رفتن به محتوای اصلی

با "مجاهدین خلق" چه باید کرد؟

با "مجاهدین خلق" چه باید کرد؟

 

وقتی صحبت از مجاهدین می‌شود یاد هم‌کلاسی‌ام ، ناهید ،در دبیرستان می‌افتم. سه سال روی یک نیمکت نشستیم. وقتی فهمیدم که برادرش زندانی سیاسی بوده رابطه ما تنگ‌تر شد. به خانه‌شان رفت‌وآمد داشتم. برای خانواده‌اش مهم نبود که حجاب ندارم. رادیو میهن‌پرستان را گوش می‌دادیم. برایمان فدایی و مجاهد فرقی نداشت. هر دو علیه شاه مبارزه مسلحانه می‌کردند. راه ما خیلی زود از هم جدا شد. او و خیلی از دوستان مشترکمان در سال‌های بعد کشته شدند.

شرایط امروز و سیاست‌های این جریان هیچ شباهتی به مجاهدین آن روز ندارند. آیا می‌توان آن‌ها راندید گرفت و بگوییم وجود ندارند؟

برای پاسخگویی به این سؤال دو بحث را باید از هم تفکیک کرد.

یکم موضع ما نسبت به سیاست‌ها و روش‌های مبارزاتی است که امروز این سازمان در پیش می‌گیرد.

دوم نحوه برخورد با جریان سیاسی که ما باسیاست‌ها و روش‌های مبارزاتی آن مخالف هستیم.

موقعیت این سازمان

مجاهدین سازمان‌یافته‌ترین جریان به جهت عضو ، کادر و نیرو است. تمرکز 2 تا 3 هزار کادر مجاهد در یک مکان ، اشرف 3، و فعالیت حرفه‌ای آن‌ها به فعالیت سیاسی آن‌ها ابعاد وسیعی می‌بخشد. دیپلماسی و لابی‌گری قوی را پیش می‌برد و از حمایت گسترده در میان جریان‌های راست در سطح جهان و پارلمان برخی کشورها برخوردار است. دارای امکانات مالی است که منابع آن ناروشن است. سازمانی توتالیتر ، اقتدارگرا و غیر دمکراتیک است. مناسبات درونی آن شدیداً سانترالیستی است. کیش شخصیت در این سازمان حاکم است. اعتراض اعضا تحمل نمی‌شود . رابط اعضا و رهبری تبعیت محض است. استراتژی آن‌ها در وجه غالب متکی به محافل قدرتمند راست خارجی است.

با سایر جریان‌های سیاسی یا رابط ندارد و اگر دارد در جهت به خدمت گیری آن‌هاست. نقد سازمان‌ها و فعالین و کنشگران سیاسی و یا نقد هر فردی را پای دشمنی سازمان می‌داند." هرکه با من نیست، با دشمن من است". رهبری مجاهدین پاسخگوی سیاست‌های خود نیست و در شبکه‌های عمومی مانند میزگردها و کلاب هاس ها شرکت نمی‌کند. ان ها قادر به نقد سیاست‌های خود، بخصوص در سال 60، عملکرد آن‌ها در جنگ ایران و عراق و به کشتن دادن اعضا بسیاری از خود نیستند. به همه دلایل بالا جریان‌های اپوزیسیون دید منفی نسبت به این سازمان دارند و آن‌ها را در ردیف جریان‌هایی که درراه دمکراسی مبارزه می‌کنند قرار نمی‌دهند.

به قهر و مبارزه مسلحانه اعتقاد دارد و آن را تبلیغ می‌کند، خواهان هسته‌های مقاومت در داخل کشور و مبارزه مسلحانه هستند. جمهوری اسلامی مجاهدین را خطر بزرگی علیه خود به‌حساب می‌آورند. و با دست‌آویز به روش های این سازمان هر نیرویی را که می‌خواهد اعدام کند جرم همکاری با سازمان مجاهدین را به او نسبت می‌دهد.

مجاهدین نیروهایشان را در پادگان‌ها نگهداری می‌کنند، مکان‌هایی که افراد در محیطی دربسته تنها اجازه رابطه با افراد خاصی رادارند، اطلاعات و اخبار به شکل محدود و کنترل‌شده در اختیار این نیروها قرار می‌گیرد.آن‌ها اجازه داشتن خانواده ندارند و آن‌هایی که خانواده داشته‌اند سال‌هاست که از خانواده جدا زندگی می‌کنند. بچه‌ها سال‌هاست که از داشتن خانواده محروم‌اند و در حد نفرت از پدر و مادرهای خود یاد می‌کنند. این نیروها 40 سال است که در چنین شرایطی زندگی می‌کنند. روشن است که این شیوه زندگی چه تأثیراتی بر روح و روان این انسان‌ها می‌گذارد. این شیوه زندگی مغایر حقوق بشر و حقوق انسانی افراد و در یک‌کلام یک فاجعه انسانی به بار آورده است.

در یک‌کلام مجاهدین خلق سازمانی است که با هر قیمتی برای سرنگونی جمهوری اسلامی مبارزه می‌کند. به قیمت حمایت از حمله نظامی به ایران، به قیمت همکاری با دشمنان ایران در جنگ ایران و عراق ، به قیمت لابی‌گری با راست‌ترین نیروهای خارجی ، به قیمت بکار گیری خشونت و مبارزه مسلحانه ، به قیمت نابودی زندگی انسانی نیروهای خود....

اما با چنین نیرویی چه باید کرد ؟

یک راه حل، همین راهی است که تا امروز در پیش‌گرفته شده است، یعنی حرکت در جهت نابودی و حذف آن . این شیوه را جمهوری اسلامی 40 سال است در پیش دارد. نه‌تنها با این سازمان بلکه با تمام سازمان‌ها و نیروهایی که آن هارا دشمن می‌داند. به همین شکل برخورد می‌کند. اما جمهوری اسلام با تمام امکاناتش موفق نشده است نه سازمان مجاهدین و نه نیروی‌های سیاسی دیگر را نابود کند. توانسته بخش عظیمی از آن‌ها را به زندان بی اندازد و یا اعدام کند، اما موفق به نابودی فکر و اندیشه آن‌ها نشده است.

یکی از بزرگ‌ترین پیش‌زمینه‌های برقراری دمکراسی در یک کشور پذیرش همزیستی جریان‌های فکری سیاسی است. پذیرش حق وجود جریانات دیگر، پایه شکل‌گیری دمکراسی است. تا آن زمان که جریانات مختلف سیاسی چنین اصلی را نپذیرفته‌اند امکان برقراری دمکراسی ضعیف و یا پایه‌های آن لرزان است. تمایل به حذف نیروها و جریان‌های فکری متفاوت در یک نقطه متوقف نمی‌ماند. تجربه نشان داده است نیرویی که روش حذف دیگری را که فکر می‌کند سیاست‌ها و افکار خیلی نادرستی دارد پیش می‌گیرد همین روش را در مورد دیگران هم در پیش خواهد گرفت. ما در کشور خود تجربه‌های دردناکی از این نوع تفکر و روش را پشت سر گذاشته‌ایم

متأسفانه شیوه حذف گروه‌ها و سازمان‌های سیاسی کماکان در میان اپوزیسیون رایج است. کم نیستند جریان‌هایی که این یا آن نیرو و یا افکار را منفی و حذف و نابودی آن‌ها آرزومندند. گروهی می‌خواهند چپ‌ها را نابود کنند چراکه آن‌ها علیه حکومت پهلوی مبارزه کرده‌اند، گروهی دیگر می‌خواهند سلطنت‌طلبان را نابود کنند چراکه زمانه سلطنت به سر آمده است، گروهی می‌خواهند نیروهای قومی را نابود کنند با این دست‌آویز که آن‌ها تجزیه‌طلب هستند، گروهی فعالین انقلاب 57 را حذف می‌کنند چراکه آن‌ها را باعث‌وبانی انقلاب می‌دانند... این نوع تفکر و روش خود یکی از پایه‌های تداوم استبداد است. پذیرش این روش در رابطه با یک جریان به جریان‌های دیگر گسترش می‌یابد. شیوه حذف کردن پایانی ندارد. آنچه باید حذف شود ایده و تمایل به حذف دیگری است

به بحث مجاهدی بازگردیم.

