رفتن به محتوای اصلی

● صفحه شما

دوستان و خوانندگان عزیز، امکان کامنتها واقعا به شما تعلق دارد. هدف ما ایجاد محیطی دوستانه برای تبادل نظر است. آزادانه نقد، نظر، خبر، تفسیر، تحلیل و... بنویسید اما خواهش می کنیم بدون نام بردن از اشخاص حقیقی و حقوقی در کمال امنیت برای خود و دیگران فضایی ایجاد نمائید که بدور از توهین و اتهام و جوسازی و مسموم کردن محیط تبادل نظر باشد. توجه داشته باشید کامنتهایی که این موارد را در نظر نگیرند، منتشر نخواهند شد.

لطفا اعتراض، انتقاد و پیشنهاد خود را به آدرس info@iranglobal.info ارسال کنید. از پاسخ به اعتراضات در کامنتها معذوریم.

افزودن دیدگاه جدید

تاریخ:
نویسنده: نظرات رسیده
عنوان دیدگاه: فرهاد: کیانوش جان اسم تقی…
دیدگاه:

فرهاد: کیانوش جان اسم تقی شهرام را آوردی از عجایب روزگار پسرم وقتی درس وکالت را تمام کرد مدتی پیش پسر تقی شهرام در سوئد دوران کارآموزی خود را انجام داد

تاریخ:
نویسنده: نظرات رسیده
عنوان دیدگاه: اسماعیل مرادی: درود بر جناب…
دیدگاه:

اسماعیل مرادی: درود بر جناب توکلی عزیز،

امیدوارم این برنامه‌ها به همین منوال ادامه پیدا کنند. نسل امروز باید از وقایع آن دوران برای تجربه‌اندوزی آشنا شود. به نظر من، شما با صداقت کامل این کار را به خوبی انجام می‌دهید. موفق و تندرست باشید.

تاریخ:
نویسنده: نظرات رسیده
عنوان دیدگاه: به نظر من که ما نباید…
دیدگاه:

به نظر من که ما نباید نامگذاری های ساواک مثل «مارکسیستهای اسلامی» رو تأیید کنیم

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: کار کار انگلیساست
دیدگاه:

در آمریکای شمالی به چپها میگویند لیبرال که باور من حکایت کچل و زلفعلی است. سانسور و دیکتاتوری اساسا شاکله اصلی اندیشه چپ است. شخصا معتقدم افراد باید آزاد باشند که احمقانه ترین حرفها را هم بزنند و دولت در جایگاه معلم اخلاق نیست.
امروز اما دیکتاتوری چپ دایره پالیتیکال کارکتنس را چنان گل و گشاد کرده که به هر سخنی یک انگ نفرت پراکنانه می زند تا گوینده را دراز کند.
شایدسخن بنیادین تر این باشد که عشق ورزی یا تنفر از هر چیز یا هر کس اصولا حق طبیعی نوع بشر است. البته مادامی که کار بخشونت فیزیکی نکشد.
یک کامیون چند روز پیش با تصاویری از هم الغالبون نمازگزار در میادین تورنتو دیده شد. تصاویر هشدار میداد که اینجا دارد تبدیل به غزه و صنعا و ایران میشود. این کار صحیح اما باز گزک بدست عده ایی داده که تو گویی مأموریت دارند تا کانادا را نابود نمایند. حتی سگ من هم می فهمد که نمازگزاری در خیابان و معابر عمومی ربطی به دین ندارد و یک حرکت آشکار سیاسیت. این عمل پیام و ارعاب توأمان است.
واقعا برای چپ یا راست بودن آدم مجبور نیست که با عقل سلیم بدرود بگوید و بدیهیات را انکار نماید. بیم آن میرود که روزی جامعه به خشمی برسد که تر و خشک را با هم بسوزاند. خودم را جزو ترها حساب می کنم

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: آدولف هیتلر در سنای امریکا
دیدگاه:

استقبال بخشی از نمایندگان گنگره آمریکا از نتانیاهو متاسفانه شرم آور و توهین به انسان های صلح دوست است.
نه تنها دولت آمریکا بلکه سیاستمداران مدافع دولت اسرائیل بنابرروح آزادیخواهی و انساندوستی باید روزی محاکمه شوند.
آنچه اسراییل در غزه ودیگر مکان ها انجام می‌دهد نامی جز نسل کشی وقتل عام های نژادی ندارد.
تجربه جنگ دوم وکشتار مخوف هیتلر برای مردم یهود تجربه نشد و آنچه نازی های آلمانی بایهودان کردند،
امروز اسراییل با مردم خاورمیانه انجام می‌دهد.
سیاست کشورهای غربی، سیاستی استعماری نژادپرستانه و تهدید وایجادوحشت است.
در برابر این تجاوزات تاریخی غرب و نماینده استعماری آنها دولت یهود کشورهای عرب و خاورمیانه باید جبهه متحدی را تشکیل دهند.

تاریخ:
نویسنده: نظرات رسیده
عنوان دیدگاه: سام : آخه شازده اسدالله…
دیدگاه:

سام : آخه شازده اسدالله میرزا ا سکول؛ 1_ معنی تاریخ از نگاه تو شاه اللهی را فهمیدیم ! هر کسی در سمت جاوید شاه ایستاده باشد ؛ آخه ابله در کل جهان 12 تا 14 نظام پادشاهی باقی نمانده است بعبارت دیگر بقیه 200 کشور جهان در خط ارتجاع ا بستاده اند؟2- از نظر شاه الله ای ها؛ هر کس کوچک ترین نقدی به رضا پهلوی داشته باشد؛ می شود سه فاسد! در حالی که اصولا

هدف نقد درون ماندگار شناسایی تناقض‌های اجتماعی است با این هدف که بتواند زمینه ای رهایی‌بخش برای تغییر اجتماعی ایجاد نماید. نقد درون ماندگار به نظریات اجتماعی به عنوان شکل دهنده به اجتماع نگاه می‌کند؛ نگاهی که معطوف به تغییری رهایی‌بخش در آینده است. نقد درون ماندگار همچنین به دلالاتی توجه دارد که هر پدیده ای در واقع قرار نبوده‌است از خود بروز دهد. در واقع به کارکردهای پنهان و حتی کژکارکردها نظر دارد. نقد درون ماندگار بدون آنکه سعی در ایجاد یک تئوری فراگیر جایگزین باشد تلاش می‌کند به نحوی غیرمستقیم با پیدا کردن تناقضات یک نظریه به بهبود آن یاری رساند. اری در سمت درست ایستادن یعنی نقد درون ماندگار داشتن است

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: مومنت مومنت
دیدگاه:

چرا ملا .......... کف و خون بالا می‌آورند و ضجه و ناله و زوزه‌هایشان بلند شده؟
‫چون علی آقا کریمی به تنهایی از کل سه فاسد بیشتر در نزد ملت ایران محبوبیت دارد.
اتفاقا پس از همراهی و حمایت تمام قداش از خاندان پهلوی و ایستادن در سمت درست تاریخ، بسیار بیشتر از قبل مورد مهر ملت ایران قرار گرفته.
مردی که اهل زیر و رو کشیدن و وسط بازی نیست و حرف و دل‌اش یکی است و بسیار رُک و بی‌پرده سخن می‌گوید.
کنار ملت ایران و وارث شاهنشاهی هزاران ساله ایران ایستاده.
شرافت و فروتنی و صداقت و میهن‌پرستی‌اش برای اکثریت ملت ایران ثابت شده است

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: کار کار انگلیساست
دیدگاه:

................برای سرپوش نهادن بر کژروی‌ها کاستی‌ها و کارشکنی‌های خود چاره را در نیرنگ گریز به جلو دیده است واگرنه اگر بخواهیم ویژگیهای دانشنامه‌ای افراط‌گرائی را سنجه داوری خود بگیریم آنچه که خود را چپ می‌نامد در این زمینه کارنامه‌ای بس سنگین دارد و هم امروز هم برخی از نشانه‌های فاشیسم (یک شعار، یک هِدر و...) را می‌توان در او دید. ولی آنچه که مرا بیشتر می‌ترساند فرجام این نیرنگ‌بازیهای سیاسی است زیرا راست افراطی خطری است که در آینده جنبش آزادی‌خواهی را به چالش خواهد گرفت. اگر امروز همچون چوپان دروغگو از سر کاسبکاری سیاسی هر کسی را که میهنش را دوست دارد ایران را یکپارچه می‌خواهد و به جای پرداختن به گفتمان ارتجاعی حقوق اتنیکی به دنبال یک دموکراسی مدرن شهروندبنیان است راست افراطی بنامند در فردای ایران و در نبود یک چپ ایران‌دوست افراط‌گرایان یکه‌تازی خواهند کرد و زمینه‌های فاشیسمی فراهم خواهد شد که دیگر تنها یک ناسزای سیاسی نیست و چکمه موسولینی بر پا و پرچم سواستیکای هیتلری بر دوش در خیابانها رژه خواهد رفت. در آن روز مردم نیز گوش بر هشدارهای ما خواهند بست

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: اخلاق روزنامه نگاری
دیدگاه:

آقای توکلی، ما هنوز هم منتظریم، کامنت ما را در دید خوانندگان قرار دهید، تا صحت ادعایتان مبنی بر توهین و تمسخر نسبت بدیگران، برخوانندگان روشن شود. شما نه تنها به این کار مبادرت نکردی، حتا ......................................................
آقای توکلی وظیفه وجدانی و اخلاقی بشما حکم میکند با رعایت حقوق دیگران، اجازه ندهید، افراد معلوم الحالی به بهانه انتشار عکسهای قلابی، مثل لاتهای سر کوچه با ادبیات چاله میدانی، بمردم و فرزندان این سرزمین توهین نموده، سایت ایران گلوبال را به مستراح عمومی بدل نمایند. لطفا جلوی این افراد....................... را بگیرید. سزاوار نیست افراد فحاش و ............................. بحث سیاسی را مخدوش نمایند

تاریخ:
نویسنده: هوشنگ اسدی
عنوان دیدگاه: دوست گرامی برایم این پیام را…
دیدگاه:

دوست گرامی برایم این پیام را فرستاد
مرسی آقا هوشنگ گرامی!
واقعا نمیدانم چه کسانی کرکس‌وار به علی کریمی حمله کردند اما میدانم که علی کریمی تمام منتقدین رضا پهلوی را به جمهوری اسلامی چسباند.
و آگاهانه یا ناآگاهانه به ساختن دوقطبی مصنوعی سلطنت یا حکومت دینی کمک کرد
[ رتوریک یا بر مایی یا با ما که یادآور بوش و مجاهدین است را استفاده کرد.
و در این راه از ادبیات زن‌ستیزانه همچون، حرامزاده و زنازاده کم استفاده نکرد.

پاسخ من
من در نظرم بسیار شفاف بودم ، هیچ دفاعی از او نکردم بلکه به اصل کنشگری پرداختم ، اینکه او ادبیات خشونت آمیز را بکار برده است ، مسئولیت به گردن خود اوست . دقیقا نظر اشتباه و نادرست او را به گمان بخشی هم آوردم. اصلا قصدم برخورد به موضع او نبود . اگر او مثل دیگران برخورد زشت و خشونت کلامی داشته است ، اتفاقا شامل خود او هم می گردد. بخاطر همین در صفحه اینستاگرام او لینک را گذاشتم ، کسی زنازاده می گوید باید توقع شعبان بی مخ را هم داشته باشد . خود این یک مقاله جدایی است . بسیار ازت ممنون میشم که این کامنت را در صفحه فیسبوک من بگذاری که فرصتی میشه برای تکمیل نظرات من پر مقاله 🙏

تاریخ:
نویسنده: نظرات رسیده
عنوان دیدگاه: Shahla Ardalanدوست من زبان…
دیدگاه:

Shahla Ardalan
دوست من زبان توهین که گشوده باید محکوش کرد برای میلیونها ایرانی تهمت با حکومت جلاد بودن بدتربن توهین ممکن است، خشونت که فقط لگد زدن و انگشت به ماته کردن( ببخشید ) دیگران نیست، فوتبال سواد نیاز ندارد فقط استعداد لازمهٔ خوب درخشیدن است، اما دنیای سیاست اگر سوادش را نداشته باشی به این ورطهٔ سقوط تنزل میکنی که علی کریمی کرده!!

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: .اخبار سطلی.
دیدگاه:

نجاح محمدعلی خبرنگار و مفسر العراقی ساکن الاحواز خبر ترور محمود احمدی نژاد و دستکاری ماشین او را کار یک تفلیزیون لندنی دانست. او از تحلیل محمود احمدی نژاد پیرامون قصد ترور ترامپ را غلط و یکجانبه دانست.
لینک زیر را مشاهده کنید.
https://www.youtube.com/watch?v=ihaxyF9Reu4

تاریخ:
نوشته شده در: رضا شاه پهلوی
نویسنده: محسن کردی
عنوان دیدگاه: رضاشاه چاره ای نداشت
دیدگاه:

دمکراسی را برای چه میخواهیم؟

البته در شرح دمکراسی کتابها بسیار نوشته شده و نمیتوان و لزومی هم ندارد که در این مختصر به آن بپردازیم. اما خیلی ساده تر میتوانیم برای منظور این مقاله یک بررسی ساده داشته باشیم:
سوال -دمکراسی را برای چه میخواهیم؟
پاسخ: دمکراسی یک وسیله است برای داشتن حقوق برابر بین انسان ها و رعایت عدالت بین انسان سوال = برابری حقوق و رعایت عدالت به ما چه میدهد؟
پاسخ: برابری حقوق و رعایت عدالت باعث پخش عادلانه تر ثروت میشود و مردم در رفاه و امنیت زندگی خوبی خواهند داشت و بهشت روی زمین نصیبشان خواهد شد.
سوال: آیا برای هر جامعه ای میتوان با نوشتن یک قانون اساسی دمکراسی فراهم کرد؟
پاسخ: این سوالی است بسیار اساسی که فقط خوشباوران تصور می کنند که برای هر جامعه بشری بدون در نظر گرفتن شرایط فرهنگی و اجتماعی اش میتوان با نوشتن یک قانون اساسی دمکراسی برقرار کرد و هیچ جامعه ای نبوده که برای گذار به دمکراسی تجربه های دردناکی را از سر نگذرانده باشد. برای اروپای غربی چهارصد سال رنسان وقت برد و هنوز در بخشهایی از آن دمکراسی اگرچه در قانون اساسی شان وجود دارد اما در عمل قدرت در دست الیگارشی ها قرار دارد. پس پاسخ این است: خیر.. برای جامعه ای که آمادگی اجتماعی و فرهنگی ندارد برقراری دمکراسی غیرممکن است و هرگونه تلاشی در این مورد به شکست می انجامد. در جوامع واپسمانده بهترین درمان ظهور یک دیکتاتور مثبت و خیرخواه است تا پیش زمینه های دمکراسی را فراهم کند. رضاخان میرپنج در چنین جامعه واپسمانده از هر لحاظ ظهور کرد و کاری بایسته کرد. اگر شخص مرا با ماشین زمان به دوران کودتای رضاخان میبردند و مشاور او قرار میدادند بجز آنچه که کرد به او مشورت نمیدادم. نهایت می گفتم در زندان ها مراقب جان زندانیان باشد اما در این که رضاشاه در همه دستگیرها تقریبا محق بود را تردید ندارم. باعث تاسف است این که میگویم اما حقیقت این است که جامعه دوران مشروطیت ایران آنقدر فاسد و آنقدر بی اخلاق و آنقدر خراب بود که وقتی به دست رضاخان سردارسپه رسید متوجه شد که این جامعه را باید با پس گردنی و دگنک به جلو براند و چاره ای نیست. این مردم بیسواد فلک زده و درمانده و گرسنه در بدر به دنبال یک دست قدرتمند میگشتند که با دیکتاتوری آنها را از شر خودشان راحت کند و آدم شان کند. این که مینویسم آدم شان کند توهین نیست.. دارم این خطاب را به پدران همه مان میگویم که بجز استثناء هایی تحصیلکرده که بسیار کم بودند بقیه آدم نبودند آقا! شعور در این جامعه نبود! چرا با خودتان تعارف دارید؟ آیا کتابی و یا منبعی در مورد جامعه قبل از کودتای رضاخان مطالعه کرده اید؟ اگر نکرده اید، خاطرات حاج سیاح در یوتوب به همت رامین پرهام وجود دارد. هرکسی که میخواهد در مورد کودتای رضاخان نظر بدهد باید و باید ... و باید که این خاطرات را بخواند. حاج سیاح سفری به اروپا، آمریکا، ژاپن، هند داشته و با چشمانی باز به مقایسه جامعه ایران و سایر کشورهای پیشرفته پرداخته و ناله اش نه تنها از دست دولت و ناصرالدین شاه که از دست مردم خودمان و میزان تباهی و فساد این مردم به آسمان است. مردمی که فرمانروایان ولایات نهایت ظلم و ستم را به آنان وارد کرده و کل مردم را از اخلاقیات تهی و فاسد کرده مردمی نیستند که دمکراسی را درک کنند. آنها هرگز و هرگز حاضر نبودند در عمل به ساز و کار دمکراسی تعهد بسپارند و رعایت کنند. حاج سیاح جهان خارج را بیست سالی قبل از ظهور رضاخان سیاحت کرده و با ایران مقایسه می کند. نکته حیرت آوری که حاج سیاح در مورد این مردم فلک زده و بدبخت و شپشو و گرسنه مطرح می کند برای هر جامعه شناسی منبع بسیار خوبی برای قضاوت است. او میگوید که این مردم بدبخت فلک زده (تاکید من بر بدبدخت و فلک زده از تعریف اوصافی است که از زبان حاج سیاح میشنوم.. باید کتاب را بخوانید تا متوجه شوید چه میگویم).. حاج سیاح مینویسد که این مردم فلک زده بدبدخت عقیده دارند که حاکم ظالم باید ظالم باشد و باید با آنها بدرفتاری کند و باید به آنها ستم کند اگرنه مردم پر رو میشوند و روی سبیل حاکم نقاره میزنند...! توجه میفرمایید عمق درماندگی نهادینه شده در این مردم را؟ حال به اینها میخواهید بگویید که تو حق رای داری و میتوانی نخست وزیر عوض کنی؟ او اصلا از حرفهای شما سر در نمی آورد و چشمش به دهان آخوند یا آن والی ولایت است که چه کسی را انتخاب کند. اصلا معنی انتخابات را نمی فهمد که بخواهد انتخاب کند. نتیجه اش شد 15 سال بلبشو از زمان انقلاب مشروطه تا کودتای رضاخان. میل رضاخان به کودتا شاید دو درصد کار بود. 98 درصد بقیه اش جامعه ای بود که از وضع بلبشوی دمکراسی و عدم امنیت و بدبختی و فلک زدگی که بسیار بدتر از زمان ناصرالدین شاه شده بود و دست به آسمان میبرد و نجات دهنده ای را طلب میکرد. این دست نجات دهنده آنگاه از آستین رضاخان میرپنج و رضاشاه بعدی بیرون آمد. جامعه ای که رضاشاه تحویل گرفت را تعریفش را باید از زبان حاج سیاح بشنوید انگاه قضاوت کنید که آیا کار رضاشاه در تعطیل کردن آن دمکراسی مسخره ای که شیرازه کارها را از هم پاشیده بود کار درستی بود یا خیر. منابع دیگری هم از اوضاع اجتماعی آن دوران در دسترس هست که باید مطالعه کرد و بعد قضاوت کرد. همه مبانی علم جامعه شناسی بر این است که باید درصد بالایی از سواد عمومی، درصد بالایی قانونمداری درصد بالایی از صنعتی شدن درصد بالایی فهم سیاسی در یک جامعه برقرار باشد تا اگر همه چیز خوب پیش برود دمکراسی برقرار شود واین تازه در تئوری است. الزاما حتا چنین جوامعی نیز آمادی دمکراسی را ندارند و گند میزنند.
نتیجه این که این رضاشاه نبود که دیکتاتور بود بلکه این جامعه بود که دیکتاتور طلب میکرد. و رضاشاه اینطور شد رضاشاه مقتدر. چون جامعه او را مقتدر میخواست.

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: .ملا.چپی.مجاهد
دیدگاه:

آیا ایران نیاز به خدا و اهورامزدا دارد ؟ در لینک زیر بحث بی خدایان و اسلام وهابی روی لحاف ملاست؟
آیا مبلغان باستان گرایی و مزدا پرستی و زردهشت باوری، آته ایست هستند یا به خدا و خالق و روز جزا و پل صراط باور دارند؟
آیا سیمرغ؛ پرنده اسطوره ای، یکی از انواع دایناسورهای باهنده بود و از روی فسیل و اسکلت یافته شده در ایران و یا در هند نقاشی شده؟
https://www.youtube.com/watch?v=NKWt7neayBs

تاریخ:
نوشته شده در: کامالا هریس کیست؟
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: کار کار انگلیساست
دیدگاه:

نظر شازده اسدالله میرزا در مورد انتخابات ایالت متحده آمریکا رو جویاشدیم.....شازده .... رابطه عاشقانه ای که مسیر زندگی مریم رجوی و کامالا هریس را هموار کرد
دیلی‌میل می‌نویسد که ویلی براون شهردار سابق سانفرانسیسکو به کامالا هریس یک بی‌ام‌دبلیو هدیه داد و دو موقعیت شغلی مهم در اختیار او گذاشت... خدا شاهده ما با طاهره زن شیر علی قصاب صدبار نه هزار بار رفتیم سانفرانسیسکو و برگشتم دریغ از یه ژیان یه پیکان

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: موضوع، ،استقلال فکری
دیدگاه:

سالام
ما امثال ظریف ودیگرهمفکران آنهارا چه در داخل بصورت اصلاح طلب ،
ایرانشهری،شعوبیه میشناسیم،
و چه درخارج دم از کوروش پرستی،فردوسی پیغمبر دان،
سلطنت طلب، وحتی چپ های چپول را ،
اینها درسته جدا ازهم وبا شعارها و ادبیات سیاسی
جداگانه حرکت میکنند،
ولی نتیجه خروجی کارشان درنهایت یکی است،
ما به اینها ماسون فکرها میگوییم،
اینها مدرک دارند،سوادسیاسی قابل قبول خودشان رابرای خودشان وباندشان و حتی اربابانشان دارند.
ولی ما این صاحبان فکررا،
عین همانهایی میدانی که حکومت مستقل قاجار هارا
اول با شلوغ کاری وآنارشیسم به گندکشاندند،
بعد سیاسیون مشروطه خواه موازی درست کردند،
اول قوانین مشروطه دولتی
را ازبین بردند،
بعدهم دولت کاملا کودتایی
رضا شاه را که یک سرباز بیسوادبود،
براریکه قدرت حاکم کرده واز دیکتاتوری او اهداف امپریالیسم مسیحی غرب استعماری را پیش بردند.
این فرد هیچ فرقی بامحمدعلی جاسوس انگلیس ندارد،
منتظر حرکت‌های بعدی اوهستیم،
قبلا عرض کرده بودم ،
که زمین بازی راما انتخاب
و امثال ظریف ها باید،
بازی کنند،وباصوت ما بیرون
بروند،
تازه شروع کاره ،
قدم بقدم،
ما حرکت خرگوشی را رد کرده ،حرکت لاک‌پشتی می‌رویم.
چندانقلاب ایران را این صاحبان فکر بنفع اربابان
مسیحی واستعماری خود
بشکست کشانده اند،
تا اتینیک خود درحکومت باشد.

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: بنی طرف و دغاغله،
دیدگاه:

سالام
دوانسان بزرگی که همیشه درکنار مردم ومردم ایران بوده و تحلیل های جالب و
درست داشته اند،
ما تورکان ایران بخصوص آزربايجان شما دو نفرشناخته
شده از عرب های ایران ازخودمان میدانیم،
وبرایتان ارزش والایی داریم،
سواد شماها باعث ثبات و دوستی وپیشرفت برای
کل ایرانیان خواهدبود،

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: موضوعات فقر ایرانی نیاز به…
دیدگاه:

موضوعات فقر ایرانی نیاز به عکس و تصاویر هندی بچه های ندارد. به اندازه کافی در ایران کودکان فقر وجود دارد.
.... انگار با تماشای عکس و تصاویر اینترنتی یا فتوشاپی شروع میشود ؟!

تاریخ:
نویسنده: محسن کردی
عنوان دیدگاه: تکلیف تعیین نکن
دیدگاه:

مرد حساب.. تو آخه چکاره ای؟ سر پیازی؟ ته پیازی؟ اخه تو چکاره ای که بگی مردم ایران به چی احتیاج دارند یا ندارند؟ با کدام توشه راه و با کدام آورده چنین ادعایی داری؟ یکی باید به خودت راه زندگی پر از خبط و اشتباهت رو نشون بده. هزاران مانند تو از جوانی به مردم مثل گوسفند نگاه میکردند بعد فهمیدند گوسفند خودشان بودند و دیگه دست از تکلیف تعیین کردن و نصیحت کردن برداشتن. خب بنویس ببینم تو کی هستی آخه؟ هم من میدونم و هم تو که این همه بزدلی تو نه از ترس جمهوری اسلامی که از ترس تمسخر رفقای سابق ات هست. کسی دیگه خریدار این حرفا نیست. پیش آن رفقای سابق هم که حرف میزنی می بینی که با پوزخند بهت نگاه می کنندو تقریبا کسی را از قدیمی ها نداری درسته؟ خب بپذیر که گند زدی و کمی برو تایلند اونجاها هم یه استخونی سبک کن و هم برو نزد بودایی ها یه دوره درمان روحی دارند یک ماه انفرادی داوطلبانه در هوای خوب چهارزانو بشین به زندگیت و خطاهای گذشته ات فکر کن.. خودت رو ببخش. بعد بیا پیش من ببرمت به درگاه همایونی اعلیحضرت رضاشاه دوم پهلوی دستشونو ببوسی، طلب بخشایش گناهان گذشته ای که در مورد پدر تاجدارشون مرتکب شده بودی بکنی و قول میدم ایشان دست محبتی بر سر تو بکشند بعد بگویند مرسی که برای عرض چاکری به درگاهم آمدی بعد به فرمان ایشان دولا میشی .. ینی هردو باید باهم دولا بشیم. اعلیحضرت هنگامی که سرخوش هستند چاکران درگاه را با اردنگی مشایعت میفرمایند و خنده های شیرینی به قهقهه سر میدهند که نگو و نپرس. بنده که جای نوک کفش مبارک را تا هفته ها نمی شویم تا لذتش شسته نشود. جدی میگم.. بیا امتحان کن خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

تاریخ:
نویسنده: محسن کردی
عنوان دیدگاه: یک نکته مهم دیگر
دیدگاه:

این تیکه از نوشته شما بسیار قابل تدقیق است که نوشته اید: مردم فردا از حامیان این دیکتاتورها حساب خواهند خواست. شما از کدام مردم سخن میگویید جناب جم؟؟؟ مردم؟؟؟ عزیز..

ین تیکه از نوشته شما بسیار قابل تدقیق است که نوشته اید: مردم فردا از حامیان این دیکتاتورها حساب خواهند خواست. شما از کدام مردم سخن میگویید جناب جم؟؟؟ مردم؟؟؟ عزیز.. امروز اول انقلاب نیست که فدایی و توده ای و مجاهد یقه هم را میگرفتند و هرکدام میگفتند «مردم» میخواهند سر به تن تو نباشد! این صحبت 45 سال پیش بود که آنها تجربه نداشتند. امروز پس از 45 سال آن ادبیات را برای چه بکار می گیرید؟ شما نه سر پیازی نه ته پیاز چکار هستی و به چه حقی از طرف «مردم» از کیانوش توکلی بازخواست می کنی و تهدید می کنی؟ آن مردم که جنابعالی و به اندازه انگشتان دست امثال تو خیلی شکر میخورند که بخواهند از کسی سوال کنند و بازخواست کنند؟ در رویاهایت خوب دادگاه تشکیل میدهی! متاسفانه چشمانت را هم باز نمی کنی. آن که باید از مردم بترسد جنابعالی و امثال شماها هستید که معلوم نیست کی هستید چون میدانید که اگر فردا روز بخواهند از کسی حساب و کتاب بیرون بکشند اول 57 تی ها رو بخط می کنند. همچی از جای محکم و زیر چادر حرف نزن.. زیر پایت سست تر از آن است که فکر میکنی. کار خوبی میکنی که از زیر چادر حرف میزنی و عکس و نامت را نمیگذاری چون نسل زد منتظرت است که از تو سوالاتی بکند. من یکی که 45 سال است بابت خبطی که کردم دارم تاوان میدهم. با نام و عکس و غیره.. بارها فحش خوردم و مرا به ناحق 57تی می نامند. بهرحال در آن انقلاب منحوس شرکت داشتم ولی وظیفه داشتم که به نسلهای بعدی بفهمانم که من گه خوردم که در انقلاب شرکت داشتم. اشتباهی بس مهلک و خیانتی بزرگ به نسلهای بعدی ایران کردم. من یک گناهکارم که 45 سال است که عذاب میکشم و کفاره گناهم را دارم میپردازم. هر گناهی که شاه و رضاشاه کردند، من جنایتی هزاران بار بیشتر مرتکب شدم که در آن انقلاب، در آن سه ساعت و اندی که مسلح شدم و ایران زیر و رو شد گه زدم به آینده خودم و نسل های آینده. خاک بر سر کسی که 45 سال است که شاهد و ناظر این اشتباه بزرگ است و در رنج و عذاب اما هنوز چهره کریه خود را در آینه ندیده است که او در این بدبختی و عذاب الیم سهم داشته. خاک بر سرت.

تاریخ:
نویسنده: نظرات رسیده
عنوان دیدگاه: Hassan Seneباید گفت گنجی بی…
دیدگاه:

Hassan Sene
باید گفت گنجی بی مایه یاسمین یا هر خانم دیگری برای دل خودش میرقصد ولی تو همین حالا هم مثل همیشه دمت را برای رهبران جمهوری اسلامی تکان میدهید و خوش رقصی میکنید.
حیف مبارزه ای که مردم شریف داخل و خارج ایران کردند تا تو را از زندان مخوف جمهوری مافیای اسلامی نجات دادند و امروز هنوز دنبال رژیمی و باصطلاح بعنوان مسلمان مافیای اسلامی را دستبوسی و چاپلوسی میکنید.
اگر مخالف رقص و شادی و لباسهای متمدنانه هستید بلند شوید بروید عربستان امریکا جای لایبری های مافیای اسلامی نیست.

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: ......... از ترامپ چیزی به…
دیدگاه:

......... از ترامپ چیزی به سلطنت طلبان نمی ماسد، عکس فتوشاپ .......... ناجی تان را با مسیحای سیاهپوست؛ بارک حسین، در سر در امیدهای واهی تان در این سایت قرار دادی !
بارها رفقا گفتند به نیروی خلق خود تکیه کنید و نه بع بیگانگان یانکی، و روباه پیرانگلیسی که 2 شاهک تان را کتف بسته به ماورالبحر و ماوراانهر شوت نمودند.
امید است که روزی عقل و منطق و آگاهی بر نوستالژی شاهزاده بازی غلبه کند. ایران و ایرانی در قرن 21 نیاز به دمکراسی مردمی داردو نه به تکرار افسانه شاهزادگان پیشین.

تاریخ:
نویسنده: محسن کردی
عنوان دیدگاه: اصل بد نیکو نگردد
دیدگاه:

پس از اولین موج مهاجرت ها و پس از قتلهای زنجیره ای نویسندگان و اهل سیاست، عده ای امثال مسعود بهنود و اکبر گنجی و مهاجرانی و دیگرانی به خارج آمدند که دل شان با انقلاب و دلخور از این که چرا انقلاب آنها را در دستگاه جای نداده به خارج آمدند و امروز بیشترشان در آمریکا بسر میبرند که اکبر گنجی یکی از آنهاست. آنها عداوت و کینه شتری با پهلوی ها و حاصل کار پهلوی ها دارند نه این که به لحاظ سیاسی و ایدئولوژیک با آنها مشکل داشته باشند اگرنه از نگاه یک اهل سیاست قضاوت در مورد افراد باید ارتباط با هدف شان با ایران داشته باشد. این که در زندگی خصوصی چگونه هستند نباید مبنای قضاوت قرار بگیرد. از اینجاست که دم خروس شان بیرون میزند. با بالانس زدن رضاپهلوی در خانه اش و یا رقصیدن او یا همسرش و این قبیل مسائلی که برای همه وجود دارد مشکل دارند. در حالی که رقصیدن یا عکس گرفتن یاسمین پهلوی با دیگری چه ارتباطی میتواند با برقراری دمکراسی در ایران و ازادی های سیاسی و آزادی بیان، اقتصاد سالم، روابط خوب با کشورهای جهان، سیاست شفافیت مالی و امثال آن که رضاپهلوی در این موارد تلاش می کند دارد؟ اینجاست که دم خروسی این ماموران جمهوری اسلامی بیرون میزند. با نوشته ها و لجن پراکنی هایشان مشخص میشود که کجا هستند و چه می کنند. تصورش را بکنید، رضاپهلوی به کنفرانس ها در کشورهای غربی دعوت میشود و در مورد مسائل بالا حرف میزند و اکبر گنجی در همان کنفرانس از عکس گرفتن یاسمین پهلوی و یا رقصیدن او حرف بزند. از اینجا معلوم میشود که چه کسی واقعا درد ایران دارد و چه کسی تظاهر به درد می کند.

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: خدا را شکر که جناب دکتر تنها از مشتش گفت و نه از لگدش
دیدگاه:

شاید هم قصد داشت بگوید که لگدزنی ماهره اما زبانش بخوبی نچرخید و حین سخنسرایی، چشمش به مشتش افتاد. نمونه دیگر،سخنسرایی رئیسی بود. او گفت ریل اقتصاد ایران شتاب گرفته وخیال کرد که این ریل است که شتاب میگیرد و نه قطار روی ریل. شاید هم حق با او باشد. اگر میگفت که قطار اقتصاد شتاب گرفته خوب باید این شتاب بچشم میآمد ولی شتاب ریل بچشم نمی آید و قابل سنجش هم نیست.

تاریخ:
نویسنده: محسن کردی
عنوان دیدگاه: سانسور در ایران گلوبال
دیدگاه:

جناب جم، جنابعالی و امثال تورک اوغلی و سایرینی که من آنها را نه چپ که ذاتا چپول میدانم نه رفتارتان و نه گفتارتان به چپ نمیخورد.

جناب جم، جنابعالی و امثال تورک اوغلی و سایرینی که اغلب تان یک نفر هستید جای تان و جای فحش ها و عقده خالی کردن هایتان اینجا نیست و کیانوش کار درستی می کند که اجازه نمیدهد بحث سالم را با نوشته های تهوع آور و بد بوی تان به گند بکشید. شما را نه چپ که ذاتا چپول میدانم نه رفتارتان و نه گفتارتان به چپ نمیخورد. نوشته های شما را هیچ سایت جپ وزینی که سرش به تنش بیارزد درج نمی کند. همین لجن نوشته های تان را ببرید در سایر سایت های منصوب به چپ، درج نمی کنند. ببرید ایران امروز، اخبار روز، یا بقیه شان.. لجن ها و فحش های زشت شما را درج نمی کنند که اگر درج می کردند اصلا قدم به این سایت نمی گذاشتید. اینجا از سعه صدر کیانوش سوء استفاده کردید و سالها با لجن های تان نگذاشتید یک بحثی که به درد ایران بخورد در اینجا پا بگیرد. اشتباه مهلک کیانوش این بود که آزادی بیان را با آزادی فحش و بی ادبی یکی گرفته بود. در نتیجه بسیاری نویسندگان که در این سایت مینوشتند عارشان آمد که اینجا پا بگذارند و امثال شما لجن نویسان پای مطالب شان لجن نویسی کنید. شماها لجن مینویسید و فحش و عقده های تان را در نوشته های تان بالا میآورید. اگرنه در این سایت در طی سالها با زبان سیاسی و مودبانه از سر تا ذیل پهلوی ها و ساواک و غیره زیر و رو شده و به موارد تاراج و دزدی و شکنجه و هرچه بخواهید با زبان سیاسی و ادبی و تاریخی اشاره شده. شماها چیزی برای اضافه کردن بر آنها ندارید. شماها حرفی ندارید که خوانندگان این سایت ندانند و قبلا نشنیده باشند. همه اش بارها تکرار شده اما همچین از شکنجه در ساواک و غارت ثروت های ایران توسط پهلوی ها می گویید که انگار بار اول است چنین چیزی را کسی می گوید. حرف تازه ای ندارید برای این که حرف تازه تغییر بوجود می آورد و شما به دنبال تغییر نیستید. همین جمهوری اسلامی بماند اما پهلوی ها نیایند.. این است هدف امثال شماها. اشکالی ندارد. اما مرد و مردانه بیایید حرف تان را بزنید و بگویید این رژیم را به پهلوی ها ترجیح میدهید نه این که به صرف این که احتمال دار در اثر بحث های مطرح شده شانس رضاپهلوی برای مطرح شدن در ایران بالا برود هرچه لایق خودتان است را در لجنزار نوشته های تان به ما و پهلوی ها نسبت بدهید. سوز تان از این است که حرفهای شماها خریدار ندارد. اینها هم کسی که سرش به تنش بیارزد شما را تایید نمی کند و از این رو سوزتان گرفته. شما خوتان کی هستید؟ نه عکسی نه شناسه ای.. که از دیگران ایراد میگیرید که چرا عکس جوانی شان را گذاشته اند. آخه اینم شد ایراد مرد حساب؟ فردا لابد میخوای ایراد بگیری که عکسش قبول نیست موهاشو رنگ کرده سبیلاش هم زده.
عزیز دل برادر.. تو چپ نیستی.. تو ادای چپ ها رو در میاری آنهم با ادبیات 45 سال پیش که کلا مردم بد حرف میزدند. دنیا عوض شده فسیل جان. فسیل نه بخاطر سن و سالت که باید همسن باشیم فسیل بخاطر جا ماندن در 45 سال قبل. تو هنوز در خواب اصحاب کهف هستی.. گفتمان چپ عوض شده. هیچ چپی که سرش به تنش بیارزه اینجور در مورد پهلوی ها حرف نمیزنه. چپ امروز یک سوسیال دمکرات یا سوسیالیست هست که فردا روز در پارلمان ایران در کنار لیبرال ها دارند برای آینده کشور تلاش می کنند و در دولت حضور دارند چه نظام فردا پادشاهی باشد چه جمهوری ایران باشد. گفتمان تو اما گفتمان حذف است، گفتمان اعدام است. خوب به این سطرها که نوشته ای نگاه کن از درونش خون می چکد، از درونش بوی اعدام می آید و مصادره اموال. به کیانوش نوشته ای:
«خود را سپر بلای دیکتاتورهای ریز و درشت میکنید. دیکتاتورهائی که با قتل و کشتار مردم، با غاریت ثروتهای مملکت، هستی مردم را بر باد داده، ایران را به ورطه نابودی کشیده اند. مردم فردا از حامیان این دیکتاتورها حساب خواهند خواست. خواهند گفت؛ شما از کی، شاه دوست و شاه پرست شده اید؟».
اصلا فرض کنیم کیانوش شاه دوست و شاه پرست. اینجور که شما نوشته اید به جرم شاهدوستی کیانوش باید اعدام شود. در قاموس شماها کسانی که به نوشته شما دیکتاتورهایی هستند که قتل و کشتار کرده و ثروت ممکلت را غارت و هستی مردم را به باد داده و ایران را به ورطه نابودی کشانده اند.. در مورد اینها چه باید کرد؟ هم من هم شما میدانیم که چه باید کرد.. باید آنها را اعدام کرد. باید از سرهنگ به بالا را اعدام کرد، باید مصادره اموال کرد و امثال این جنایاتی که شماها در مورد خدمتگذاران به ایران در دادگاه انقلاب انجام دادید و تو .. تو آدمی که هیچ چیزی برای ایران بجز اعدام و ویرانی نداشته ای هنوز با وقاحت و در انظار داری حرفهایی را مطرح می کنی که بویی بجز حکم اعدام از آنها بیرون نمی آید. نه عزیز... در ایران گلوبال جای کسانی مثل تو نیست که بجز اعدام و نابودی به چیز دیگری.. به ایران عزیز فکر نمی کنید. تو در رویاهایت به دنبال کشیدن چارپایه زیر پای امثال کیانوش توکلی و من و دیگرانی هستی که حرفهای تو و تورک اوغلی و سایر وطن فروشان را رد می کنند. تو برای علی خامنه ای کار میکنی چه با حقوق چه بی حقوق که با توجه به نوشته هایت بی حقوق کار میکنی و این واقعا رقت آور است که خامنه ای چنین خادمانی بی جیره و مواجب دارد. دستکم با سفارت تماس بگیر شنیدم پول خوبی به امثال تو میدهند که هرچقدر میخواهی ده تا فحش به خامنه ای بده اما یکی هم بر علیه رضاپهلوی و پهلوی ها بنویس.
در پایان بازهم تکرار میکنم.. نه تو چپ هستی و نه سایر عقده ای های نظیر تو. دوران شماها تمام شده در تاریخ در کنار استالین و هیتلر و انورخوجه جای دارید.

تاریخ:
نویسنده: نظرات رسیده
عنوان دیدگاه: محمد ارشدی: واقعا گنجی…
دیدگاه:

محمد ارشدی: واقعا گنجی اینکار ها را می کند

تاریخ:
نویسنده: نظرات رسیده
عنوان دیدگاه: مارگریت:جنایات و خیانت‌هایی…
دیدگاه:

مارگریت:
جنایات و خیانت‌هایی که تو و امثال تو با دروغ‌هایتان درباره پهلوی و ایدئولوژی‌هایی که مغز پوکتان را شستشو داده بود، مرتکب شدید، بزرگ‌ترین جنایت و خیانت‌ها در تاریخ ایران بوده است. انقلاب شما فتنه‌های کثیف، نه تنها باعث کشته شدن میلیون‌ها ایرانی بعد از انقلاب شد، بلکه میلیون‌ها ایرانی را آواره و ایران را ویران کردید. شما خیانتکاران و همفکرهایتان باید در برابر تاریخ و ملت ایران پاسخگو باشید.
در زمان حکومت پهلوی، امثال تو با ایدئولوژی‌های افراطی خود به اقدامات تروریستی و جنایات بسیاری علیه مردم دست زدید. حمله‌های تروریستی و خشونت‌آمیز شما، نه تنها امنیت و ثبات کشور را به خطر انداخت، بلکه موجب ایجاد وحشت و ناامنی در میان مردم شد. این حملات نشان‌دهنده بی‌توجهی کامل شما خیانتکاران به جان و مال مردم بود و تنها هدفتان رسیدن به قدرت و تحقق ایدئولوژی‌های افراطی‌تان بود.
نباید خدمات و دستاوردهای بسیار مهم خاندان پهلوی برای ملت ایران را نادیده گرفت. توسعه زیرساخت‌ها، ارتقاء سیستم آموزشی، بهبود وضعیت بهداشت و ایجاد امکانات رفاهی از جمله این دستاوردهاست. تخریب شخصیت این خانواده بدون در نظر گرفتن خدمات بسیاری که به کشور و ملت ایران ارائه کردند، بی‌شرفی است.
لعنتی‌ها که دست‌هایتان به خون نیکاها، مهساها، مهدی‌ها، مجیدها و فرزندان ایران آغشته است و اه مادران داغدار ایران بدنبال شما جنایتکاران که در این کشورهای اروپایی الان با راحتی زندگی میکنید .

اگر گنجی در عمل حقوق فردی و آزادی‌های شخصی را نقض کند، این امر می‌تواند نشان‌دهنده تناقضات جدی در شخصیت او باشد. به عنوان کسی که به طور عمومی علیه نقض حقوق بشر و سرکوب‌های دولتی سخن می‌گوید، اقداماتی مانند محدود کردن آزادی‌های شخصی فرزندانش به دلیل بی‌حجابی، می‌تواند نشان‌دهنده رفتارهای غیرقابل قبول و متناقض با اصول اعلام‌شده او باشد.
البته این رفتارها و دو چهره داشتن و دروغ و فریب در فتنه های انقلاب ۵۷ امری بسیار طبیعی هست.
او با افرادی مانند یاسمین پهلوی که به دنبال نهادینه کردن حقوق و آزادی‌های فردی در ایران هستند، به دلیل اختلافات ایدئولوژیک در تعارض هست. یاسمین پهلوی به عنوان یک زن آزادیخواه و مدافع حقوق زنان، ممکن است به دلیل تلاش‌هایش برای ترویج حقوق بشر و آزادی‌های فردی در ایران، با نظرات و عملکردهای گنجی که ممکن است محدودکننده به نظر برسد، در تضاد باشد.
ستیز این گنجی با یاسمین پهلوی ناشی از تفاوت‌های بنیادی در دیدگاه‌ها و رویکردهای سیاسی و اجتماعی هست. این مردک به دلیل فعالیت‌هایش علیه جمهوری اسلامی ممکن است با نمادهایی که به نوعی بازگشت به نظام سلطنت را تداعی می‌کنند، مخالف باشد و تلاش کند تا این نمادها را تضعیف کند اما تاثیری نخواهد داشت.

تاریخ:
نویسنده: نظرات رسیده
عنوان دیدگاه: Ahmad Motieeمن فکر میکنم…
دیدگاه:

Ahmad Motiee
من فکر میکنم اختلاف گنجی با. خانم پهلوی نشان دادن میزان کم و زیاد جنایت و شکنجه در حکومت پهلوی و جمهوری نکبت اسلامی میباشد
دو تفکر پر تناقضی که جمعا صد سال حکومت کردند در ضمن جنایت کردند ، اولی بنام خلافت ، سلطان ساخت و دومی در فکر شهبانو شدن تاریخ پهلوی را می‌نویسد

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: .فرهنگ و تمدن.
دیدگاه:

تجلیل از شاملو در لینک زیر:
https://www.youtube.com/watch?v=S0GCwAw2XWs
از سالگرد مرگ شاملو، اکنون توسط بعضی جریانات سیاسی یاد میشود.
مورخین و دوستداران فرهنگ و شعر ایرانی در آینده چه قضاوت و ارزشی برای احمد شاملو به نسل های آینده انتقال خواهند داد؟
آیا شاملو شاعر و محقق فرهنگ اجتماعی و مبارز سیاسی و صدای مبارزه و مقاومت در دو نظام دیکتاتوری شاه و شیخ بود؟، یا یک شاعر متوسط شعر نو در قرنی که گذشت؟
به هر حال وی انسانی مدرن و سکولار و آشتی ناپذیر با پلیدی ها بود.
یادش گرامی!

تاریخ:
عنوان دیدگاه: خودباختگی و دوام تقلید
دیدگاه:

درووود!
در خانه اگر هوشیاری هست، یک اشاره، بس است!

«نیچه»، همچون بسیاری دیگر از متفکّران باختری، یکی از پیچیده ترین و دشوارفهم ترین شخصیّتهای اندیشنده است. کسی که یک جمله از «نیچه» را بتواند بفهمد و بگوارد، هیچگاه ادّعای «نیچه دانی» نمیکند، چون فقط یک جمله از افکار نیچه را فهمیدن به معنای متلاشی شدن ذهنیّت متابعتی، مقلّدی و راه خود را آفریدن است، نه دنبال کون نیچه افتادن!. ادّعای «نیچه شناسی و نیچه دانی» کثیری از کنشگران و تحصیل کردگان و آکادمیکرهای ایرانی، کما فی السّابق، ادّعاهای پا در هوائیست که گویا، حسب تولیدات تحریری و لفّاضیهای لسانی آنها، تا قیام قیامت ادامه خواهد داشت. همین فاجعه «مارکس شناسی، نیچه شناسی، کانت شناسی، هایدگر شناسی، پوپر شناسی، دکارت شناسی، هوسرل شناسی و غیره و ذالک» که از راه ترجمه جات مزخرف و پرت و پلا، ذهنیّت مقلّدین و متابعین و هر چی آقا گفتنها را تا امروز در دایره مدّعیان «روشنفکری!!؟» که هیچ «فکری و ایده ای» از خودشان عمرا نداشته اند و هنوزم ندارند به برکت نبوغ بی همتایشان باعث شده اند که خلفای الله، نزدیک به نیم قرن تمام بر ایران و سرنوشت مردمش، حاکم بلامنازع بمانند و یکه تاز میدانهای مختلف، عرض وجود کنند.

تقلید، تقلید است، فرق نمیکند که مرجع تقلید و مجتهد تقلید، در وطن باشد یا در ینگه دنیا و اروپا. انگیخته شدن و راه فردی خود را آفریدن و به زبان خویشتن سخن گفتن، سوای ادا و اطوار در آوردن است. تمام ادّعاهای سطحی و بی پایه و مغزی که که تحصیل کردگان و کنشگران و آکادمیکرهای ایرانی در باره سیر تاریخ تحوّلات فکری و اجتماعی باختر زمینیان میکنند، زر مفت و زیادیست که حکایت از جهل متابعتی-تقلیدی آنها میکند. اگر مدّعیان خودباخته و مدام مفعول، سر سوزن، چیزی از افکار فقط یک متفکّر اروپایی را میفهمیدند، محال ممکن بود که حکومت فقاهتی بتواند نزدیک به نیم قرن تمام در ایران، حاکم اقتلویی بماند. از برکت زر مفت زدنهای حضرات است، که مفلسی به نام آخوند جماعت، همچنان سلطان صاحبقران است در مام وطن و همچنان سلطان مادم العمر خواهد ماند؛ ولو از اریکه قدرت و اقتدار فرو افتد به هر وسیله ای.

شاد زیید و دیر زیید!
فرامرز حیدریان

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: رواج سانسور و دروغ و تهمت در سایت ایرانگلوبال
دیدگاه:

جای تعجب نبود که جناب آقای توکلی شخصا سایه شوم سانسور را بر صفحه ایران گلوبال مستولی کرده است.بعضی از دوستان میگفتند که احتمالا شخص دیگری دستش تو کار است، اما بنا به اظهارات جناب توکلی؛ در پشت شمشیر دامکلوس سانسور، خود ایشان حضور دارند. جناب توکلی ما را به دروغ گوئی متهم کرده که گویا کامنت ما توهین آمیز بوده است. ایشان اگر راست میگویند؛ و به حرفهای خود اطمینان دارد، عین کامنت را درج فرماید تا خوانندگان صحت حرفهای وی را تصدیق کنند. در غیر این صورت ادعایش پوچ و دروغ محض است.
در ضمن کسی چادر بسر میکند، که با سانسور کامنتها از بیان نظرات دیگران جلو گیری میکند. در حالیکه درج قطعه عکسی در کنار کامنت حکایت از شناسائی ماهیت فردی آن شخص نمیکند. بسیار کسانی هستند که با عکسهای غیر واقعی خود را معرفی میکنند، که نه بیانگر نام واقعی و نه بیانگر هویت فردی آن شخص محسوب میشود. در واقع این نهایت سادگی و ساده لوحی است که کسی با قطعه عکسی خود را معرفی کند، شما نیز آن را باور کنید. در همین سایت ایران گلوبال کسانی قبلا با عکسهائی خود را معرفی میکردند، که با هویت آنان اصلا تطابقی نداشت. وقتی ماهیت بعضی هایشان در مصاحبه های ویدئوئی فاش شد، بعدا مجبور شدند عکس پیری هفتاد سالگی خود را به نمایش بگذارند. که این برای خواننده نه جاذبه ای داشت و نه چیزی را تغییر میداد. پس به بهانه عکس، بخودتان اجازه ندهید نظرات انتقادی دیگران را که خوشایند میل تان نیست، سانسور کنید. مخصوصا از انعکاس نظرات انتقادی نسبت به خاندان معدوم و منحوس پهلوی جلو گیری نکنید.
انسان در تعجب است که شما مدتیست خود را سپر بلای دیکتاتورهای ریز و درشت میکنید. دیکتاتورهائی که با قتل و کشتار مردم، با غاریت ثروتهای مملکت،

هستی مردم را بر باد داده، ایران را به ورطه نابودی کشیده اند. مردم فردا از حامیان این دیکتاتورها حساب خواهند خواست. خواهند گفت؛ شما از کی، شاه دوست و شاه پرست شده اید؟ شما که تا دیروز خود را طرفدار خلق و چپی وانمود کرده ادعای دمکراسی و عدالت اجتماعی میکردی. نکند تمام آن گفته ها و ادعایتان پوچ و دروغ بوده است؟
آقای توکلی؛ از رواج یکه تازی و دیکتاتوری اکیدا پرهیز کنید، دروغ و تهمت زنی را در سایت رواج ندهید. شهامت داشته باش. اصل کامنت را درج کن. تا خوانندگان خود قضاوت کنند.

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: رواج سانسور و دروغ و تهمت در سایت ایرانگلوبال
دیدگاه:

جای تعجب نبود که جناب آقای توکلی شخصا سایه شوم سانسور را بر صفحه ایران گلوبال مستولی کرده است.بعضی از دوستان میگفتند که احتمالا شخص دیگری دستش تو کار است، اما بنا به اظهارات جناب توکلی؛ در پشت شمشیر دامکلوس سانسور، خود ایشان حضور دارند. جناب توکلی ما را به دروغ گوئی متهم کرده که گویا کامنت ما توهین آمیز بوده است. ایشان اگر راست میگویند؛ و به حرفهای خود اطمینان دارد، عین کامنت را درج فرماید تا خوانندگان صحت حرفهای وی را تصدیق کنند. در غیر این صورت ادعایش پوچ و دروغ محض است.
در ضمن کسی چادر بسر میکند، که با سانسور کامنتها از بیان نظرات دیگران جلو گیری میکند. در حالیکه درج قطعه عکسی در کنار کامنت حکایت از شناسائی ماهیت فردی آن شخص نمیکند. بسیار کسانی هستند که با عکسهای غیر واقعی خود را معرفی میکنند، که نه بیانگر نام واقعی و نه بیانگر هویت فردی آن شخص محسوب میشود. در واقع این نهایت سادگی و ساده لوحی است که کسی با قطعه عکسی خود را معرفی کند، شما نیز آن را باور کنید. در همین سایت ایران گلوبال کسانی قبلا با عکسهائی خود را معرفی میکردند، که با هویت آنان اصلا تطابقی نداشت. وقتی ماهیت بعضی هایشان در مصاحبه های ویدئوئی فاش شد، بعدا مجبور شدند عکس پیری هفتاد سالگی خود را به نمایش بگذارند. که این برای خواننده نه جاذبه ای داشت و نه چیزی را تغییر میداد. پس به بهانه عکس، بخودتان اجازه ندهید نظرات انتقادی دیگران را که خوشایند میل تان نیست، سانسور کنید. مخصوصا از انعکاس نظرات انتقادی نسبت به خاندان معدوم و منحوس پهلوی جلو گیری نکنید.
انسان در تعجب است که شما مدتیست خود را سپر بلای دیکتاتورهای ریز و درشت میکنید. دیکتاتورهائی که با قتل و کشتار مردم، با غاریت ثروتهای مملکت،

هستی مردم را بر باد داده، ایران را به ورطه نابودی کشیده اند. مردم فردا از حامیان این دیکتاتورها حساب خواهند خواست. خواهند گفت؛ شما از کی، شاه دوست و شاه پرست شده اید؟ شما که تا دیروز خود را طرفدار خلق و چپی وانمود کرده ادعای دمکراسی و عدالت اجتماعی میکردی. نکند تمام آن گفته ها و ادعایتان پوچ و دروغ بوده است؟
آقای توکلی؛ از رواج یکه تازی و دیکتاتوری اکیدا پرهیز کنید، دروغ و تهمت زنی را در سایت رواج ندهید. شهامت داشته باش. اصل کامنت را درج کن. تا خوانندگان خود قضاوت کنند.

تاریخ:
نویسنده: نظرات رسیده
عنوان دیدگاه: این که کدام فرد کشته چه…
دیدگاه:

این که کدام فرد کشته چه اهمیتی داره ،هویدا در جریان یک انقلاب کشته شده که چپ و مجاهد و ملی در آن مشارکت داشتند ، حداقل نشریات اون دوران ،مجاهد و کار و مردم .... هنوز در دسترسه ،تمام این جریانات از این کشتارها حمایت کردن که هیچ حتی شکایت کردند که سازشکاران و لیبرال ها مانع گسترش و تداوم اعدام ها هستند ،دیگه کاندیدای حزب توده خلخالی رو که خود توده ای ها گردن گرفتن

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: هدف امثال اسکندری ها این…
دیدگاه:

هدف امثال اسکندری ها این است که حرافات و طویل نویسان یاد بگیرند کوتاه بنویسند...........
نیچه که معلم اولای اسکندریست،نیز مقصودش را به شکل آفوریسم و جملات قصار مینوشت. این متد و روش نیز باید در این سایت و در میان اپوزیسیون رعایت شود.

1

تاریخ:
نویسنده: کیانوش توکلی
عنوان دیدگاه: جناب جم / بزدل جنابعالی هستی…
دیدگاه:

جناب جم / بزدل جنابعالی هستی که در پوشش یک نام مستعار دهها عبارت تحقیر امیز به نویسنده ای _که با عکس و نام واقعی مطلب می نویسد _نسبت می دهی . تو اگر ذره ای شهامت می داشتی ؛ می امدی و همان مطلب سانسور نشده ات را با نام واقعی و عکس برایم می فرستادی تا هر کجا که دوست می داشتی ؛ درج می کردم / لطفا توی تاریکی شعار گونه ننویس؛ دوران اینگونه عبارت پردازی های انقلابی بسر اماده است. اری دمکراسی و آزادی بیان کوچه یکطرفه ای نیست که بیایی چادر بسر کنی و هر چه دل خواست به مخالفین فکریت نثار کنی / نه جانم ؛ فریب این گونه ژست های انقلابی را نمی خورم

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: بز دلی هم حدی دارد
دیدگاه:

کسانیکه در مقابل قلم ما به ترس و وحشت می افتند، حتا جرئت انتشار محتوای کامنت ما را ندارند، چنین بز دلانی ،در مقابل توفان جامعه جغرافیای موسوم به ایران، فردا چگونه خواهند توانست از سوراخ موش بیرون بیایند؟
کسانیکه ترس و لرز چنان بر روح و روانشان مستولی شده که حتا جرئت شنیدن نظرات دیگران را ندارند، فردا با چه روئی در مقابل مردم ظاهر شده، چهره کسل و تکراری خود را بمردم نشان خواهند داد؟ آیا از بز دلی و ترسوئی خود، احساس شرم و خجالت نخواهد کرد؟

تاریخ:
عنوان دیدگاه: نییندیشیدن با مغز خود در باره مسئله و عواقب لکنتزبانی متابعتی
دیدگاه:

درووود!
مختصر و فی الفور!

آقای اسکندری جو نیز همچون کثیری بیشمار از تحصیل کردگان و کنشگران و آکادمیکرهای ایرانی، لام تا کام؛ نه از تاریخ و فرهنگ ایران، کوچکترین آگاهی پیش پا افتاده دارند.، نه از اسلامیِت و تاریخ ادیان، سر سوزن، اطّلاعی دارند و نه از تحوّلات اقتصادی و کشوری و فلسفی و اجتماعی و سیاسی سرزمینهای باختری، بویژه اروپائیان، چیز دندانگیری میدانند. مثل بقیه، اطّلاعات عمومی دایرة المعارفی!. صحبتهایی که ایشون میکنند، ملغمه ای از ترجمه جاتی است که به وفور در جامعه ایرانیان، پخش و پلا هستند ؛ آنهم در زبانی فاجعه بار و مکانیکی و بی روح و مزخرف که شبانه روز نیز در انواع و اقسام شبکه های اجتماعی و نشریات نشخوار میشوند بدون آنکه احدی از اینهمه نشخوارگری، چیزی بفهمد و دستگیرش شود.
بیش از این به توضیح، محتاج نیست. یه اشاره کافیه اگر تنابنده ای در خانه باشد.
شاد زیید و دیر زیید!
فرامرز حیدریان

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: دوران مشتزنی پس از خس و خاشاک
دیدگاه:

بهرحال، انتظارش میرفت تا گرگ روسری سرخش را بکنار بزند.
احمدینژاد هم تا خودش را بالای تریبون دید از آن بالا همه کسانی که برای مهندس موسوی رأی داده بودند « خس و خاشاک » نامید. این یکی بنظر میرسد همولایتی خود رهبر باشد و هنوز قدمی برنداشته بامشت بیشتر از نیمی از مردم را میخواهد بزند.
مرا یاد یکی از کامنت گذاران انداخت که برای فهمیدن کامنتهایش هوش مصنوعی لازم است.

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: محضر محققی عزیز،خسته نباشید…
دیدگاه:

محضر محققی عزیز،خسته نباشید. براستی قوم محترم پارس چقدر خوشبخت است که آرش کمانگیری مثل جنابعالی را دارد. کسی که خود، آرش کمانگیر زمان است، چه نیازی به آرش کمانگیر افسانه ای دارد؟ خ......................... ...........محققی. بدون شک قوم فارس به وجود شما بسی افتخار دارد. مجاهدت بیدریغ شما، مرحوم کسروی جنت مکان را در خاطر زنده میکند، که نبیره محترم و تمامیت خواه ......................

تاریخ:
نویسنده: کیانوش توکلی
عنوان دیدگاه: محسن کردی گرامی ؛
دیدگاه:

محسن کردی گرامی ؛

1-این عکس هویدا در سرد خانه ؛ درست سه ماه پس از کشتن هویدا در حیاط دادگاه( جلسه دوم) توسط هادی غفاری _گرفته شده بود . چرا که رزیم اسلامی این ترور را به مدت سه ماه مخفی نگاه داشت و در واقع این یک عکس اختصاصی_ نمایشی برای روزنامه ها بود که بگویندکه بله هویدا اکنون اعدام شده است ؛ نه ترور در سالن دادگاه 2_ بله جوانان کمیته چی صحیح است 3- تا سال 62 مجاهدین ؛ توده ای ها و فدائیان بعنوان نفوذی در دستگاه نظامی _ اداری جمهوری اسلامی حضور مخفی داشتند4_ جوانان کمیته ها چی هم مثل ان زمان جوانان لباس و ارایش می کردند در حالی چپ ها لباس هایشان متفاوت با جوانان ان روز ها بود ( لباس چپ ها در آن زمان ؛ کفش کتونی _ پیراهن چینی و شلوار جین بود)

تاریخ:
نویسنده: محسن کردی
عنوان دیدگاه: جوانان حزب الهی در عکس
دیدگاه:

کیانوش عزیز، تشکر از توجه ات. یک نکته قابل ذکر است. نوشته ای «دو جوان حزب اللهی همراه با دو تن از کار کنان سرد خانه با جسد زنده یاد هویدا عکس یادگاری گرفته اند». آن زمان که هویدا اعدام شد هنوز مفهومی به نام حزب اللهی باب نشده بود. اینها به احتمال قوی جوانان کمیته چی بودند. کسانی که اسلحه به دست شان رسیده بود و هنوز شاید هویت سیاسی برای خودشان تعیین نکرده باشند شاید هم از هواداران چریک ها یا مجاهدین باشند. کسی نمیداند. بهرحال سر و وضع شان به آنچه ما حزب اللهی می شناسیم نمیخورد. آن زمان اسلحه ها از پادگان ها غارت شده بود و ملغمه ای از همه نوع آدم با یا بی هویت سیاسی در میدان بودند از دانشجو و کارمند دولت یا بخش خصوصی بگیر تا بارفروش و بقال و رفتگر و کارگر یا سیاسیون حرفه ای. اینقدر وضع ابلهانه ای بر جامعه حکمفرما بود که نسل جوان مثل ماده خامی در دست هرکس که میتوانست ایده ای بدهد مثل موم نرم بود و شکل میگرفت. کافی بود رفیق صمیمی ات که دو روز او را ندیده بودی میامد به دیدنت و به تو میگفت در این دو روز جایی بوده و معتقد شده که راه آینده و نجات ایران از گروه مجاهدین خلق یا چریک های فدایی خلق یا حزب توده میگذرد. کم نظایر این وضع را ندیدم. بچه محل هایی داشتم که سوابق فوتبال گل کوچیک شان در محل مشخص بود اما در سیاست هر را از بر تشخیص نمیدادند - مثل خود من- و چندی بعد در خانه تیمی یا در جنگ کشته شدند.

تاریخ:
نویسنده: کیانوش توکلی
عنوان دیدگاه: محسن کردی نوشته است :" دستکم…
دیدگاه:

محسن کردی نوشته است :" دستکم 90 درصد هواداران و اعضا(فدانیان و....) چیزی از سوسیالیسم و مارکسیسم سر در نمی أوردند؟"
بله این یک واقیمعت انکار نا پذیر است ولی ما در مورد عکسی تاریخی که نشان می دهد دو جوان حزب اللهی همراه با دو تن از کار کنان سرد خانه با جسد زنده یاد هویدا عکس یادگاری گرفته اند ؛ صحبت می کنیم . قاتل او هادی غفاری و همدست خلخالی بوده اند. چپ ها هر چه بودند پس از شورش 57 کوچک ترین پست و مقامی در حکومت جمهوری اسلامی ایران نداشتند. البته چپ نمی بایست در این اشوبها ایران بر باده _ با انقلابی که رهبرش یک ملا بود_ همراهی می کرد ولی اینکه خانم یاسمن پهلوی تاریخ را وارونه جلوه می دهد؛ موضوع مورد نقد این نوشته است( با بالا گرفتن تظاهرات علیه حکومت پهلوی، شاه در تلاش برای آرام‌کردن اوضاع، دستور به بازداشت هویدا داد. و او در زندان توسط هادی غفاری ترور شد و سه ماه در سرد خانه ماند و سپس اعلام شد که هوبدا اعدام شد

تاریخ:
نویسنده: نظرات رسیده
عنوان دیدگاه: عباس میلانی در کتاب «معمای…
دیدگاه:

عباس میلانی در کتاب «معمای هویدا» یا ابوالهول ایرانی چنین روایتی از چگونگی مرگ هویدا را بازگو می‌کند. به نقل از این کتاب:

«به محض آنکه پای هویدا به حیاط رسید، یکی از کسانی که در پشت سرش می‌آمد هفت تیری به دست گرفت و گلوی هویدا را نشانه رفت و دو تیر خالی کرد (در ترجمه فارسی که در ایران به چاپ رسیده نام هادی غفاری حذف شده‌است). هویدا به زمین افتاد و خون از رگ گردنش فواره می‌زد… هویدا که می‌دانست زخمی مهلک برداشته به شخصی به نام «کریمی» که در صف همراهان خلخالی بود رو کرد و به تمنا خواست که جانش را بستاند. کریمی هم، ظاهراً از سر لطف، هفت تیر را به دست گرفت و تیر خلاصی بر جمجمهٔ هویدا زد[۳۲]
دکتر فرشته انشاء می‌گوید که خودش جسد را دیده و جای دو گلوله بر گردن و یکی بر شقیقه وجود داشته‌است. همچنین یکی از پزشکان قانونی به وی گفته که گلوله‌ها از فاصله زیاد شلیک شده و در نتیجه این یک اعدام بوده‌است.[۳۳] ظاهراً یک نوار که گفته می‌شده ویدیویی از این اعدام محرمانه است و به وسیله روزنامه‌نگاری که اکنون ساکن فرانسه است گرفته شده‌است و دکتر انشا تلاش فراوانی کرده تا نسخه ای از آن را خریداری کند اما موفق نشد

تاریخ:
نویسنده: محسن کردی
عنوان دیدگاه: تنها سران فداییان و حزب توده میتوانند پاسخ بدهند
دیدگاه:

در مورد ناآگاهی جوانان انقلابی دهه 50 حتا آنها که اسحله بدست گرفتند و در درگیری با ساواک کشته شدند بهترین منبع سران و قدیمی های فدائیان خلق و حزب توده میتوانند شهادت بدهند. آیا اینطور نیست که دستکم 90 درصد هواداران و اعضا چیزی از سوسیالیسم و مارکسیسم سر در نمی أوردند؟ منظورم این است که درک آنها از سوسیالیسم بیش از چند جزوه نبود که برای هدفی بزرگ مثل سرنگونی یک نظام سرمایه داری از طریق جنگ مسلحانه نمی بایست مبنای مبارزه و حرکت شان باشد. اگر آن جوانان تجربه امروز را داشتند غیر ممکن بود که آن راه را میرفتند. متاسفانه هم حکومت پهلوی از این امر مهم غافل ماند و هم مقوله کینه شتری مخالفان شاه بیش از منطق مارکسیستی در آنها موثر بود.

تاریخ:
نویسنده: محسن کردی
عنوان دیدگاه: چپ مترقی، چپ میانه و راست افراطی
دیدگاه:

من نمیدانم چرا یاسمین پهلوی به مسائلی میپردازد که نپرداختن به آنها ضرری نمیرساند اما حتا طرح آن بیش از یک رجزخوانی نیست و باعث تشنج نالازم در میان اهل سیاست در ایران میشود. اهل سیاستی که بهرحال نمیتوان حضور آنها را در آینده سیاسی ایران نادیده گرفت.

من چیز زیادی از یاسمین پهلوی نمیدانم اما رجوع به ویکی پدیا نشان میدهد که زن ناآگاه به مسائل سیاسی نیست. در ویکی پدیا در مورد او از جمله آمده است که:
در سال ۱۹۹۰ مدرک لیسانس علوم سیاسی را از دانشگاه جرج واشینگتن گرفت[۲] و در سال ۱۹۹۸ مدرک دکترا در رشته حقوق از دانشگاه جرج واشینگتن دریافت کرد.[نیازمند منبع] او عضو کانون وکلای مریلند بود.[۳]
شغل و حرفه
یاسمین پس از پایان تحصیلات در بخش حقوقی بانک جهانی مشغول شد، سپس به عنوان دفتردار یکی از قضات دادگاه عالی واشینگتن خدمت نمود و وکیل مرکز حقوق کودکان آسیب دیده و محروم در واشینگتن بوده‌است.[۲]
از فردی با چنین سوابقی گذاشتن چنین عکسی در شبکه ایکس برای من جای تعجب دارد. کل عبارات بکار رفته در تصویر هیچ ارتباطی به آنچه در واقعیت گذشت ندارد. نه این جوانان اسلحه بدست چیزی از چپ مترقی سرشان میشد و نه چیزی از چپ میانه و نه حتا افراطی ترین منتقدین هویدا او را با عبارت «راست افراطی» تفسیر میکردند و میکنند. نوشتن این عبارات بر این عکس نشان دهنده ناآگاهی نویسنده از مسائل سیاسی است. قبلا هم یک مقاله نوشتم که ایشان را از وارد شدن به مسائلی که احاطه کافی ندارند برحذر داشته ام.
بهترین تفسیری که من میتوانستم بجای آن عبارات بر آن عکس بنویسم این بود:
جوانانی که احتمالا در تیرباران هویدا دست داشتند. آنها سر از مارکسیسم و سوسیالیسم در نمی آوردند چه برسد به تقسیم بندی آنها به مترقی و میانه آن که بازهم ترم های سیاسی مشخص نیستند. هویدا یک آدم پاک و کارگزار یک نظام سرمایه داری موفق در کار خود بود که تنها ایرادی که میتوان از او با توجه به آگاهی اش از مسائل دوران و حقوق بشر گرفت سکوت او در مقابل انجام شکنجه در آن زمان بود. من شخصا با بقیه آنچه در رژیم گذشته بر علیه مخالفان شد، از دستگیری و زندان کسانی که بر مبارزه مسلحانه تاکید داشتند مخالفتی ندارم و عقیده دارم که باید آنها دستگیر میشدند.

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: اشتباه گورباچف اعتماد به آمريکا بود
دیدگاه:

شازده اسدالله میرزا کارمند بلند پايه وزارت خارجه شاهنشاهی ایران : میخائیل گورباچف خطر غیرضروری آرماگدون هسته‌ای را دریافت اما نفهمید که ممکن است هر توافقی با آمریکا توسط دولت بعدی کاخ سفید فسخ شود.
به گزارش سانفرانسیسکو today مش قاسم نوکر سابق آقا در گفت‌وگو با این خبرگزاری گفت: والله بابام جان دروغ چرا .... ما که با چشم خودمان ندیدم ولی ما یه همشهری داشتیم او معتقد بود... میخائیل گورباچف آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی بهترین عضو حزب کمونیست از نسل جوان بود که مانند رونالد ریگان رئیس‌جمهوری پیشین آمریکا توانست بیهودگی جنگ سرد و تهدید بیهوده آرماگدون هسته‌ای را بفهمد. او همچنین درک کرد که سرکوب‌ها و سختی‌های دوره شوروی لزومی نداشته و سعی کرد با کمک مشاورانش نظام شوروری را اصلاح کند. هیچ شکی نیست که او مردی بزرگ و رهبری صادق برای مردم شوروی بود.
آسپیرال غیاث آبادی اضافه کرد : اطلاع دارم که جیمز بیکر وزیر خارجه وقت آمریکا به گورباچف وعده داد بود که اگر بگذارد آلمان متحد شود ناتو حتی یک اینچ هم در شرق گسترش پیدا نخواهد کرد. هیچ شکی در این باره نیست هرچند که نومحافظه‌کاران آمریکا و مقامات دولت بیل کلینتون (رئیس‌جمهوری سابق این کشور) آن را رد می‌کنند.
آسپیرال هیاث آبادي گفت: اشتباه گورباچف این بود که واشنگتن را نمی‌شناخت. یک رئیس‌جمهوری آمریکا می‌تواند توافق‌های امضا شده توسط رئیس‌جمهوری سابق را فسخ کند. حتی اگر اسناد و مدارک امضا شده‌ای در کار باشد حال آنکه در خصوص تعهد عدم گسترش ناتو هیچ سندی امضا نشد و دولت فاسد کلینتون ادعا کرد که چنین توافقی هرگز صورت نگرفته است

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: .به موازات جنبش جهانی.
دیدگاه:

تربیت شدگان نظام آخوندی؛ که برای درآمد یوتوپی و فریب بینندگان بیسواد و مسخ شده؛ همچون حود آنها ،نمی توانند به تخریب یک فلسفه سیاسی بپردازند؛ که هنوز بعد از 2 قرن در مجالس دمکراتیک اروپا نماینده دارند ،و یکی از دست آوردهایشان کمک به حقوق و اقامت پناهندگان سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و دینی است.
بعضی از همین مهاجرین ابله ،در اروپا علیه چپ و سوسیالیسم کلیپ های یوتوپی میسازند تا به اربابان آخوندی خود در خارج کمک کنند. اینها ستون پنجم دشمن مذهبی در میان اپوزیسیون سیاسی و برانداز هستند.

خطر و آسیب چپ یا کمونیسم ستیزی برای بشریت. چپ یاکمونیسم ستیزی یعنی سیاست و ایدئولوژی امپریالیسم در مبارزه با سوسیالیسم، جنبش کارگری انقلابی، احزاب مارکسیستی، نیروهای مترقی، و جریانات دمکراتیک جهان. آنتی کمونیسم نشانه بحران عمومی سرمایه داری، ناامیدی تاریخی، زوال فرهنگی فکری، و وحشت کاپیتالیسم، بورژوازی، و امپریالیسم از سوسیالیسم احتمالی آینده است. کمونیسم ستیزی مشخصه و تمایل اصلی کل سیاست و ایدئولوژی امپریالیسم است. ریشه آن، بحران عمومی نظری و عملی در ایدئولوژی نظام سرمایه داری است. کمونیسم ستیزی مهمترین ابزار و سلاح سیاسی ایدئولوژیک بورژوازی در مبارزه علیه زحمتکشان و ایدئولوژی علمی شان یعنی مارکسیسم-لنینیسم است.
به نقل از توماس مان،نویسنده آلمانی و مبارز ضد فاشیسم، کمونیسم ستیزی فقط جنون اصلی عصر ما نیست، بلکه جنایتی علیه صلح و بشریت است. واژه آنتی کمونیسم ریشه یونانی فرانسوی دارد و بشکل عکس العمل بورژوازی علیه جنبش های خلقی و کارگری و جهان بینی علمی شان یعنی ماتریالیسم تاریخی و دیالکتیکی است. در بعضی از کشورهای غربی و جهان سومی، کمونیسم ستیزی، ایدئولوژی دولتی است. عواقب و خطر کمونیسم ستیزی برای بشریت را نباید دست کم گرفت. افشای آنتی کمونیسم و مبارزه علیه آن وظیفه مهم اخلاقی سیاسی ایدئولوژیک انسانهای صلحجو،ملی، هومانیست، سوسیالیست، و کمونیست است. به کمونیسم ستیز ارتجاعی و ضد بشر باید در هر زمان و مکان و شرایط اعلان جنگ نمود و با آن شجاعانه مخالفت کرد. از نظر تاریخی مرحله اول آنتی کمونیسم بورژوایی در پایان قرن 19 در زمان مارکس و انگلس شروع شد. مرحله دوم آن بعد از انقلاب اکتبر در روسیه و تشکیل سیستم جهانی سوسیالیسم بعد از پایان جنگ دوم جهانی آغاز گردید و تا مرز جنگ اتمی میان دو بلوک شرق و غرب پیش رفت. امپریالیسم همراه با بورژوازی و کاپیتالیسم همیشه ادعا نموده اند که ایدئولوژی کمونیسم غیردمکراتیک، غیرهومانیستی، مخالف حقوق بشر، و خلاف آزادی انسان است، در حالیکه آنها خود از طریق جامعه طبقاتی تقریبا 3000 ساله شان در طول تاریخ بشر، کم جنایت نکرده اند.
کمونیسم ستیزی در تمام اشکال ایدئولوژی امپریالیستی از جمله در اخلاق، هنر، فلسفه، ادبیات، اصول اخلاقی، حقوق، و جامعه شناسی نفوذ دارد. یکی از حامیان کمونیسم ستیزی، رهبران روحانیت ادیان ابراهیمی است که با ایدئولوژی مارکسیسم سرجنگ دارند و علیه جنبش خلقی و کارگری و علیه سوسیالیسم و کمونیسم مبارزه میکنند. علت و ریشه مادی آنتی کمونیسم امپریالیسم و بورژوازی، سرمایه داری انحصاری و قدرت طلبی سیاسی نظام سرمایه داری است. هدف آن از آغاز نابودی جنبش سوسیالیستی در تئوری و در عمل بوده.
بخشی از اهداف آنتی کمونیسم غربی، تعقیب و سرکوب نیروهای دمکرات، صلح طلب، و سوسیالیستی است و میکوشد از رشد نیروهای انقلابی و مردمی جلوگیری کند، احزاب و سازمانهای کمونیستی را تجزیه و متلاشی سازند و جهانبینی کارگری را با شکست روبرو نمایند و ناسیونالیسم شونیستی را تقویت کنند. آنتی کمونیسم مرسوم فعلی، سلاح ایدئولوژیک اصلی جنگ روانی امپریالیسم و توجیه سیاست تهاجمی علیه جریانات ترقی خواه و سوسیالیستی، توجیه فشار و تعقیب کمونیست ها و فعالان صلح و حقوق بشر در کشورهای امپریالیستی و کشورهای جهان سوم است.
آنتی کمونیسم از آغاز در جریان جنبش کارگری بشکل سلاح ایدئولوژیک طبقه سرمایه دار علیه مارکسیسم و بعدها علیه لنینیسم بوجود آمد و در مقابل زوال بیرونی ایدئولوژی بورژوایی، بشکل دشمنی با ماتریالیسم تاریخی دیالکتیکی وارد عرضه اجتماعی شد. آنتی کمونیسم حتی امروزه در کشورهای سرمایه داری مخصوصا در کشورهای عضو پیمان ناتو تبلیغ و حمایت میشود. تبلیغات آنتی کمونیسم میکوشد در لباس فریب، به بهانه اصلاح سوسیالیسم، پیشنهاد انواع مدل های سوسیالیسم ملی، و اقسام سوسیالیسم دمکراتیک، وارد جنبش ها و فضای سیاسی فرهنگی جوامع بحرانی و مستعد انقلاب و سوسیالیسم گردد.
آنتی کمونیسم امروزه هم خصوصیت اصلی و استراتژی سیاسی امپریالبسم است که ماهیتا انسان ستیز و ضد انقلابی است. از نظر تئوریک آنتی کمونیسم میکوشد از تمام انواع عناصر ارتجاعی و التقاطی ایدئولوژی بورژوایی و انواع نظریه های رویزیونیستی و اپورتونیستی، چه راست و چه چپ، استفاده کند تا جنبش های مردمی چپگرا را بی اعتبار سازد. بورژوازی میکوشد از طریق کمونیسم ستیزی تضاد بین امپریالیسم و خلق را مخدوش کند و یک جبهه واحد ضد سوسیالیستی تشکیل دهد و در سیاست داخلی با سرکوب نیروهای مبارز و صلح طلب، و در سیاست خارجی، دفاع از قوی ترها و مسابقات تسلیحاتی مانع رشد نیروهای استقلال طلب گردد.
آنتی کمونیسم حدود یک قرن است که بشکل سلاح اصلی و سیاسی ایدئولوژیک بورژوازی و امپریالیسم علیه جنبشهای اجتماعی چپگرا و مردمی فعال است و میکوشد با توتالیتر نامیدن احزاب و سازمانها چپ و دکترین آنان، مارکسیسم و سیاست احزاب چپ گرا بدنام، منحرف و بی اعتبار کند، و با صطلاحاتی مانند پلورالیسم و همزیستی مسالمت آمیز، و نامیدن کشورهای کاپیتالیستی بشکل " جوامع صنعتی و جوامع رفاه" و تبلیغ افکار بورژوایی، صلح طبقاتی کذایی ایجاد کند، تا بتواند در سیاست خارجی به استثمار، جنگ و ترور دولتی ادامه دهد. منظور آنان از تکثر و پلورالیسم سیاسی، معمولا التقاط جهانبینی مارکسیسم-لنینیسم با نظریه های بورژوایی و انحراف جنبش انقلابی کارگری بشکل سندیکاهای زرد و جایگزینی افکار ناسیونالیستی شونیستی بجای افکار رهایی بخش و سوسیالیستی است تا جنبش های مردمی و جهانبینی چپ را منحرف یا تخریب سازد.
انکار عملی شدن رهایی، استقلال و سوسیالیسم، تحریک و تنفر علیه نیروهای دمکرات، صلحجو و سازمانهای ترقی خواه، از جمله اهداف آنتی کمونیستی کاپیتالیسم و امپریالیسم است. بورژوازی میکوشد از طریق رویزیونیسم جنبش کارگری و ملی را زیر سلطه خود در آورد یا آنرا تجزیه و منفعل سازد و ایده سوسیالیسم را بی اعتبار نماید و برای این کار گاهی از شاخه راست احزاب سوسیال دمکرات و اتحادیه ای راست کارگری و با کمک ایدئولوگ های رویزیونیست استفاده میکند.
مبارزه فرهنگی آنتی کمونیستی امپریالیسم از طریق طرح شعار "اصلاح و انسانی نمودن فرهنگ" و انکار سیاست فرهنگی مارکسیستی احزاب و سازمانهای چپ است، با این هدف که جنبش چپ را تخریب نماید، رابطه میان سازمانهای مردمی چپگرا و هنرمندان را تیره کند و ادیبان و هنرمندان را از خلاقیت در سبک و مکتب "رئالیسم سوسیالیستی" و در هنر و ادبیات مقاومت و مسئول، و از جانبداری سوسیالیستی جدا سازد. غرب نیروهای خالق فرهنگ دمکراتیک و سوسیالیستی را مورد آزار قرار میدهند و معلمان چپ را از مدارس اخراج میکنند، و به هنرمندان مخالف نظام سرمایه داری امکانات نمیدهند. آنتی کمونیسم بورژوایی میکوشد از طریق رسانه های مدرن و سنتی، خرافات، فردگرایی، منفعت طلبی، ابتذال، بی خیالی، و اشاعه فرهنگ سکس و لذت مجازی مردم را از ارزش های انسانی و مسئولانه جدا سازد. جهت خنثی نمودن توطئه های غیرانسانی آنتی کمونیستی بورژوازی و کاپیتالیسم، باید روشنفکران، هنرمندان، و مبارزان اجتماعی در زمینه های فرهنگی، فکری، سیاسی، صنفی و رفاهی متحد شوند و کوششهای سودجویانه مالی اقتصادی و فرهنگ عقلگریزانه ارتجاعی خرافاتی آنان را خنثی و افشا سازند.

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: ماکسیم گورکی پرولتاریای…
دیدگاه:

ماکسیم گورکی پرولتاریای صنعتی ایران در لینک زیر ، پیش بینی میکند که جناب پزشکیان، گورباچف ایران خواهد شد.
لابد بعد از مراسم عاشورا و پایان مداحی و نوحه خوانی؟
https://www.youtube.com/watch?v=EGNN_jAHWSM

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: .دولت سایه سطلی.
دیدگاه:

--هوشنگ امیر احمدی میگوید: پزشکیان سیاست و تشکیل وزیران را به جناب ظزیف واگذار کرده و خودش مسئولیت عاشورا و نوحه و مداحی و عزا داری و سیاه پوشی و شرکت در مساجد را بعهده گرفته.
-- آنهایی که میگفتند وی یک اصلاحگراست حالا بگویند فرقش با یک اصول گرا چیست ؟
-- باز هم خامنه ای نشان داد که از تحلیلگران زرد اپوزیسیون زیرک تر است.
-- حال ترامپ باید نشان دهد که سیاست شیعه تراژدیک ایرانی، زمان ظهور زودرس امام زمان؛ برای نابودی ایران و آخوند و جنگ را عملی میکند ،یا سیاست رئال عملی نمودن یک خلافت شیعه صفوی طولانی تر را ؟
--شیعه زردشتی صفوی ادامه فرهنگ تراژدیک 2500 ساله ایرانی است. قلدری و لاف و لات بازی و جنگ طلبی تا شکست و افتضاح و زاری و ماتم و : آی ددم آی بابام آی آنا آی آنا !
تا انقلاب مهدی دیوسی ادامه دارد.
انا له لاه انا علیه راجعون.

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: چرا هویدا و نصیری و سران…
دیدگاه:

چرا هویدا و نصیری و سران دیگر حکومت را، شاه نالوطی دستگیر و تحویل بختیار و خمینی داد !؟