سمینار اولاف پالمه / مروری بر گذشته
مروری بر گذشته
سایت ایران گلوبال ، یگانه رسانه ای بوده است که اخبار اجلاس اولاف پالمه را (متشکل از جمع متنوعی از مخالفان رزیم) را پوشش داد و ضمن مصاحبه های اختصاصی سعی کرد نظرات موافق و مخالف این نشست را باز تاب دهد .
سمینار در پایان کار خود بر «ضرورت وفاق ایرانیان برای نفی استبداد، نفی هرگونه تبعیض و نقض حقوق بشر، برای دموکراسی بر مبنای جدایی نهاد دین از دولت و انتخابات آزاد بر اساس معیارهای بین المللی توافق کردند» و حرکت بعدی خود را «جمع هر چه بزرگتری از نیروهای اپوزیسیون» اعلام کرد .
این اجلاس را بایستی از جمله تلاش هایی دانست که از یک دهه پیش و بطور مشخص از« طرح منشور 81 »شروع شدو بدنبال آن « طرح رفراندوم ملی» با سی هزار امضاء متوقف شد و سپس کمیته های انتخابی در خارج از ایران سازمانیافت و حاصل آن «گنگره جهانی رفراندم » بود که در بروکسل تشکیل شد و نشست های برلین ، لندن و پاریس بشکل دیگری ادامه یافت و آنگاه هر دو دسته بندی دچار اختلاف و چند دستگی شد و سرانجام هر دو از جنبش سیاسی ایران حذف شد .
شایات ذکر است که «گنگره بروکسل» بر تمامیت ارضی تکیه می کرد و زنده یاد داریوش همایون رهبری آن را در دست داشت و نشست های برلین را شهریار آهی سازمان دادو از ترکیب اتنیکی متنوعی برخودار بود ..... هر دو جریان امید های کاذبی در میان فعالان سیاسی ایجاد کردند و پس از مدتی شاهد انفعال گسترده در اپوزیسیون خارج از کشور می شویم .در مورد اجلاس سوئد هم نباید زود قضاوت کرد و ان را به « آلترناتیو سازی » متهم نمود.
نحوه گزینش
مشکلی اساسی اینگونه اجلاس ها بطور کلی در نحوه گزینش ،عدم حضور قدرت سایبری اپوزیسیون در آن است.
درمجالس اپوزیسیون ایرانی ، شرکت کنندگان عموما شخصیتهای کلاسیک و سنتی سیاسی جامعه ایرانی است . در حالی که گروههای اینترنتی و شخصیت های سایبری در اجلاس ها_ که مخاطبین بسیاری در فضای مجازی وواقعی جامعه دارند؛ بگونه ای که افکار عمومی الیت جامعه روشنفکری کشور را می سازند _ حضور ندارند .
در اکثر سمینار های سیاسی ؛ خبری از حضور مسئولین گروههای اینترنتی ،صاحبان سایت های پر تیراژ، فعالان شبکه های اجتماعی و اشخاص پر نفوذ سایبری نیست .
بهار عربی در تونس و مصر و... از فیس بوکی ها ، وبلاگ نویس ها و شخصیت ها و کمونهای اینترنتی آغاز شد و سپس احزاب و شخصیتهای سنتی سر برآوردند ،بعبارتی این « موتور کو چک سایبری» بود که انقلاب را اغاز کرد و در آن زمان خبری از شخصیت های سیاسی اخوان المسلیمن و دیگر گروههای مذهبی _ سیاسی نبود ...متاسفانه احزاب قدیمی از فرصتی که فضای سایبر ایجاد کرد ؛ سوء استفاده کردند و قدرت را در این کشورها قبضه نمودند .... در مورد ایران هم این خطر وجود دارد که باز هم برنده نهایی احزاب ، شخصیتهای سیاسی کلایسک باشند .
برای مثال
داستان عکس نیمه لخت گلشیفته فراهانی در فضای سایبری با واکنش گسترده ایرانیان مواجه شد و در کمتر از یک ساعت 11 هزار کامنت نوشته شد و 20 هزار عکس « شر » شد.
.واقیعت این است که فضای سایبری ، افکار عمومی الیت جامعه ایران را می سازد .به همین خاطر سن و جنسیت در فضای مجازی با ترکیب جمعیتی ایران مطابقت دارد ، در حالی که سن اجلاس های سیاسی پیر و ترکیب آن مردانه است.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید