پذیرش برخی ازخواست های جمهوری اسلامی از جمله " دادن تضمین " می باشد. هیلاری کلینگتون درروز 24 فروردین با این پیام به پیشواز مذاکره استانبول رفت:

« دریک مذاکره ما بدنبال نتایج ملموس هستیم.»

 او اضافه کرد که:

 « ما درک می‌کنیم که ایرانی‌ها به دنبال تضمین‌ها یا اقداماتی از جانب ما خواهندبود که ما به طور قطع این تضمین ها و اقدامات را مد نظر داریم.» 2

این تضمین ها نمی تواند یکطرفه وبدون دریافت امتیازهائی ازایران باشد. چرا که رقبای انتخاباتی اوباما و اسرائیل با دقت زیادی این مذاکرات را دنبال می کنند. دادن هرگونه تضمینی بدون گرفتن امتیازی محسوس و مورد قبول از ایران، می تواند به باخت انتخاباتی اوباما منجر گردد. باختی که اوباما وطرف ایرانی اش خواهان آن نیستند.

حکومت اسلامی هم براین امرواقف بوده وازآن درمذاکرات خودش و گرفتن امتیازبیشتر استفاده خواهد کرد.

ما ازجمله براین باوروارزیابی می باشیم که نظام جمهوری اسلامی آنقدر" عاقل " است که وقتی عرصه براوتنگ شود وعقب نشینی برای تداوم حکومت لازم آید، بر سیاست هائی خود، حتی سیاست ها استراتژیکی نظیر انرژی و سلاح هسته ای، آنچنان پافشاری نخواهد کرد که منجر به فروپاشی اش گردد.

حکومت اسلامی در طول 33سال حیات خویش تجربه بسیاری اندوخته وبهره گیری ازشرایط را خوب بلد شده است. وتا حالا هم نشان داده، آنجا که منافع نظام به خاطر این ویا ان شعار وسیاست به خطر افتاده  حفظ نظام را برادامه ان شعار ویا سیاست خود ترجیح داده است.

درجنگ خانمانسوز 8ساله با عراق انکاه که خمینی متوجه شد که ارتش و سپاه پاسدار به گل نشسته وسربازان وحتی افسران فرار از جبهه را شروع کرده اند .ونیز وقوف براین نکته که دیگرادامه جنگ "نعمتی" برای تثبیت وبقای حکومت نیست جام زهررا سرکشید تا حکومت اسلامی باقی بماند.از این رو اصلا دورازانتظار نیست که سید علی خامنه ای برای حفظ دستگاه خلافت عقب نشینی موقتی ومصلحت آمیزدربرنامه اتمی را بپذیرد. اما نه عقب نشینی ای درتمام رمینه ها.

گفتیم که این سازش مصلحتی و موقتی می باشد. یعنی اینکه اگر شرایط لحظه تغییرکرده و فشارها برحکومت کمترشده ویا تعادل فعلی بلوک بندی ها درمنطقه بنفع جمهوری اسلامی تغییر محسوسی نماید، جمهوری اسلامی باردیگر تلاش برای دستیابی به سلاح هسته ای را ادامه خواهد داد.

 

براساس تصویرهرچند مختصر، ازموقعیت کشورهای مذاکره کننده دربالا بدست داده ایم، می توان نتایج برشمرده زیررا محتمل دانست :

1 ــ مذاکره شروع شده جدی بوده وطرفین خواهان رسیدن به توافقی هرچند میان مدت می باشند.

2 ــ طرفین مذاکره هریک دارای برگ های برنده ای هستند که تعادلی را بین مذاکره کنندگان بوجود می آورد. به همین دلیل هیچ طرفی نمی تواند نظرات خودرا بردیگری دیکته کرده و حداکثرامتیاز را درخواست نماید.

3 ــ هسته وموضوع اصلی و یا به عبارتی دیگر تنها موضوع قابل مذاکره؛ موضوع استفاده از انرژی هسته و سیاست های حکومت اسلامی دراین رابطه می باشد. با توافق دراین زمینه مذاکره به پایان رسیده و رابطه حکومت اسلامی با غرب وارد فاز جدیدی خواهد شد. فاز جدیدی که نتایج خاص خودرا بدنبال داشته و جا دارد تا جداگانه بدان پرداخته شود.

4 ــ  در این دورازمذاکره و رابطه با غرب، موضوع نقض حقوق بشردرایران جایگاهی را اشغال نخواهد کرد. چرا که طرح این مورد درمذاکره از سوی غرب به این معنی می باشد که غرب نمی خواهد درمناقشه هسته با جمهوری اسلامی به توافق برسد.  و این یعنی جدی نبودن مذاکره ازسوی غرب.

5 ــ اگرتوافق حاصل و تحریم ها ازمیان برداشته شود، تحول جدی ای را درعرصه اقتصادی بدنبال خواهد داشت. یعنی علاوه بر آزاد شدن ورود کالاها به ایران، درآمد ارزی با فروش بیشتر نفت افزایش یافته و این افزایش امیدهای زیادی را برای شروع رونق اقتصادی ایجاد می کند. و ایجاد امیدهائی دروسعت ملی و برای اقشار وسیعی ازمردم، مسائل زیادی ازجمله مسائل سیاسی و اجتماعی را تحت شعاع خود قرار خواهد داده وبه موضوعات درجه دوم و سوم تبدیل می کند.

 

1 ــ

http://www.iran-emrooz.net/index.php?/news1/36797/

2 ــ

http://www.radiofarda.com/content/f8_clinton_says_iran_wants_assurances/24546544.html

 

 

ماشاالله سلمی . منوچهر مقصودنیا   20.05.2012

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

برگرفته از:
امیل دریافتی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید