رفتن به محتوای اصلی

اصلاح طلبانِ اصلاحِ ناپذیر!

اصلاح طلبانِ اصلاحِ ناپذیر!

 در حالیکه هنوز چندین ماه به انتخابات ریاست جمهوری آخوندها مانده است، جبهه اصلاح طلبان-برای عقب نماندن از قافلۀِ گرم نمودنِ تنورِ انتخابات در راستای حفظ کل نظام-ضمن اعلام آماده باش گفتند که کاندیدای مورد نظر خود را از هم اکنون انتخاب و در موعد مقرّر معرفی خواهند نمود. آنها ضمن تبری جستن از هر گونه حرکتی که کوچکترین خال و خراشی به صورت بی سیرت ولایت فقیه بیاندازد هم چنین اعلام نمودند که البته در صورت تمایل و اعلام آمادگی خاتمی به شرکت در انتخابات، بنفع او از اعلام کاندیدای خود صرفنظر و همگی در زیر عبای سید خوش خنده سر و سینه خواهند زد! علیرغم حمایت جبهۀ اصلاح طلبان از کاندیداتوری احتمالی خاتمی-با توجه به هفت خط و خود شیفته بودن خاتمی-بعید است که او صرفاً برای بازار گرمی وارد صحنه شود مگر اینکه-به تائید بسیاری از قرائن و شواهد موجود در جامعه-کل نظام درخطر خانه برانداز خارجی و داخلی و رو به قبله باشد! به نظر میرسد که مرض و درد بیدرمان اصلاح ناپذیری رژیم-در اثر سالها ممارست و همراهی-به اصلاح طلبانِ اطراف آخوندها نیز سرایت نموده، چنانکه گویی قرار است سرنوشت آنها- با گره خوردن به عمامۀ آخوندها-در آینده ای نه چندان دور به اتفاق هم رقم بخورد!

در طیف اصلاح طلبان مقیم داخل و مامور در خارج-که هرکدام بنوعی نیّت تعمیر و تزئین رژیم آخوندها را دارند-تقریباً تمامی تلاش بخش مذهبی آنها-از سروش و کدیور و گنجی گرفته تا بقیه-در وصله و پینه نمودن مفاهیم و دستاوردهای دنیای جدید، با دگم ها و باورهای دینی آنهاست و بخیال خود میخواهند ثابت کنند که عقاید مذهبی آنان لزوماً مغایرت و ضدیتی با دموکراسی و حقوق بشر ندارد! اصلاح طلبان تنها در زمینه سیاسی نیست که خود را به کوچه علی چپ چلاق زده و شتر دیدی ندیدی بازی میکنند که انگار نه انگار در انتخابات سال 88 بر مردم و جوانان به میدان آمده چه گذشت! اینان در زمینه انطباق زوری دیدگاههای مذهبی خود با دستاوردهای دمکراتیک بشری نیز اصلاًً به روی بی نهایت زیاد و نامبارک خود نمی آورند که با اینگونه قیاسهای مع الفارق، غیر مستقیم به برتری و محک و معیار بودن دستاوردهای بشری بر عقاید قرون وسطایی خود اذعان و اعتراف دارند و این عقاید و آرای آنان است که برای گرفتن ارزش و اعتبار با دمکراسی و حقوق بشر سنجیده و ارزیابی میگردد نه بالعکس! یعنی این اصول و معیارهای دموکراتیک و دستاوردهای به سختی بدست آمدۀ بشری هستند که حرف آخر را میزنند و این دیگر عقاید و افکار عقب مانده از قافله فرهنگ و تمدن هستند که بایستی مشروعیت و اعتبار و صحت و سقم خود را از آنها گدایی کنند!

اصلاح طلبان دینی در زمینه برخورد با نسل جوان امروز ایران هنوز در دوران قبل از بهمن 57 و در خواب و خیال بسر میبرند و غافلند که از جمله تفاوت نسل جوان قبلی با نسل فعلی این است که نسل قبلی-بنا بدلایل خاص آن دوران-گویی میبایستی از رفتن به قلب مکاتب و آموزش ایدئولوژی های دینی و مادی بود که لزوماً به ضرورت فعالیت و مبارزات اجتماعی و رسیدن به آزادی-ولو با درک آنروز-میرسید در تسلط ایدئولوژی بر مبارزات اجتماعی و ضرورت آن در دوران قبل از قیام مرحوم شریعتی تا آنجا میرفت که میگفت: از آنجا که فرهنگ غالب ایرانی در سیمای تشیع علوی و شیفتگی تاریخی ایرانیان نسبت به خاندان علی متجلّی است مبارزین مذهبی بعنوان تکیه گاه ایدئولوژیک و مبارزین غیرمذهبی بعنوان تکیه گاه فرهنگی و کانال ارتباطی با توده های مردم، هر دو میبایستی از این پشتوانۀ فرهنگ مذهبی-شیعی استفاده کنند (نقل بمضمون) خدا بیامرز شریعتی نماند تا ببیند که از بطن چنان نگرش و تکیه گاه فرهنگی چگونه خمینی و دیگر دایناسورهای خون آشام به قدرت خزیدند! ایکاش میماند و می دید!

بر خلاف نسل ماقبل قیام 57، نسل امروز سبکبال و فارغ از اینگونه دغدغه های مکتبی و مذهبی در عمل خود را از چنبرۀ بسیاری از مسائل و مفاهیم دست و پا گیر آزاد کرده و بطور ساده و روشن و واقع گرایانه در پی دموکراسی و زندگی در جامعه ای با ضوابط دموکراتیک امروزی میباشد نسل قبل با عینک ایدئولوژیک به مبارزات اجتماعی نگاه میکرد در حالیکه نسل فعلی خواستهای مشخص و تثبیت شده در سطح جهانی و کشورهای دموکراتیک اروپا و آمریکا دارد و آنقدر خود را درگیر بحث و جدلهای بی پایان در خوانایی فلان ایدئولوژی زمینی یا آسمانی با اهداف و خواسته های خود را ندارد! زیرا در واقعیت و در زمینه خوانایی مسائل مذهبی با مسائل امروزی هیچ ملاک قطعی و سند تعیین کننده و یا حرف آخری برای اثبات و یا رد برداشتهای مختلف وجود ندارد و اصلاً وجود برداشتهای مختلف از فلان ایده و مذهب، خود بیش از هر چیز مبین این است که در این زمینه سند اصلی و قطعی علی الحساب در دسترس نیست که در مقایسه با آن بتوان به رد و نفی بقیه برداشتهای انحرافی پرداخت! در میدان رقابت برداشتهای مختلف از اسلام در ایران، خامنه ای تنها بزور شلاق و شکنجه است که برداشت ضدبشری خود را از اسلام بعنوان نماینده خدا بر گرده رقبا و مومنین و منکران سوار میکند! در همین غرب اگر کسی بنوعی مثلاً از لوگو و علامت اختصاصی کمپانی مک دونالد و یا اَپل بصورت غیر مجاز استفاده کند او را بدادگاه برده و ادعای خسارت خواهند نمود تنها در زمینه نمایندگی خدا در زمین و کاسبی با دین و مذهب است که در هر طرف یک چهار راه در آمریکا، چند کلیسای مختلف بعنوان کنسولگری خدا شعبه داشته و برای بهشت ویزا صادر میکنند و هیچکدام هم سر سوزنی از حقانیت خود در نمایندگی خدا کوتاه نمی آیند! آخر خدای زمین و آسمانها و کهکشانهای بیکران، بدبختانه لوگو و علامت اختصاصی ندارد تا مچ مدعیان دروغین خود را در روی زمین بگیرد! در زمینه مسائل سیاسی و تا روزی که بقول خیام: بانگ برآید که ای بیخبران راه نه این است و نه آن! شاید تنها علاج و راه حل نهایی، پذیرش جدایی دین از دولت و حکومت است که دکان کسانی که در لوای مذهب در پی مطامع سیاسی خود هستند تخته میگردد. بهمین دلیل است که اصلاح طلبان دینی با یک دل و دو دلبر بازی خود، براحتی نمیتوانند دل از نظام نامقدس آخوندها کنده و مثل جن از بسم اله، از جدایی دین از دولت فراری هستند!

شنبه 9 دي 1391

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

برگرفته از:
خبرنامه گویا

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید