رفتن به محتوای اصلی

● تریبون آزاد

قویدل
سیستم موجود جهانی کاملا بصورت ساختاری در چنبره نارسائی بنیادی گرفتار شده است هرروز که از عمر آن میگذرد ناکار آمد بودن آن هر چه بیشترنمایان تر میگردد عامل شستشوی مغزی انسانها و مسخ کردن ومهمترازهمه کنترل دسته جمعی آنان و نهایتا تجهیز شدن این سیستم به مدرنترین ابزارهای سرکوب توانسته موجودیت و بقای آنرا تضمین نماید. انبوه انسانهائی که هرروز امید خود را به یک زندگی بهتر از دست میدهند و به خیل ناامیدان می پیوندند امریست که بسختی میتوان آنرا انکار کرد
محمد حسین یحیایی
یکی از پیآمد های مهم که رژیم های ایستا بر جامعه تحمیل می کنند، ایجاد و گسترش بحران شدید اقتصادی است، که جامعه را بخود و منابع خود وابسته کنند، در اینگونه رژیم ها دولت از امکانات گسترده مالی بهره مند است، دست افراد و ارگان های وابسته به دولت بویژه نیرو های امنیتی و نظامی باز است که بنییه مالی خود را تقویت کنند، حفظ از رژیم را با حفظ منافع خود درهم آمیزند، این روند در دراز مدت به ویرانی و تخریب اقتصاد ملی می انجامد، حجم دولت گسترش می یابد، هزینه های امنیتی نظامی افزایش پیدا می کند و...
محمد حسین یحیایی
با قدرت گیری و تثبیت رضا شاه، دوران جدیدی در سیاست، اقتصاد و ساختار اجتماعی کشورآغاز شد، بنام حفظ امنیت اجتماعی بر تعداد نیرو های نظامی و امنیتی افزوده شد، قدرت مقتدر و مرکز گرا شکل گرفت، قانون مشهور ایالتی و ولایتی به فراموشی سپرده شد، شرایط جهانی و منطقه ایی هم بگونه ای بود که دولت های مقتدر ملی با گرایش های ناسیونالیستی مورد حمایت قرار می گرفت. رضا شاه این گرایش را در راستای اهداف سیاسی خود بکار برد و بگونه ای خشن با زبان و فرهنگ های مختلف که در جامعه کارآیی داشتند برخورد کرد.
کیخسرو آرش گرگین
باری، رفقا سال هاست که هر چه دل ِ تنگ شان کشیده است گفته اند و ایرانزمین و اندرون اش را پهنه ی ِ ذوق آزمایی های ِ گوناگون ِ خود کرده اند. با این حال، - بدبین ترها می گویند رفقا کک شان نیز نمی گزد و به گفتن اش نمی ارزد-، چه بسا گفتن اش چیزی بر وارونگی ها نیفزاید و دست ِ کم، آنانی را که هنوز ایران را ناسزا نمی شمارند، به رفتن در پیش ِ آینه و چشمک زدن به نیمرخ ِ بسیار آبی و بسیار پیدای ِ خویش وادارد: از دو رشته، یک رشته از زنجیر ِ تجزیه ی ِ ایرانزمین یکراست به پای ِ رفقا بند است.
اکبر گنجی
کي از دوستان براي صرف شام و ديدار با تعدادي از هموطنان مرا به منزل خود دعوت کرد. روز قبل، مقاله ي ‏‏"دموکراسي دلاري" در روزنامه واشنگتن پست منتشر شده بود. برخي از هموطنان با مواضع و رويکرد آن مقاله مخالف ‏بودند و اعتقاد داشتند که مواضع من "ضد آمريکايي" است. به نظر آنها، بسياري از ايرانيان (منجمله من)، همچنان در ‏چنبره ي ايده هاي نادرستي که حزب توده و ساير گروه هاي چپ در ايران مي پراکندند، گرفتار و اسيريم. از من مي ‏پرسيدند: ‏
ناصر مستشار
دمکراتهای ایرانی هیچگاه نمی توانند به لحاظ تاریخی بدنبال متحدان تاریخی وطبیعی ودائمی باشند اما در پیوند با متحدانی که به لحاظ تاکتیکی بتوانند در دوره هائی به رشد دمکراسی و مدرنتیته و برقراری صلح دائم یاری رسانند از جانب نیروهای سیاسی مترقی با حفظ استقلال ملی وسیاسی می توان از اتحاد ها وائتلاف های موقت ودراز مدت بهره برداری نمود.
کیومرث نویدی
علم خواندن مارکسیسم و علمی خواندن طرح
های مارکس و انگلس و لنین و استالین و مائو و منصور حکمت و هر کس دیگر، برای بنای یک جامعة آرمانیِ (گو زیبا) یک خرافة نوین است. ایجاد یک سپهر مقدس طراز نوین است برای به عبودیت کشاندن انسان
های دیگر؛ و راه می
برد این خرافة نوین به این که بخشی از انرژیِ رهائی
بخش اومانیستی یک جامعه (و بشریت) به ضد خود بدل و سد راه شود. راه می
برد به این که یک نیروی عظیم به جای این که در حد ممکن در روندهای جاری در جهان انسان تأثیر گذار باشد
کیخسرو آرش گرگین
گزینش ِ این واژه از سوی ِ ما انگیزه های ِ گوناگونی داشته است، دومین از مهمترین ِ آنان، یاداوری ِ امر ِ در آستانه به هم میهنان مان بوده است: مرگ. در جایی دیگر نوشته بودیم، هنوز ملتی در جهان یافت نشده است که 1400 سال از مردن ِ او گذشته باشد، و هنوز نیز زنده باشد. به راستی چه کسی می تواند پاسخ دهد: آیا این اسلام است که چون مرده ای بر دستان ِ ایرانزمین بازمانده است، ناتوان از بر زمین گذاردن اش، و یا که نه، این لاشه ی ِ ایرانزمین است که بر دستان ِ اسلام سنگینی می کند و هنوز از دفن اش برنیامده است؟
کیخسرو آرش گرگین
واپسین آگهشنامه ی (اعلامیه) ِ حزب ِ مشروطه ی ِ ایران، زیر ِ نام ِ "روز ِ کوروش، بازشناسی ِ سهم ِ بزرگ ِ ایران"، یکی از آن نشانه هایی ست که آدمی را به راستی امیدوار می کند. دست ِ کم امیدوار به این امر که امید، در اول نمی میرد. اگر تا به امروز اندیشمردان ِ حزب را رای بر این بود که از فرق ِ سر تا نوک ِ پا باید غربی شد، این آگهشنامه نشانه ای ست کمرنگ از یک چرخش رو به آسیا، یا همان خاورمیانه ی ِ نفرینی که کسان روزی دو بار، با چمدان ِ هفتادملیونی شان، از اش رخت برمی بندند.
برزو علیزاده وندچالی
سروده ای زیبا از مردم خونگرم ومهمان نوازاستان سرسبز وزیبای مازندران،حافظان تاریخی بزرگترین دریاچه جهان.درروستایی در دامنه رشته کوههای البرزهمیشه سرفراز پسرک چوپانی عاشق سینه چاک دخترعمو ومتقابلا دخترعموهم دلباخته پسرعمو،روزها که پسرک چوپان گله را برای چراندن به دامنه کوهها می برد تنها دلخوشی ا و نواختن نی لبک برای دل خود ودخترعمو، وازآ نجا که آ ندو دلداده عاشق هم بودند صدای نی چوپان ارام بخش وجود دخترک وراهی برای ارتباط وعشق ورزیدن، تو گویی ناله نی لبک همه حرفهای دل چوپان عاشق را...
علی اکبر آزاد
درایران نمی توان انکار کرد که زبان ها وفرهنگ های متفاوتی اززبان رایج وجود دارند. اگر به روش گفتمان ولباس پوشیدن وشیوه ها واداب ورسوم درایران نگاه شود، تفاوت های بسیاری را می توان دید. وجود شرایط اقلیمی متفاوت هم را می توان به آنها اضافه نمود.
دادن حق ملی امری است بدیهی. این رااگرازاین جوامع آزاد گرفت، نمی توان آن جامعه راآزاد ودمکراتیک دانست. برای همین هم هست که کسانی که درپی ایجاد جامعه ای دمکرات هستند، به مسئلهء ملی با دیدی مثبت نگاه می کنند
حبیب تبریزیان
در این وانفسای اطلاعات رسانی بر من و تو است تا با آنچه در امکان داریم به یاری آن رسانه هائی بر خیزیم که زحمت پیکار را در این شرایط دشوار بر خود هموار کرده و نه تن به رشوه های مستقیم و غیر مستقیم رژیم میدهند و نه حاضرند به ارگانهای رسانه ئی این یا آن جریان تبدیل شوند.
سایت فرهنگ گفتگو ، که براستی و حد اقل تا امروز، در راستای خط این تابلوئی که بالابرده، ایساده است. تا آنجا که من و بسیار دیگر در این چند سال دیده ایم، از آن معدود سایت هائی است که با دشواریهای مالی و غیر مالی جنگیده و از نفس نیفتاده
برزو علیزاده وندچالی
درسیاست خارجی یک کشوردوست همیشگی ودشمن دائمی معنی ندارد وهمه روابط خارجی بستگی به منافع ملی آ ن مملکت تعریف میشود که متأسفانه درکشورمان سالهاست که جای سیاستمداران وعقلای قوم بناحق با مرتجعان وبیخردان عوض شده
اگرتجربه عراق را بیاد دارید باید بدانیدکه هزاران ساعت گفتگو بهتراز یک ساعت جنگ می باشد، هرچند که میدانیم شما برای توجیه وبقای خود آ رزوی یک حمله حتی اگرشده یکساعته را درسردارید اما ماحتی این فکر را خیانت به همه تاریخ وگذشتگان وآیندگان
جمشید طاهری پور
تشکيل "کميته دفاع از انتخابات آزاد" خدمت بايسته به جنبش دموکراسی و حقوق شهروندی مردم ايران است. ايجاد انگيزش "حقوق بشری" در مواجهه با "رأی گيری" که حکومت کنندگان ايران "انتخابات" می خوانند، نه همنوائی-آنگونه که معمول بوده است- بلکه نا همنوائی با سيطره ايدئولوژيک- سياسی حکومت کنندگان بر حکومت شوندگان است! معنايش اشاعه فرهنگ دموکراسی در کشور است و به همين دليل نيز از پشتيبانی سکولار-دموکرات های ايران بر خوردار است.
اسماعیل نوری علا
من می گويم هرکس که «می خواهد» جزو «ملت ايران» باشد نمی تواند شهريار شاعر و کورش پادشاه را از «هويت ملی» خود بزدايد و يا، بر عکس، هر کس بخواهد اين ها را از هويت ملی خود طرد کند ديگر ايرانی نيست و بايد برای مليت خودش فکری بکند و، تا زمانی که نتوانسته است تکه ای از خاک ايران را برای خودش «مستقل» کند، برود و به يک جائی از اين عالم آويزان شود تا از دست «فارس های خونخوار!» در امان بماند.
آیدین تبریزی
چرا چنین تعریفی را برای ملت مدرن ایران به رسمیت نمی شناسید تا نه در حرف و ادعا که در عمل به پلورالیسم فرهنگی برسیم و سعی دارید برای همه شجره نامه مشترک بتراشید؟! اگر قانون اساسی ایران، من را به عنوان یک ترک نژاد و غیر آریایی با فرهنگ و زبان مختص خودم به رسمیت بشناسد و حق حاکمیت بر سرنوشت خودم را آنگونه که خود صلاح می دانم بپذیرد، من از روی علاقه خودم را عضوی از ملت مدرن ایران، که روابط فیمابین اعضایش نه در اعماق مبهم تاریخ که مطابق با قانون اساسی تعیین می شود، خواهم دانست.
محمد حسین یحیایی
. با انقلاب مشروطه مردم خواهان تغییر این وضع بودند که بتوانند بر سرنوشت خود حاکم شوند و اراده ی خود را جایگزین اراده ی شاه کنند و قدسیت را از مقام شاه جدا سازند، از این رو برخی از روشنفکران که تحت تأثیر رخداد های اروپا بودند به مطرح کردن شعار هایی پرداختند که بتوانند قدرت شاه را محدود سازند و از نفوذ روحانیت در امور سیاسی بکاهند، روحانیت واکنش شدیدی از خود نشان داد و تلاش ورزید که آن را از مسیر واقعی خود منحرف سازد. هنگامیکه مشروطه خواهی و پرسشگری در جامعه گسترش یافت...
راد از اهواز
برنامه اين دولت فعال كردن تمامی تاسيساتی صنعتی ‌و زيربنايی بكمك نيروهای نظامی بود كه در دوران دولت رفسنجانی و‌خاتمی‌ شروع شده و ناتمام رها شده بودند افزايش قيمت نفت اين امكان را برای ‌دولت احمدی ‌نژاد بوجود آورد تا با دستی بازبه سياست های خود ادامه دهد دولت احمدی نژاد معتقد است كه ايران و حكومت شيعه ايران بايد از نظر اقتصادی ‌و نظامی در همه زمينه ها در منطقه دست بالا را داشته باشد تا الگويی برای كشورهای ديگر در منطقه باشد
آیدین تبریزی
چرا ایشان اینقدر اصرار دارند که دعواهای تاریخی را وارد سیاست و از همه مهمتر تعریف هویت ملی نمایند؟ آیا کشور آمریکا که چند صد سال بیشتر تاریخ ندارد، یک ملت بی هویت است؟ آیا ملت دانمارک که اجدادشان به روایت ویل دورانت تا قرن 11 پس از میلاد آدمخوار بوده اند، امروز یک ملت مدرن نیستند و دچار بحران هویت هستند؟ آیا تا به حال شنیده اید که رومانو پرودی نخست وزیر ایتالیا در نطقهایش در پارلمان اروپا از عظمت تاریخی روم باستان سخن بگوید و به دیگر اروپاییان فخر فروشی کند؟!
کیخسرو آرش گرگین
آنچه که آقای ِ نوری اعلی در اینجا می کوشند که بگویند، بسیار ساده است: اگر کار ِ نیکی هم در دوران ِ دو ممی انجام شده است، سرچشمه اش در دوران ِ پیش از برامدن ِ بنیادگذار ِ دودمان ِ پهلوی بوده است. در نهایت، آنچه که آن دو شاه انجام داده اند، چیزی نبوده است جز تهی کردن ِ "ملی گرائی ِ گسترده ی ِ عهد ِ مشروطه" از گوهر اش به گونه ای که "روند ِ مزبور دیگر چیزی به نام ِ «ناسیونالیسم» را باقی ننهاد". به دیگر سخن، پهلوی ها، نه تنها سد ِ راه ِ مشروطه و تخم ِ دو زرده ای که در دل ِ تاریخ...
اسماعیل نوری علا
براستی در گرايش جوانان امروز ايران به ملی گرائی بنياد گرفته از بازگشت به ارزش های پيش از اسلام فرهنگ ايرانی چه خطری وجود دارد که عقلای قوم ملی گرا را وا می دارد تا در کنار هشدار دادن نسبت به خطرات مختلفی که انديشهء امروز سياسی و فرهنگی جوانان ما را تهديد می کند، نسبت به خطر پيدايش «ناسيوناليسم افراطی» نيز هشدار داده و صحنه های ظهور هيتلری ديگر و برقراری فاشيسمی نو را به رخشان بکشند؟
جمشید طاهری پور
- آشنائی و آگاهی به مضامين مدرن غرب و مفاهيم آن با اهميت است اما شرط مقدم است، يک مدخل و آستان است برای متحول کردن خود در طراز انسان شهروند زمان حاضر، ولی اتفاق تحول- پيدا کردن خود در مدرنيته- يک پيش آمد اند..
- نکته دوم اين واقعيت است که "تحول" در معنائی که فوقا" به آن اشاره کردم مشروط است با زمينه‌ی مساعد اجتماعی و با درجه‌ای از تراکم تغيیرات و تجارب اجتماعی! هيچ انديشه ورزی بيرون از زمان قرار ندارد؛ ..
کیخسرو آرش گرگین
رضا پهلوی...یک مشکل ِ اساسی در حیات ِ سیاسی ِ ایرانیان به شمار می رود. او به تنهایی توانسته است حامل ِ تام و تمام ِ ناهمپاری ِ دمکراتیک در سطح ِ رهبری باشد. این ناهمپاری از آن جا سرچشمه می گیرد که رضا پهلوی، بنا بر یک اتفاق ِ نامتعارف، «رهبر ِ دمکرات ِ یک جریان ِ نیمه دمکرات» از آب درامده است. او لزوما نمی بایست یک سوپردمکرات ِ اصیل بشود، اما شده است. این اختلاف ِ فاز، هم برای ِ او، هم برای ِ گروه های ِ هوادار ِ پادشاهی، و هم برای ِ مخالفان ِ گوناگون، اشکالات ِ اساسی فراهم آورده است...
کیخسرو آرش گرگین
گره گاه ِ بحث ِ شما در اینجاست که طرحی برای ِ جامعه های ِ در حال ِ گذار ندارد و آنان را نمی تواند توضیح دهد. همبودهای ِ باز، نیمه باز، و بسته را، همانگونه که پیشتر گفته ایم، بر پایه ی ِ طرح ِ Merkel-Puhle می توان اندازه گیری کرد. دمکراسی نیز یک رویداد ِ یک شبه نیست که برای ِ جلوگیری از شکسته شدن ِ تمدن، آنگونه که شما از آن سخن می گوئید، به یکباره پدیدار شود و همه ی ِ نیروهای ِ تا آنزمان سرکوب شده ی ِ همبود ِ بسته را به جای ِ سوق دادن به سوی ِ فاشیسم به سوی ِ آزادی هدایت کند.
کیومرث نویدی
دریافتن حتمیت مرگ، دروازه
ای که نمی
دانیم آن سویش چیست، زخم بی
درمانی
ست که تنها در حضور و با حضور دوست است که اندکی آرام می
گیرد. ـ و اینجا دوست را در عام
ترین مفهوم به کار می
برم: کسی که دوستت دارد. ـ روانشناسِ نویسنده
ای در مقاله
ای نوشته بود عشق تمایل به دوست داشتن نیست؛ تمایل به دوست داشته شدن است. به او نوشتم حرفش را قبول دارم. اما، به این صورت تکمیلش می
کنم: عشق خواهش دوست داشته شدن است از آن کس که دوستش داری.
آیدین تبریزی
نکته مهم دیگری که در این موضع گیری ها، به ویژه از سوی گروههای کرد ایرانی از جمله حزب دموکرات کردستان یا جبهه متحد کرد در داخل ایران دیده می شود، غیر واقعی نشان دادن عمدی وضعیت کردها در ترکیه در جهت سرپوش گذاشتن بر کارنامه خونین اعمال تروریستی پ ک ک در طی این بیست سال است.
اما سئوال اینجاست که آیا در ایران، کردها حق تدریس به زبان مادری خود را دارند؟ آیا در ایران نمایندگان کردها می توانند علنا خواستار نظام فدرالی شوند و با این شعار وارد مجلس شوند؟
احمد زیدآبادی
وجود آقاي احمدي نژاد اما گر چه برخي از مشکلات را در برخي حوزه ها تعميق کرده، اما در مجموع فرصتي از امکان يک تحول ‏درون جوش حکومتي براي ايجاد تغييرات بنيادي را هم فراهم کرده است. شايد اين فرصت نيز مانند ساير فرصتها ار بين برود، اما به هر ‏حال، از موقعيتي که هيچ فرصتي را در اختيار نمي گذاشت بهتر است.‏
کیومرث نویدی
اخیراً سیامک ایرانی (در مقالة در حاشیة بحث با نویدی) بر من خرده گرفته است که قانون را که برآمده از خرد ناب است، به داوری خرد افراد (اکنونیان) وا می
گذارم و نوشته است که دو عرصه از شمول دخالت اکنونیان (حتی با رفراندوم) باید خارج باشند. طبیعت و بوم آنچه
هائی که یک سرشان به میراث گذشتگان بر می
گردد و سر دیگرشان مرتبط است با آیندگان. سیامک ایرانی به صراحت نمی
نویسد که به دموکراسی اعتقاد ندارد. اما، چنین است و خواهم گفت چرا؟ دارد در این بحث،به ویژه، از کانت آغاز می
کند تا به ضد کانت برسد.
کیخسرو آرش گرگین
گزینش ِ رفقا، یکراست در سرنوشت ِ ما نیز اثر گذار است. اینکه حزب ِ دمکرات نمی خواهد و یا نمی تواند دست از ایلگرایی و خشونت و جنگ برکشد، امری ست به همان اندازه ناخوشایند که مرزکشی ِ ناروشن ِ سازمان ِ اکثریت با آنان هنگامی که پایه را بر جدائی بگذاریم، حتا اگر فرض گیریم که همه با آن همرای اند و هیچ کس سد ِ راه ِ جدائی ِ دیگری نمی شود و نمی کوشد سهم ِ بیشتری از هنبازه ها و اشتراکات ِ پیشین را برای ِ خود فراچنگ آورد، باز نیز نمی توانیم به یک پایانه و برایند ِ منطقی برسیم، دیگر چه رسد به...
محمد حسین یحیایی
نظامیان ترکیه از سال های نخست تا به امروز قوانین اساسی را تنظیم و دولت سایه را پیش برده است، از آن رو رگه هایی از ناسیونالیسم افراطی در آنها به چشم می خورد و هیجان ملی گرایی تازه و زنده نگه داشته می شود که در موقع ضروری مورد بهره برداری قرار گیرد. قانون اساسی بار ها تغییر کرده ولی برخی از اصول آن همواره ثابت مانده است. از آن جمله انکار اقوام، ملل و گروه های قومی و مذهبی است. زیرا در آن آمده است، مردمی که در داخل جغرافیای ترکیه زندگی می کنند ترک اند، یعنی وجود کرد ها و دیگران انکار شده است.
حبیب تبریزیان
نه تنها ایرادی به دموکرات شدن خدمه استبداد نیست که هیچ بلکه حتی خوشحال کننده هم هست مشروط بر اینکه این تغیر جبهه از اردوی استبداد به دمکراسی با تلاش برای خذف و حاشیه راندگی آن نیروهای دموکراتی نشود که خود قربانی این نو دموکرات شدگان و قربای استبداد ی بوده اند که به همت همین اقایان استحکام یافته است .
مباحث در باب قوم و ملیت، به داغترین و جنجال برانگیزترین مباحث در میان ایرانیان و از جمله در سایت ایران گلوبال تبدیل شده است. دلایل این اهمیت و نیز دلایل این درگیری و بحث همه جانبه نیز مختلف، عقلانی و غیرعقلانی، آگاهانه و یا ناآگاهانه هستند. موضوع بحث ذیل، ترسیم علل روانی، فرهنگی و عمیق این معضل و راه عبور از آن، ترسیم ساختارهای درون این مباحث و ترسیم راه‌های دگردیسی هر چه بیشتر آن به یک جدل خلاق و سازنده و به یک کثرت در وحدت نو و مدرن و دیالوگ مدرن است.
کیومرث نویدی
ایران و مردم آن از عرب و ترک و کرد و فارس و بلوچ و ترکمن گاهه
ای سخت پیش رو دارند. وظیفة ما این است که به یک توافق منطقی برسیم. آنگاه که همین اپوزیسیون چهل
تکه بتواند با بخش
های منطقیِ تلاش
گران ملی و قومی حول طرح
هائی منطقی به توافق برسد، رادیکال
های جدائی
خواه منزوی خواهند شد و به گمان من مقالة ف تابان طرح کلی آن توافق منطقی را در خود دارد. اما، راه
حل آقای کشگر، کردی، سیامک ایرانی و هم
اندیشانشان؟
کیخسرو آرش گرگین
طاهری پور به معنای ِ راستین ِ کلمه از خود اش است که آغاز کرده است. او زندگی ِ خود را بر روی ِ «میز ِ شکافت» نهاده است و...
آنچه که اما دکتر باقرزاده می نماید به آن می اندیشد، طرحی ست که یکراست از جنب ِ حرم ِ مطهر فرستاده شده است و دراندازنده اش، یعنی پدر ِ گرامی ِ گلگیسو، از آن زیر ِ عنوان ِ "دمکراسی ِ دوجانبه" سخن گفته است. ما این طرح را، با همه ی ِ همدلی با دراندازنده اش، ناشدنی می انگاریم و بر این گمانیم که...
راد از اهواز
پوزوسيون كجاست و دغدغه كدام مشكل ملت را دارد ؟ آيا عاقلانه اين نيست كه روشنفكرها به جاي تهمت زدن به يكديگر و محاكمه هم با همفكري انقلاب 57 را رمز گشايي و الزامات جنبش نوين را تدوين كنند ؟ چه كسي بايد به ملت اين آگاهي را بدهد آمريكا و هيچ كشور ديگري دشمن نيستند فقط يك رقباي تجاري هستند . آيا اين وظيفه تك تك مانيست كه با اخلاق بد غرور كاذب مبارزه كنيم. چه كسي افشاء خواهد كرد تاراج ثروت ملت در اين 30 سال چقدر بوده و مجرم را محاكمه و حق ملت را برگرداند .