رفتن به محتوای اصلی

مصاحبه یک رسانه سوئدی (مجله پادشاهی) با شهبانو فرح پهلوی
12.03.2013 - 21:00

استکهلمیان – ایرانیان کتابخوان مقیم سوئد که مرتبا به روزنامه فروشیهای این کشور سر میزنند هفته گذشته چشمشان به تصویر آشنایی بر روی صفحه اول مجله سوئدی"کونگلیگا مگزینت" (مجله پادشاهی) افتاده است که همانطور که از نامش پیداست در رابطه با خانواده های سلطنتی جهان مطلب می نویسد. تصویر آشنای نقش بسته بر روی صفحه اول این مجله سوئدی متعلق به شهبانو فرح پهلوی ملکه پیشین ایران است که در ماه ژوئن گذشته به دعوت بنیاد جایزه هنر پرنس سیگوارد و پرنسس ماریان برنادوت و خانواده سلطنتی سوئد به استکهلم سفر کرده بود. این سومین سفر شهبانو فرح به سوئد بشمار می رود. آقای روجر لیندگرن سردبیر "مجله پادشاهی" مصاحبه ای در خلال مسافرت شهبانو فرح به استکهلم با وی انجام داده است که اینک به همراه تصاویری زیبا و دیدنی در شماره فوریه 2013 این مجله بچاپ رسیده و منتشر شده است. این مصاحبه تنها و اولین مصاحبه شهبانو فرح پهلوی با یک رسانه معتبر سوئدی محسوب می شود. استکهلمیان متن مصاحبه انجام شده روجر لیندگرن سردبیر "مجله پادشاهی" (کونگلیگا مگزینت) با ملکه پیشین ایران را به پارسی برگردانده است که در زیر تقدیم خوانندگان استکهلمیان می شود. چنانچه مایل به دسترسی به متن سوئدی این مصاحبه و خرید این مجله جهت نگاهداری به رسم یادگارهستید امکان تهیه آن کماکان از روزنامه فروشیهای معتبر سوئد و نیز پیوند پایان همین مطلب امکانپذیر است. ****** شهبانو فرح ایران "روشنایی بر تاریکی چیره خواهد شد" او در دهه 1960 میلادی رقیب ژاکلین کندی محسوب می شد. اما از بیش از 30 سال پیش تاکنون ملکه پیشین فرح, کشوری را که به آن عشق می ورزید ترک کرد. او در مصاحبه ای اختصاصی با "مجله پادشاهی" از زندگی اش, تلاشها جهت رسیدن به ایرانی آزاد و دوستی اش با خانواده سلطنتی سوئد می گوید. در زندگی خبرنگاری ام هر زمان از من می پرسیدند که آرزوی انجام مصاحبه با کدام پادشاه یا ملکه ای را دارم پاسخم همواره این بود, یکی ملکه الیزابت دوم, چون هرگز با هیچ خبرنگاری مصاحبه انجام نداده است و دیگری شهبانو فرح از ایران, چون او برای من و بسیاری دیگر سمبل یک سرنوشت جذاب و پر فراز و نشیب بوده است. به همین دلیل هنگامی که شهبانوی ایران فرح پذیرفت که در خلال دیدارش از مراسم اهدای جوایز "بنیاد هنر برنادوت" در استکهلم یک مصاحبه اختصاصی با "مجله پادشاهی" انجام دهد بسیار خوشحال شدم. شهبانو فرح به پیشنهاد آقای هانس یلمکویست از موسسه روابط عمومی "ترند گروپن" بعنوان میهمان افتخاری به این مراسم دعوت داشت. تنها با دیدن فرح میتوان حدس زد که او یک ملکه است. او دارای شخصیت و متانتی است که همه نگاه ها را بسوی خود جلب می کند. اکثرا او را با نام "فرح دیبا" می شناسند, با وجود اینکه از روز ازدواجش با محمد رضا شاه پهلوی در سال 1959 از نام فامیل همسرش استفاده کرده است. نام رسمی او اما "شهبانو فرح پهلوی ایران" است. هنگامی که او را در "وینتر تردگوردن" گراند هتل ملاقات می کنم بار سومی است که به سوئد سفر کرده است. می گوید: محبتی که در سوئد با آن مواجه شدم عمیقا مرا تحت تاثیر قرار داده است. مشهور بواسطه زیبایی اش فرح در طی سالهایی که ملکه ایران بود یکی از مشهورترین زنان جهان بشمار میرفت. زیبایی او و نیز مدل موی مشهورش از مشخصه های کلاسیک وی بوده است. رسانه های جهان برای نوشتن در مورد خانواده سلطنتی ایران از یکدیگر سبقت میگرفتند. زیبایی فرح مشروعیتی را به همراه داشت که شاه بتنهایی قادر به دستیابی به آن نبود, چرا که کشورش را با دستی آهنین اداره می کرد. فرح وظایف خود بعنوان ملکه ایران را با عشق ایفا می کرد. برای حقوق زنان مبارزه می نمود, در حیطه درمان و فرهنگ فعال بود و تلاش می کرد تا ایران را هر چه بیشتر در صحنه های بین المللی مطرح کند. در سال 1967 شاه ایران او را در مراسم تاجگذاری رسما به مقام ملکه تخت طاووس ارتقاء داد. ترک کشور با قدرت گرفتن نیروهای تندرو در ایران مخالفت با شاه در طی دهه 1970 اوج گرفت. نظرها بر این بود که حکومت شاه حق فقرا را پایمال نموده و تابع سیاست های آمریکا بوده است. مخالفت ها در سال 1979 به حدی رسید که خانواده سلطنتی مجبور به ترک ایران شدند. شاه که قبل از آن با بسیاری از رهبران جهان دوستی نزدیکی داشت حتی برای یافتن مکانی جهت زندگی دچار مشکل شد. فرح و خانواده اش در شرایطی تحقیر آمیز مجبور به نقل مکان از نقطه ای به نقطه ای از جهان شدند. شاه همزمان مبتلا به بیماری سرطان شد و در سال 1980 در مصر درگذشت. پس از انقلاب اسلامی چهره ایران عوض شد, اما فرح همانی که بود باقی ماند. زیبا, متشخص و با عظمت. اینکه قرار بود او را بدنبال مسافرتش در تابستان در استکهلم ملاقات کنم برایم تقریبا باورنکردنی بود. با وجود اینکه با اعضای اکثر خانواده های سلطنتی اروپا مصاحبه کرده بودم اما باز هم اظطراب داشتم. درست است که فرح قلمرو پادشاهیش را از دست داده است, اما هنوز هم از فرق سر تا نوک پایش یک ملکه به تمام معنی است. از راه رفتنش, از صحبت کردنش و از حظور با عظمتش آن را درک می کنید. خودکشی دو فرزند شهبانو فرح از زمان ترک ایران دارای دو محل سکونت است. آپارتمانی در پاریس و خانه ای در واشنگتن دی سی. فرزندانش نیز در آمریکا زندگی می کنند. فرزندش رضا و همسر او یاسمین سه دختر دارند. دخترش فرحناز هرگز تشکیل خانواده نداد. کوچکترین دختر فرح, شاهزاده لیلا, هنگامی که تنها 31 ساله بود به زندگی اش در لندن پایان داد. پسر دیگر او شاهزاده علیرضا نیز در روز 4 ژانویه سال 2011 با شلیک گلوله به زندگی خود پایان داد. او نیز بمانند خواهرش افسرده بود و سالهای تبعید او را نیز سرانجام از پای درآورد. شش ماه پس از درگذشت علیرضا دوست دخترش دختری را بدنیا آورد. فرح دوباره مادربزرگ شد اما اندوه و غم از دست دادن علیرضا بی اندازه بود. فرح در سالهای تبعید از وطن نیز به حمایت از هموطنانش ادامه می هد. او به نقاط مختلف جهان مسافرت می کند و به تشریح وضعیت ایران می پردازد. فرهنگ ایرانی را برجسته می سازد و برای هنرمندان جوان ایران کمکهای مالی جمع آوری می کند. آرزوی او جلوس فرزندش بر تخت طاووس است, اما در چهارچوب یک پادشاهی مشروطه و پادشاهی فاقد قدرت, بمانند پادشاه سوئد کارل گوستاو شانزدهم. هنگامی که شهبانو فرح را ملاقات میکنم منشی مخصوصش و نیز هانس یلم کویست سازمان دهنده برنامه همراه اوست. شهبانو فرح تنها با "ماریان برنادوت" که امشب برای بزرگداشت او به سوئد آمده آشنا نیست, او قبلا بارها با پادشاه و ملکه سوئد و نیز شاهزاده ویکتوریا, ولیعهد, به مناسبتهای مختلف ملاقات کرده است, از جمله در گردهم آیی "کودکان جهان" در کاخ ورسای. برداشت شما از خانواده سلطنتی سوئد چیست؟ - من احساسی بسیار گرم و عمیقا ستایش آمیزنسبت به خانواده سلطنتی سوئد دارم. من اعلیحضرت پادشاه را هنگامی که ولیعهد سوئد بودند در ایران ملاقات کردم و افتخارآشنایی با ملکه سیلویا در چهارچوب فعالیتهای اجتماعی اش در بنیاد تحت نظارت وی را داشته ام. من آنان را بواسطه شیوه ای که سوئد را نمایندگی میکنند ستایش میکنم. من کشور شما را بواسطه پیشرفتهایش و اینکه پذیرای تعداد زیادی از هموطنان من که اینک در خوشبختی در اینجا زندگی می کنند بوده است نیز تحسین می کنم. سوئد از جمله کشورهایی است که پس از انقلاب اسلامی در ایران پذیرانی بیشترین تعداد ایرانیان بوده است. بسیاری از آنان با شنیدن نام شهبانو دستخوش احساساتی عمیق می شوند. احساس شما چیست؟ - پیش از هر چیز از عشقشان سپاسگزارم. من معنی دوری از میهن را میدانم, دوری از ریشه ها. برایشان آرزوی پیشرفت دارم, اما پیش از هر چیز آرزوی مشترک همه ماهایی که دور از وطن بسر می بریم – آرزوی یک ایران آزاد. یک ایران دمکراتیک. ایرانی که دولتش در خدمت مردم باشد. من ایمان دارم که چنین نیز خواهد شد. درخواست من از ایرانیان سوئد نیز این است که امیدوار باشند. همانگونه که همیشه میگویم روشنایی همیشه بر تاریکی چیره خواهد شد و ایران باری دیگر از بستر خاکسترهایش سربلند خواهد کرد. در جایگاه ملکه برای حقوق زنان و همچنین در رابطه با امور فرهنگی فعالیت میکردید. امروز چه میکنید؟ - من از اینکه همسرم موقعیت, حمایت و راهکار لازم جهت آنچه که انجام داده ام را در اختیارم قرار داد بی اندازه سپاسگزارم. نه تنها من, بلکه زنان و مردان بسیار دیگری در این احساس با من شریکند. از وقتی که ما کشورمان را ترک کردیم, روزی نبوده است که بصورتی چه همراه پسرم و چه همراه ایرانیان دیگر در این رابطه کار نکرده باشم. اندیشه من همیشه معطوف وضعیتی است که بویژه زنان, جوانان و کودکان ایران در آن بسر می برند. همه تلاش می کنیم تا با بهره گیری از عنصر شجاعت که از اهمیت زیادی برخوردار است از شر این رژیم وحشت انگیز رهایی پیدا کنیم. پسر شهبانوهم عمیقا در راه رسیدن به ایرانی آزاد فعال است.... - طبیعتا! من در کنار او ایستاده ام, اما اوست که فعال سیاسی است. او 30 سال است که همواره یک گفته را تکرار کرده است: بیایید با هم برای یک ایران آزاد و دمکراتیک کار کنیم و زمانی که ایران سرانجام آزاد شد این حق مردم ایران خواهد بود که نوع حکومت خود را انتخاب کنند, چه یک پادشاهی مشروطه باشد و چه یک جمهوری دمکراتیک. در ضیافت امشب سخنان خود را خطاب به پرنس سیگوارد و ماریان با سوئدی فصیح به پایان بردید. سوئدی از کجا یاد گرفتید؟ - هاه هاه! اولین آموزگار من همسر نروژی دوست نزدیکم در پاریس بود, اما او اهل نروژ است و کمی اختلاف لهجه وجود دارد. آموزگار دوم من کارمند جوان هتلم بود. در زمان صرف شام نیز در کنار رئیس ریکسداگ (پارلمان سوئد – استکهلمیان) نشسته بودم, از فرصت استفاده کرده و از او پرسیدم که آیا درست تلفظ میکنم. در سخنان خود اشاره کردید که پرنس سیگوارد برنادوت در زمانی که در ایران بودید به ایران سفر کرده بود. چه خاطره ای از او دارید؟ - بیاد دارم که جهت دیدار با همسرم به ایران آمد و من هم با او دیدار کردم. طبیعتا قبلا در باره او شنیده بودم. اگر درست بخاطرم مانده باشد پدربزرگ پادشاه فعلی سوئد, گوستاف آدولف ششم, به همراه نوه اش, ملکه فعلی دانمارک, به ایران آمده بودند. هر دو آنها بسیار به باستانشانسی علاقمند بودند. شهبانو سالها با ماریان برنادوت آشنا بوده اید. در باره او چه می توانید بگویید؟ - من او را بواسطه بنیاد هنری که تاسیس کرد و نیز کمکهایی که جهت تشویق, کمک و شناساندن هنرمندان جوان در اختیار آنان قرار داده است تحسین می کنم. پرنسس ویکتوریا (ولیعهد سوئد – استکهلمیان) اخیرا صاحب نوزادی شده است. شهبانو چه توصیه ای به او دارند؟ - آرزوی بهترین ها را برای او دارم و بسیار از دیدن تصاویر استل کوچولو (نوزاد پرنسس ویکتوریا – استکهلمیان) خوشحال شدم. برایشان آرزوی خوشبختی و برای نوزاد کوچک آرزوی تندرستی دارم. طبیعتا برای اعلیحضرت پادشاه و علیاحضرت ملکه نیز که برای اولین بار صاحب نوه شده اند آرزوی موفقیت دارم. این یکی از زیباترین تجربیات زندگی است. برگردان پارسی: استکهلمیان

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی
www.parsdailynews.com

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.