رفتن به محتوای اصلی

دولت اعتدالی می تواند از دو جانب متضاد تهدید شود
21.08.2013 - 12:34

پاسخ به 5 پرسش کیانوش توکلی 

1- آیا به نظر شما انتخابات 92 رویداد مهم و نقطه عطفی در تحولات سیاسی ایران محسوب می شود و یا همانند سایر انتخابات، نمایشی سیاسی از سوی بیت رهبری بود؟
حتا با مضمون بخشی از پرسش شما مخالفم! زیرا سایر انتخابات نیز در ایران بعد از انقلاب نمی توانند به صفت « نمایش سیاسی» متصف شوند. انتخابات از جمله معدود دستاورد های انقلاب بهمن است که علیرغم همه کاستی ها و نقصان ها که در اکثر جوامع در حال توسعه موجود است، هرگز نشده است که توسط حکومت قبضه شود. حضور مردم منطبق با سطح رشد یافتگی آگاهی جمعی و متناسب با توازن قوای سیاسی، همواره مهر اراده اکثریت را برامر انتخابات زده است بدون آنکه بر طبق موازین پذیرفته شده، دموکراسی حقوق اقلیت در این روند لحاظ شده باشد.
باور من این است که تا سال 88 و انتخابات واقعاً فاجعه بار ریاست جمهوری دهم، اکثریت جامعه ایرانی ـ اکثریت جامعه رأی دهندگان ـ تعیین کننده نتایج آرا بوده اند. این یک امر نسبی است و با عرف جامعه و سطح دموکرتیزاسیون آن در ارتباط است. یعنی نمی توان از انتخابات بی نقص و ایرادها و حتا بی تقلب صحبت کرد. اما حضور قاطع اکثریت همواره حرف آخر را زده است و حقوق اقلیت بویژه بخش های معینی از آن هم قطعاً نادیده گرفته شده است. اما در انتخابات 88 که دو جناح اصلی شرکت کننده در انتخابات می توانستند با هم هماوردی داشته باشند و موقعیتی مثل انتخابات 76 و 80 فراهم نبود، تاریخ انتخابات در کشور ما ورق خورد و آنچنان لرزه ای بر ارکان حکومت و جامعه افتاد که یک جنبش مدنی را در سطح جهان برکشید. پس از نظر من انتخابات همیشه در ایران محل تبلور اراده جمعی از سویی و مصالح حکومت از سویی دیگر بوده است.
اما! پاسخم به این بخش از پرسش شما که آیا انتخابات سال 92 رویداد مهم و نقطه عطفی در تحولات سیاسی ایران بود؟ آری است.
برخی از نیروها در اپوزیسیون دوست دارند که در تحلیل برگزاری سالم این انتخابات همه چیز را به ترس و وحشت حکومت نسبت بدهن و با ادبیات ویژه ای از جام زهر و عقب نشینی و انواع عبارات تحریک کننده به نوعی استفاده کنند که یادآور جنگ غیر قابل تخفیف میان حکومت و مردم و آشتی ناپذیری ابدی باشد.
گمان من این است که در جهان امروز حتا در جوامعی نظیر جامعه ما که زبان گفتگو نه تنها میان مردم و حکومت بلکه اساساً در هیچ سطحی از اختلافات رسم نیست و تقابل تنها شیوه اثبات حقایق است، حکومت و مردم ناچارند که به فهم یکدیگر نزدیک شده و اگر از تاریخ نیاموخته اند از واقعیات تلخ بیاموزند. آنچه در ایران از پس بسیار افت و خیزها و بسیار دشواری ها، اتفاق افتاده است این است که حکومت و مردم در هر کشش و کوششی آموزه های تازه ای به دست آورده اند. معنی حرف من این نیست که حاکمیت ایران دموکرات شده است! بر که اینجا بر این معنی تأکید دارم که مردم و حکومت هر دو سقف خواسته های خود را مبنای توافق در انتخابات قرار نداده اند. مسائل دیگری نظیری به هم ریختگی در اردوی اصولگرایان، برآمد و عزم جدی نیروهای خواهان تغییر به ماندن در مبارزه انتخاباتی و حضور دو نامزدی که هر دو از صف پراکنده اصولگرایان قوی تر می نمودند، عدم تسلط اصولگرایان تندرو بر دستگاههای برگزار کننده ی انتخابات، یعنی مشخصه هایی که ما حامیان شرکت در انتخابات برمی شمردیم، عواملی شدند که عزم مردم را به پیروزی و گرایش حکومت را به مدارا تقویت کردند.گذشته از اینها، نظام و مردم ناراضی هر دو می توانسته اند از جمله، درآینه بهار عربی باخت دو سویه خود را ببینند!
اما اهمیت مسئله در این آموختن از روزگار و کنار آمدن با یکدیگر و گامی عملی به سوی اعتدال است. این گام در شیوه برگزاری انتخابات و ترکیب اعتدالی کابینه برداشته شده است. پس می توان امیدوار بود به فرخندگی نقطه عطفی که شما اشاره می کنید.

2 - از دید شما آیا تحقق تغییرات مثبت کوچک در جمهوری اسلامی امکان پذیر است؟ فکر می کنید با رأی به تغییرات کوچک، مردم همچنان خواستار تغییرات اساسی در جامعه و زندگی خود هستند و این دو مکمل یکدیگرند؟
به قسمت اول پرسش در واقع در قسمت اول پاسخ دادم و تأکید می کنم که تغییرات مثبت در فضای سیاسی و اجتماعی در وهله اول؛ و در اوضاع اقتصادی به مرور قابل پیش بینی هست. نکته ای که ممکن است روی کند اینکه، پس از تثبیت وضعیت دولت و شروع تغییرات مثبت، شاید وضعیت اقتصادی بتواند سریعتر از اوضاع سیاسی بهبود بیابد؛ زیرا همه جناحهها به بحران اوضاع اقتصادی اذعان دارند و به همین دلیل بهبود آن به هنوعی خواست همگانی تبدیل شده است. یعنی مقاومت های کمتری به نسبت اصلاحات اقتصادی در این زمینه در مقابل دولت روحانی هست. حال آنکه گشایش یا اصلاحات در فضای سیاسی گذشته از آنکه مخالفین نیرومندی دارد، به ضرورتی عینی برای همه ی گروهها و بخش های اجتماعی تبدیل نشده یا لاقال خواست یکپارچه ای چون اصلاحات اقتصادی نیست. این البته نافی آن نیست که ما انتظار داشته باشیم تا دولت روحانی با تدابیری که به لحاظ مادی و نیز معنوی کم هزینه باشد، وسایل آزادی منتقدان سیاسی و رهبران جنبش سبز را فراهم کن.
و درمورد بخش دوم پرسش شما پاسخ من بازهم آری است. خواست تغییر در اجتماع در جهت ارتقای سطح زندگی مادی و معنوی مردم شکل می گیرد. چگونه ممکن است جامعه ای به این نتیجه برسد که آنچه به دست آورده است، مطلوب نهایی است؟ در هیچ کجای جهان چنین نیست و در کشور ما فاصله میان مطلوب و مقدور را زمان های طولانی پر می کنند.
3 ـ با توجه به حمایت هاشمی رفسنجانی و خاتمی از حسن روحانی، وضعیت اصلاح طلبان درون حکومت در داخل ایران چگونه خواهد شد و در این شرایط اپوزیسیون سکولار- دمکرات چه موضعی را باید اتخاذ نماید؟
انتظار و پیش بینی من این است که اصلاح طلبان فضای بیشتری را برای حضور اجتماعی و فعالیت های مدنی بیابند و در سایه این امکان بتوانند علیرغم اینکه با مشکلات فعالیت سیاسی کماکان روبرو هخواهند بود، از طریق نهادسازی های مدنی، نقش مؤثری در انتخابات مجلس دهم ایفا کنند. آنها حتا در شرایط بسیار مختنق قبل از انتخابات توانستند تعداد قابل توجهی نماینده به شوراهای شهر بفرستند. این نشان می دهد که علیرغم همه فشارها جامعه آمادگی دارد تا به آنان گوش بسپارد و مجدداً اعتماد کند. به طور کلی گمانم این است که آنها باید بیشتر تلاش شان معطوف به ایجاد و حضور در نهادهای مدنی باشد.
4 - اصلاح طلبان بیرون حکومت و از جمله اصلاح طلبانی که از حاکمیت به بیرون پرتاب شده و در خارج از ایران به سر می برند در قرار گرفته اند؛ به نظر شما، انتخاب روحانی به معنی شکست اصلاح طلبان و اصلاح طلبی در نظام جمهوری اسلامی است؟