می‌توان باسیاست‌های مجاهدین مخالف بود اما می‌بایست سیاست‌های این سازمان را نقد کرد. نقد نه از موضع محو این جریان بلکه از موضع تأثیرگذار. بايد تلاش کرد که مجاهدين از لاک خود بيرون بیایند، وارد گفتگو با ساير جریان‌های سياسی اپوزيسيون شوند، در شبکه‌های اجتماعی شرکت کنند و به سؤالات جواب دهند. نقد، نه باهدف تبدیل این جریان به یکی از نحله‌های سیاسی فکری موجود بلکه باهدف کشاندن این جریان به صحنه بازی دمکراتیک، به پذیرش قواعد بازی سیاسی ، احترام به افکار و موجودیت دیگران، احترام به همان موادی که در برنامه 10 ماده‌ای آن‌ها آمده است و اجرای این برنامه در عمل. 40 سال زندگی پادگانی و جدا کردن اعضا خود از زندگی معمول و رابطه با دیگر نیروها با شعار آزادی همخوانی ندارد. پوشیدن لباس و روسری هم‌رنگ برای 2000 عضو زن این سازمان با شعارهای زن زندگی آزادی، همخوانی ندارد. اگر مجاهدین امروز وارد پذیرش مناسبات اولیه نیروهای سیاسی با یکدیگر و تعامل و به رسمیت شناختن دیگر نیروهای سیاسی نشوند، اگر گفتمان محو دیگر نحله‌های سیاسی فکری به گفتمان غالب بدل شود، فردای بعد از گذر از جمهوری اسلامی درگیری خشن مابین جریان‌ها به تنها روش مناسبات بدل خواهد شده و گذار به دمکراسی در ایران با مشکلاتی جدی‌تر درگیر خواهد شد .

آیا این شیوه مبارزه بر مجاهدین تأثیر می‌گذارد؟

موفقیت هر تلاشی در مبارزه سیاسی امری قطعی نیست و به پارامترهای متعددی بستگی دارد. این موفقت تنها به آمادگی طرف مقابل وابسته نیست بلکه من‌جمله چگونگی برخورد سایر نیروهای اپوزیسیون، رشد فضای مبارزات مدنی در ایران و تغییر و تحولات جهانی ازجمله عواملی است که بر موفقیت یا عدم موفقیت این تلاش مؤثر است. آن بخش از نیروهای اپوزیسیون که به‌نوعی دیگر در آرزوی محو دیگر نیروهایند و در این راستا تلاش می‌کنند ،به تداوم شرایط موجود خدمت می‌رسانند. تلاش برای تأثیرگذاری من‌جمله درگرو موفقت تلاش برای غلبه بر ایده محو دیگران و پذیرش حق موجودیت دیگر نحله‌های سیاسی فکری است

فضای سیاسی ایران و جهان با 40 سال پیش فرق بسیاری کرده است. فصلی از تاریخ ایران تمام و فصلی دیگر آغازشده است. خواست دمکراسی ، خواست عدم خشونت ، پایبندی به حقوق بشر، خواست گفتگو با نحله‌های گوناگون، پذیرش موجودیت نگاه‌ها و دیدگاه‌های مختلف تقویت‌شده و به گفتمان غالب در جامعه بدل گردیده است. جدا کردن اعضا از زندگی عادی، دشمنی با همه نیروهایی که ناقد سیاست هاو نظرات یک جریان باشند، عدم پذیرش قواعد اولیه مناسبات سیاسی نیروها در جامعه امروز ایران جایی ندارد اگر مجاهدین نیز چنین راهی را نپذیرند هر چه بیشتر از جامعه عقب‌مانده و نیروهای خود را از دست خواهند داد. مسیری که در دهه‌های اخیر طی شده است. این خود عامل فشاریت بر همه آن‌هایی که مسیر دیگری را می‌پیمایند. هرقدر تلاش برای تقویت چنین گفتمانی در جامعه تقویت شود فشار برای تغییر سیاست آن‌هایی که مسیر دیگری طی می‌کنند افزایش می‌یابد. مجاهدین هم باید این راه را بروند وگرنه از جامعه عقب می‌مانند. باید خودشان را با این شرایط تازه تطبیق دهند.

مریم سطوت

19 اوت 2023

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید