رفتن به محتوای اصلی

یک سوزن به آقایان!

یک سوزن به آقایان!

منظور من خود شما هستید، بله، خود شما، آقایان! همه کسانی که اظهارات امام جمعه تهران را خلاف قواعد علمی ثابت شده در مورد علل وقوع زلزله دانسته اید و در یک بعد از ظهر مطبوع بهاری، چای را که مادراتان، زنتان، خواهرتان یا حتی دوست دخترتان جلویتان گذاشته، هورت کشیده اید و مفرح شده از صحبتهای امام جمعه، زندگی و کارتان را ادامه داده اید بی آنکه حتی یک لحظه فکر کنید شما، خود شما نیز عضو همان باشگاهی هستید که امام جمعه تهران از بلندپایگان آن است! تعجب می کنید؟ می پرسید چرا؟ !

داستانهای امام جمعه تهران و رابطه بین حجاب و زنا و زلزله، هنوز ادامه دارد. در آن سر دنیا دختری دانشجو، کمپین “ممه لرزه”(Boobquake) راه می اندازد و ایرانیان سراسر دنیا، در شبکه های خبری مختلف می ببینند که حرفهای امام جمعه تهران که هیچگونه ریشه منطقی و علمی ندارد، اسباب خنده مجریان و گزارشگرانشان شده است. “اهریمن انگاری” زنان و نسبت دادن تمامی بلایای آسمانی و زمینی، از زلزله و سیل گرفته تا جنگ و قحطی، نه تنها موضوع تازه ای نیست بلکه تاریخ درازی هم دارد. در همین سالهای اخیر، بنیادگرایان مذهبی در استان آچه اندونزی، زنان را مسبب “سونامی” دانستند، و واعظان الجرایزی هم هر بار که زلزله ای می آید آن را به رفتارهای نامناسب زنان ربط می دهند. در دنیای مسیحیان و یهودیان و هندوهای بنیادگرا هم اوضاع به همین منوال است.

اما این یادداشت کوتاه نه درباره فرهنگ اهریمن انگاری زنان و نه رویکرد بنیادگرایان مذهبی به زن و بدن و ذهن زن است. این یادداشت کوتاه فقط برای تلنگر زدن به خودمان نوشته شده است؛ به مصداق سوزنی که باید به خودمان بزنیم در مقابل جوال دوزی که مثلا به حجت الاسلام صدیقی می زنیم. ارتباطی که امام جمعه تهران بین حجاب و رفتار زنان با زلزله برقرار کرده، با هیچ توجیه منطقی و علمی همخوانی ندارد اما بسیاری سیاستمداران، حتی بسیاری از روشنفکران و به تبع آنان، آدمهای عادی، بارها نسبتهایی به همین اندازه ضد زن، میان حجاب و رفتار زنان با ناهنجاری های عمومی برقرار کرده اند و هیچگاه این چنین از سوی جامعه مورد سرزنش یا تمسخر قرار نگرفته اند. منظور من در اینجا مسئولان دولت احمدی نژاد نیست که ارسال اس ام اسهای مستجهن از سوی زنان به همکاران مردانشان را از علل افزایش طلاق می دانند، یا روحانیون تندرویی که از روبنده، برای پاک کردن صورت مساله ای به نام زن دفاع می کنند. منظور من خود شما هستید، بله، خود شما، آقایان! همه کسانی که اظهارات امام جمعه تهران را خلاف قواعد علمی ثابت شده در مورد علل وقوع زلزله دانسته اید و در یک بعد از ظهر مطبوع بهاری، چای را که مادراتان، زنتان، خواهرتان یا حتی دوست دخترتان جلویتان گذاشته، هورت کشیده اید و مفرح شده از صحبتهای امام جمعه، زندگی و کارتان را ادامه داده اید بی آنکه حتی یک لحظه فکر کنید شما، خود شما نیز عضو همان باشگاهی هستید که امام جمعه تهران از بلندپایگان آن است! تعجب می کنید؟ می پرسید چرا؟ !

همه ما زنان ایرانی، از همان سالهای اول زندگی مان، حداقل در راه مدرسه، اگر نه در خانه، آزار جنسی را که با متلکهای ظاهرا ساده شروع می شد و تا تعقیب و گریز، دستمالی و تهدید به تجاوز در کوچه های خلوت یا مکانهای خیلی شلوغ را تجربه کرده ایم. ترس از مردان، از نگاهشان و از اینکه دنبالت راه بیفتند، همواره فضای کوچه و خیابان را برای ما ناامن کرده است. و عاملان این آزار جنسی مدام، چه کسانی بودند؟ شما! بله، خود شما! به من نگویید که می توان در ایران پسری تازه به سن بلوغ رسیده بود و بزرگ و بالغ شد، بی آنکه حداقل یک بار به زنان متلک گفت؛ بی اغراق، این بخشی از روند بزرگ شدن برای مردان در ایران است. تجربه ای که بدون آن، مرد ایرانی، مرد نمی شود! و در عوض، در آن سوی دیگر، تذکرها و فشار مداوم خانوادگی، اجتماعی و سیاسی برای پوشاندن خود، و بیشتر پوشاندن خود، بدن خود، خنده های خود، شادابی و زیبایی کودکی و نوجوانی و جوانی خود و ذهن و تمایلات و خواسته های خود، بخشی از روند بزرگ شدن برای زنان در ایران است. روندی که اتفاقا شما آقایان، بله همین شما، حتی در آن هم سهیم هستید؛ حتی اگر نوجوانی بیش نباشید.

لطفا یک بار هم که شده جلو آینه بایستید و از خود بپرسید: اولین باری که به دختری متلک گفتم کی بود؟ اولین باری که به خواهرم، یا حتی به مادرم، یا دخترخاله ام یا دوست دخترم گفتم روسریت را بکش جلو یا آرایش نکن جلوی هر مرد و نامرد غریبه کی بود؟ می بینید؟! شوخی بامزه ای نیست: شما همان مرد و نامرد غریبه اید که خیابان را برای خواهر و مادر و دختر دیگران ناامن می کنید و در عین حال، همان مرد محرمی هستید که زن و خواهر و مادرتان را بیشتر و بیشتر می پوشانید تا از مرد و نامردغریبه محفوظ بمانند و این عین همان کاری است که همان مرد و نامرد غریبه با زن و خواهر و مادر شما و زن و مادر و خواهر خودش به طور همزمان می کند! برایش هم توجیه دارید: مردها اینطوری اند! اصلا اینطوری به دنیا آمده اند! چشمشان دنبال زنهاست! هیزند! (و اغلب، با وجود وجه منفی که این صفت دارد، وقتی به مردان نسبت داده می شود، با تسامح عمومی مواجه می شود) و از آن طرف هم لابد مردها ناموس پرستند (و باز هم سرکوب زنان در خانه، جنبه ای مثبت می یابد)، اسلام گفته که خودت را بپوشان! و اگر روشنفکرتر باشی: من حال گشت ارشاد و آژان و آژان کشی ندارم یا حوصله حرف مردم را ندارم!

خب امام جمعه فلک زده تهران هم که چیزی غیر از این نگفته که شما گفته اید و می گویید: گفته زنها، با بی حجابی شان فساد می آورند چون باعث می شوند مردها تحریک شوند. و فساد، زلزله می آورد. گیرم دومین جمله را شما اینطوری نمی گویید اما مثلا می گویید فساد چیز بدی است چون بی بندو باری می آورد و طلاق را زیاد می کند و انواع بلایای اجتماعی را دامنگیرمان می کند که کم از زلزله ندارد. و اگر نبود این توجیهات، چگونه دایره معیوب آزار جنسی روزانه زنان توسط مردان و افزایش فشار بر زنان برای رعایت حجاب و عفاف، در ظاهرا برای کم کردن آزار جنسی روزمره تداوم می یافت، بی آنکه اصل داستان دیده شود؟

چگونه می توانیم به گشت ارشاد، به طرح گسترش فرهنگ عفاف و حجاب، به سخنان امام جمعه تهران که برای گشتهای ارشاد، پشتوانه ایدئولوژیک می سازد و…نقد داشته باشیم بی آنکه از خودمان بپرسیم چند بار نقش گشت ارشاد را در کنترل ذهن و بدن زنان زندگی مان بازی کرده ایم؟ چند بار با آزار جنسی زنان، با ساده پنداشتن عمل متداول متلک گویی، به بازتولید این تفکر که زن، یک سوژه جنسی است که اگر چون مرواریدی در صدف حفظ نشود، به یغما خواهد رفت کمک کرده ایم؟

می بینید: این ما فمینیستها نیستیم که دنیا را به زن و مرد تقسیم می کنیم: دنیای ما کاملا و از قبل از اینکه به دنیا بیاییم، تقسیم شده است: شما متلک می گویید، ما متلک می شنویم، شما ما را در حجاب می کنید، ما در حجاب می رویم.

راه از میان بردن این تقسیم بندی، انکار آن نیست، تکرار جمله کلیشه ای زن و مرد هر دو انسانند، فرقی ندارند، مشکلی را حل نمی کند. دموکراسی روزی آغاز خواهد شد که شما، بله، شما آقایان، یاد بگیرید نه فقط جلو آینه، بلکه در منظر عموم، به جای دفاع از حقوق زنان، به مثابه امری بیرونی و انتزاعی، از تجربه واقعی، درونی و زمینی “خود” به عنوان یک “مرد” سخن بگویید و نقشی که در بازتولید ساختارهای تبعیض آمیز موجود داشته اید به نقد بکشید. دموکراسی و حقوق بشر، از هر یک از ما شروع می شود و نه از آدمهایی انتزاعی، که باید خودشان، نگاهشان و رفتارهایشان را اصلاح کنند تا ایران، جایی بهتر برای زندگی کردن باشد. تا آن زمان، که امیدوارم چندان دور نباشد، راستش من چندان فرقی بین حجت الاسلام صدیقی با هر یک پسران تازه بالغ دیروز و مردان طرفدار حقوق بشر و حقوق زنان امروز نمی بینم؛ غیر از اینکه او اقلا در آنچه هست و آنچه می گوید، یک روتر است!

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

برگرفته از:
weblog شادی صدر

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید