رفتن به محتوای اصلی

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

خانم ترابی گرامی / فکر نکنم که اقای اقبالی مطلب شما را در سایت درج کرده باشد ولی اینکه مطلب شما را چه کسی چاپ کرده است ؛ بعدا مشخص می شود ولی فکر نکنم که قصد و منظوری در کار بوده باشد.

نوشته شده توسط: ناشناس

جالب است. من که این مقاله را در ایران گلوبال بازچاپ نکرده بودم، به گمان کار آقای اقبال اقبالی بود. پس از انتقاد صریح من از موضعگیری تأسف بار ایشان حاوی کوبیدن پان اسلامیسم و مسکوت گذاشتن نژادپرستی و پان ایرانیسم در سیاستهای جمهوری اسلامی، ظاهرا ایشان از کرده ی خود پشیمان گشته و نام خود را به عنوان انتشار دهنده از زیر این مقاله حذف کرده است. از نظر من اهمیتی ندارد، اما به چه حسابی نام مرا به جای نام خودش گذاشته است؟ آیا این به معنای جعل در اسناد انتشار مطالب در ایران گلوبال نیست؟

نوشته شده توسط: ناشناس

بوشهر در كل يك استان عرب نشين بود وبا فرايند فارسي سازي جمع زيادي از غير عربها با مديريت دولت به انجا گسيل شدند و چنين نيز بسياري از مناطق كهكيلويه كه قبيله باوي در آن جا سكونت داشته ومورد هجوم فارسي سازي واقع شدند. لرها در عربستان يا خوزستان تحميلي موطن نداشته وبعد از كشف نفت از پشتكوه با حمايت دولت در انجا ساكن شدند. مناطق موسيان و دشت عباس و دهلران نيز در طول تاريخ عرب نشين بودند. يك كمي به خودتون زحمت بدين چندتا كتاب بخونين.
در كجا نو يسنده مردم رو ناديده گرفته؟ اگر منظور تون لر ها هست كه سرزمين لر در طول تاريخ پشتكوه بوده يعني لرستان و چهارمحال وبخش هايي از كهكيلويه . أيا دفاع از فرهنگ و تاريخ مردم عرب يعني نژاد پرستي است؟

بوشهر در كل يك استان عرب نشين بود وبا فرايند فارسي سازي جمع زيادي از غير عربها با مديريت دولت به انجا گسيل شدند و چنين نيز بسياري از مناطق كهكيلويه كه قبيله باوي در آن جا سكونت داشته ومورد هجوم فارسي سازي واقع شدند. لرها در عربستان يا خوزستان تحميلي موطن نداشته وبعد از كشف نفت از پشتكوه با حمايت دولت در انجا ساكن شدند. مناطق موسيان و دشت عباس و دهلران نيز در طول تاريخ عرب نشين بودند. يك كمي به خودتون زحمت بدين چندتا كتاب بخونين.
در كجا نو يسنده مردم رو ناديده گرفته؟ اگر منظور تون لر ها هست كه سرزمين لر در طول تاريخ پشتكوه بوده يعني لرستان و چهارمحال وبخش هايي از كهكيلويه . أيا دفاع از فرهنگ و تاريخ مردم عرب يعني نژاد پرستي است؟
نوشته شده توسط: ناشناس

زمان شاه مردم میرفتند سینما و باید بلیت میخریدند تا فیلمهای سکسی ببینند. ولی از وقتی اسلامی شده میرن جلوی مغازهای مرغ فروشی، و مرغ لخت تماشا میکنند. امام خودش گفته بود که آب و برق و مرغ مجانی میشه.....

نوشته شده توسط: ناشناس

بشار اسد دارد مثل کسیکه در حال غرق باشد به خس و خا شاک دست می اندازد . کمک خواستن از تروریستهای پ ک ک که کودک های دبستانی, راننده کامیونها و توریستهای بی گناه را وحشیانه میکشد, دست اندختن به خس و خاشاک است.تروریستهای کردهمیشه آلت دست سیاستهای این وآن شده اند. یادت است مصطفی بارزانی هر دو سال یک بار ارباب خود را عوض میکرد؟ حالا پ ک ک هم برای اربابش تاریخ مصرف معینی دارد.ماشاالله کسی خبر نداشته که کرد ها یک ابر قدرت شده بوده اند که در منطقه به عرب ها و ترک ها و فارسها هم زمان اعلان می دهند. غار های کوه قندیل و پولهای باد آورده از قاچاق فروشی ها ,عجب زوری دارد.

