یکروز پس از انتشار بیانیه سوم وزارت اطلاعات دربارهی «کشف یکی از بزرگترین شبکههای رسانهای متصل به اردوگاه رسانهای استکبار»، حیدر مصلحی وزیر اطلاعات به خبرنگاران گفت: «موفقیت حاصل شده در این زمینه مرهون همراهی و همکاری مجموعه رسانهها و خبرنگاران پایبند نظام بود». در سه بیانیه وزارت اطلاعات نیز به اطلاعاتی اشاره شده که دستگیرشدگان و احضارشدگان به ماموران این وزارتخانه دادهاند. در آخرین اطلاعیه از «درک عمیق، صداقت و همکاری راهگشای غالب افراد احضار و دعوت شده» اظهار خرسندی شده است.
پیداست که دستگاه امنیتی حکومت اسلامی توانسته است به شیوه معمول، برخی احضار شدگان و بازداشت شدگان را وادار کند به جرمهای کرده یا ناکرده اعتراف کنند. به این ترتیب، مواد لازم برای سناریوی از پیش از تعیین شده بدست آمده است. بیانیه وزارت اطلاعات حاکی است: «برخی بازداشتشدگان جهت انتشار اطلاعات همکاری خود با شبکههای جاسوسی اعلام آمادگی کردهاند». بنابراین میتوان منتظر پخش شوهای اعترافات اجباری دستگیرشدگان بود. میتوان منتظر بود تعدادی از دستگیرشدگان بر صفحه تلویزیون دولتی ایران ظاهر شوند و به مسائلی که در بیانیههای وزارت اطلاعات آمده، اعتراف کنند. بگویند به «سرویسهای اطلاعاتی بیگانه» و بطور خاص «واحد عملیات روانی سازمان جاسوسی دولت انگلیس» وابسته بوده و به مردم ایران خیانت کردهاند.
گرفتن اعترافات اجباری نه منحصر به ایران است و نه در انحصار حکومت اسلامی، هرچند که درهم شکستن افراد دستگیر شده، تواب سازی، تلاش برای بیاعتبار کردن افراد، تخریب وجهه اجتماعی و روابط آنها با دوستان و خانواده، به نحوی به رسالت دستگاه امنیتی حکومت تبدیل شده است. نسل انقلاب 57 هنوز نمایش «اعترافات» برخی هواداران و معدود افراد ردهی بالای سازمانهای سیاسی اپوزیسیون را به خاطر دارد. در آن شرایط قرار بود این «اعترافات» روحیه هواداران سازمانهای سیاسی را درهم بشکند و سرکوب خونین مخالفان را، برای مردم توهم زدهای ایران که نقش «امت اسلامی» را برای خمینی بازی میکردند، توجیه کند.
طی 34 سال گذشته گرفتن اعترافات اجباری به کرات استفاده شده است. از مخالفان سیاسی تا «خودیها»یی که پایشان را اندکی از خط قرمز حکومت ولایت فقیه فراتر گذاشته بودند، تا خانوادهها و دوستان افراد دستگیر شده همه تحت فشار قرار گرفتند تا در شوهای ویدیویی شرکت و به ارتباط و جاسوسی برای بیگانگان "اعتراف" کنند. فعالان مدنی و حتی افراد دیگر نیز در امان نماندند. دادگاه جمعی اصلاح طلبان پس از اعتراضات خرداد سال 88 و محاکمه متهمان به تلاش برای انجام "کودتای مخملی"، موارد منفرد پس از آن و پرونده اخیر نشان میدهد که گرفتن اعترافات اجباری جزیی تعطیل ناپذیر از سیاست بستن دهانهاست.
کانون نویسندگان ایران در بیانیهای که علیه بازداشتهای اخیر انتشار داده، به همین نکته اشاره میکند. بیانیه با اشاره با اتهامات وارد شده به خبرنگاران بازداشت شده نوشته است: «صرف نظر از آن که این اتهام صحت دارد یا نه، بیتردید آنچه این بهانه را به حربهی سیاسی مناسبی برای سرکوب آزادی بیان _ و در این مورد بیان روزنامه نگاران _ تبدیل میکند، جنبهی مرعوب کنندهی آن است. اساس این شیوه بر این منطق استوار است که اگر نمیخواهید به رابطه با استکبار جهانی متهم شوید باید هر آنچه را که حاکمیت میگوید یا از تریبونهای رسمی بیان میشود، تایید کنید. چنین است که هر آن کس که گفتمان حاکمان را نپذیرد به مزدور دشمن و استکبار جهانی بدل میشود. چنان که پیداست، در این منطق نباید هیچ جایی برای بیان انتقاد و مخالفت باقی بماند تا بتوان به آسانی هر منتقد و مخالفی را به بهانه ی ارتباط با دشمن بازداشت کرد.»
هدف سناریوی «کشف یکی از بزرگترین شبکههای رسانهای متصل به اردوگاه رسانهای استکبار» و دستگیری روزنامهنگاران و اعتراف گیری از آنان حکومت اسلامی، دلگرمی دادن به صف خودیها و بیاعتبار کردن منتقدان و مخالفان و ایجاد رعب و وحشت است. اما سناریوی پخش اعترافات اجباری از فرط تکرار نخ نما شده است. همه میدانند شهادتی که فرد تحت فشار روانی و فیزیکی انجام دهد، حتی اگر علیه خودش باشد، بیاعتبار است.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید