رفتن به محتوای اصلی

● یادداشت‌ها و مقالات ابوالفضل محققی

ابوالفضل محققی
ما چگونه براحتی می توانیم چشم بر این همه جنایت ببندیم وشاهد این همه بی عدالتی در جامعه و سرکوب دائم زنان بی پناهی باشیم که در کمال شقاوت توسط حکومت اسلامی اعدام می گردند؟ بنا برآمار سازمان دفاع از…
ابوالفضل محققی
نامش مار یانا بود. معلم کلاس اول در یکی از مدارس کشور سوئد شهر اپسالا. به بیست و پنج سال قبل بر می گردم به زمانی که او حدود چهل یا چهل پنج سال داشت. این که چند ساله بود اصلا مهم نیست! قدی بلند، صورتی…
ابوالفضل محققی
سیمائی عرق کرده حاصل نبردی سخت در روی تشک کشتی ومدال طلائی بر گردن.در پشت این چهره عرق کرده، چه میزان سال ها کار سنگین، شبانه روزی،تمرین وممارست نهفته است؟هرگزکسی آن سوی این مدالها را نمی بیند.همیشه…
ابوالفضل محققی
وطن معنا نمی یابد اگر این خاک !با مردم در نیامیزد! وطن این کلمه زیبای نشسته بر جان شکل نمی گیرد وقلبت برای آن نمی طپد اگرمردم حضور تاریخی در آن نداشته باشند. حضورمردمی در درازنای تاریخ که از میان رنج…
ابوالفضل محققی
گوشی را بر میدارد تصویرش بر صفحه تلفن ظاهر می شود .از پشت شیشه عینک هاله نازکی از اشگ را می توان دید .طبق معمول بسیار آرام صحبت می کند .میخواهم درگذشت خواهرش را تسلیت بگویم .می گوید: "خواهش می…
ابوالفضل محققی
جدیت ومیزان واقعی اعتقاد ما در قالب افراد وسازمان ها در مبارزه با حکومت جمهوری اسلامی ! به میزان پرداختن شبانه روزی و صمیمانه ما بدون پیش داوری ،بدون در نظر گرفتن منافع شخصی وگروهی وعشق به آینده این…
ابوالفضل محققی

مهر ماه نامی زیبا بر پیشانی ماهی که با مهر آغاز می شود وبا نخستین روز مدرسه در هم می آمیزد ونخستین خاطره در ذهن کودک رها شده از خانه و قرارگرفته در جمع بزرگ همسالان را نقش می زند .ن
ابوالفضل محققی


یک سال از شکستن جامی لطیف که عقل آفرینش می گفت وصد بوسه مهر برحبینش می زد گذشت!
یکسال ازرفتن مردی می گذرد که نامش دردرازنای تاریخ این سرزمین پیوسته در یاد ها تکرار خواهد شد.…
ابوالفضل محققی
باشکوه است انسانی که بقیمت جان بر حقیقت پایدار می ماند ،شکنجه می شود ،تهدید می گردد .اما زبان از باز گوئی حقیقت باز نمی دارد .چرا که درسرشت اوگوهری است که اگر گرامیش ندارد توان ایستادن در برابر ستم…
ابوالفضل محققی
مریضی وخیمی بنام توهم ،عدم واقعگرائی وندیدن خود در آئینه زمان. خیره شدن بر تصویر ثابت خود که همیشه مانند تصویر دوریان گری جوان وبی تغیر است. بیخبراز تصویر واقعی پیرشده،چروک بر داشته واز پای افتاده…
ابوالفضل محققی
دیروز همراه میلیون ها ایرانی برصفحه تلویزیون خیره شدم تا ستایشگر بازی والیبال مردانی باشم که با تمای توان خود برای پیروزی می جنگیدند. جوانانی با چهره های شرقی اما چشمانی غمگین و سیمائی که در تمام طول…
ابوالفضل محققی
مردی نه! بخاطر کارنامه سراسر جنایت بارش بخوان نامردی! با آن چهره سنگی که نوعی بلاهت در آن خوابیده وهر بار که دهان باز می کند ابعاد این بلاهت وعقب ماندگی بیشتر روشن می گردد، از آن دسته پیله ورانی که…
ابوالفضل محققی
نمی دانم چرا رسم جنین است که نوشته حتما باید جدی و انکادره شده باشد ونهایت به یک جمع بندی منطقی و کلاسیک برسد ؟
حال آنکه زندگی تماما چنین نیست ومجموعه ای است از وافغیت و رویا از جبر و اختیار،…
ابوالفضل محققی
چشمانش را که از ورای پنجره های بزرگ اطاق بدور دست خیره شده اند بطرفم بر می گرداند:" هرگز برای شما امکان ندارد که نقش قبیله ونقش ریش سفیدان قبیله را درک کنید!من هرگز قادر نیستم برای شما آن شب…
ابوالفضل محققی

پس در کدامین هنگام این غم،این اندوه ،این گرد پاشیده شده ناامیدی،یاس،خبرهای تلخ از چهره این سرزمین وباشندگان آن زدوده خواهد شد؟
پس درکدامین هنگام شادی جای گزین اندوه خواهد گردید؟
ابوالفضل محققی
طالبان قبل از آن که محصول وساخته پرداخته پاکستان وبازیگران صحنه سیاسی جهان باشند یک محصول صد در صد در وطنی و بر آمده ازدرون چهل سال جنگ وبرادرکشی ،رقابت هاوکشمکش های سیاسی درون گروه ها، نزاع بین…
ابوالفضل محققی
بیست و پنج سال بیشتر ندارد با چشمانی درخشان وشاد اما بسیار جسور وهوشیار. بالباس های خاص خود که من نام این گونه لباس را لباس اعتراض می گذارم وگیسوانی که برنگ های مختلف در می آورد. من این موهای رنگ…
ابوالفضل محققی
نمی دانم چه میزان قادر خواهم شد با باز گوئی هفت سال خاطرات وچشم دید های خود در افغانستان بخشی از حوادث وواقعیت ها را باز گو نمایم.
شش سا ل کار درروز نامه "حقیقت انقلاب ثور"ارگان…
ابوالفضل محققی


من مردی را می شناسم ! نه! نه! بگذارید در میان اشگ بنویسم من مردی را می شناختم که هرگز نتوانستم چهره اورا بدون طرح خنده ای بر لب وچشمانی که به مهر در تو می نگریست در خاطرم ترسیم کنم…
ابوالفضل محققی
ازخامنه ای گرفته که بعنوان ولی فقیه خود را حاکم بر جان ومال مردم می داند و قادر مطلق که می تواند بدون آگاهی نسبت به ابعاد وعملکرد ویروس کرونا بدون کوچکترین حس مسئولیتی دراوج بحران ونیازجامعه به…
ابوالفضل محققی
هرگز قادر نخواهیم گردید چون زوربا در اوج شکست پیراهن از تن برکشیم برهنه پای بر ساحل با نوای بر آمده از جان "تئودوراکیس" برقصیم ،پس آنگاه باز تیشه بر گیریم به مصاف صخره بر خیزیم!
مردی…
ابوالفضل محققی


خرفتی و نادانی در ارتباط ِ مستقیم با دیوار کشیدن به دُور ِپیشداوری های خود و در آن ماندن وُ کور وُ کر بودن است. و در این جا ست که انسان دیگر نمی‌تواند خود را به جای دیگری بگذارد و به…
ابوالفضل محققی

ما اورا بهمان نام خودمانی وآشنای نسل خود که قوبوش صدایش می کردیم،قوبوش می نویسیم!مخفف قربانعلی نامی که هنوز بعد گذشت نیم قرن هم نسلان ما درشهرزنجان خوب بیادش می آورند.
نوجوانی بلند…
ابوالفضل محققی
نگاهی که هنوز نتوانسته زیرعنوان خلقی بودن با سیمای زمان شاه برخوردی منصفانه ودرست حداقل در همین رابطه بسیار کوچک داشته باشد. ما بی آن که بخواهیم هنوز پوشش تحمیلی وعادی شده امروز توسط جمهوری اسلامی را…
ابوالفضل محققی
نه !هرگز قادر نخواهم شد حس یک مادر، یک پدر، یا همسری را که تنها چمدان بیادگار بجا مانده از عزیزانشان را دریافت می کردند بنویسم .
زمانی که نام فرزندانشان را می خواندند وآنان بهت زده با…
ابوالفضل محققی
دادگاهی در بین نیست وکیل وقاضی حکم خمینی است بر دستان جنایت کارترین افراد دست چنین شده توسط او.حکم از پیش صادر شده تنها وظیفه او رفتن به اطاقی است که چوبه های دار بر آن نهاده شده است .ساعتی بعد مردی…
ابوالفضل محققی

کلاه ایمنی موتورسیکلت را از سر بر می دارد غرق عرق و دود نشسته بر کناره های صورت ودور چشمان. چشمانی شاد ودرخشان که در قاب صورتی زیبا بدهانی پر خنده منتهی می شوند .
استاد دانشگاه هنر…
ابوالفضل محققی
زنده ام که روایت کنم! بنویسم! آه که چه میزان آرزو دارم قلم بر کاغذ بخندد،شادی کند .اما افسوس سرنوشت قلم در این سرزمین گریستن بر کاغد است.همیشه جفتی چشم راه بر من می بندد چشمانی آکنده از اشگ! آکنده از…
ابوالفضل محققی
تمامی شب پشت پنحره ایستاده به سالن آمفی تئاتری فکر می کنم که که تیرهای چوبی رادرعرض آن بر دیوار ها نهاده اند. در کورسوی چند چراغ ده ها طناب دار که بر آن ها آویزان است دیده می شوند.
محکومان…
ابوالفضل محققی
خمینی همان گونه که قران برکنار خود داشت ! قلم وکاغذ برگرفت و با نوشتن تنها چند سطر بحکم الله ! حکم بر قتل عام هزاران زندانی سیاسی که دوران محکومیت خود در زندان های جمهوری اسلامی رامی گذراندند داد!
ابوالفضل محققی
در فاصله ای نه چندان دور از کابل دهکده ای است به نام "ده‌سبز" با تپه‌هائی چند. بر بالای بلندترین تپه مشرف بر ده گور مردی است بنام محمد یوسف. مردی از آن دست که نامشان را نمی شنوی و تصویرشان…
ابوالفضل محققی
صحنه روی گودال بزرگی زون کرد که ده ها افعی جرار در هم می لولیدند وگرفتن سر این همه مار پیچیده درهم ممکن نبود .مرد عصا را درون حلقه متراکم مارهاکرد اما مارها در هم پیچیدند عصارا بدرون گودال کشیدند.…
ابوالفضل محققی
"صدای شعارهائی که از بیرون دادگاه میآید مثل شکنجه است" این گفته شکنجه گری بنام حمید نوری است که از چند روز پیش در دادگاهی در سوئد بجرم دست داشتن در کشتار وحشانه سال شصت هفت که تنها در عرض…
ابوالفضل محققی
در مقابل این تصویر دفیق میرزا ازسیمای یک دیکتاتورکه یک قرن قبل ترسیم کرده می ایستم . بتصویر امروز کشورم می نگرم !با قلبی دردمند از خود می پرسم:"چرا هنوز بعد گذشت قرنی در چنگ مستبدی دیگر…
ابوالفضل محققی
سال ها قبل یکی از مدیران ارشد توسعه صنایع بهشر که سابقه دوستی با من داشت در تاشکند از خاطرات خود میگفت. از زمانی که تازه در استخدام مجموعه توسعه صنایع بهشر در آمده بود .