سالهاست که دروغگویان، دین را ملعبه دست خود ساخته، مردم و دلسوزان را به گمراهی کشانده با دست اندازی به ثروتهای ملی عطش سیری ناپذیر و عقده های دور و نزدیک خود را التیام میدهند.

مدتهاست که فرومایگان دوروی لباده پوش از دین ابزار فریب مردم ساخته تا بر کرسی قدرت تکیه زده بر ایران و ایرانی فرمان برانند، کوتوله های روضه خوان، بی هویتان لاف زن با تکیه بر جعلیات و اوهام از دین ابزار ظلم به مردم را ساخته، ایران را ویران و مردم را سرگردان نموده اند.

سالهای درازی است که سرمایه های ملی ایران بدست این اوباش دون پایه چپاول گشته، فرزندان مردم به اشکال گوناگون فدا گشته تا این بی کیاستان فرومایه در خفا قهقهۀ مستانه سر داده به ریش ایرانی بخندند. تا کی باید در سکوت و خموشی به اعمال ویرانگر این اوباش نظاره کرد و در صدد چاره جوئی برنیامد!؟ تا کی باید در سکون و ایستائی از حقوق مردم دفاع ننموده به این وطن فروشان وابسته فرصت ادامۀ حیله ها را داد!؟ اینان اشغالگران وطن و در ایران فروشی سابقه ای دیرینه دارند، درد اینان درد ملت نیست، درد میهن نیست، درد صنف روضه خوانهاست. اینان بقول ان مزدور لبنانی از قریشند و دلسوز اقوام تازی در لبنان و فلسطین، چاره جو و نگران برادران مهاجم عراقی به ایرانند!! اینان سر سپره به بیگانه و مستخدم لژهای معروفند. اینان کمر به نابودی ایران بسته، فنای ملت را انتظار میکشند. اینان تشنه قدرت، مست چپاول ثروتهای ملی، قصدشان نوکری ارباب است.

سی سال قبل، اینان با فریب مردم و روشنفکران اریکه قدرت در ایران را دزدیدند و با دسته بندی مردم و قرار دادنشان در برابر هم مستانه به ریش تمامی ایرانیان خندیدند، عده ای را حزب الله ساخته و بخشی را منافق خواندند، گروهی را به جبهه های نبرد گسیل داشته دیگران را در زندانهای رژیم به مسلخ فنا بردند. روحانیون مدافع ملت چون طالقانی و لاهوتی را به لطایف الحیل از گردونه خارج ساخته تا بساط قدرت لباده پوشان حقیر را پهن نمایند، هر صدای ازادیخواهی را در نطفه بنام دین خفه ساختند تا سکوت پادگانی را بر ایران حاکم نمایند و ما چه خوش باورانه و ساده لوحانه این عجوزه گان غیر ایرانی را در بسط پایه های قدرت ازاد گذاشته و حماقت امیز همراهی نمودیم، بی انکه از خود بپرسیم در باور این اوباش لباده پوش پس نقش عقل چه میشود!؟ ایا باید بدون دانستن ریشه های اصالت اشخاص به صرف ملا بودنش از او اطاعت کور کورانه و محض کرد!؟ ایا نباید رفتار شخص خلیفه را بعنوان حاکم با ابعاد مورد قبول عقل تطبیق و عرف مطرح در جوامع امروز را در قیاس با اعمالش محک سنجش قرار داد. مگر ما ایرانیان یکبار در هزاره قبل از پدران اینها فریب نخورده درهای میهن را گشاده دستانه بر روی اینان باز نکردیم و بعد بدست پدران همین اوباش اسیر نگشته، ناموس، اموال و تاریخمان به باد فنا نرفت!؟ کینه های پدران این اوباش که حتی کتابخانه های ایران را نیز در امان نگذاشته به اتش غیظ شان گرفتار گرداند چگونه فراموشمان شد؟

از چه روی دوباره در دام این دین فروشان لاف زن گرفتار شده، اختیار جان و مال و ناموسمان را به این اوباش گدا صفتِ دروغگو واگذار کرده ایم!؟ چرا از تاریخ سرزمینمان پند نگرفته دوباره به دام تازیان گرفتار گردیده ایم!؟ از چه روی سخنان بی حساب ان اقا را باور کرده در دامی این چنین سهمگین گرفتار گشته ایم!؟ مگر او در بازگشت به ایران نسبت به وطنمان بی احساس نبود!؟ مگر در انتخابات مجلس سوم که مردم تهران به محمد یزدی رای نداده او را از مجلس قاطعانه حذف کردند بلافاصله حکم عضویت در شورای نگهبان را از سر دلجوئی برای این شیخ بیمار صادر نکرد!؟ او که ظاهراً رای مردم را ذی نفوذ میدانست با این عمل به شعور و اراده مردم توهین نکرد!؟ وقتی جمع میلیونی مردم تهران شیخ یزدی را نخواست به چه حقی او بر این رای مردم گردن ننهاد!؟ یا انزمانکه بخشی از فرزندان مردم را درگیر جنگی ناخواسته با تازی متجاوز در مرزها نموده بود، اوباش دیگری از همان قماش تازیان متجاوز را با همان شیوۀ ددمنشانه در سوسنگرد و خرمشهر و هویزه به جان بهترین و پاک ترین دختران ایران در زندانهای سیاسی رژیم در تهران و دیگر شهرهای ایران با برداشتهای شخصی خود از دین نیانداخت!؟ پاسخ این اعمال سبوعانه و وحشیگریهای قرون وسطائی را امروز چه کسی میدهد؟ کدام دین در دنیای امروز پاسخی منطقی و عالمانه نسبت به این خوی وحشیگری منبعث از تفکرات قبایل بدوی را داشته، توجیهی عقلانی برای ان قائل میشود؟ وحشیگری در کشتار هزاران انسان پاکِ صاحب فکر در زندانهای مخوف این رژیم از اغاز فاسد را چه کسی و چه دینی و با چه زبانی توجیه میکند!؟ حصر، حبس و توهین به مرجع مسلم شیعه، حضرت ایت الله شریعتمداری را چگونه توضیح میدهند؟ ان اقایان خموش و مسکوت حوزه، سکوتشان را در برابر این رویدادهای سی ساله چگونه توجیه میکنند؟ اگر بنام مصلحت نظام ان خبط بزرگ را انجام داده اند که ای خاک بر سر ان نظام و حاکمی که مصلحتش در حبس و ازار پیر فرزانه ای چون شریعتمداری باشد و اگر از سر ترس و نداشتن شجاعت ساکت بوده اند که خاک بر سر مردمی که فاقدان شرط شجاعت را محل رجوع خود دانسته اند.

این خلیفه نابکار دوم دقیقاً به روش و الگوی حکومتی ان خلیفه اول اما موذیانه ترعمل میکند، در عهد او نیز مرجعیت شیعه به محاق رفت، ایت الله منتظری به حصر دچار و علمای دانا بتدریج حذف شدند، در حوزۀ علمیه را توسط مدیران حکومتی چون یزدی گل گرفتند و از نهاد روحانیت، علمای بی عملِ فاقد شجاعت و خاموش ساختند. دانایان و روشنفکران این کشور را با حیله ها و روشهای انگلیسی در دام خانه های امن گرفتار و به مرور حذف نمودند، جنایتها کردند و هر بار تحت عنوانی و رندانه تر از قبل، از زیر بار مسئولیت شانه خالی نمودند. همه جا مضحکانه فصل الخطاب خوانده شدند و در نوبت پاسخگوئی برای در امان ماندن مثل داستان قتلهای زنجیره ای پشت سر دیگرانی چون امامی پنهان شدند. این خلیفه نابکار دوم درسهای فراوانی از رفقای روس گرفته، رندانه انانرا در ترکیب با مباحث اساتید انگلیسی خلیفه اول بخوبی به کار می بندد و ما ساده لوحانه هنوز هم شبها به ماه می نگریم تا شاید تصویر خلیفۀ اول را در هاله ای از نور لوگوی پپسی به نظاره بنشینیم! چه ساده لوحیم ما!!!؟

نقش مردم اسرائیل در کمک به ملت ایران:

انچه مسلم است کار این حکومت گدازادگان روحانی در ایران رو به افول و اتمام است، دنیا و خصوصاً جهان غرب بیش از این فرصتی برای ادامه حیات رژیم خود ساختۀ جمهوری اسلامی قائل نیست، نوبت ازمون و خطا از ایرانیان گذشته و زمان رونمائی از این نوع حکومت دینی در کشورهای تازه رها گشتۀ عربی است. بقول دوستان ملت ایران، در منطقۀ خاورمیانه تنها دو ملت ایران و اسرائیل ظرفیت و توان بالقوه داشتن حکومتی دمکراتیک و ملزم به رعایت مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر را دارا می باشند. سی و سه سال دربدری، فلاکت، نابودی و از هم گسیختگی ملی، فنا و فدا شدن هزاران ایرانی ممتاز این ظرفیت را به ملت ایران ارزانی داشته تا صلاحیتش برای داشتن حکومتی دمکرات در جهان پیرامونی به روشنی مطرح و محرز گردد. همه میدانیم که این صلاحیت را ملت ایران، اسان و ارزان بدست نیاورده، در طی این مسیر چه مصائبی را که از سر گذرانده است. آری امروز مردم ما در خاورمیانه و در کنار ملت اسرائیل شاید تنها مللی باشند که حائز صلاحیت به جهت برخورداری از حاکمیتی ملی، دمکرات و ممتاز بوده، دوستانشان بر این واقعیت بنفع مردم ایران صِحَّه میگذارند.

ما ایرانیان در طول تاریخ چند هزار ساله نه تنها هیچگونه نقطۀ افتراقی با بنی اسرائیل نداشته ایم، بلکه همواره دوستان  مناسبی نیز به جهت همزیستی در کنار یکدیگر بوده ایم. روابط تاریخی پادشاه سرافراز ایران زمین کوروش کبیر با این مردم پس از فتح بابل و حضور انان در حوزۀ قدرت در ایران بوسیله ملکۀ محبوب استر نشانه و دلیل دوستی و مودَّت ما ایرانیان با یهودیان از گذشته دور است. بر خلاف این، ما در طول تاریخ هیچ نقطه اشتراکی با تازیان مدیترانه جز انزمان که صور و صیدا بدست کوروش کبیر فتح گشته است نداشته ایم، لذا مصلحت امروز و اینده کشورمان در دوستی با دوستان حقیقی و دیرینۀ ما ایرانیان در منطقه است، ما باید به الزامات تاریخی و گذشته مان بازگشته، جایگاه خود را در کنار دوستان واقعی ملتمان بازیابیم، جایگاه ما ایرانیان در کنار مردم اسرائیل و در یک کفه موازنه در منطقه خاورمیانه است، باید این مهم را درک کرده و بنفع منافع ملی میهنمان از ان به بهترین وجه بهره جوئیم. قطعاً مردم اسرائیل بعنوان دوستان حقیقی ملت ایران از نفوذ خود در جهان غرب استفاده کرده مانع از توافق غربیان با حکومت ملاها بر سر مسئلۀ هسته ای و قربانی کردن حقوق بشر و حقوق انسانی ملت ایران خواهند گشت، ما به این توان بالقوه مردم اسرائیل نیازمند و به الزامات متقابل ان واقف و پای بندیم. مسئله فلسطینیان بعنوان قومیت عرب ساکن اسرائیل مسئله ای داخلی و مربوط به مردم اسرائیل است که باید در درون مرزها و در توافق بین اقوام ساکن در اسرائیل حل و فصل گردد، این موضوعی نیست که به ایران و منافع ایرانیان مربوط بوده، سالها زیان ملی را بدلیل وابستگیهای قومی و تازی بودن خلفای اول و دوم جمهوری اسلامی بر مردم میهنمان تحمیل گرداند. زیاده خواهی و عطش  فلسطینیان در فروش زمینهایشان به چند برابر قیمت و هزینه کردن ان در کلوپهای شبانه بیروت به ملت ایران ارتباطی نداشته تا امروزه روز مردم مهربان ایران هزینه دنیا طلبی و زیاده خواهی انان را با خسران ملی بر عهده گیرند، در ضمن انکه ان سرزمین بواقع و به حق به صاحبان اصلی و قدیمی اش در ازاء پرداخت پول باز گشته است.

رژیم بشار اسد و گروهک تروریستی حزب الله در لبنان پاشنۀ اشیل جمهوری اسلامی در منطقه اند، حذف انان راه پاکسازی میهن و خاورمیانه از این اوباش بنیاد گرا را هموار خواهد ساخت. علیرغم مخاطرات و مشکلات کوتاه مدت این تغییر رژیم در سوریه برای امنیت کشور اسرائیل، حذف اسد از دایرۀ قدرت امنیت پایدار مردم اسرائیل و منطقه را حتماً و در دراز مدت تأمین خواهد کرد، که یقیناً مردم اسرائیل منافع دراز مدت این تغییر را به امنیت کوتاه مدت موجود بنفع منطقه ترجیح خواهند داد.

عملکرد مثبت رضا پهلوی:

راهبرد رونمائی از خوی ددمنش این رژیم همیشه فاسد و جنایتکار حربه ای برای اشنا ساختن جهان ازاد با واقعیات پنهان این حاکمیت اشغالگر در ایران است، سعی رضا پهلوی در این خصوص تلاشی در جهت اگاه سازی جهانیان و برداشتن گامهای عملی برای به جریان انداختن طرح شکایت از علی خامنه ای بصورت کمپین و از طریق تحت تأثیر قرار دادن اعضاء شورای امنیت است، قطعاً این عملکرد مناسب و تبلیغی تأثیر بسزائی بر روی حکام جنایت پیشه جمهوری اسلامی داشته که اینچنین به دست و پا افتاده از راههای گوناگون و به طرق مختلف سعی در کمرنگ ساختن اصل موضوع و مخدوش سازی عملکرد مؤثر رضا پهلوی دارند. انان از حضور پر رنگ این شاهزاده ایرانی در عرصۀ تقابل با رژیم واهمه دارند همانطور که ادامه حیات پادشاه فقید را نیز پس از فریب 57 مخل اسایش و مانع اهداف خود می دانستند. حضور رضا پهلوی در این عرصه خود به تنهائی تبلیغی در جهت منافع مردم ایران است، وجود او بهترین راه برای تحت تأثیر قرار دادن جهانیان و اعضاء شورای امنیت در توجه به خواسته های مردم ایران مخصوصاً در زمینه حقوق بشر و دیگر اهداف ازادیخواهان است.

این اوباش حاکم حضور رضا پهلوی و سعی او در ازاد سازی میهن از چنگ اشغالگران بوسیله روشهای مدنی و مسالمت امیزی چون راه اندازی کمپین شکایت از نماد جنایت این رژیم را مساوی با نفی و حذف خود میدانند، انان همانطور که خود را در توافق پنهان با دوستان غربیشان بعنوان الترناتیو رژیم سابق مطرح ساختند وارث سلطنت را قویاً جایگزین  بالقوۀ حاکمیت ملاها دانسته با طرح موضوعات خاصی مثل بازگشت به عقب در صورت بروز مجدد سلطنت یا یکی دانستن ساختار حاکمیت بومی در ایران یعنی سلطنت با حاکمیت عربی خلافت فقیه در جمهوری اسلامی، سعی در فرافکنی و نتیجه گیری غلط داشته بدنبال ماهی گرفتن از اب گل الودند(بکار بردن واژگانی چون سلطان علی خامنه ای عامدانه با همین هدف استفاده میگردد حال انکه مفلسان روضه خوان را چه به سلطنت!!!؟).

اما این شاهزاده ایرانی در عین اشراف به حقوق خود بعنوان وارث سلطنت بدنبال ازاد سازی میهن از چنگ اشغالگران غیر ایرانی است، او به مردم ایران و به خاک میهن متعهد و ملزم به تلاش برای رهائی ایران است، او باید در جهت اعتلای میهن گام برداشته به مردم خوب ایران یاری رساند. حاکمیت فاسد ملاها اینرا بر نمی تابد و تلاش او را در این جهت مؤثر در سقوط حاکمیت دروغ و ریا در ایران میداند، بدین جهت با هر وسیله ای سعی در مانع سازی در برابر این تلاش صادقانۀ او دارند، ولی امروز بیش از هر وقت دیگری واقعیات رژیم سابق و حقیقت تلخ ایجاد حاکمیت بیگانه ساز ملاها، در برابر ایرانیان بوضوح خودنمائی میکند، مردم ایران امروز بسیار بهتر از هر زمان دیگری به حقایق دسترسی داشته، حقیقت تلخ فریب 57 را علیرغم گذر زمان بهتر از گذشته درک میکنند.

پاسخگوئی مُعَمَّمین مسئول به مردم:

عذرخواهی حضرات مُعَمَّمی که ظاهراً محل رجوع عامه می باشند از ملت ایران بدلیل اشتباهات سی ساله، خود دلیل و برهانی بر خطاها و جنایات سی ساله این رژیم است، اما چه سود که جواب خونهای به ناحق ریخته شده و نوامیس بر باد رفته توسط حاکمیت اوباش فقط عذرخواهی در این روزهای پایانی عمر نیست. باید سردمداران این حکومت جور و جفا چون سلفشان ان ملعون مشروطه فضل الله خائن جوابگوی خیانتها و جنایتهایشان در پیشگاه دادگاه عدل ملت باشند، باید پاسخگوی چپاول اموال ملی ایرانیان در طول سی سال گذشته گردیده، پاسخ دهند که در طول دهه ها وجوهات دریافتی از مردم را چه کرده اند؟ مگر این مالیات اسلامی نباید خرج جامعه اسلامی گردد؟ باید پاسخ دهند که در طول سالیان گذشته و حال با وجوهات دریافتی از مردم چه کرده، انرا صرف چه اموری ساخته اند؟ باید پاسخگو گردند که اخوند را چه به تجارت کالاهای اساسی مورد نیاز کشور و توضیح دهند که با چه توجیهی اقایان مورد رجوع به کار تجارت شکر و قند، پودر ماهی، دان مرغ ، اهن و .... صدها مورد دیگر پرداخته اند!؟ ایا ایران را چون هزاره پیش، مُلک در تصرف خویش دیده اموال و منابع انرا به روش تقسیم غنائم در قبایل بدوی ما بین خود تقسیم کرده اند!؟ فساد سراپایشان را گرفته، حقیقت وجود حقیرشان هویدا گشته، از عقده های کهنه شان پرده برداشته شده، پاسخی به اشکار شدن نیت های پلیدشان و فاش شدن اسرار پنهانشان و ناتوانیشان در درک حقایق و باب اجتهاد ندارند، حکم قتل جوانان سئوال کننده را با گستاخی میدهند!!! گوئی روضه خوانان مفلسِ سابق بدلیل خبط تاریخی یک ملت در این مُلک بخیال خود خدائی میکنند...

اقا دوران صدور فتواهائی مثل حرام بودن مصرف قند و بازی با ارباب غربی به جهت دریافت باج بواسطۀ ان بسر امده، هنوز نفهمیده اید که در دام ارباب گرفتار و ناخواسته نه تنها عدم مشروعیت حکومت پیشنهادیتان بلکه سست بودن افکار و پندارهایتان را به رخ کشیده اید! واقعاً هنوز نمی دانید که این مضحکۀ سی ساله، رونمائی از پندارهای پلیدتان و پرده برداری از ان روی سکۀ وجودتان نقشۀ اصلی ارباب قدیمی بوده است!؟ امروز دین بواسطۀ اعمال شنیع شما دین فروشان کذاب در پایین ترین مرتبۀ اعتناء جوانان است، منطقۀ خاورمیانه بواسطۀ اعمال و رفتار زشت شما ارام ارام در حال دین زدائی و رجوع به قوانین عقلی بشری در رابطه با اداره جوامع خود می باشد، هر چند که کشورهائی مثل مصر باید یک نوبتِ حتی کوتاه به تجربۀ ایران دچار شده تا مردم و جامعه شان به باطل بودن نظریات دین فروشان واقف شده، سراب واهی حکومت دینی را درک کنند.

اقایان، حکومت بر دلها حکومت خداست، رجوع به نظرات و اراء مردم همان حاکمیت بر قلبهاست، ایا حاکمیت جمهوری اسلامی حکومت بر دلهاست!؟ ایا حاکمیت فرومایگانی چون علی خامنه ای «صادر کننده دستور قتل مردم ازاده ایران» حاکمیت خداست!؟ ایا خدا خواستار قتل حق جویان ایرانی بفرمان غاصب حکومت ملی و بوسیله مزدوران لبنانی در این ملک خوبان گشته است!؟ سکوت حقیرانه شما در برابر این فجایع سی ساله چه معنائی دارد!؟ همراهی با حاکمیت، یا ترس از حاکم جائر!؟ امروز یا فردا حتماً باید پاسخگو باشید.

این وضع به هیچ روی پایدار نخواهد ماند، ما وطن پرستان ایرانی اماده ایم که غاصبان را به سر جای خود باز گردانیم، ما اماده ایم که به این وضعیت نابسامان پایان دهیم، ایران متعلق به احاد ایرانیان و منابعش مایملک مردم ایران است.  مردم خوب، شجاع و صبور ایران لایق و سزاوار حاکمیتی ملی، مدرن، دمکرات و قائل به حقوق انسانها هستند، مردم ایران سرافرازند و بابت این سرافرازی فراوان خونها داده اند. سپاه و قوای دفاع ملی باید در قفای ملت و حافظ منافع مردم باشند، نیروهای مسلح باید واقف باشند که نظام یعنی مردم و حاکمیت منبعث از اراده ملت و موضوعی زمینی است. باید به توهمات دینی سی ساله و لاطائلات ملایان در این زمینه و شیوۀ اجرای مضحک لباده پوشان تحت عنوان خلافت فقیه پایان داد. این پایان راه حاکمیتی غیر بومی است، این پایان توهم سازی سی سالۀ ملایان در این زمینه است، از سر راه ملت به کنار روید که این طوفان انسانی عنقریب اسمانتان را تیره و تار میگرداند. حقوق، مواجب و مزایای شما از جیب ملت ایران پرداخت میگردد، پس نسبت به ولی نعمتتان و صاحبان حق مطیع و مقید باشید.

ایران پاینده و سرفراز