شگفتزده از این که چقدر به رسوایی نزدیک و این نزدیکی چقدر لذیذ
کسی که عامدانه و پنهانی جُرمی مرتکب میشود سرشار از این لذت است که سوراخی مطمئن پیدا کرده تا آگاهی ِ همگانی و بالتبع، نظام ِ مسلطِ وابسته به آن را ریشخند کند به خطرات تن داده و برایِ لحظهای توانسته فراتر از قانون و اصل بایستد، فراتر از آنچه دیگران مجبور اند به آن تن دهند این لذتِ کمی نیست درخشانترین توهم ِ فردیت تنها از دلِ تخطی و خیانت خودنمایی میکند چنین لذتی برایِ این که به بیشترین حد برسد و مدام شعلهور نگه داشته شود، میبایست سرنخهایی در اختیار ِ آگاهی ِ همگانی بگذارد