ایران تاریخ نیست!!!ایران جغرافیاست!!! جواب به م.سحر

ایران تاریخ نیست!!!ایران جغرافیاست!!! ازحامدایرانی

20130308

جواب به م.سحر(آقای محمدجلالی چیمه)وشلتاقهای شاعرانه!

چندتوضیح قبلی/تقدیم  وتبریک به زنان ایران بمناسبت روزجهانی زن

   آقای م.سحرشاعرعزیزبااحترام،من قصدپلمیک ندارم ودنبال حل مشکل ملی بوده وبسهم خوددراین زمینه جهت حفظ ایران(نه به هرقیمتی)میکوشم که  همه باحقوق برابرملی ،زبانی وفرهنگی ،جنسیتی ودینی درایران دموکراتیک باصلح وصفادرکنارهم زندگی کنیم.چرا هیچ اشاره ای به حقوق بشرواعلامیه ی جهانی حقوق زبانی نکرده اید؟

من علیه هرپانی مبارزه میکنم ولی برخلاف برداشت نادرست شما،پان عربیسم وپان ترکیسم ضمن ارتجاعی ومخرب بودن،معلول علتی هستندبنام پان فارسیسم وفاشیسم حاکم فارس ،که بدون وجوداین پان فارسیسم،  مفهومی ندارند.

مگرچه تعدادی ازمبارزین وروشنفکران ملل غیرفارس(قوم /ملیت /مردم هرچه شما بنامید)دنبال پانهای غیرفارس هستند؟خوشبختانه هنوزبیاراندک.ولی متاسفانه بخاطرحاکمیت 87ساله پان فارسیسم وبازتولیدآپارتایدفرهنگی زبانی برترفارسی!این پان حاکم توده ناآگاه زیادی بدنبال دارد.

آیا واقعآاین پان ترکیسم وپان عربیسم هست که ایران را در87سال گذشته بزندان ملل   تبدیل کرده است؟آیا این پان ترکیسم وپان عربیسم است که باهژمونی زبان فارسی ،زبان قدرت دولتی زبانهای دیگررابریده وبحاشیه رانده ودرپی نابودی آنهاست؟

اگرلااقل باخودصادق باشیدملاحظه میکنیدکه این دقیقآ پان فارسیسم وفاشیسم فارس درلباس پان ایرانیست وجمهوری فارسی/اسلامی است که برخلاف اعلامیه جهانی حقوق بشرومواثیق بین المللی  زبانی وفرهنگی ،درپی استمراربرتری زبانی وفرهنگی فارسی است.رهبرجمهوری اسلامی زبان فارسی رامثل شماهویت همه ی ایرانیان میداند!

 شما درمقاله ای نه چندان کوتاه نه تنها راه حلی ارائه نکرده ایدبلکه ضمن تائید وقبول هژمونی تک زبانی وتوجیه جنایات وفجایع حاصله،بامخدوش کردن چندمفهوم سیاسی- علمی،سعی نموده ایدازآب گل آلودوآشفته بازاری درمحافل جامعه ی فارس،ماهی دلخواه خودراکه  همان *ربان مشترک وملی وعامل وحدت و...*باشد،بگیرید. البته که   آرزوبرجوانان عیب نیست ولی واقعیت چیست؟

در آذربایجان * ایلان اوینادان*(=تقریبآمارگیرفارسی)ها  دراویش دوره گردی ملبس به« اباوکشکول و...» که ماربزرگی رادرجعبه ای درمراکزونواحی پرجمعیت رضائیه دوران کودکی من (ارومیه فعلی) میچرخاندندوبامعرکه گیری وهزاران زبان بازی ومکروحیله وجادوگری وبیرون آوردن ماربزرگ ترسناک ازجعبه، باجمع آوری پول اندک روزگارمیگذراندند.

واقعیت اینستکه این دوستان قومگرای فارس ازراست افراطی فاشیستش دراحزاب پان فارس تادموکرات!!!وچپ های ناسیونال سوسیالیست، هم  باهزاران حرف باربط وبی ربط بدون درنظرگرفتن  قدرت دولتی زبان فارسی وجنبه اجباری و  زورچپان بودن زبان فارسی که باعث وبانی تمام مشکلات ملی وسرکوب خونین غیرفارس زبانان این جغرافیادرعرض 87ساله قدرت گیری این زبان وصاحبان آن ،ازجعبه مارگیری سیاسی شان !*زبان مشترک! ،زبان ملی!وعامل وحدت!...*زبان فارسی رابرخ میکشند.

شمادرنوشته ی خودنه تنها هیچ راه حلی ارائه نداده اید،بلکه بامخدوش کردن زبان رابط اجباری وتحمیل دولتی بازبان مشترک ،مشکل رامشکل ترمینمائید.مشترک وملی نامیدن زبان قوم/ملت /ملیت فارس، فقط بخشی ازمردم ایران،نه تنها عامل وحدت نیست بلکه برعکس همانطوریکه درکلیه مناطق ملی می بینیدعامل نفاق ودشمنی شده ومتاسفانه زبان فارسی دولتی وبال گردن ومزاحم مبارزه علیه حاکمیت فارسی/ اسلامی،مانع اصلی وحدت درسطح اپوزیسیون شده است.

آیا شما فرق زبان مشترک وزبان رابط رانمیدانید؟شما که خودراروشنفکرنامیده اید  بایدبهتربدانید که مثلآزبان  آلمانی وفرانسوی زبان مشترکی ندارندوزبان رابط بین آنهازبان  بین المللی انگلیسی است ولی آلمان واطریش ،فرانسه و بخشی ازبلژیک زبان  مشترک دارند،همانگونه زبان رابط بین کشورهای هم زبان مثلآ کشورهای انگلیسی زبان ،بازبان مشترک یکی است .پس درایران زبانهای مختلف نمیتوانندزبان مشترک داشته باشندمگرزبان رابط،آنهم بخاطر تحمیلی وزورچپان بودن آن باسرنیزه های رضاشاهی وجمهوری فارسی/اسلامی ،زبان رابط اجباری وتحمیلی فارسی.وکوتاه سخن اینکه    هرقوم/ملت /ملیت زبان ملی خودراداردوفارسی نمیتواندزبان ملی غیرفارس هاباشد.

پس فارسی زبان مشترک فار س های ایران،فارس های افغانستان وفارس های تاجیکستان است.نمیدانم شماکشورچهارم فارس زبانراازکجا پیداکزده اید وکدام است؟ دراین رابطه فارسی زبانی محلی  ونه حتی منطقه ای است که خارج ازبحث ماست.

واما تعریف شما ازبعضی مفاهیم

1،2 خلق وخلق ها

خلق وملت یکی نیست.اگرهم بیک معنی بکاررفته،ازناآگاهی است.

برخلاف برداشت شما خلق بمعنی مردم وتوده ی مردم درزبان انگلیسی وتما م کشورهای انگلیسی زبان بکاربرده شده ومیشودوهمینگونه است جمهوری خلق چین وخلق فلان وبهمان که من وشماشاید قبول نداشته باشیم.ولی خلق هرگزبجای ملت بکاربرده نشده ونمیشود.

فرق خلق وملت چیست؟

بنظرمن،خلق بخشی ازملت است وآن بخش مترقی،شامل سازمانهاواحزاب ومنفردین که باحاکمان خودمبارزه میکنند.البته این تعریف درکشورهای مترقی ودموکراتیک که دولت منتخب مردم است،ومرز خلق وضدخلق زیادبرجسته نیست انچنان روشن نیست.دردوران حاکمیت فارسی پهلوی دوم،سازمانهای مجاهدین وچریکهابرپایه چنین معیارهائی نامشان راانتخاب کردند.    مثلآدراین رابطه خاندان تفریس پهلوی وکل حاکمیت ضمن اینکه بخشی ازملت فارس بودولی همزمان بخش ِضدِخلق ِملت ِفارس بود.پس خلق وضدخلق دوبخش یک ملتند.طبیعی است درکشورهای کثرالملله هرملتی بخش خلق وضدخلق خودرادارد

3— ایران کشور«کثیرالملله»

هیچکدام ازمفاهیم سیاسی/اجتماعی نه درجامعه روشنفکری ایران بلکه حتی درجهان تعریف دقیق نداشته  واتفاق نظرواحدی برسر آنها وجودندارد واین تعریف هم بطورقراردادی بایدموردتوافق قرارگرفته یاردشود.

150 سال پیش درنتیجه سالها مبارزه سوسیالیستها،فلاسفه وکلا سیکرهای فلسفه مارکسیسم تعریف خودازمفاهیم اجتماعی،سیاسی،آزادی وحقوق برابری زن ومردوحق بیمه ی بازنشستگی بارداری ... همه گونه رفاه برای انسانی زیستن رابیان نمودندوبتبع آن فرهنگستان شوروی نیزدراین زمینه ها کوشید.فرض کنیم که این تعریف ازشوروی آمده باشد،درصورت درست بودن چه اشکالی دارد؟

4—ملل(اشتباهی ملت ها نوشته ایدکه درست نیست،کسیکه باادبیات فارسی/عربی سروکارداردجائیکه جمع کلمه ی عربی موجود بوده وجا افتاده است مثل ملل ،نبایدبه آشفتگی نوشتاری ودستوری دامن زد!!!آیا شما هم دردستورودیکته رفوزه شدید؟  )

همانطوریکه گفتیدنتیجه ازکثیرالملله است،وقتی کثیرالملله بودن ایران سالها قبل ازمشروطیت موردتوافق بوده ودرقانون اساسی مشروطیت بصورت ممالک محروسه ثبت است، ،بحثی ندارد.ولی ازآنجائیکه هنوزتعریف دقیقی ازملت درجنبش سیاسی ایران وجودندارد،بحث ملل وکثیرالملله هم کماکان ادامه دارد.

5—جغرافیائی بنام ایران

ایران هم مثل تمام ممالک دیگردرروی کره ی زمین دارای حد ومرزجغرافیائی با همسایگان شمال وجنوب ومغرب ومشرق دارد،من ناراحتی شمارامتوجه نیستم.ولی دراین سرزمین باتمام اشتراکاتی که برشمردید،افتراق عمیق فرهنگی-زبانی،ومخصوصآ تاریخی   وجودداردکه درآرشیوتاریخی هرکدام این ملل ثبت وضبط شده است و نمیتوان دریک دیگ ریخت وتاریخ مشترک ایران ساخت وطبیعی است که تخت نام مستعارایران هم شونیسم وفاشیسم فارس منظورش تاریخ   منزه وبی عیب فارس است که جسارت بیانش رابطورآشکارندارند.

6— ممالک محروسه

اتفاقآ برخلاف تصوروبرداشت سطحی وشاعرانه ی شما،همانطوریکه این بنددرقانون اساسی مشروطیت است،کهنه نشده،بلکه بخاطراختتناق حاکمان 87ساله فارس چه درلباس ترکان ِترک کش ِپهلوی وچه درلباس حاکمان  فارسی/اسلامی ازدیدودسترسی مردم دوربوده است که تازه به برکت دسترسی جسته وگریخته به اسناد،موضوع ممالک محروسه روشده وبهترین دلیل کثیرالملله بودن ایران حداقل ازقرن گذشته است.واین موضوع علنی شدن اسنادتاریخی ووجودممالک محروسه ازجمله درقانون اساسی که فارس تازان وفارس سازان سعی درمخفی کردنش نموده اند،امروزه علنی شدن آن قومگرایان فارس را آشفته کرده است!

8-7— فارس ها /قوم فارس

تعریف شما،که متاسفانه مغلطه وسفسطه ای بیش نیست،طبق این تعریف کردها وترکها وعربها وبلوچ ها وترکمن ها ولرها و...سخنوران زبان خودی هستند!واصلآ بحث هم  حتمآ برسرلحاف ملانصرالدین بوده است!

اینکه امروزه کسانی هستندوجودقوم/ملت /ملیت فارس ایران رانفی میکنند،دردرجه اول بزرگترین توهین رابهموطنان فارس روا میدارند،بدلیل خیلی ساده،مگرزبان بی پدرومادروبی صاحب دردنیا وجوددارد؟لطفآ نام ببیرید.وجودفارس زبانان درسه کشورطاعون زده ی فرهنگی تاجیکستان وافغانستان وایران وجودصاحبان این زبان رانشان میدهد.پس این هموطنان فارس زبانان جمعیت 25-30 میلیونی طبق تعریف شما درصورت نبودن قوم/ملت/وملیت،افرادپراکنده ای هستندکه هرنفربدون منافع وپیوستگی وحقوق جمعی  برای خودش میچرخد!!!

نه عزیز تمام اقوام/ملیت ها/ملل عین هم هستنداگربقیه قوم اندفارس ها هم قومند والا آخر نه کمترونه بیشتر.

این فکربکر«نفی وجود فارس ها بعنوان قوم/ملیت/ملت»دریک قرن اخیردرهیچ نشریه،کتاب،اسناداحزاب وسازمانها نیامده  وحیله ومارگیری!   جدیدپان فارس درسه چهارسال اخیراست!

ولی فارس سازان بانفی وجودقوم/ملیت/ملت فارس چه هدف نا مقدسی را دنبال میکنند؟ این قومگرایان مطلقآ فارس بعدازگسترش مبارزات غیرفارس زبانان درتمام مناطق ملی ومخصوصآ خواستهای بحق «حقوق زبانی وفرهنگی» طبق معائیربین المللی،گویا بخیال واهی خودبکشف جدیدی نایل شدندکه با فراملی جازدن زبان مادری خود، گویا فارسی ازآسمان افتاده وبقول شیادان جمهوری اسلامی «زبان فارسی زبان حوریان بهشتی است»،واینکه فارسی زبان همه است وهمه درتکامل آن نقش داشتند  !!!آنرابازهم با همان کلمات توخالی مشترک وملی وعامل وحدت ....  زورچپان نمایند!

شاعردیگری بنام اسماعیل وفا یغمائی درسایت اخبارروزنوشته ی درموردمصاحبه آقای یوسف عزیزی بنی طرف،نوشته که باتمام پراکنده گوئی وپرت نویسی یک نکته مثبت داردوآن اینکه ازقوم وملیت فارس درکناربقیه اقوام /ملیت ها نام برده است.پس کسان دیگری ازخودقوم/ملت/ملیت فارس زبان هستندکه وجودخودشانراقبول دارند.

نکته ی مهمتراینکه بعدازقرن چهارم هجری، که فلاسفه ودانشمندان ایرانی درسطخ جهان مانند ابن سینا،ابوریحان بیرونی ،موسی الخوارزمی، فارابی...درکنارآثارعمدتآ عربی خود،بعضآ جسته وگریخته بفارسی هم نوشته اند(بخاطر ناتوانی این زبان طبق گفته خوداین دانشمندان،آنها بعربی نوشتند که زبان علم وفاسفه بود)فارس زبانان هیچ چیزی درزمینه علم  دانش تولیدنکردندودرزمینه تولیدات صنعتی نیزفقط آفتابه درعرض چندقرن ازفلزی به پلاستیکی تبدیل شده است!!!واینستکه این دسته قومگرایان فارس اطمینان بخودواعتمادبنفس راازدست داده ووجودقوم فارس رانفی میکنند!!!

 9--  ملت فارس 10 --  ملیت ها،کینه ازحکومت ملی آذربایجان و... تکراری است وبارها توضیح داده شده است.