با درود متقابل به جناب…
با درود متقابل به جناب فرامرز حیدیریان
با سپاس از دقت نظر و توجه شما به سبت به این نوشته. به تصور من هم تلاش برای تعریفی مدرن و نوین از مقوله ملت-دولت از مشروطه به بعد به سر انجام نرسید. اغلب تلاشگران این مسیر نه میخواستند و نه میتوانستند مدرنیته نوع ایرانی را از درون نقد سنت و مذهب و یا متولیان یعنی دین و دولت بیرون بکشند. گفتار شما در مورد مفهوم ملت عینا در مورد مفهوم دولت هم صدق میکند. اگر ملت در آن زمان به مفهوم امت اسلامی بود، روحانیت به عنوان روسا و نمایندگان ملت محسوب میشدند و دولت نیز نماینده سلطان و شاه بود.
به نظر این جانب میتوان استدلال کرد این دوگانکی تحت تاثیر نظریه ولایت فقهی تا به امروز هم ادامه یافته است. وجود دو قدرت موازی در حاکمیت در جمهوری اسلامی یعنی دستگاه ولایت و دستگاه دولت علیرغم تبعیت دومی از اولی در زمان ما کم یا بیش ادامه همان وضع سابق در شرایط امروزیست که در آن دستگاه دین برعکس زمان قاجارها نقش فائقه در حکمرانی یافته است. میتوان گفت که مفاهیم و تعاریف راه گشاه برای فردا و آینده کشور نمیتوانند بدون نقد “مشروطه ابتر ایرانی”، بدون نقد دین و سنت و در عین حال بدون توجه همزمان به تجربه کشورهای آزاد غربی در دوران اخیر در امر حکمرانی خوب به دست آید. گسترش جنبشهای هویت طلبانه در چند دهه اخیر مضمونی نوین به شکافهای فرهنگی و نژادی موجود از قبل موجود بخشیده و پدیده های متنقاضی را در درون و پیرامون این شکافها ایجاد کرده است.
به گمان این جانب، برای تولید مفاهیم مشترک راه گشا در سیاستهای راهبری اپوزیسیون ایرانی نسبت به جنبشهای هویتطلب دو شرط اصلی لازم است: اول پذیرش تفاوتها و اختلافها و به رسمیت شناختن آنها و دوم؛ تکیه بر اشترکات تاریخی، فرهنگی، سر