من از پارسی ترین مردم ایران زمین هستم از سرزمینی محروم در خاور ایران که در تمام تاریخش به دلایل جغرافیایی هر گز مورد تهاجم قوای بیگانه قرار نگرفته است شاهد آن کاربرد بسیاری از واژگان پهلوی و اوستایی در گفتار روزمره مردمان دیار من است. ما با اعراب در سرزمین خودمان برخوردی نداشته و نداریم با ترک و کرد نیز ...هیچ دشمنی نیز با آنان نداریم بسیاری و بلکه تقریبا تمام مردم عامی دیار ما اصولا در فرهنگشان چیزی به نام عرب ستیزی ترک ستیزی یا کرد ستیزی وجود ندارد خود را پارس و پارسی هم نمیدانند و اصلا عامه مردم نمیدانند چه کسی پارس است چه کسی نیست.. با دردها و رنجهای هموطنانمان در هر جایی از ایران باشند همدردی میکنیم اما اجازه ندهید خیالات شما به برخورد های نژادپرستانه منتهی شود.
بزرگترین شگفتی تاریخی ایران زمین از نگاه من این است که هرگز در این سرزمین برخورد نژادی روی نداده است. مردم پارس زبان به دلیل ترک یا کرد یا عرب بودن ترک یا کرد یا عرب را مورد نفرت و هجوم قرار نداده اند .. ترکان نیز که تقریبا در اغلب تاریخ پس از اسلام این سرزمین حاکمان پرشیا بوده اند جنگ و تصفیه نژادی- چنان که مثلا در اروپای قدیم و حوزه بالکان هنوز هم جریان دارد- به راه نینداخته بودند شما نیز برای رسیدن به خواسته برحقتان از دامن زدن به نفرت قومی پرهیز کنید. با توهم نمیتوان قوم فارس آفرید تا بتوان بر علیه آن اقامه دعوی نژاد پرستانه نمود. ایرانیان به حق یا ناحق هجوم اعراب را منشا بروز تمام مشکلات تاریخی خود میدانند هجومی که به فروپاشی بزرگترین امپراطوری تاریخ بشر منجر شد و پس از آن نیز هرگز قد راست نکرد هرچند به لطف بزرگانی چون فردوسی و بابک خرمدین و سعدی و حافظ و آل بویه و صفویه (که هر کدام به قول شما از قومی جداگانه بودند) چون مصر و مغرب و لیبی و الجزایر عرب نشد. اکنون که این حاشیه را مینویسم به موسیقی دلنشینی از مغرب گوش میدهم که کار هر روزه من پس از گوش دادن به صدای استاد شجریان -در ایام فراغت-است.. ما از شما هموطنانمان نفرت نداشته ایم و نداریم. شما نفرت نیافرینند همراه شوید تا سرکوبگران را بتارانیم نه یکدیگر را.
*
عرب ستیزی و پارسی ستیزی دو روی یک سکه هستند که در تاریخ منطقه با یورش عرب اسلامی به سرزمین ایران شروع شده است. شیعهگری یا سنّیگری به عنوان یک فاکتور فرعی عمل کرد و هیچ اثر تعیین کنندهای نداشته است.
همانطور که دوستی در پائین اشاره کرد، یک ایرانی پارس زبان خود را به عنوان یک قربانی تجاوز تاریخی عرب میداند، چه شما خوشتان بیاید چه بد. این احتیاج به کار آکادمیک و روانشناختانه دارد. این روانشناسی یک پارس زبان است. این رو با حرف یا برچسب «نژاد پرستان» نمیشه شست یا صورت مساله را پاک کرد. اگر پاسخ شما را اینطور بدهم که ۹۰% اینجور فکر میکنند بدون اینکه فکر کنند که ایرانی عرب هم در همسایگیشان زندگی میکند و زجر میبیند، چه پاسخی دارید؟ پس مشکل را با فحش متقابل حل نمیشه کرد. اگرچه بخشی حرفها در عمل واقعیت داشته باشد. دشمنی از ریشه خود فرهنگی است. تجاوز صدام و حکومت آخوندا و بردگان فرهنگی اسلامی میخ دیگری بر این تابوت بود. وظیفه مشترک ما ده چندان شد.
دوستان هموطن عرب!
در ذره ذرّه زجرنامه شما با شما هم آوایم. اما بسیار ضعیف به ریشه تاریخی نگاه میکنید. این مسٔله ربطی به حکومت شاه و ولی فقیه ندارد، منظورم این نیست که آنها در تشدید یا تعمیق این فاجعه بی گناه هستند. ۱۴۰۰ سال پیش این ملت تجاوز فرهنگی، زبانی، فکری، هویتی شدند و هنوز هم در این تردید دارد کیست. هویت مسخ شده خود یا کیستی خود را گم کرده است و امروز تاوانش را هموطنان عرب ما پس میدهند.
همه میدانیم که یک حکومت دموکراتیک میتواند قدم اوّل باشد. ولی کار اصلی کار درازمدت فرهنگی دوجانبه است. چاره دیگر این است نفرت تاریخی جایش را باید به آشتی ملی فرهنگی دهد، آرزو میکنم که در ادبیات شما بویژه در شروع کار، دندان به جگر استفاده از کلمات حساسیت بر انگیز از دو طرف خوددری شود. اگر میخواهید کسی حتا من نوعی نوشته شما را بخواند از نوشتن «عربستان» اکیداً خود داری کنید. این غرور را ذخیره کنید بگذارید بعضی کارها را نسل آینده توافق کنند. حتا بتوانید «من» را هم در کنار خود داشته باشید که همیشه از هموطنان عرب ایران در گفتگو دفاع کردم، تذکر دادم.. به امید ایجاد یک گروه مشترک دفاع از حقوق مردم عرب خوزستان ایران از روشنفکران، مدافعان حقوق بشر عرب و پارسی زبان در کنار هم این مبارزه را به جلو ببرند.
کار شما را قدر مینهم.. به امید همزیستی صلح آمیز و پیروز
*
دیر گاهی است که در سایه توحش اسلامی ولایت فقیه حملات ناجوانردانهای به قوم فارس زبان میشود و در گفتار و نوشتجاتشان علیه تبعیض و یا حق زبان مادری مردم فارس زبان را با واژههائی چون نژادپرست و فاشیست و... خطاب قرار میگیرد غافل از اینکه در جغرافیای امروز ایران قوم فارس آنقدر کوچک و در اثر آمیزش با اقوام دیگر ایرانی در اصل چیزی ازش باقی نمانده که مورد لطف این آقایان قرار میگیرند.
اگر دوستان و هموطنان عرب زبان یا قوم دیگری مشکلی با حکومت فاشیستی دارند ادب و شرافت حکم میکند که مردم فارس زبان را که کمتر از اقوام دیگر مورد محبت و نوازش ولایت و گزمه هایش قرار نگرفتهاند به فاشیست و نژادپرستی متهم نکنیم زیرا که همین حاکمیت نژاد پرست بقول شما، ترکیبی کاملا مخلوط از تمام اقوام ایرانی میباشد چه در وزارت اطلاعاتش و چه در سپاه سرکوبگرش همانقدر فارس پیدا میشود که آذربایجانی و اهوازی و کرد و سیستانی و....
پس سعی کنیم از جاده حقیقت خارج نشویم و آرزوها و رویا های خود را با ردیف کردن یک مشت شعارهای کلی علیه دیگران بکار نگیریم ، در ثانی من خود به عنوان یک غیر فارس برایم فرقی نیست بین یک انسان از چهاه بهار تا تبریز و همه را از خود و از یک تاریخ مشترک میبینم، اینکه زمانی قسمتی از خاک ایران در دوره قاجاریه به وسیله استعمار بریتانیا اشغال بوده و یک عامل دست نشانده در آنجا به نام شیخ خزعل به نمایندگی انگلیسها فرمان میرانده و خود را حاکم عربستان مینامیده دلیل بر عربستان شدن بخش بزرگی از خاک ایران نمیباشد. ضمن اینکه در مورد ظلمها و فجایعی که رژیم ولایت بر سر هموطنان خوزستانی ما آورده و میاورد با شما هم عقیده میباشم و این ظلمها البته عدالتپرورانه بطور یکسان شامل حال همه اقوام از جمله فارسها میباشد. لذا سعی کنیم به شعور هموطنان خود احترام بگذاریم و آدرس عوضی ندهیم. فقط در اثر پیکار تمام ایرانیان میتوان به خواست آزادی و دمکراسی برای همه رسید وگر نه خود را تافته جدا بافته و خلق جدا به حساب آورده جز شکست و ادامه سواری ملاها چیزی عاید ما نخواهد شد.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید