واکنش های روانی - هیجانی و فیزویولوژی انسان در برابر خطر

دو دانشمند بنام دانشگاه هاروارد به نام هاي Bard و Cannon يك تئوري را بنيان نهادند كه واكنش هاي رواني - هيجاني و فيزيولوژيكي انسان را  در يكزمان و در آن واحد در برابر خطر وتهديد توضيح داده اند .
اين واكنش ها در آغاز دوگونه كلي بودند : فرار يا مبارزه ( flight & fight).
البته بعدها يك نوع واكنش ديگري هم به اين دوتا اضافه شد كه بيشتر آگاهانه و كنترل شده تربود و از بخش نو مغز ( همان كرتكس)  سازماندهي مي شد بنام dodging كردن يعني جا خالي دادن تا وقت معين . كه سياستمداران به آن ( قدرت بازدارندگي ) مي گويند.
روان شناساني كه با احساسات و ادراكات حيوان ها و إنسانها تحقيقات  كنترل شده  كرده اند ، به اين نتيجه رسيدند كه معمولا حيوانات و آنسان ها دربرابر خطر وًتهديد ، براي بقا و حفظ خود واكنش آني فرار را بر مي گزينند ، اما به محضي كه احساس كنند كه تهديد و يا خطر ،  اصل بقا ( جسمي يا رواني) آنها را زير سوال مي برد ، دست به مقاومت و مبارزه مي زنند كه به اين واكنش ها ( دفاع مشروط يا مشروع ) هم گفته اند كه در  سيستم قضايي و حقوقي خيلي از كشورها هم برسميت  شناخته شده اند . البته از آن  جايي كه انسان حيوان اجتماعي و فرهنگي هم هست  وداراي سه مغز حيواني ، اجتماعي و عاقله هم هست ، اين واكنش هاي دفاعي ميتوانند مستقيم و فيزيكي باشند ( پرخاشگري فعال ) و يا ( كنترل شده و غير فعال) كه  از آنها به دو شكل active aggression and passive aggression طبقه بندي شده اند . 
گاهي هم اين واكنش ها جابجا مي شوند كه بشكل aggression displacement شناخته شده اند مثال : گنه كرد در بلخ  آهنگري ، به شوشتر زدن گردن مسگري ، كه خود نمونه اي از پرخاشگري جابجاشده ،  غير مستقيم  است كه گاهي هم از شكل فيزيكي به كلامي تغيير شكل مي دهند مثل اين شعر كه : چرخ برهم زنم ار به مرادم نرسد، من نه انم كه زبوني كشم از چرخ فلك ….
در تجربيات روزانه با ديگران و ارگان هاي حكومتي و در بين اعضاي خانواده و كلاس درس به كرات شاهد انواع اين واكنش هاي مشروع و غيرًمشروع ، هيجاني و غير هيجاني ، كنترل ناشده يا كنترل شده هستيم كه هريك از بخش هاي مختلف مغز سازماندهي مبي شوند و تا حد زيادي هم تحت آموزش ها و يادگيري ها وًمدل هاي اجتماعي كه درآن  زندگي مي كنيم قرار مي گيرند كه البته اين الگو برداري در سنين پايين تر ساده تر انجام مي گيرند و………
اشكبوس