البته اصلاح طلبان در کثرت تعیین کننده خود در ایران به سر می برند و شماری از فعالان آنان که به خارجه آمده اند، از منظری که اعضا و منسوبان تشکل های اصلاح طلب محسوب می شوند، در تصمیم گیری ها همراه هموندان داخلی خود حرکت می کنند و از این بابت " شرایط سخت تصمیم گیری" در چارچوب تصمیمات سازمانی یا حزبی یا جبهه ای تعریف خواهد شد.
اما مقوله شکست اصلاح طلبان را که شما مطرح می کنید، باور ندارم. زیرا همانطور که خودتان اشاره کردید، آقایان هاشمی و خاتمی در پیروزی آقای روحانی نقش داشته اند. بویژه دفاع آقای خاتمی از آقای روحانی به سبب تناسب برنامه های او با برنامه های اصلاح طلبان بوده است. امری که آقای خاتمی به صراحت آن را اعلام کرد. حضوربرنامه سیاسی - اقتصادی یک نیرو در حکومت، در کمترین وجه خود پیروزی متحدان آن جریان است و نمی تواند شکست ارزیابی شود. تنها شکست خورده ی این انتخابات اصولگرایان تند رو بودند. حتا نمی گویم اصلاح طلبان تندرو زیرا که آنان نیز حداقل های خود را در این دولت می توانند ببینند. اما اصولگرایان از انجاییکه تمامیت خواه هستند و اعتدال را نابودی مشی خود می دانند به روشنی شکست خورده این انتخابات هستند.
5- در پایان اگر توضیح دیگری را لازم می دانید بعنوان اخرین پرسش در این قسمت به آن پاسخ دهید.
نگرانی من از این بابت است که دولت اعتدالی می تواند از دو جانب متضاد تهدید شود. نخست و بی شک اصولگرایان تندرو هستند که ممکن است که طاقت نشستن به پای شکست خود را برای چهار سال آینده نداشته باشند و در هر فرصتی آمادگی مقابله با رأی و خواست مردم را بروز بدهند. سوی دیگر امیدهای کاذب و شتاب زدگی نیروهای خواهان تغییر است که پس از پیروزی دولت اصلاحات نیز نقش مخربی را در راندن مردم به سوی ناامیدی و منفعل ساختن آنان و در نتیجه فراهم آوردن امکان صعود احمدی نژاد بازی کرد. مسئله این نیست که دولت روحانی قابل نقد نخواهد بود، دولت اصلاحات نیز خالی از خلل نبود؛ مهم این است که مرز بین انتقاد و مطالبه با نفی و قهر مخدوش نشود. این نیز بازی نغزی است که باید امیدوار باشیم که سیاسیون ما که روزگاران را تجربه کرده اند و حتا پیش اموزگار نیز نشسته اند، بتوانند به جامعه بیاموزند.
گذشته از اینها این خطر نیز امیدوارم موجود نباشد که خط اعتدال، خود به خط قرمز و مفهومی برای راندن گروههای جدیدی به رادیکالیسم سیاسی شود. دولت اعتدال و تدبیر، علاوه بر پیشبرد برنامه های سیاسی و اقتصادی خود باید در جهت نزدیک کردن لایه های صعب و سخت تندروی های اصولگرایانه و اصلاح طلبانه، برنامه های کارشناسانه داشته باشند. باید مراقب باشد که هر نیرویی ولو اصولگرای افراطی به صرف اندیشه سیاسی اش از همه وجوه فعالیت های خود محروم نشود. یعنی دولت روحانی در عین حالی که باید مراقب کارشکنی های تندروها باشد، مراقب بروز این رویکرد نیز که در کشور ما در همه دوره ها سابقه داشته است باید باشد که روش های حذفی انتقام جویانه جایگزین صلاحیت ها و شایستگی های موضوعی و تخصصی نشود. 19 .08.2013 ملیحه محمدی

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.