رفتن به محتوای اصلی

اکتبر 2021

داستان مردی که در طوفان فریاد می کشید وعدالت طلب می کرد !

یک سالی است ساکن این دهکده ساحلی است. هر زمان که توفان درمی‌گیرد، دریا توفانی می‌شود، از خانه کوچک خود خارج می‌گردد، با شتاب خود را به ساحل می‌رساند، گاه بالای صخره می‌رود، فریاد می‌زند! دیگر همه او را می‌شناسند. مردی آرام و گوشه‌گیر، بعضی‌ها می‌گویند با دریا سخن می‌گوید. بعضی می‌گویند آواز می‌خواند و گریه می‌کند. هیچ‌کس مفهوم کلمات او را نمی‌داند. بعد از فرونشستن توفان، آرام و بی‌شتاب برمی‌گردد. در بار کوچک ساحلی کنار پنجره می‌نشیند، یک بطر شراب سفارش می‌دهد و بر ساحل خیره می‌شود.

شبکه اجتماعی ترامپ از ماه آینده آغاز به کار می‌کند

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری پیشین آمریکا وعده خود مبنی بر راه‌اندازی شبکه اجتماعی خودش را عملی کرد. تروث «thruth» به معنی «حقیقت» قرار است انحصار شبکه‌های اجتماعی مانند فیس‌بوک و توییتر را بشکند. شبکه‌هایی که پس از حمله ماه ژانویه به کنگره آمریکا،‌ دسترسی دونالد ترامپ را به اتهام ترویج به خشونت مسدود کردند اما همچنان چهره‌هایی مانند علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی یا اعضای طالبان در آن فعالیت می‌کنند.

باران کارامد پیش کسوت جنبش سندیکایی کشورمان در دهه های بیست و سی، درگذشت

باران کارامد، کارگر صنعتی شرکت نفت و از مبارزان پیش کسوت سندیکائی، از میان ما رفت. باران در چهارده سالگی در سال ۱۳۱۴ در شرکت نفت در آبادان مشغول به کار شد و در مدتی کوتاه به یکی از بهترین گارگران صنعتی در آن منطقه گردید. او در همان سال ها در جنبش سندیکایی شرکت کرده و از فعالین خوشنام آن در صنعت نفت در خوزستان بود. رفیق باران را در سال ۱۳۲۷ به خاطر فعالیت های سنديگائی دستگیر و روانه زندان کردند. درگذشت باران کارامد ضایعه ای برای جنبش کارگری است.

آیا فروپاشی سیاسی نزدیک است؟

افزایش شدید تورم و کاهش قدرت خرید مردم از یک‌سو و توقف رشد اقتصادی و بالا رفتن خط فقر و قرار گرفتن بخش وسیعی از جامعه زیر خط فقر، چنان وسیع و فراگیر شده که گزارش بانک مرکزی نیز بر سقوط اقتصادی ایران، حتی اگر وارد عادی‌سازی روابط خود با جهان شود، مذاکرات برجام را انجام دهد و به فروش نفت و رفع تحریم هم بپردازد، باز هم مشکلی حل نخواهد شد و سقوط اقتصادی کشور روز‌به‌روز زندگی مردم را در ایران دشوارتر و دشوارتر می‌کند.

"مرد میدان"

سفرهای استانی در زمان احمدی‌نژاد به یک ابزار مدیریتی تبدیل شد. اما ریشه این نوع نگرش مدیریتی چیست و چرا در هیچ کشور توسعه‌یافته‌ای وجود ندارد؟
اولین نکته این است که در ساختار مدیریت کلان کشور فردمحوری وجود دارد و تلاش می‌شود این فردمحوری تقویت شود.
دومین نکته، فقدان اعتماد و اعتبار در مدیریت‌های استانی است.
نکته سوم، نبود چرخه درست انتقال اطلاعات و تحقیقات است.