رفتن به محتوای اصلی

طرح پیشنهادی برای تشکیلِ کنگرهءِ ملّیِ ایرانیان
06.10.2011 - 15:55

 ● کنگره Kongressیک واژهءِ لاتین هست و مفهوم به مناسبتی گرد آمدن گروهی از افراد را در مدّت زمانی محدود در یک مکان تداعی میکند. کنگرهءِ ملّی (nationale Kongress) گردهمایی شماری از افراد که نمایندگی مستقیم و یا با واسطهءِ حقیقی و حقوقیِ شهروندان کُلِ یک کشور را دارند و به منظور بررسی امری: / سیاسی/ اقتصادی/ اجتماعی/ امنیّت ملّی/ محیطِ زیست/ پژوهشی و برنامه ریزی/ چگونگیِ سیاست ورزی درونی و در عرصهءِ خارجی/ رفرم یا تغییر و یا تصویب قانونی جدید/ و در مجموع به مسائل و برنامه های حکومت و کشور داری می پردازند را بیان میکند.

● گردهمایی در یک کنگره میتواند در زمانهایِ مشخصِ سالانه و یا هر چند یکسال یکبار صورت

گیرد. موضوعاتِ موردِ بحث در یک کنگره بستگی به خواسته هایِ طبقاتی و شرایطِ سیاسی یک جامعه و یا به تخصص و مأموریتّهایِ گروه و افرادِ شرکت کننده در آن با اهدافِ معیّن را دارد. یک کنگره میتواند در محیط و مجموعهء : یک شهر، یک استان، در یک ایالت، در بین ایالتهای یک سیستم فدرال، در جغرافیای سیاسی فراگیر یک کشور، یا منطقه ای در بین چند کشور، بین کشورهای مستقل اعضای یک کنفدراسیون، در بین کشورهای یک قاره مانند اروپا یا آسیا، و در سطح اینترناسیونال با موضوعاتِ موردِ بحثِ مختلف و با اهدافی گوناگون سامان پذیرد.

▀ ▬ ضرورت تشکیل شورایِ ملّی ایرانیان:

بعد از انقلاب 57 با تحکیم قدم به قدم پایه های نظام حوزه ای و مستبد دینی قرونِ وسطاییِ جمهوری اسلامی در اثر: /در هم شکستن نهادها و نیروهایِ دمکراتیک/ یورش ایدئولوژیکِ دینی و نظامی به احزاب سیاسی با کشتارهایِ وسیع بی حساب و بی برنامه/ با بر پاییِ انقلاب فرهنگی به منظور سرکوب جنبش دانشگاه و دانشگاهیان همچنین پاکسازی فرهنگیان و دانش آموزان پیشرو در وزارت آموزش و پروش این نیروهای محرکهءِ تحوّل در اندیشه و سکویِ پرش به دورانِ تکاملی و سپاهِ دانش پیشتاز در گسترش و جایگزینی دمکراسی و نوآوری/ همچنین اعدام و به بند کشاندن شخصیّتهای ملّی، سیاسی، فرهنگی/ و ارتش کشور / فراری شدن بیش از چهار میلیون ایرانی/ در نهایت احزاب و سازمانها و طبقات مختلف جامعهءِ ایرانی به این اصلِ اساسی پی بردند که هر یک از آنها به تنهایی بصورت حزبی و سازمانی و بصورت فرقه ای و منطقه ای نمیتوانند نقشی مؤثر را در مقابل حاکمیّتِ ایدئولوژیک و نظامگیری ساختار جمهوری اسلامی بازی کنند، در نتیجه ضرورتِ تشکیلِ یک شورا و یا یک کنگرهءِ ملّی را که بتواند در جایگاهِ یک نماد و سمبل اتحّاد ملّی نیروهای پراکندهءِ سیاسی از هر جهان بینی و مسلک جامعهء ایرانی را به هم نزدیک و آشتی دهد و آنها را به منظور راهکارهای بنیادی امروز و فردای کشور تا تشکیل مجلس مؤسسان زیر یک سقف گرد آورد، بر همگان آشکار و مسلم گشت.

● دکتر شاپور بختیار، سازمان مجاهدین، نهضت آزادی، جبههءِ ملّی، سازمانهای چپ، راست، و میانی، اصلاح طلبان حکومتی درون و برون ساختاری نظام اسلامی، احزاب و سازمانهایِ قومی، جدیدأ جبههءِ سکولارها، همچنین سخنگو و نمایندهءِ مهدی کروبی رهبر جنبش سبز درون کشور، همه به اشکال مختلف در صدد ایجاد این نهاد ملّی (کنگره ملّی) تحت نام و با اهداف و جهان بینی های مختلف بر آمده اند که تا کنون موفقیّت نداشته و در آینده اگر بر همین بستر و با همین اصول و روشها و با پیش شرطهای معیّنِ تا کنون مطرح شده این مسئله را نه برایِ باری دیگر، بلکه اگر صد بار هم تکرار کنند، بدونِ شک با شکست هایِ پیاپی بسودِ پایداری و استمرار حکومتِ نظام ولایتِ فقیه پایان خواهد پذیرفت.

● از سویی دیگر باید بر این امر تأکید داشت که امروز ضرورتِ تشکیلِ یک آلترناتیو در شکل شورا یا کنگرهءِ ملّی از هر زمانِ دیگر برجسته تر و واقع بینانه تر میباشد. شرایطِ بحرانی درونِ کشور و بی اعتمادیِ مردم به رهبران و ساختار نظام جمهوری اسلامی، سُستیِ پایه هایِ نظام با منزوی شدن آن در جهان، اوضاع سیاسی در خاور میانه، درشمال آفریقا با فرا رسیدنِ بهار عربی و بطور کلی اتمسفرِ سیاسی و موضعگیری ها در منظومهء بین المللی بخصوص در جهان غرب و کشورهای دمکراتیک همچنین در ارگانهایِ بین المللی از جمله سازمان ملّل متحّد برای ایجاد یک کنگرهءِ ملّی در مقابل نظام جمهوری اسلامی بسودِ اپوزیسیون و جنبشِ دمکراتیک ملّتِ ایران بسیار مساعد و از پشتیبانیِ همه جانبهءِ جهانی بر خوردار هست،

● امّا باید بسیار هشیارانه با پارامترهای جدید و اصولی به تشکیل یک کنگرهءِ ملّی پا به میدان نهاد، زیرا با کوچکترین اشتباهِ استراتژیکی و سهل انگاری در انتخاب روش و افرادِ این کنگره میتواند همه شرایط و فرصتهای مناسب امروز برای گذار از نظام جمهوری اسلامی مستبد دینی را بر باد دهد و شاید دهه ای دیگر طول بکشد تا فرصتی این چنین فراهم شود. دوران هشت سالهءِ اصلاحات یکی از این فرصتهای تاریخی دوران گذار به مرحلهءِ دیگر بود که با سهل انگاری و کمبود پرسنل راستینِ سیاسیِ وفادار به مردم و به سرزمین ایران آنرا بسود ولایتِ فقیه سوختند و از میان برداشتند.

▀ ▬ موانع شکل گیری شورای ملّی ایرانیان :

1- ساختار سرکوبگرانه و پلیسی تمام عیار نظام جمهوری اسلامی و ارگانهای وابسته به آن به اشکال مختلف از شکل گیری یک نهادِ ملّی اپوزیسیون سراسری جلوگیری میکنند و همان استراتژی تفرقه بینداز و حکومت کن را در زمینه های مختلف هدایت و به پیش میبرد 2- آسیب پذیری تشکیلاتی، فرقه گرایی، پراکندگی، تزلزل در اندیشه و نوسانات موضعگیری سیاسی، و آنارشیسم عمومی در جبههءِ اپوزیسیون از ایجادِ یک نهادِ ملّی جلوگیری میکند 3- نفوذِ سازمانِ اطلاعاتیِ نظام جمهوری اسلامی در صف و در نوکِ هرم تشکیلاتیِ اپوزیسیون و در ارگانهایِ قومی تلاشها برایِ همبستگیِ ملّی را حنثی میسازد 4- وابسته بودنِ سرنوشتِ سیاسی و اجتماعیِ گروهی از رهبرانِ سیاسی چپ، راست، روشنفکرانِ دینی، اصلاح طلبان، و افرادی از پیشتازان و رهبرانِ قومی منطقه ای که با برکناریِ نظام جمهوری اسلامی یا از صحنهء سیاسی و اجتماعی طرد و حتّی شاید به محاکمه فرا خوانده خواهند شد، وجودِ اصلاحیِ نظام اسلامی را در لباسی دیگر بر تغییر این نظام اسلامیِ بنیادگرا ترجیح میدهند،

5- وجود جهان بینی هایِ رنگارنگ، فراوانی احزاب و سازمانهای سیاسیِ ایدئولوژیک و سنتّی پسامدرن با انشعاباتِ بسیار در آنها / عقب ماندگیِ تشکیلاتی و غیر دمکراتیک بودن ساختار و روابطِ اجتماعی در آنها/ عدم رشدِ فراگیر فرهنگِ دمکراتیکِ سیاسی و بی اعتنایی به اصول تئوریهای دمکراسی و نگرفتن کمک و پند از تجربهء دیگر کشورها/ انتخاب بر اساس شاخص های کاریسماتیکی افراد کنگره/ شخصیّت سازی و فرد پرستی بدون خلاقیّت و شایستگی/ خود بزرگ بینی و خود شیفتگی و قدرت طلبی در بین گروه پیشتاز سیاسی باعث بد بینی و پراکندگی و باعثِ انحلالِ نیروی مؤثر جمعی خواهد شد،

6- عدم روحیّهء همکاری و گرایشاتِ مشترک نظری و پراتیک، خلاء استخوان بندی منظم و عدمِ شبکیه هایِ شناختی جامعه و نهادهای مدنی فعّال و کمبودِ آگاهیهایِ طبقاتی و روشن نبودنِ اهداف و اهرمهایِ مشترکِ منافعِ ملّی در سطح عمومی جامعه 7- کمبودِ نیرویِ انسانیِ مبتکر و صادق در عرصهء پراتیک کشورداری و نداشتن پای بندیِ راسخ آنها به حقوقِ شهروندان 8- متکی نبودنِ سیاست و برنامه های ریزیهایِ این کنگره ها به ارادهء ملّی مردم در مجموعهءِ جغرافیایِ سیاسیِ ایران و فاصله داشتن با خواسته هایِ ضروریِ آنها 9- تأثیر گذاری و دخالتِ منفی و بازدارندهءِ کشورهایِ بیگانه بویژه کشورهای همسایه در امور همبستگی ملّی و در اپوزیسیون نظام جمهوری اسلامی، برای بهره برداریِ اقتصادی و سیاسی بیشترِ خود 10- نبودِ اتحادِ بین اقوام ساکن ایران و عدم همبستگی بینِ ساکنانِ جغرافیایِ سیاسی ایران 11- محور قرار دادنِ منافع منطقه ایِ خاص و یا منافعِ قبیله ای ایران ستیز با تمایل به تجزیه طلبیِ پنهان و آشکار 11- تمرکز گراییِ سیاسی و کنترل قشر سرمایه دار سنتّی بازاری و هدایتگران اقتصادِ وارداتیِ مصرفیِ فراقومی که شاهرگهایِ حیاتیِ اقتصاد کشور را در اختیار دارد که از تقسیم قدرتِ اقتصادی و اهرمهایِ سیاسی وابسته به آن پرهیز دارد 12- انحصار طلبی، تمامیّت خواهی، بحران هویّت با تمرکزگرایی گروهی از ایرانیان که بنادرستی خود را وارث ایران قبل از اسلام ( پارسی) می پندارند و مالکیّت سرزمین ایران را از خود می پندارند که در برپایی دوبارهءِ نظام سلطنتی و یا مشروطهء سلطنتی و یا در یک سیستم جمهوری مهار شدهءِ متمرکز را محور استرا تژی خود قرار داده اند

13- غایب بودن نسل جوان در چنین کنگره هایی، فکر جوان، انرژی جستجوگر و نواندیش تجدّد و تحول خواهِ نسل جوان، عدم بر قراری تبادل اندیشه بین نسل جوان و تجربهءِ نسل نسلهای ما قبل خود، نبودِ پیوند بین طبقاتِ نسلی و دوره ای تکامل 14- نبود پیوندِ مستقیم و عدم همسویی و خواسته های همگون بین جنبش دمکراسی خواهی ایرانیان در درون و برون کشور 15- انتخاب نامناسب زمان و هموار نبودنِ شرایط سیاسی در درون کشور و در عرصهءِ بین المللی برای برگزاری چنین کنگره هایی 16- به رسمیّت شناخته نشدهءِ این شوراها و کنگره های ملّی در عرصهءِ جهانی و از سوی سازمان بین الملل.

▀ ▬ کنگره و شورای ملّی بر چه پایه ای ؟ :

1- بر اساس جهان بینی های: تئولوگی و ایدئولوژیکِ دینی، سوسیالیسم و مارکسیسم، لیبرال دمکراسی، سوسیال دمکراسی ؟ 2- بر پایهءِ کدامیک از دورانِ ماتریالیسم تاریخی و یا مراحل تکاملیِ در اندیشهءِ لیبرالیسم، بر پایهء ساختا های زیر بنایی دورانِ ما قبل سرمایه داری فئوالیته با روابط اجتماعی آن، یا بر اساس دوران مدرنیته و عصر روشنگری راسیونال عصر گلوبال امروز ؟ 3- بر بستر ساختار حکومتی "ملّت دولت" که کارخانهءِ ملّت و ناتسیون ساز هست و حقوق کلکتیو طبقه و گروهی خاصّ را محور قرار میدهد و یا بر سنگ پایهءِ سیستم "دولت ملّت" که فرد واحدِ تشکیل دهندهءِ حکومتِ آن هست و حقوق و آزادیِ فردی و شهروندی را بر اساسِ لیبرال دمکراسی در نظر دارد ؟ 4- بر پایهءِ احزاب سراسری موجود در فضای سیاسی ایران ؟ 5- یا بر مبنای احزاب و سازمانهای قومی و إتنیکی مانند احزاب قومیِ کردستان، آذربایجان، بلوچستان، ترکمن، اعراب خوزستان، و با سایر ساکنان جغرافیای ایران ؟ 6- یا تشکیل یک کنگره بر اساس مشارکت نمایندگانِ فرا ایدئولوژیک، فراقومی، فرا جهان بینی و فراسکولار جغرافیایِ سراسر کشور و بطور مشخص بر پایه افراد و یا نمایندگانِ واقعی از استانهای موجود دیروز و یا امروز ایران ؟. 7- که در نهایت باید بررسی کرد که کدامیک از روشهای در بالا مذکور برای تشکیل یک کنگرهء ملّی به منظور انتخاب شورایِ ملّیِ با دمکراسی های پایه ای و کلاسیک و با روابط اجتماعی و سیاسی جهان امروز همخوانی و مطابقت بیشتری دارد ؟.

▀ ▬ کنگره تنها بر اساس جهان بینی ها ؟ ،

● آنچه که به روشنی و بنا به استناد تاریخی جهانی شکل گیری چنین کنگره هایی از جمله: کنگرهء ملّی هند، کنگره ها در قاره آفریقا و آفریقای جنوبی، کنگره های برگزار شده در ایالت متحدهء آمریکا برای اتحّاد و همبستگی در شکلِ کنفدراسیون و پس از آن بشکل فدرالیسم امروز آن در قرن هیجده، کنگره های ملّی و فراملّی در قارهء اروپا از جمله کنگرهءِ وین، کنگرهءِ ویستفالین آلمان، کنگرهءِ پاریس، و سایر کنگره های دیگر از این قبیل از عصر مدرنیته و روشنگری تا به امروز در این قاره، و یا کنگرها و شوراهایِ کشورهایِ عربی خاورمیانه و شمال آفریقا بعد از بهار عربی امسال، و سایر کنگره هایِ بیشمار دیگر در کشورهای مختلف جهان تجربه شده است، کنگرهءِ ملّی ایرانیان هم نمی تواند صرفأ بر اساس یک جهان بینی خاص از جمله سوسیالیسم، لیرالیسم، و یا دینی اسلامگرا و نمیتواند حتمأ بر اساس مکتب سکولاریسم، و یا تنها بر اساس ساختار یک حکومتی مانند جمهوری و سلطنتی مشروطه متمرکز و یا غیر متمرکز بنا نهاده شود.

▀ ▬ کنگره بر اساس احزاب و سازمانهای سیاسی ؟،

● از آنجا که ساختار احزاب سراسری در فضای سیاسی کشور بشکل مدرن و منجسم مانند کشورهای دمکراتیک در تعدادی مشخص و مفید شکل نگرفته و در واقع یک نوع آنارشیسم بر سامانهءِ بیشمار حزبی و سازمانی پراکنده حاکم هست و اصولأ شکل گیری این احزاب و سازمانها ریشه در دوران فئودالیته و قطب بندیهای دوران جنگِ سرد و بر پایهءِ ایدئولوژیکی متافیزیک دینی و یا سوسیالیسم فئودالیِ وابسته بنا نهاده شده اند که بر مبنای سیاست ورزی دانش محور بنا به ضرورتهای مطابق با مراحل تاریخی و تکاملی جامعهء ایران بوجود نیامده اند و در مرحلهء پراتیک بی نتیجه و تئوریهای آنها عملی نخواهد شد. اضافه بر این احزابی که خود را نهادهایِ سراسری مینامند نمایندهء همهء جغرافیای سیاسی ایران نبودند و چه بسا چندی از استانهای ایران حتّی ایران مرکزی بطور کلی تا کنون نماینده ای در چنین کنگره هایی نداشته و صرف نظر از عدم پلورالیستی جغرافیایی و مردمی این گردهمایی ها، در اندیشه و جهان بینی ها هم متنوع و کثرت گرا نبوده اند،

▀ ▬ کنگره بر اساس احزاب و سازمانهای اِتنیکی و قومی ؟ ،

● از احزاب قومی و قبیله ای هم انتظار بیشتری نمیرود، چرا که تشکیل این احزاب و سازمانها در بستر جهان امروز و مطابق با دورانِ تکاملیِ اقتصادی و سیاسی ایران نیست، چشم اندازی بر اهدافِ پنهان و نهان آنها وجود ندارد. در بین احزاب و سازمانها و اندیشه های قوم گرایی، جدایی طلبی و تجزیه طلبی خشونت بار، وابسته به قدرتها و کشورهای و نژادهای خارجی غیر ایرانی وجود دارد. امروز بجایِ قدرتِ نیرویِ انسانیِ ماهر، قدرتِ اقتصادی، توانِ سیاست ورزیِ مفید و رئال، فرهنگِ دمکراتیکِ همگرایی و همزیستیِ مسالمت آمیز، بجایِ نبوغ شایستگیهای فردی و منطقه ای و قومی با طرح و پیشنهاد هایِ سیاسی برای حلّ بحران قومی و هویّتی، در مقابل با توسل به زور آزمایی فیزیکی و با تعصب های اقتدارگرایانهءِ قبیله ای در چهار چوب فرهنگ و با جهان بینی فئودالیته بر گردنه ها و پشت سنگها و در قلعه ها، سنگر گرفتن، شاخص و پارامترهای تمدن و توسعهءِ فراگیر امروز جهان و ایران نیست، در نتیجه کنگرهء ملّی برای تعیین یک شورای ملّی بر اساس احزاب و سازمانهای قومی با شاخه های گوناگون آنها امکان پذیر نیست و در حقیقت نشست یک کنگره را به بازار زرگری تبدیل خواهند کرد.

● "کنگرهء ملیّتهای ایران فدرال" نمونهء برجستهءِ احزاب و سازمانهای قومی هست که اغلب یک نفر و یا یک خانواده غیر قانونی و غیر دمکراتیک خود را نمایندهء منطقه و یا ایل و قومی بنام حزبی قومی معرفی کرده است. تنها فاکتورهایی که در این کنگرهء ملیّتهای ایران فدرال دیده نمیشود، فرهنگِ دمکراسی، سازندگی، همبستگی و تمایلاتِ مشترکِ ملّی، همزیستیِ مسالمت آمیز، ایران دوستی، آگاهی و شناخت به مناسباتِ جهان امروز و آینده نگری قانونمند هست.

▀ ▬ اتحّادِ جمهوری خواهان، و شبکیهءِ سکولارهای سبز !،

● نمونهءِ بارز احزاب سراسری، قومی، و بر اساس جهان بینی ها " اتحّاد جمهوری خواهان ایران" که بزرگترین گردهمایی و نوعی از مهمترین کنگرهء ملّی بود که جهان بینی طیف چپ سازمان فدائی اکثریّت با افکار کهنه و بد سابقهء حزب توده بر این اتحّاد غالب شد. از این گذشته تعداد افراد از منطقهءِ جغرافیایی ویژه از جمله "ناحیّهءِ آذربایجان" در شورایِ هماهنگی و در نهادهایِ کلیدیِ دیگرِ این اتحّاد از مجموعهءِ بقیّه جغرافیای ایران از هر قوم و قبیله بیشتر بود در نتیجه هژمونی این اتحّاد بشکلی غیر دمکراتیک از نظر جهان بینی و مشی سیاسی و از زاویهءِ مشارکت منطقه ای و جغرافیایی در کنترل فدائیان اکثریّت و قوم تُرک آذری بود که علّت شکستِ سیاسی و انشعاب و به دامنِ اصلاح طلبیِ نظام جمهوری اسلامی در غلتیدنِ این اتحّاد هم همین دو مورد باعث شد.

● مثال دوّم "شبکیه جهانی سکولارهای سبز ایران" است که در شرایطی حساس و بنا به ضرورتِ دورانِ تاریخی جامعهء ایران و برآمد از دگردیسی نظام جمهوری اسلامی شکل گرفت. هدفِ امضاء کنندگان و هوادارانِ این شبکیه، ترویج و گسترش و مطرح کردنِ فلسفه و فرهنگِ دمکراتیک و پلورالبیسم با سکولاریسم در فضایِ سیاسیِ کشور و جمع آوریِ سکولارها زیر یک سقفِ مشترک بود. در مجموع فضایِ دمکراتیک حتّی از نوعِ جهانِ سوّمیِ آن هم بر ساختار تشکیلاتیِ این شبکیّه از آغاز تاکنون حاکم نبوده است. در چندین موارد انتخاب مسئولینِ این شبکیه بصورتِ غیر دمکراتیکِ استصوابی نظام ِولایتی ایی بدونِ انتخابات و نظر خواهی از بدنهءِ شبکیّه انجام گرفته است.

● از همه شگفت آورتر! شورایِ هماهنگیِ این شبکیّه به یک بار بصورتِ غیر دمکراتیک مانند مجلسِ خبرگان و شورایِ نگهبانِ نظام جمهوری اسلامی، خود را بدونِ هیچگونه انتخابی در جایگاه و بر صندلی هایِ "کنگرهءِ ملّی ایرانیان و یا مجلس مؤسسان آن" مینشاند و تشکیل آلترناتیو "حکومت در سایه" و یا تشکیل "پارلمان در تبعید" را با انتشار لیستی از افرادِ نامزد برایِ کسب این مقامها اعلام کردند. انتخاب و راهیابی افراد در لیستِ کاندیداتوری بنا به پیشنهاد و از فیلتر شورایِ هماهنگی به مانندِ شورایِ نگهبانِ نظام اسلامی گذشته است.

● اسامیِ در این لیست اغلب همان افرادِ سابقه داری هستند که یا از بنیاد گذاران، ایدئولوگها، و اصلاح طلبانِ حکومتیِ نظام جمهوری، یا در طیفِ سلطنت طلبان و مشروطه خواهان، یا در سازمانهایِ قومی، و یا افرادی از جبههءِ مارکسیست، سوسیالست های اصلاح طلب، که از عناصر و موانعِ اصلیِ شکل گیریِ گردهمایی ها و کنگره هایِ ملّی قبلی بوده اند که امروز هم پروسهء جنبش دمکراسی خواهی را با سردرگمی و رکود و سکون مواجه ساخته اند.

● در کنار این اسامی نام افرادِ دیگری آورده شده است که اصلأ شانسِ موفقیّت در هیچ انتخابی را نداشتند و ندارند. در لیستِ انتشار یافتهءِ کاندیدها برایِ کسب مقامها، بدون شک چند استان و منطقهءِ جغرافیاییِ ایران نماینده و نامزدی هم نداشت تا در رقابت ها مشارکتی داشته باشد.

● کارنامه و عملکردِ تا کنونِ شورایِ هماهنگیِ این شبکیه بیانگر این هست که آنها ظرفیّتِ ترویج و گسترشِ فلسفی و سیاسیِ سکولاریسم را ندارند و از شناخت و توانایی هایِ راهبرد سیاسی و هدایتِ قشری از سکولارهایِ ایران برخوردار نیستند. شورایِ هماهنگیِ این شبکیّه با قرار دادنِ تئوریهایِ دمکراسی و ساختار حکومت(مثلأ فدرالیسم) به عنوان زیر مجموعهءِ جانبی از سکولاریسم، فلسفه و اندیشهء سکولاریسم را به یک ایدئولوژی فراگیر مانند اسلام سیاسی و یا اسلام بنیادگرایی حوزه ای تبدیل و بر همین بستر یک میدان و فضایِ مداربستهء غیر دمکراتیک و سنتّیِ متمرکز درونِ تشکیلاتی را سازماندهی کرده است که نا کار آمدی و پاسیو شدنِ این شبکیّه را تا کنون شامل شده است و آنرا تا مرز فروپاشی و سوختن یک فرصت تاریخی کشانده است.

● در نوکِ هرم طبقاتیِ این سکولاریسم کج راههءِ سبزِ ایدئولوژیک شبکیه، سیستم و نمادِ انحصار طلبیِ فردیِ ولایتِ فقیه با دستگاهِ بیت رهبری تنظیم و تشیکیلات شبکیه سکولارها را هم به حزب جمهوری اسلامی و یا به دستگاه چند دیواری و چند ایستگاه حفاظتی و پُستی ولایت فقیه تبدیل کرده اند. در حقیقت دیدگاه و شناخت افرادِ نمادین این شبکیه در قرن"بیست و یک" نسبت به تئوریهای آغازین دمکراسی "قرن چهارده" که سکولاریسم و راسیونالیسم و پلورالیسم را هم در بر میگیرد، بسیار عقب مانده تر و میشود گفت که بر علیه اندیشهء سکولاریسم و راسیونالیسم و بر ضد تئوریهای دمکراسی میباشد، با وجود این در شورای هماهنگی افرادی هستند که علیرغم گذشتِ هفتصد سال از تاریخ مستند سکولاریسم، چنین پندارند که در اساس فلسفه و اندیشهء سکولاریسم از کشفیّات و اختراعات فردی آنها در تاریخ هست که باید به نام آنها ثبت جاودانه گردد.

● شبکیّه ای که تا کنون نتوانسته است یک جلسهءِ پالتالکی را برای تبادل اندیشه و دیدگاههای اعضای خود ترنیب دهد و موفق نشده است بین اعضای این شبکیه ارتباط برقرار کند، و یک سایت اینترنتی مستقل سامان دهد، چگونه میخواهد شورای ملّی ایجاد کند و در بارهء سرنوشت کشوری تعیین تکلیف کند. در این شبکیّه مفاهیم "ممالک محروسه و کثیراالمللهءِ " که فاقد تاریخ مستند دانش محور میباشند و اصولأ در جهان بینی سکولاریسم جا و مکانی ندارند، و از طرفی این اصطلاحات و واژه ها پایه های تفرقه و تجزیه طلبی و چهار چوب سیستم دوآلیسم حکومتی است امری رایج و باعث مباهاتِ و ابزار اقتدارگرایی چند نفر از شورایِ رهبریِ این شبکیّه هست. سایر احزاب و سازمانهای ایرانی هم دست برتری از شبکیّهءِ سکولارها سبز ایران نداشته اند و نخواهند داشت.

▀ ▬ تشکیلِ یک کنگره حولِ یک پلاتفرم سیاسی:

● موارد و مسائل پایه ای که معمولأ در یک کنگره مورد بحث و گفتگو قرار میگیرد، حداقل از سه تا شش ماه قبل از برگزاری به نظرخواهی لایه های مختلف جامعه و متخصصان گذاشته میشود، تا با تبادل نظر و برخوردهای نقاد و سازنده اصول و بندهای صیقل خوردهءِ تکمیلیِ آن بیرون آیند که بتوان در مدّتِ زمانِ کمِ برگزاریِ یک کنگره، هم اعضایِ شورایِ ملّی را انتخاب کرد و هم آن اصول و قوانین ضروری از پالایش فکری جمعی جامعه عبور کرده را برای تصویب به رأی عمومی بگذارد،

● مواردِ زیر میتواند منبع زیر بنای تشکیل یک کنگره چه در شکل بین نخبگان سیاسی بدون در نظر گرفتن جغرافیای سیاسی و چه در بین نمایندگان سراسری کشور مورد بحث و رأی گیری قرار گیرند:

1- کُلِ وظایف شورای ملّی برگزیده از این کنگره، هموار کردنِ زمینهء شکل گیریِ مجلس مؤسسان ملّی در صورت نبودِ جمهوری اسلامی است. 2- این شورا از حقوق تصمیم گیریهای کلان سیاسی و از مشروعیّتِ هرگونه قانونگذاری برخوردار نیست 3- این شورا نماینده هیچ طبقه ای خاص و یا قومی نیست، و هیچ جهان بینی را نمایندگی نمیکند و کاملأ بیطرف هست 4 - نظام جمهوری اسلام توان و ظرفیّتِ پاسخگوی نیازمندیهای جامعهء ایران را ندارد، بنا بر این برکناری این سیستم امری است ملّی و وظیفهء یکایک ایرانیان هست 5- سکولاریسم (جدایی دین از حکومت بدون هر گونه چون و چرای مطلق) 6- حفظِ تمامیّت ارضی کشور 7- تعیین یک سیستم اقتصادی دانش محور 8- پایه قرار دادن تئوریهای دمکراسی مدرن از جمله: اندیشه های لیبرال دمکراسی و یا سوسیال دمکراسی 9- پیشنها یک ساختار حکومت دمکراتیک و سکولار با تقسیم عمودی و افقی قدرت سیاسی آن مطابق با پارامترها و ضرورتهای سیستم اقتصادی 10- دادن پاسخی روشن به خواسته های زبانی و گویشی ویژهء در چند منطقهء جغرافیای کشور 11- تعیین سیاست خارجی غیر ایدئولوژیک و محور قرار دادن منافع ملّی در عرصه های چندگانه 12- مبنا قرار دادن اصول حقوق بشر در بخشهای مختلف قانونگذاری و کشور داری.

▀ ▬ تشکل یک کنگره فقط بر اساس فدرالیسم از بالا :

برجسته ترین تئوریهای دمکراسی امروز، دمکراسی بدون واسطه(direkte Demokratie) و دمکراسی پایه (Basis Demokratie) هست که مردم بطور مستقیم با رأی خود در سرنوشت، صدور قوانین، تصمیمات، و سیاستهای لازمهءِ روزانه مشارکت دارند. این روش از دمکراسی و انتخابات در چند کشور به مرحلهء عمل در آمده است. جوامع ِدمکراتیک و غرب تلاش جدّی دارند که تا حدِ امکان دامنهءِ میدانِ مشارکتِ مستقیم مردم را در سیاست ورزی وسیعتر کنند. تئوریِ دمکراسیِ با واسطه(indirekte Demokratie) که در آن نمایندگانِ انتخابی مردم به شیوهءِ دمکراتیک برگزیده شده اند، بجای آنها تصمیم میگیرند. دمکراسی با واسطه در پروسهءِ تئوریهای دمکراسی که آنرا اریستوکراسی هم مینامند رواج فراگیر و عمومی داشته است.

● در ایران دمکراسی بدون واسطه که هیچ، حتّی دمکراسی با واسطه یعنی بوسیلهءِ نمایندگانِ واقعیِ مردم صورت نگرفته است. سئوال اساسی اینجاست که در نهایت اصول و تئوریهای دمکراسی چند قرن دیگر باید در ایران پیاده شود، چند قرن دیگر باید بگذرد تا بویژه پیشتازانِ سیاسی پای بند اصول و پرنسیپ هایِ اوّلیّه تئوریهایِ دمکراسی باشند. در جهان متمدّن امروز دیگر بحث بر روی تئوریهای دمکراسی نیست، بلکه در فکر تدارکِ راهِ حلّها و تئوریهای هستند که از تداوم دمکراسی و پاسداری از آنرا ممکن سازد. منشاء این تئوریها هم مردم و نمایندگان سراسری و پلورالیسم در جغرافیای سیاسی و چند گانگی در اندیشه و رقابت آزاد مطابق با اصول دمکراسی میباشد.

● اوّلین سئوالی که برای تشکیل یک کنگره و یا شورای ملّی مطرح میشود این هست، که این کنگره باید ترکیبی از نمایندگانِ ایرانیانِ درون و خارج از کشور باشد ؟. امّا همه میدانیم که بنا به شرایط سیاسی و امنیّتی با حاکمیّت یک دیکتاتوری دینی قرون وسطایی، افراد درونِ کشور با نام حقیقی و حقوقی نمیتوانند شرکت کنند در نتیجه کنگره و ایجادِ یک شورای ملّی فعلأ در بین ایرانیان خارج از کشور از امکان عملی شدن بر خوردار میباشد.

● امّا پیش شرط اوّل این هست که افرادِ شرکت کننده در این کنگره بدون استثنا از تمامیِ جغرافیای سیاسی ایران (فدرالیسم از بالا)، از همهءِ استانهایِ موجود امروز ایران و یا از تقسیمات کشوری قبل از انقلاب، و یا از تقسیمات تاریخی مستند دیگر، مشارکتِ فعّال داشته باشند. شیوهءِ این انتخاب میتواند بوسیلهءِ یک اعلامیّهء سراسری در تمامی سایتهای ایرانی با نام یکایک استانها انتشار یابد و افراد داوطلب از هر استانِ مربوطه ثبت نام کنند. از آن پس در میانِ آنها بنا به جمعیّتِ هر استان از 3 تا 8 نفر نمایندهءِ استانی به این کنگره و شورای ملّی بفرستند، تعدادِ این نمایندگان نباید از حداقل 80 و حداکثر 120 نفر تجاوز کند.

● اگر قرار بر این هست که ساختار حکومت آیندهءِ ایران غیر متمرکز و تقسیم قدرتِ سیاسی و اقتصادی بصورت عمودی و افقی در آن بصورتِ فدرالیسم همگون و یا فدرالِ دوآلیسم رقابتی آنهم فقط بر مبنای جغرافیایی و ضرورت سیستم اقتصادی و نه بر پایهءِ اِتنیکی قومی عملی شود، تشکیل یک شورای ملّی بر اساس فدرالیسم از بالا با مشارکت نمایندگانِ حقیقی از کلِ استانهایِ جغرافیای کشور اوّلینِ قدمِ مثبت در این مسیر و نزدیکترین روشِ حقیقیِ به تئوریهایِ دمکراسیِ مدرن امروزی است.

● اینکه امروز اینجا و آنجا عده ای از یک جغرافیایِ خاص و یا از یک شهر مانند تهران، و یا عده ای به مناسبت دیدگاهها و منافع مشترکِ گروهی و طبقاتی و منطقه ای قومی، و یا بصورت آخوندی و کدخدامنشانه و به مناسبت بالا بودن سنّ و سال افراد و یا براساس وابستگی و پیشینه های خانوادگی و ژنتیکی، و یا صرفأ بودنِ در عرصهء سیاسیِ طولانی امّا بی ثمر و مضر و یا بنا بر سایر شاخص های دیگر دور هم جمع شوند و کنگره و شورا تشکیل دهند، با الفبای دمکراسی و حقوق بشر همسو و هماهنگ نیست و کسی دیگر آنرا نخواهد پذیرفت.

● در ایران فردا چه شاه و شاهزاده باشد و چه آیت الله و آیت الله زاده، چه شهر نشین و روستا نشین، چه وکیل و دکتر و مهندس، و یا چه کارگر و دهقان، کفاش، و رفتگر، همه در برابر قانون پدیده های حقوقی و حقیقی ایی محسوب خواهند شد که هرکدام دارای یک رأی و از حقوق مساوی برخوردارند. اگر فردی شایستگی و نبوغ خاص و یا تخصصی داشته باشد، مسلمأ گذشته از استان زادگاهش، سایر جغرافیای ایران پس از رأی آوردن در بین نمایندگان استانها، از آن هم بهره مند خواهد شد. مثلأ به عنوان پرزیدنت یا مسئول روابط خارجی این شورا انتخاب خواهد شد، شایسته سالاری از ارکان دمکراسی و موتور توسعهءِ فراگیر میباشد.

● در آلمان شانزده ایالت وجود دارد و همه از نژاد آلمانی هستند و در شرایط بحرانی همه متحد و یکپارچه میباشند، ولی مگر ممکن هست که ایالت بایرن در جنوب بجای ایالت هامبورگ درشمال تصمیم بگیرند، و یا گروهی بدون مشروعیّت قانونی در گوشه ای از کشور بلند شوند و برای بقیّه جغرافیای کشور آلمان نسخه بنویسند !.

● فاکتورهایی که ایرانیان و سایر اقوام ساکن ایران در آن مشترک هستند، 1- یک جغرافیای سیاسی مشترک 2- یک ساختار سیاسی حکومتِ مشترک 3- و یک یک زبان ازتباطی است. در بقیّه مسائل هر استان و هر منطقه مشخصات مردمی و جامعه شناسی با نیازمندیها ویزگیهای و با منافع خاص خودش را دارد. بدون شک ویزگیهای استان خراسان با استان فارس تفاوتهای اساسی دارد و نمایندهءِ استان خراسان و یا تهران نمیتواند از منافع مردم استان فارس و یا استانهای دیگر دفاع کند. شکوفایی یک کشور در همین رقابتهای درون کشوری و کنترل همدیگر میباشد. دمکراسی هم غیر از این مفهومی دیگری ندارد.

● از ویژگیهای مفید فدرالیسم از بالا به منظور تدارک دیدن یک کنگره این هست که نهادِ شورایِ ملّیِ انتخاب شده از این کنگره جایگزین احزاب و سازمانهای ایدئولوژیک، سنتّی، قومی، دینی، پسا مدرن میشود و به بحرانِ هویّت حتّی در بین خود ایرانی تباران خاتمه میدهد. حرکتی تازه در فضای سیاسی بوجود می آورد، استراتژی جدیدی مطرح میشود، از مردم سراسر ایران و از پیشوایان احزاب و سازمانهای قومی دعوت رسمی بعمل می آورد. دیگر افرادی مشخص و یا احزاب قومی و افکار قومگرایی نمیتوانند از چند سکویِ تبلیغاتی استفاده کنند، امتیاز خاصی به کسی داده نخواهد شد، همه یک نام و نشان و یک اتیکت دارند و آنهم نمایندگانِ استانها و یا مناطقِ خاصِ خود هستند. با فرم فدرالیسم از بالا از گذشتن ازهفت ایستگاهِ برای رسیدن به یک کنگره و تشکیل یک شورای ملّی تنها به یک نشست و به یک ایستگاه تنزل پیدا خواهد کرد و به این پراکندگی و آنارشیسم تا کنونِ در سامانهءِ سیاسیِ کشور نقطهءِ پایانی خواهد گذاشت.

Nasser.karami@gmx.de

|اُکتبر| 2011| آلمان|

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.