رفتن به محتوای اصلی

ژوئیه 2013

تعداد روزنامه‌هایی که صدای مردم هستند از انگشتان دست فراتر نمی‌رود

"کارشناس علوم ارتباطات با بیان اینکه مطبوعات کشور سعی دارند خود را با جریانات قدرت تطابق دهند، گفت: ‌تعداد روزنامه‌هایی که صدای مردم هستند از انگشتان دست فراتر نمی‌رود." واقعیت این است که ملت ایران تنها در سال 1357 و 1358 آزادی رسانه ای را تجربه کرد. پس از سرنگونی رژیم ستم شاهی، اسلامگرایانی که بر مدار خمینی سازمان یافته بودند برای حفظ و گسترش قدرت به سرکوب رسانه ها و احزاب رو آوردند. صدای رسانه ها و احزاب در ایران خفه شدند و تنها احزاب پشتیبان سلطه اسلام و اسلامگرایان از آزادی برخوردار بودند.

آزادی های مدنی و نخستین قانون اساسی ایران

واقعیت آن است که آزادي های مدني مصرّح در قانون اساسی مشروطه نیز، از جمله آزادي مطبوعات و تحزّب و تجمّع با قید «سازگار بودن با قوانین اسلام» مهار و محدود شده بودند. همین محدودیت ها بود که، همراه با برخی عوامل سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، در نهایت امر بالندگی دموکراسی و رشد جامعۀ مدنی در ایران را با موانع بسيار روبرو کردند. بی دلیل نبود که حدود یک دهه بعد بسیاری از مشروطه خواهان به هواداری از نظام اقتدارگرای رضاشاه برخاستند. در سال 1959 لورنس لاکهارت هوشمندانه چنین پیش بینی کرد...

پروژه رضاخان قبضه کردن قدرت؛ نه استقرار جمهوری

پرسش این است که آیا رضاخان به چیزی با عنوان رای مردم، چیزی با عنوان آزادی مطبوعات، آزادی احزاب، آزادی انتخابات اعتقاد داشت؟ پاسخ این است که خیر. خیر. و باز هم خیر! مطلقاً نه! او اعتقادی به این مسائل نداشت. هدف او از جمهوری این است که قاجارها دیگر نتوانند به قدرت بازگردند و او بتواند قدرتی را که توانسته با تلاش زیاد برای خودش به وجود بیاورد حفظ کند و در سایه جمهوری بتواند حاکمیت خودش را تداوم بخشد.‌یادمان باشد که بر اساس قانون اساسی مشروطه علی‌رغم همه خدماتی که رضاخان سردار سپه کرده بود---

آيا رضاشاه‌ واقعاً بد بود؟

مي‌دونيد يكي از مشكلات ما ايراني‌ها (رژيم‌ها) اينه كه وقتي يكي رو رد مي‌كنيم بايد تمام كارهاي بدش رو رديف كنيم و خوباش بد نشون بديم و اونو توي بوق و كرنا كنيم. مخصوصاً در دولت فخيمه‌ي اسلاميه كه رژيم‌هاي شاهنشاهي گذشته از بن مورد اشتباه بوده‌اند

دندانه هاي كليد زنگ زده روحاني ، يكي پس از ديگري مي شكند!

هر چند که روحانی هنوز بر کرسی ریاست جمهوری حکومت اسلامی جلوس نکرده است اما حدود و دایره اختیارات او به روشنی از سوی بیت رهبری و توسط مقربان درگاه خلافت ، با روش های مختلف به اطلاع ایشان رسیده است و در این نوشته به بخش کوچکی از آنچه که در پس پرده قدرت حکومت اسلامی می گذرد نگاهی داریم.