در ادامه سوالات دیگر در ذهن ام رژه می روند که آیا آنها از فجایعی که توسط غارت گران با سرعت تمام در جهت نابودی وطن شکل گرفته و پیش می رود آگاه نیستند؟ آیا آنها از نابودی ریشههای اخلاقی،اجتماعی،سیاسی،تاریخی،اقتصادی در جامعه آگاه نیستند؟ آیا آنها شاهد اشاعه خرافات در سطح گسترده با عناوین گوناگون و مقدس جهت ایجاد بتکده های ریز و درشت برای به تمسخر گرفتن عقل و علم و چپاول مردم آگاه نیستند؟
در ادامه با چراهای بسیاری مواجه می شوم و به این نتیجه می رسم که آنها علیرغم دیدن و آگاهی از فجایع مختلف بر تن خسته و رنجور میهن به سود و زیان خویش و قبیلهشان میاندیشند،چه بسا که در صورت نبود جمهوری اسلامی و جایگزینی حاکمیت ملی که متشکل از عقل و علم و خرد جمعی است،درب دکانهایشان را که وامدار غارت مردم بی پناه هستند بسته شده و نان شان آجر شود.آنها به خوبی و بهتر از هر تحلیلگری میدانند که خود و فرزندانشان از مال و دارایی همین مردم که خود را برآمده از”ژن های خوب”میدانند و به ملت فخر میفروشند میبایست در یک حاکمیت دموکرات و ملی پاسخگو بوده و مورد محاکمه قرار بگیرند.
همچنین کسانی که خود را مخالف رژیم تعریف کرده و نقش اپوزیسیون برای خود قائل میشوند و هیچ گامی جهت ایجاد آلترناتیوملی بر نداشتهاند،آگاهانه مطلعاند که رفتن جمهوری اسلامی یعنی اینکه در صورت ماندن آنها در کشورهای غربی میبایست در حد طبقه متوسط به پایین جامعه کار کرده و گذران زندگی کنند و یا در صورت برگشت به جامعه دموکراتیک در ایران هیچ چیزی برای ارائه به وطن و نسل نو ندارند و در نتیجه از ایجاد و شکلگیری آلترناتیو ملی وحشت دارند زیرا که اینها هم کاسب اند.
اما چه باید کرد؟
اتحاد و همکاری نیروها و سازمانهای مختلف سیاسی،اجتماعی از اقوام و قومیتهای میهن برای ایجاد یک آلترناتیو ملی جهت سرنگونی رژیم فاسد از ضروریات زمان حال ماست و تنها راهی است که می توان برای نجات وطن متصور شد! زیرا که افزایش طول عمر رژیم فاسد بر سرعت نابودی سرزمینمان افزون خواهد کرد و در آن صورت ما، روسیاهان در تاریخ کشوری خواهیم شد که تا سه دهه آینده چه بسا نامش باقی بماند،نامی برای مکانی بیابان و متروک که ساکنانش در بهترین وضعیت آواره شده اند. و اگر زمانی برای فرزندانشان از سرزمین اجدادشان توضیحی بخواهند ارائه دهند،انگشت اشاره بر منطقه ای روی نقشه خواهد رفت که روزگاری ایران بوده است.
آری اگر در آن زمان جرات اعتراف به عدم همنشینی و همفکری با یکدیگر برای نجات وطن را پیدا کنیم، خواهیم گفت که این نقطه در نقشه ایران ما بود و ما از اینجا آمدیم و اما هیچ وقت نتوانستیم متحد شویم که با خرد جمعیمان نجات اش را سبب گردیم.برای نسلی که نه در کشوری به نام ایران زاده و زندگی خواهند کرد،آن هم اگر شانسی در دنیای زور و سرمایه برای ادامه زندگی در اقصی نقاط جهان پیدا کنند. برای ایجاد یک آلترناتیو ملی با توجه به تجربههای تاریخی چهار دهه گذشته و همچنین ماقبل آن از نهضت ملی تا مشروطه نبایست از ریشههای مایوس کننده تاریخی غافل بود.ریشههایی که موجب دوباره قدرت گرفتن استبداد و تغییر شکل آن در انقلاب ۵۷ شد،انقلابی که قرار بود برای مستضعفان باشد اما با سپری شدن هر روز از عمر نظام فقاهتی- رانتی،صدای خرد شدن استخوانهای مستضعفان زیر پای استبداد دینی بیشتر و بیشتر به گوش رسید.
استبدادی که با به کارگیری فقه و کنار زدن عقل و علم و همچنین در راس قرار دادن افرادی که انگل وار به جان وطن افتاده و از هیچگونه رفتار غیرعقلی و علمی و انسانی برای بقاءاش فروگذار نمیکند.به گونهای هر نوع اعتراضی را با خشنترین وضعی سرکوب کرده و منتقدان و دلسوزان را به زندانهای بلند مدت محکوم و یا به گونههای مختلف به قتل رسانده که نمونههای بی شمارش را در اعتراضات اخیر شاهد بودیم. به راستی آیا باید همچنان نظارهگر بود و در انتظار شنیدن صداهای زجر کشیده و خسته از داخل وطن ماند که ما را به اندک تحرکی در فضای مجازی و یا تظاهرات های مقطعی و یا دیدار با لابی های این کشور و آن کشور رهنمون کنند؟
برماست که سکوت نکنیم و منفعل نباشیم،جمع شویم و یکی گردیم و برای نجات ایران به پاخیزیم که باشد با سکوت و انفعالمان به رژیم غارتگر برای نابودی وطن یاری نرسانیم، برای نجاتش آگاهانه گام برداریم و اتحاد و همبستگی خود را با آگاهی بخشی برای ایجاد یک آلترناتیو ملی در رسیدن به حکومت دموکراتیک و مردمی پیوند بزنیم، حکومتی که یاغیگری در کشور و منطقه را نداشته و اهل عقل و علم و خرد جمعی در حل مسائل و همچنین برای صلح و امنیت و ثبات و پایداری مملکت بکوشد. امید که حرکتهای ایجاد آلترناتیو ملی برای نجات ایران در سایه تجربیات یکصد ساله کشور و جهانمان هرچه سریعتر شکل عملی به خود گیرد و پیامی روشن و دلگرم کننده در مبارزه با دیو استبداد را برای مردم مبارز و رنج دیدهمان داشته باشد.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید