دوره ايدئولوژی برای همگان، چه حکومتگران و چه حکومتشوندگان، پايان يافته است. با شکست پروژههای ايدئولوژيک، پراگماتيسم (عملگرايی و ممکنسازی خواستها) بيش از پيش راهنمای دستيابی به نيازمندیهای جامعه شده است. درآمريکا، شکست سياست محافظهکار و ايدئولوژيک جورج دبليو بوش، هموارکننده راه پيروزی پراگماتيسم و ليبراليسم پرزيدنت براک اوباما شد. سياست نوين، هم مردم آمريکا را جلب کرده است و هم مردم جهان را. بدون شکست و خرابکاریهای ايدئولوژيک دوره بوش، اوباما، يک سياهپوست ليبرال، در جامعهای که هنوز نژادپرستی ريشهکن نشده است، به کاخ سفيد راه نمیيافت.
۲.آقای احمدینژاد هم با تخريب اقتصاد ايران و ايجاد نابسامانی در سياست خارجی و دامن زدن به آشفتگی اجتماعی بيشتر، نارضايتی گستردهای در لايههای مختلف به وجود آورده است. مردم ايران نيز ميل وافری به تغيير دارند. حتی برخی از اصولگرايان نيز به اين امر پی برده و به آن معتقداند. علیرغم اين واقعيت، محافظهکاران تندرو حامی احمدینژاد منافع خود را در ممانعت از تغيير میبينند. بنابراين، در انتخابات رياستجمهوری دوره دهم، همانند قبل ممکن است با "چراغهای خاموش" بيايند و با استفاده از ابزاری که در اختيار دارند انتخابات را مهندسی کنند. به هر حال تضمين آزادی و سلامت انتخابات محتاج ساختارهای حقوقی و نظارتی مناسب است همانگونه که آقای کروبی به عنوان يکی از کانديداهای انتخاباتی بهدرستی نياز به اصلاح قانون و بهخصوص ضرورت لغو نظارت استصوابی را ازاصول اصلاحی خويش دانستند گفته "با برگزاری انتخابات آزادانه و عادلانه، نظام از نظارت بينالمللی نبايد واهمه داشته باشد".
۳. برای اصلاحطلبان دمکراسیخواه درايران، اصل آن است که کانديدای مستقلی را که برنامهاش نمايانگر خواستهای دمکراتيک و نيازهای زندگی اکثريت مردم باشد، به جامعه معرفی کنند، هرچند به علت فاصله داشتن انتخابات با معيارهای متعارف يک انتخابات آزاد، دموکراتيک و عادلانه و تقسيم جامعه به خودی و غيرخودی، پيروز نشود. پس میتوان حداقل ضمن انتشار علنی برنامه و خواستهای درازمدت، با يکی از نامزدهای مطرح که آمادگی پذيرش برخی از خواستهای مطروحه و مشخص در برنامه نيروهای مستقل و اکثريت مردم را دارد، وارد مذاکره جدی، و توافقهای اخلاقی و علنی شد. اين يک روش پراگماتيستی است، يعنی با حفظ اصول و در نظر داشتن برنامه و اهداف درازمدت در يک ائتلاف عملگرايانه بخشی از خواستها و مطالبات را محقق کنيم و البته گام به گام، سنجيده و منسجم به سوی مقصود پيش رويم.
۴. انتخابات با همه معايب موجود در ساختار حقيقی و حقوقی هنوز يکی از اهرمهای ايجاد چالش برای جريانات تمامتخواه و اقتدارطلب است و بايد از آن استفاده کرد. اما اصلاحطلبان دمکرات نبايد از ترس انتخاب مجدد احمدینژاد، خواستهای اصولی را رها کرده، و خود را در "اصلاح طلبان دولتی" حل کنند و دنبالهرو آنها شوند. طرح اصلاحطلبان دولتی از اصول دمکراتيک و نيازمندیهای جامعه آسيبديده ايران بسيار فاصله دارد، اصلاح طلبان نشان دادهاند که درک صحيحی از دموکراسی و پيشنيازها و مقدمات اقتصادی و سياسی آن ندارند، آنها هيچ راهبردی برای اصلاحات ندارند؛ راهبردهای آنها تنها معطوف به ورود به قدرت به هر قيمت است، ولو آن قيمت ناديده انگاشتن اهداف اصيل اصلاحی باشد. آنها کمتر به فکر مردم و منافع ملی ايران، و بيشتر به فکر برخورداری از مواهب حضور در قدرتاند. متاسفانه گويا بسياری از آنها اينک حضور خود در قدرت را به پيگيری واقعی اصلاحات دموکراتيک ترجيح میدهند.
۵. در بين کسانی که برای ورود به صحنه انتخابات اعلام آمادگی کردهاند تا کنون مهدی کروبی آمادگی بيشتری برای طرح مطالبات دموکراتيک از خود نشان داده است، دفاع صريح از حقوق شهروندی، ايجاد تغييراتی در قانون اساسی (هرچند از حوزه قدرت رياست جمهوری خارج است)، رفع تنشهای بينالمللی، توجه به حقوق ايرانيان برونمرز، آزادی رسانههای غيردولتی از جمله مطالباتی است که کروبی به طرح آن پرداخته است؛ که البته بايد به اين اصول خواستهای پايهای ديگر، و در رأس همه، تنظيم لايحه برابرسازی حقوق زن و مرد، و تلاش جدی برای عملیکردن آن و همچنين تحت نظارت قانونی قرارگرفتن همه بنيادها و واگذاری تدريجی آنها به بخش خصوصی، و تلاش در راستای پاسخگو نمودن نهادهای غيرپاسخگو و محدود و مشروط نمودن قدرت آنها نيز اضافه گردد.
۶. تا کنون دفتر تحکيم وحدت، امضاکنندگان بيانيه "مطالبه محور"، ۷ سازمان سياسی در داخل، و اتحاد جمهوریخواهان در برونمرز، برنامههای انتخاباتی خود را انتشار دادهاند. ولی هيچکدام نامزدی معرفی نکردهاند. بررسی اين برنامهها نشان میدهد که نکات اشتراک آنها به مراتب بر نکات افتراق آنها می چربد و به راحتی میتوان با حفظ مشترکات، برنامه واحدی تنظيم نموده آن را محور گامهای بعدی قرار داد.
۷. گام بعدی انتشار علنی خواست مذاکره با کانديداهای اصلاحطلب است. گروههای فوق میتوانند از ميان خود يک يا چند نماينده معرفی کرده هیأت نمايندگی جريانات شرکتکننده را بهوجود آورند. اين هیأت مسئوليت گفت وشنود و توافق با تيم مذاکرهکننده کانديداهای رياستجمهوری را به عهده خواهند گرفت. اين مذاکرات حول خواستهای اساسی مردم و اصول دمکراتيک توافقشده ميان گروههای امضاکننده بيانيه انجام خواهد شد. گفتگوها میتواند با حضور مردم و خبرنگاران انجام گرفته و گزارش و فيلم تهيهشده از نشست برای اطلاع همگان و پیگيری مردم دراختيار رسانههای گروهی داخل و خارج قرار بگيرد.
۸. اين، راه و روش و مسيری دمکراتيک، پراگماتيستی و آموزشی است که ثمرات کوتاهمدتاش اثرگذاری بر فرايند انتخابات کنترلشده، خنثیسازی بخشی از سياستهای شورای نگهبان، جهتدادن سياستهای اجرايی کشور، و در درازمدت، نهادينه کردن روشهای دمکراتیک در انتخاب کانديداها، ضعيف کردن پايههای انحصاری قدرت، و آموزش همگانی خواهد بود.
۹- سياست مذاکره و توافق حول مطالبات با کانديداهای رياست جمهوری، شرکت درانتخابات را مشروط میکند. بدينمعنا که اگر جرياناتی انتخابات را به صحنهسازی بدل کردند ما خود را کنار خواهيم کشيد و طبيعی است که جريانات مطالبهمحور انتخاباتی، در شرايطی که فقط "صورتی از انتخابات" به نمايش گذاشته شود نمیتوانند در صحنهيی با ظاهر انتخاباتی حضور داشته باشند. وضعيتی که دولت کنونی بهوجود آورده است بسيار نابهسامان و خطرناک است. اما ادامه اين خرابی آغاز يک بهبودی نيست. به نظر میرسد که وضعيت وخيم کنونی چنان است که اصولگرايان تندرو برخی نهادهای قدرتمند و متنفذ در حاکميت در پی آنند که بار ديگر احمدینژاد را به رياستجمهوری برسانند تا با ادامه سياستهای افراطی، جامعه را مهار کنند و بر مطالبات مردم سرپوش بگذارند. چنين وضعيتی ما را بر آن میدارد که در انتخابات، اگرچه در شرايط بسته و کنترلشده نيز باشد بیتفاوت نباشيم و مطالبات مردم را از نامزدهای انتخاباتی مدعی اصلاحات، طلب کنيم. افزون بر آن، شرکت گروهها و افراد حول مطالبات مردم و تلاش برای تعهد گرفتن از کانديداهای مدعی اصلاحطلبی سبب ايجاد پيوند و پيوستگی و بازيابی اعتماد ميان گروههای مطالبهمحور و تعميق خواستهای اصولی مردم میگردد. اين خواستها میتواند توسط همين همبستگی پی گرفته شود.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید