در اظهارات حسن روحانی این بخش قابل تفسیر است: "اصلا معنی ندارد که نفت ایران صادر نشود و آن وقت نفت منطقه صادر شود." آیا ایران در صورتی که صادرات نفتش با فشار آمریکا قطع شود، جلوی صادرات نفت "منطقه" را میگیرد؟
با آنکه سخنان رئیس جمهوری ایران - برخلاف دوران محمود احمدینژاد- جا را برای تفسیر باز میگذارد، اما با توجه به روابط نه چندان خوب سیاسی ایران و تولیدکنندگان نفت خلیج فارس، سخنان آقای روحانی بیشتر طعم "تهدید" دارد.
اولین اقدامی که به ذهن میآید تهدید بستن تنگه هرمز است که تاکنون بارها از سوی مقامهای ایران تکرار شده است. اما این تهدید تا چه حد عملی است و چه عواقبی خواهد داشت؟ در ادامه این گزارش تلاش شده به این سوالات پاسخ داده شود.
آیا ایران میتواند تنگه هرمز را ببندد؟
یکی از قایقهای تندروی سپاه در تنگه هرمز
براساس گفتههای مقامهای نظامی آمریکا، بله، ایران میتواند تنگه هرمز را مسدود کند. البته احتمالا برای مدتی کوتاه و با هزینهای بسیار بالا.
واکنشها و برآوردها از چنین تهدیدی، به زمستان سال ۱۳۹۰ باز میگردد، زمانی که تحریمهای نفتی ایران، تهدید به بستن تنگه هرمز را بار دیگر به سخنان مقامهای ایران آورد. در آن دوران مارتین دمپسی، فرمانده وقت ستاد مشترک ارتش آمریکا، در پاسخ به سوالی درباره توانایی ایران در عملی کردن تهدیدش به شبکه سیبیاس گفت:
"ایرانیها روی قابلیتهایی سرمایهگذاری کردهاند که در واقع میتواند برای مدتی تنگه هرمز را مسدود کند. ما هم روی قابلیتهایی سرمایهگذاری کردهایم تا اطمینان حاصل کنیم اگر چنین اقدامی انجام شود، میتوانیم تنگه را باز کنیم. بنابراین پاسخ ساده، این است که بله، آنها میتوانند (تنگه هرمز را) مسدود کنند."
اما همانطور که فرمانده وقت ستاد مشترک ارتش آمریکا هم گفته، این "پاسخی ساده" به این پرسش است.
برای دیدن ابعاد دیگر این تهدید ایران و واکنشهای احتمالی به آن، باید دید تنگه هرمز برای جهان چه اهمیتی دارد.
تنگه هرمز چقدر مهم است؟
نفتکشها در حال خروج از تنگه هرمز
تنگه هرمز مهمترین گذرگاه برای تجارت دریایی نفت در جهان است.
براساس برآورد سازمان اطلاعات انرژی آمریکا، در سال ۲۰۱۶ میلادی (۱۳۹۵ خورشیدی) - تازهترین اطلاعات تایید شده که در دسترس است - از مسیر تنگه هرمز حدودا روزی ۱۸ میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه نفت عبور کرده است. این رقم برابر با حدود ۱۹ درصد از کل نیاز نفت جهان در همان سال بوده که حدود ۹۷ میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه برآورد شده است.
در جهان هشت گذرگاه استراتژیک برای تجارت نفت وجود دارد. نمودار زیر اهمیت تنگه هرمز را پررنگ میکند.
گذرگاه حجم نفت عبور کرده ۲۰۱۶ / ۱۳۹۵ درصد از کل نفت تامین شده در جهان
تنگه هرمز ۱۸.۵ ۱۹٪
تنگه مالاکا ۱۶ ۱۶٪
دماغه امید نیک (آفریقای جنوبی) ۵.۸ ۶٪
کانال سوئز و خط لوله سومد ۵.۵ ۶٪
باب المندب ۴.۸ ۵٪
تنگه دانمارک ۳.۲ ۳٪
تنگه ترکیه (بسفر) ۲.۴ ۲٪
کانال پاناما ۰.۹ ۱٪
تنگه هرمز چقدر باریک است؟
تنگه هرمز، همانطور که در تصویر زیر پیداست، میان ایران و عمان است. عرض ورودی و خروجی این تنگه حدود ۵۰ کیلومتر است، و کوتاه ترین عرض هم در میانه تنگه و حدود ۴۰ کیلومتر است.
اما تنگه تنها در بخش میانی عمیق است. برای همین هم در نقشههای دریانوردی یک مسیر رفت، یک مسیر برگشت ایمن و یک نوار حائل - بین این دو مسیر - برای نفتکشهای سنگین در نظر گرفته شده است. در مجموع عرض نوار قابل استفاده برای کشتیهای سنگین حدود ۱۰ کیلومتر است.
در ادامه مسیر تانکرهای به خلیج فارس، از نزدیکی دو جزیره تنب کوچن و بزرگ میگذرد که مورد اختلاف ایران و کشورهای عربی است و این نقشه اهمیت استراتژیک آن را نشان میدهد.
با وجود باریک بودن مسیر نفتکشها و در مجموع کشتیهای بزرگ که مجبورند در آبهای عمیق سفر کنند، بستن تنگه هرمز یا مسیرهای دریایی - برخلاف ایدههای مطرح شده در بعضی از رسانهها- به شکل بستن جاده قابل تصور نیست. بلکه برای مسدود کردن مسیر کشتیها، در عمل تنها گزینههای نظامی مطرح میشوند. آن هم برای نا امن کردن مسیر کشتیها. این وضعیت در زمان جنگ ایران و عراق تجربه هم شد.
ایران چه امکاناتی برای مسدود کردن (نا امن کردن) تنگه هرمز دارد؟
قایقهای تندروی سپاه پاسداران ایران در منطقه خلیج فارس
تاکتیک نیروی دریایی ایران، بعد از جنگ ایران و عراق، دچار تحولی اساسی شد و از یک نیروی دریایی کلاسیک به یک نیروی غیر منظم تبدیل شد. بخشی از این تحول حاصل تحریمهای تسلیحاتی علیه ایران است که بازسازی و تعمیر ناوگان این کشور را دشوار کرده است.
تجربه رویارویی مستقیم ایران و آمریکا در سال ۱۳۶۷ در جریان عملیاتی که آمریکا آن را "آخوندک" (Operation Praying Mantis) میخواند هم به عنوان یکی از دلایل تصمیم ایران به روی آوردن به نیروی دریایی نامنظم شناخته میشود. در این عملیات نیروی دریایی ایران کلاسیک ایران دربرابر قدرت آتش آمریکا بیدفاع بود.
در حال حاضر نیروی دریایی نامنظم ایران در خلیج فارس چهار دسته سلاح اصلی دارد.
مینهای دریایی: با آنکه در پوشش رسانهای ایران در مانورهای سپاه پاسداران در منطقه خلیج فارس، تمرکز بیشتر بر انواع قایقها یا ناوچههای ساخت ایران و موشکهای زمین به دریاست، در برآوردهای نظامی آمریکا و بریتانیا، بیشتر تمرکز بر مینهای دریایی ایران است. در گزارشهایی که در رسانهها منتشر شده برآورد شده که ایران بیش از پنج هزار قبضه انواع مینهای دریایی را در اختیار دارد. این مینها با تکنولوژی نه چندان پیشرفته میتوانند منطقه وسیعی را آلوده کنند.
ح
مینهای دریایی ایران در یک نمایشگاه در تهران
قایقهای تندرو: با آنکه ناوگان پنجم آمریکا، مستقر در خلیج فارس و نیروهای بین المللی، کشتیهای مین روب در منطقه مستقر کردهاند، اما مقامهای ارتش آمریکا میگویند، جمع آوری ایمن مینها، با وجود تهدید قایقهای تندروی سپاه، مشکل و خطرناک است.
حق نشر عکسAFP
برآورد میشود که ایران حدود ۲۰ ناوچه ساخت چین مجهز به موشکهای ضد کشتی در اختیار داشته باشد. همچنین در ناوگان سپاه پاسداران، حدود ۴۰ قایق نظامی سوئدی و تعداد نامعلومی شناورهای سبک ساخت ایران به کار گرفته شده است.
زیر دریایی: ایران همچنین بعد از فروپاشی شوروی، از روسیه سه فروند زیردریایی "کلاس کیلو" خرید. این زیردریاییها در برآوردهای نظامی آمریکا به عنوان تهدیدهای جدی شناخته میشوند.
caption
یکی از زیردریاییهای روسی ایران در جریان یک مانور در خلیج فارس
نمونه مشابه این زیر دریاییها که در اختیار کره شمالی است، هشت سال پیش یک ناوچه کره جنوبی را غرق کرد. ایران همچمنین ادعا کرده که زیردریاییهایی هم ساختهاست اما در مودر کارایی آنها برآوردی وجود ندارد.
موشکهای ضد کشتی: ایران سه نوع موشک ضد کشتی چینی را در اختیار دارد. در سالهای اخیرمقامهای ایران گفتهاند موشکهای پیشرفته دیگری هم تولید کردهاند. اما در برآوردهای غرب از توان دریایی ایران، بر این سه نوع موشک چینی تاکید شده است.
موشک سیاساس-سی، مشهور به کرم ابریشم که در زمان جنگ ایران و عراق هم استفاده شده بود. برد این موشک حدود ۳۰۰ کیلومتر است.
شلیک موشک کرم ابریشم در یک مانور نظامی ایران
انواع موشکهای دیگر ایران که آمریکا آنها را تهدیدی جدی قلمداد کرده، موشکهای سی-۸۰۱ و سی-۸۰۲ هستند. حزب الله لبنان در سال ۲۰۰۶ در جریان جنگ با اسرائیل با استفاده از یکی از این موشکها یک ناوچه اسرائیلی را هدف قرار داد.
شلیک موشک ضد کشتی سی-۸۰۲ ساخت چین در یک مانور نظامی ایران
مسدود کردن تنگه هرمز ممکن است چطور اجرا شود؟
n
یک نفتکش با پرچم سنگاپور که در آذر ۱۳۶۶ هنگام ورود به تنگه هرمز، هدف یک ناوچه ایرانی قرار گرفت
مسدود کردن تنگه هرمز با نیروی نظامی، به معنی بستن یکی از شریانهای اصلی تجارت نفت و همچنین مسیر ارتباطی همسایگان ایران در خلیح فارس با دنیای خارج، بیتردید با واکنش تند جامعه جهانی روبه رو میشود.
به همین دلیل هم مرکز مطالعات کنگره آمریکا در گزارشی که سال ۲۰۱۲ میلادی تهیه کرده، برآورد کرده است که ایران ممکن است مسدود کردن تنگه هرمز را به صورت پله پله انجام دهد تا بتواند زمان واکنش نظامی احتمالی را - تا حدودی - کنترل کند:
اعلام ممنوعیت کشتیرانی در تنگه هرمز، بدون اشاره مستقیم به عواقب آن
اعلام اینکه کشتیهای عبوری ممکن است مورد بازرسی قرار بگیرند، یا توقیف شوند.
استفاده از امکانات نظامی برای شلیک هشدار به سمت کشتیهای تجاری یا نفتکش در منطقه.
استفاده از امکانات نظامی برای هدف قرار دادن کشتیهای مشخص.
مینگذاری در تنگه و خلیج فارس.
استفاده از زیر دریایی و موشک برای هدف قرار دادن کشتیهای تجاری و نظامی
گرچه ممکن است مرور قدمهای بالا، دور از ذهن به نظر برسد، اما ایران در جریان جنگ ایران و عراق، این اقدامات را انجام داد. از شلیک موشکهای کرم ابریشم به نفتکشها، تا مینگذاری دریا. تا آنکه یکی از مینها به ناو آمریکایی ساموئل بی. رابرتز اصابت کرد و آمریکا مستقیما وارد جنگ با ایران شد. گرچه با تصمیم واشنگتن این درگیری پایان یافت.
در آن زمان، اقدامات اولیه ایران، باعث مسدود شدن تنگه هرمز نشد، اما هزینه بیمه کشتیها را بالا برد، و همچنین ترافیکی برای خروج کشتیهای از خلیج فارس ایجاد شد که برای تجارت جهانی هزینهبر بود.
واکنش آمریکا و متحدانش به مسدود شدن تنگه هرمز چه خواهد بود؟
حق نشر عکسAFP
آخرین باری که مقامهای ایران به طور مستقیم به مسدود کردن تنگه هرمز اشاره کردند، سال ۲۰۱۲ میلادی بود. بعد از آن با روی کار آمدن حسن روحانی و آغاز مذاکرات هستهای، تهدیدی جدی از سوی مقامهای ارشد به گوش نرسید. در زمان اوج تهدیدها اما مقامهای نظامی آمریکا از جمله سخنگوی ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا که در خلیج فارس مستقر است، اعلام کردند که "به هیچ عنوان هیچ نوع تلاش را برای مسدود کردن تنگه هرمز تحمل نمیکنند."
لئون پانتا، وزیر دفاع وقت آمریکا هم در گفتگو با شبکه سیبیاس گفت که مسدود شدن تنگه هرمز "خط قرمز آمریکا" است.
اما جدی ترین واکنش دولت آمریکا، از طریق مقامهای دولت باراک اوباما به روزنامه نیویورک تایمز رسید. این روزنامه نوشت که آمریکا از طریق یک کانال مخفی به علی خامنهای رهبر ایران پیام داده است که مسدود کردن تنگه هرمز خط قرمز دولت آمریکاست و اقدام نظامی ارتش آمریکا را در پی خواهد داشت.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید