رفتن به محتوای اصلی

چرا موسوی، سرود آفتابکاران را دزدید؟!

چرا موسوی، سرود آفتابکاران را دزدید؟!

وبلاگ نویسی بدرستی نوشت :آقای میرحسین موسوی اصلا کار خوبی نکردید که سرود آفتابکاران را دزدیدید*، عکس خودتان را رویش گذاشتید و دادید با صدای بدون خش و بدون گروه کر زنها آن را دوباره بخوانند و به نام شما بزنند. این سرود مال شما نیست. سراینده و خواننده و هوادارانش را دوستان و همفکران و همکاران شما یا کشتند یا تبعید کردند و یا خفه خوان دادند. البته درک می کنم که حالا با این همه آدم خفه خوان گرفته شما مانده اید بی سرود و بی ترانه اما باور کنید این کار شما دزدیست. و بهمن وبلاگ نویس دیگری نوشت....

سئوال اساسی این است که براستی چرا موسوی این سرود چریک‌های فدایی خلق در ایام انقلاب را ( سرود آفتابکاران )را دزدید و به سرود ستاد تبلیغاتی خود مبدل ساخت ؟! مگر او در ابتدا قول نداده بود که از تبلیغات انتخاباتی دوری خواهد جست و.... واقعیت این است یک بررسی ساده نشان می دهد که شعارها و سرودهای تبلیغات کاندیدهای نظام ، دیگر رنگ و بو اسلامی نداشته و دیگر نخ نما شده است از این رو وعده ها ، شعارها و سرود ها، دیگر اسلامی نیست آنان ترجیح داده اند که خواستهای زمینی و سکولار را در برنامه های خود به گنجانند تا مردم به آنها باور کنند چرا که در این سی سال گذشته از شعار های اسلامی جز جنگ و فقر چیزی نسیب مردم نشد بنابراین طرح خواستهای زمینی و عرفی ؛ پیروزی سکولار های ایران را می رساند.

در مورد این سرود« آفتاب کاران » بایستی گفت که

سرایندگان این سرود ، در آن سالهای که دیوار استبداد در حال فرویزی بود با این سرود جانی تازه در قلب و روح انسانهای تشنه ازادی می دمید .

« داود » خواننده اصلی« آفتاب کاران » هنوز در شهر برلین زندگی می کند و به احتمال زیاد آهنگ ساز آن هم بایستی زنده باشد .

موسوی با انتخاب این سرود چند هدف را دنبال می کند 1_ پایان استبداد نظام ولایت فقیه را نوید می دهد 2_ می خواهند اینطور جلوه بدهد که چپ پشتیبان موسوی است 3- شور و شوق سالهای 57 را دوباره زنده سازند و نسب و ریشه خود را به آن سالها وصل نماید.

بنظرم سراینده این اهنگ که احتمالا زنده است می تواند علیه این دزدی آشکار شکایت نماید هر چند که کاملا مشخص است که بی دادگاههای ایران نقض حقوق مولف را نادیده خواهند گرفت.

سر اومد زمستون میر حسین موسوی

بهمن در وبلاگش می نویسد:

موسیقی انقلاب

گروه‌های کوه دانشجویی (و حتی غیردانشجویی، که معمولاً دانشجویی سابقند) یک سرود مشترک دارند. یعنی من با هر گروهی که کوه رفته‌ام این سرود را خوانده‌ایم و بیشتر بچه‌ها هم حفظ بوده‌اند:

سرود کوهستان (سر اومد زمستون - آفتاب‌کاران)

با حجم کمتر

«سر اومد زمستون» یکی از سرودهای اصلی سازمان چریک‌های فدایی خلق در ایام انقلاب است، که بر خلاف بعضی سرودهای دیگر این سازمان یا سازمان‌های دیگر که تبدیل به سرودهای عمومی شدند، در سال‌های اول انقلاب یکی از مشخصه‌های این سازمان بود و ماند، و شاید به همین دلیل ما شانس شنیدنش را از رادیو و تلویزیون نداشته‌ایم.

من عاشق این آهنگم. شاید چون بلافاصله می‌بردم به فضای دوست‌داشتنی کوه. یک ردیف بیست سی نفری آدم که دستشان توی جیبشان است و کمی خم شده‌اند که بار کوله بیست، سی کیلویی را راحت‌تر بکشند. یک عده آهنگ را می‌خوانند و دو سه نفر هم آن تکه‌های صدای دوم را می‌آیند:

سر اومد زمستون

شکفته بهارون

گل سرخ خورشید باز اومد و شب شد گریزون

کوها لاله‌زارن

لاله‌ها بیدارن

تو کوها دارن گل گل گل آفتابُ می‌کارن

توی کوهستون دلش بیداره

تفنگ و گل و گندم داره میاره

توی سینه‌اش جان جان جان

وی سینه‌اش جان جان جان

یه جنگل ستاره داره جان جان

یه جنگل ستاره داره

لبش خنده نور

دلش شعله شور

چشاش چشمه و یادش آهوی جنگل دور

توی کوهستون دلش بیداره

تفنگ و گل و گندم داره میاره

توی سینه‌اش جان جان جان

وی سینه‌اش جان جان جان

یه جنگل ستاره داره جان جان

یه جنگل ستاره داره

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید