ژوئن 2013

پرسش اول می‌تواند این باشد که با توجه به محتوای یکسان در تعریف از دمکراسی و سکولاریسم در منشور «شورای ملی ایران» و «پیمان نامه عصر نو» چرا این افراد با «شورای ملی ایران» همکاری نکردند ونمی‌کنند و در صدد موازی سازی با آن هستند که موجبات سر در گمی‌و یاس را در ایرانیان پدید می‌آورد؟

داستان از این قرار است که برخلاف ادعای رضا پهلوی مبنی بر ارائه و ثبت شکایتش در دادگاه لاهه، محمد مصطفایی اخیرا اعلام کرده است که هیچ شکایتی از طرف رضا پهلوی علیه علی خامنه ای در دادگاه لاهه ثبت نشده است و به این ترتیب یکی از بزرگترین دروغ های شاهزاده مبنی بر ثبت شکایت از علی خامنه ای در دادگاه لاهه پس از ماهها برملا می شود. لابد می پرسید که زنجیره دروغ های دادگاه لاهه از کجا شروع شد و چرا به اینجا ختم شد؟ برای پاسخ به این پرسش باید مروری کوتاه داشته باشیم بر پرونده دادگاه لاهه...

رژیم جمهوری اسلامی را نمی توان بدون سرکوب، ترور و اعدام آئینی - فیزیکی تصور کرد؛ چرا که این نظام مجری احکام الله و الله پرستان در ایران بوده و نتایج احکام اسلام برای ایرانیان هم همین است که رژیم اسلامی اعمال می کند و ملت ایران ار سال 1357 تا کنون تجربه کرده است. دزدی، خشونت، قتل و جنایت در ایران به درازای عمر جمهوری اسلامی ادامه خواهد داشت؛ چرا که نظام سیاسی بر دیوار کج فساد، تبعیض، خرافات بنا شده است و اسلام خدائی جایگزین خردمحوری گشته است.

خواست وآرزوی شما برحق وستودنی است زبان نوشتاری فارسی بامشکلات بزرگی روبروست بطوریکه بزرگان وزبانشناسان معاصردرمقالات زیادی متذکرشده اند. باوجوداین خواست برحق وتقاضای موردنظرتان، متاسفانه رهنمودتان به ناکجاآبادوهیچستان است.