رفتن به محتوای اصلی

فوریه 2011

مظلومیت کردها افسانه یا واقعیت

قضاوت‏ها و تحلیل‏های ارائه شده از سوی قومگرایان کرد در مطبوعات، سایتهای اینترنتی و دانشجویی اصولا مبتنی قضاوت‏های یکجانبه، غیر مستند، ایدوئولوژیک و کلی‏گویی‏های نظری به دور از داده‏های کافی استوار است. ارائه این گونه تحلیل‏ها باعث مخدوش شدن واقعیات تاریخی، تولید ادبیات غیر علمی مبتنی بر قضاوت‏های غیرمستند و درنهایت درک غیر صحیح از تحولات ایران معاصر و نقش دولت مدرن و عوامل موثر بر تحولات قومی می‏شود.

رئیس جمهور ریاکار

محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری رژیم تهران، در دروغ گوئی شهره ی خاص و عام است، آنقدر که مردم وقتی می خواهند بگویند کسی بسیار دروغگوست می گویند طرف احمدی نژاد است!

چگونه میتوان در مبارزه با رژیم ایران از حمایت افکار عمومی برخوردار بود

رژیم جمهوری اسلامی در طول حیات خود بارها نشان داده است پاسخ تظاهرات مسآلمت آمیز را با زندان، تجاوز و شکنجه پاسخ می دهد و به دلیل است پشتیبانی افکار عمومی را از دست داده است وتنها با سلطه ی پلیسی قادر به ادامه ی حیات می باشد در چنین وضعیتی، اپوزسیون آزادیخواه برای پایان دادن به سلطه ی پلیسی رژیم قبل هر چیز نیازمند حمایت افکار عمومی می باشد

سرزمين فراعنه

با عنايت به تاثيري كه مسايل مصر و تونس بر ساير كشورها و از جمله يمن، اردن، بحرين، الجزاير و ليبي داشته و پيش‌بيني مي‌شود كه دامنه‌ي تحولات به كشورهايي مانند سوريه و حتي عربستان سعودي نيز كشيده شود، چنين مي‌توان نتيجه گرفت كه اعتراضات پيش رو، واقعيتي فراتر از يك مساله‌‌ي عربي بوده و در چارچوب موج جديد دمكراسي‌خواهي در كل خاورميانه قابل ارزيابي است. از اين رو به فرض آن كه به زعم رسانه‌هاي محافظه‌كار ايران مانند كيهان و جوان، جنبش سبز را موثر بر وقايع مصر ندانيم...

۱۴ نتیجه از ۲۵ بهمن و ۱ اسفند

اثبات ریشه دار بودن اعتراضات, شکسته شدن ژست دروغین طرفداری از دموکراسی,موفقیت نسبی مردم در کنترل خشونت,افزایش شکاف ناشی از استفاده از خشونت,ایجاد فرصت مضاعف برای اعتبار زدایی بیشتر از رسانه‌های فریبکار,ایثار رهبران جنبش از لحاظ شخصی و سیاسی,مجبور کردن طرف مقابل به روش‌هایی که چند روز قبل تقبیح می‌کرد,اثبات اینکه سکوت نشانهٔ رضایت سیاسی نیست,غربالگری بیشتر میان مدافعین حقوق مردم,حرفه‌ای‌تر شدن جریان تندروی حاکمیت در مقابله با اعتراضات,تضعیف اعتبار تفسیر‌های سیاسی تلقینی بخش تندروی حاکمیت...

نظام ولایت فقیه باید برود؛ تنها گزینه انتخابات آزاد و---

آقایان موسوی و کروبی نیز پس از فاش شدن تقلب گسترده انتخاباتی سال ۸۸ و حضور میلیون ها شهروند معترض در خیابان های کشور درنیافتند که جنبش های خود جوش بدون یک رهبری هوشمند و کاریسماتیک دوام و تداوم نخواهند یافت. آن زمان در مقابل آقای احمدی نژاد و خامنه ای مدعی دیگری جز موسوی و کروبی وجود نداشت. بنا براین گفتن اینکه هر شهروندی رهبر خویش است و یا اذعان به رهبری غیر متمرکز طفره رفتن از پذیرفتن مسئولیت رهبری يک مدعی است.

مدیریت اعتراضات خیابانی و کشتار قطره‌ای مخالفان

مقامات حکومت این نکته را آموخته‌اند که کشتن تعدادی اندک در عین آن که امکان و ترس از کشته شدن را در برابر معترضان و خانواده‌های آن‌ها قرار می‌دهد، هم مدیریت اجساد آسان‌تر خواهد بود و هم تعداد خانواده‌هایی که قرار است سوگواری آن‌ها مهندسی و کنترل شود کمتر خواهد بود. ولی فقیه تنها در موردی این اصل را نقض کرده و به کشتاری فرا‌تر از ده نفر در روز دست زده که اعتراضات غیرمترقبه بوده یا بخشی از پایگاه‌های نیروهای انتظامی و بسیجی سقوط کرده است.

شیعی برای ایرانی یک مصداق و مفهوم بیش نداشت : خراجگذار و فرمانبردار خلیفه تازی نبودن---

ایرانیان از نخست هواخواه علویان بودند , ولی به عبارت معروف نه از عشق علی بلکه ز کینه معاویه. حال چه شده که مذهب شیعه گری که به بهانه دستاویزی برای مخالفت با خلفای اموی و تلاش برای استقلال و آزادی خواهی وارد ایران شد ؛ در طی قرنها چنان ریشه در فرهنگ ایران دوانده که ولایت فقیهی به سبک خلفای اموی و عباسی در قرن بیستم از این فرهنگ جوانه زده و تا مرحله ادعای خدایی پیش می رود؟

سخنی با خودمان

شاید بتوانیم با غرور و افتخار بگوییم که جنبش ازادیخواهانه مردم ایران در سال 1388 الهامبخش جنبشهای آزادیخواهانه تونس و مصر بود. کاری را که ما بعلت سرکوب سعبانه سه تا چهار نیروی موازی مسلح نتوانستیم در کشورمان به پایان برسانیم آنها با داشتن نیروهای پلیس و ارتشی مردمی ، که جان مردم و منافع ملی کشورشان را بر منافع گروه حاکم ترجیح دادند ، به پایان رساندند.