نوشته شده توسط: ناشناس

واقعا آدم نمیداند که بعضی تحلیل ها این هم به این خوش خیالی که مینویسد "از پس صدای اتشبار جنگجویان این روزهای سرنوشت ساز سوریه، فردائی آزاد و دادگرانه، به مردم سوریه چشمک می زند". این تحلیل های خطی جهان را بسیار مستقیم میبیند وانگار خبر ندارد که این باصطلاح "جنگجویان "که از جنگ آنها بایستی "آزادی ودادگری چشمک بزند"کسانی نیستندجز عمال ساخته پرداخته شده سناریوی آمریکایی که یک مشت اسلامیستهایی هستند که از طرف قطر وعربستان حمایت مالی میشوند ، بخشا ازلیبی آورده شده اند و انگار که دستگاههای امنیتی ترکی ، انگلیسی در آنجا هیچ کار اند ! این ضد انقلاب است و ضد آزادی است که سلاح دست گرفته است سلاحی که بوسیله ترکیه و قطر و عربستان سعودی که حتما دمکرات هستند و کشورهایی که بر سر لیبی اکنون میبنیم که چه اورده اند وجنگ هزار گروه داخلی

در آنجا حاکم است و دزدهای استعمار هم خواستار یک دولت ضعیف متحد خود میباشند که بتوانندنفت غارت کنند! این ها را این کوردلهای سیاسی نمیبنند! وهنوز در پس این باصطلاح "ارتش آزادی "سوریه میخواهند آینده ای آزاد وآباد برای سوریه دریابند. البته کوری این تحلیل های کور از یک منظر تنها به مساله مینگرد آنهم سودسیاسی خودش حال بر سر منطقه و مردم ایران وسوریه چه میاید ! میخواهد این را به ما به عنو.ان بلبل "آازدی و دادگرانه "غالب کند! لیبی خود یک سرمشق خوب است که در پس سقوط دیکتاتور بوسیله بمب های "بشردوستانه "که باعث کشته شدن دهها هزار لیبیایی شد ، اکنون جنگ هفتاد فرقه حاکم است . پس این لالایی "آـزادی ودادگرانه "در واقع برای خواب کردن است تا استعمار وارتجاعیون که اکنون "جنگجویان ازادی "خوانده میشوند بتوانند کار خود را بکنند و این تحلیل های سیاسی کور خطی ونه دیالکتیکی یک خط راست میکشد :اخ جون اسد سقوط میکند وسوریه متحد رژیم سرنگون ، رژیم تضعیف ، رژیم هم سقوط میکند ما میرویم ایران را با "جنگجویان "دیگری مانند حتما گروه رجوی "آزاد ودادگر "میکنیم !
این خط خیالی که تحلیل یک خطی دارد :پارامترها محکم را نمیبیند تنها نتیجه سقوط اسد و بعد هم بقول حمید تقوایی از حزب حکاکا "نوبت ایران است "! این ها کار خود را ساده میکنند وبا یک شعار ساده یا خود را فریب میدهند ویا مردم را میخواهند فریب دهند. مساله به این سادگی نیست اکنون میدان جنگ میان جناحهای ارتجاعی است در سوریه "ارتش ازادی "که این آقای اقبال بنام "جنگجویان آزادی "میخواهدتحویل ما میخواهد بدهد یک مشت مرتجع اسلامی میباشند- البته این جا اسلام گرایی اینها نه مدعیان غربی ولیبرال ونه این حضرات مانند آقای اقبال را اذیت میکند وبرایشان به یکباره این ها میشوند "جنگجویان ازادی "!- بعد هم کسانی که این ها را مسلح میکنندو به آنها پروبال دادند یعنی استعمار دم هدایت اینها را در دست دارد ودر جایی که نیروی سوم مردمی غایب است وله شده در بین جنگ خونین مرتجع وقربانی آن ، دیگر جنبش مردمی نه رشد میکند ونه وجود دارد . عاقبتش هم در صورت سقوط اسد در سوریه باز بازنده مردم و برنده استعمار وا رتجاع است واین بار هم وحشی تر از لیبی و یا مصر
حتی با سقوط رژیم اسد وحتی با سقوط رژیم اسلامی در ایران با توجه به جغرافیای اپوزیسیون ایرانی همان بلا هم بر سر مردم ایران خواهده آمد - البته اگر در سیاست و مسائل سیاسی حساب تحلیل خطی ودو در دومیشود چهار بود ، هدایت دنیا ومسائل به این سادگی بود ولی واقعیات وذهنیات بسیار متفاوت حرکت میکنند . نتیجه اینکه این گونه تحلیل های خطی بیشتر تحلیل ها ی تاقاری است یعنی اینکه تاقاری بشکند وماستی بریزد تا آقایان بتوانند به "آزادی "مورد نظرشان برسند.آزادی که بخواهد ا ز لوله تفنگ این مرتجعین و اربابان استعماریشان شلیک شود ارتجاع دیگری است نه بلبل ا زادی .
نوشته شده توسط: ناشناس

بنده بین یک حکومت سلطنتی که حقوق ملیت های ایرانی را به رسمیت بشناسد و گام عملی در آن بردارد را به جمهوری مورد ادعای امثال آقای پرچی زاده ترجیح می دهم!

نوشته شده توسط: ناشناس

همون اول متن رو خوندم بار علمی نویسنده دستم اومد.جایی که نوشته شده " مهاجرت 15000 ساله ترکها به آسیای مرکزی !!! خناق که نیست بگیره . یک چیزی باید بگید دیگه.
آذریها ، ارمنی ها ، گرجستانی ها ( آلانها ) کردها ، همه و همه ماد و ایرانی هستند.آذری ها آذری هستند نه ترک.در تاریخ قدیمی ترین زمانی که ترک ترکها صحبت میشه ابتدای ساسانیان است.اونم از حملاتشون نه از تمدنی که نداشتند. همانقدر که همیهنان آذری با تمدن هستند ترکها وحشی و بی تمدن بوده اند.کافیست به اشعار مولوی و نظامی که از رو بی هویتی ترکها از خودشون می دونن مراجعه کنید تا ببینید ترکها در تاریخ به چی معروف بودند.

نوشته شده توسط: ناشناس

کشور نروژ در نخستين سالگرد کشتار فجيع ۷۷ تن از شهروندان خود شاهد برنامه‌های ويژه‌ای است.سال گذشته در روز ۲۲ ژوئيه آندرس برويک نروژی در دو حمله جداگانه به ساختمانی دولتی در اسلو، پايتخت نروژ و جزيره‌ای در نزديکی پايتخت، ۷۷ تن را به قتل رساند که از اين ميان ۶۹ تن نوجوانانی بودند که در اردوگاه تابستانی حزب کارگر در اين جزيره تفريح می‌کردند. برويک بدون هيچ احساس خاصی تعريف کرده‌ است که چگونه به نوجوانانی که مجروح شده بودند تيرهای خلاص شليک می‌کرد و يا آن‌ها را به سمت آب هدايت می‌کرد تا غرق شوند.او اظهار داشت که يک ناسيوناليست افراطی است و قربانيان خود را به خاطر مبارزه با چندفرهنگی در نروژ کشته‌ است. برويک اين اقدام خود را "ضروری" خواند.

نوشته شده توسط: ناشناس

در بخش انتظار توضیحی دارم که در ذیل به آن میپردازم
با بخش عمده یی از نظرات آقای طالبی موافق هستم.
فقط در بخش انتظار و منجی باید عرض کنم که این یک دیدگاه فکری و اعتقادی است که در همه ی ادیان بصورت یک دیدگاه مترقی مطرح شده و نه یک تفکر عقب مانده ی ارتجاعی،ولی با تفسیر جریان متولی دینی و کسانی که خود را نماینده ی خدا میدانند به این شکل مفتضح تفسیر گردیده و همیشه مورد سوء استفاده و یا انتقاد قرار گرفته.
این تفکر درجایی مترقی است که با برداشتی متفاوت از تعریف عقب مانده و ارتجاعی یا به گفته ی آقای طالبی لمپنی و خرافی ارائه شود و همانا آن تفسیر توحیدی پدیده ی ظهور است.تفسیر توحیدی پدیده ی ظهور بدین معنی که نه تنها نباید نشست و منتظر سواری با اسب سفید بود بلکه با اعتقاد و ایمانی راسخ در برابر ظلم و ستم ایستاد و در این ایستادگی دست به دست هم داد و برای رسیدن به وعده های الهی ظهور که همانا برقراری عدالت و برابری است کوشید،زیرا هیچ خواسته ای برآورده نمیشود الا به سعی و تلاش.و با این سعی و تلاش است که ما بدست خود به روز موعود میرسیم نه آن منجی سوار بر اسب سفید.
در آنروز است که بشر با همت والای خود که برگرفته از اراده و حق طلبی میباشد به شرایطی آرمانی میرسد که قادر خواهد بود جامعه ای توحیدی و بی طبقه دست یابد نه با وعده و وعید عده ای مفتخور که برای رسیدن به عدالت و محو ظلم و ستم عقیده دارند ابتدا باید جهان پر از ظلم و ستم شود(حجتیه)تا مهدی موعود ظهور نماید.و این خلاف جهت حرکت جوامع بشری است که روز بروز به سمت رشد و آگاهی پیش میرود و موانع را از سر راه بر میدارد.

نوشته شده توسط: ناشناس

نام نویسنده مقاله آقای محمد امینی است نه علی امینی

نوشته شده توسط: ناشناس

http://www.youtube.com/watch?v=ESJ5cb0s0QI
14-مراسم جهلم هادی شمس حائری-سعید شاهسوندی

نوشته شده توسط: ناشناس

به به .به به.اقای امین موحدی هم بعد از ثابت کردن حسن نیت ضد پهلوی خود شده ادمین این سایت.باز خدا را شکر که به جایی رسیدند

از اقای مشیری خواهش می کنم میزگردی در مورد طرفدار مستبد کوچک یعنی مصدق السلطنه قجری هم برپا کنند تا به همه طرفداران استبداد با هم رسیدگی شود بهتر است اینجوری

نوشته شده توسط: ناشناس

با سپاس از دوستِ فرهیخته و ارجمندم رضاپرچیزاده به سبب دقت نظر وهوشیاری دائمی ایشان نسبت به عملکردها و روشهای غیرمردمی و استبدادطلبانه ی سلطنت طلبان. همانگونه که خیلی پیشتر و شاید کمتر از یکسال پس از کودتای انتخاباتی عرض کردم و اکنون نیز معتقدم ائتلاف با هرنوع استبدادطلب جهت مبارزه با هرگونه استبداد خطاست و حاصلی جز اتلاف وقت و انرژی و نهایتا یاس و ناامیدی نخواهد داشت و از سوی دیگر کاملا واضح و عیان است که توسل به روشهای کودتایی برای دستیابی و یا حفظ قدرت نزد سلطنت طلبان و اربابان آنها -مانند آنچه در بر تخت نشستن رضاشاه و یا در جریانات کودتای 28 مرداد گذشت- تبدیل به روشی مرسوم گردیده و دقیقا همین شیوه را مدتی پس از تقلبِ انتخاباتی 1388 شاهد بودیم. آنها ابتدا با توسل به حربه ی وزارت اطلاعات رژیم و با مطرح ساختن و بزرگنمایی نقشِ رهبران جنبش سبز در اعدامهای فله ای دهه ی شصت ...

...اقدام به ایجاد شکاف و تزلزل در میان صفوفِ تا آن زمان متحدِ مبارزان ضد رژیم نمودند بطوریکه شاهد بودیم تعداد کسانیکه فعالانه در تظاهرات خیابانی شرکت می نمودند به یکباره کاهشی چشمگیر یافت و رژیم فرصت نمود تا با خشونت بسیار و ارعاب باقیمانده ی مردم را سرکوب و عقب براند و شد آنچه نباید. به واقع از نظر من سلطنت طلبانِ حقیر و بیخرد علت اصلی فروکش نمودن اعتراضات خیابانی و پایمال گشتن خون مبارزان راه آزادی هستند که خیانتی آشکار علیه مردم زجرکشیده ی ایران محسوب میگردد و در پرونده ی این ناچیزانِ شخص پرست تا همیشه ثبت خواهد بود و علت العلل تنفر من از ایشان و اربابِ خودگاندی بینِ مضحکشان است..
نوشته شده توسط: ناشناس

http://www.asre-nou.net/php/view.php?objnr=22162
اين‏لينك نوشه يكی ازشاهدان‏عينی شكنجه شده توسط ساواك آريامهر،بنام اشرف دهقانی است.اميدوارم شاه الهی ها.سلطنت طلبان وطرفداران وارث پهلويهای وطن فروش وچپاولگر،رضاپهلوی كه امروزه برای فريب احمقان ادای دموكراسی !!!وزست‏حقوق بشری ميگيرد،اين نوشته بخوانندتاشايدمتوجه شوندكه جمهوری فارسي/اسلامی وارث‏بحق‏حكومت ننگ ونفرت وطن فروشان پهلوی است.

نوشته شده توسط: ناشناس

آقای مشیری حالا حالت خوب شد،توپیدی به رضا پهلوی تسکینت داد،دلت خالی‌ شد، ولی‌ فکر نکنم تو خیلی‌ مریزتر از این حرفا هاای،یک عقدی تمام اعیار ،تو تحریف استادی چه از دین بگی‌ چه از دنیا،برو باباجان استراحت کن به رخت نگا کن درمیابی چی‌ میگم،خیلی‌ مریضی

نوشته شده توسط: ناشناس

درود بر استاد بهرام مشیری

نوشته شده توسط: ناشناس

‏آقاي‏درويش‏پور،بخشيد آقای دكتر درويش پور كه خودباهمين تيتر اين آگهی تبليغاتيرا‏منتشر‏كرده ايد،لطف‏كنيد اتنيك های موجود درايران رانام‏بريد.آيااتنيك‏فارس‏كه شما‏هم‏متعلق‏بآن هستيد وجود دارد؟اگر جواب‏بلی است،پس‏اينهمه‏كنفرانس ومصاحبه و...متعلق‏بگروه هاي قوم فارس است‏و‏بس ودروافع‏بيش از ۶۵%مردم راشامل نيست.

نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

با درود به شما و سپاس از پیشنهاد سازنده تان Lachin گرامی.

نوشته شده توسط: ناشناس

آقای اقبال اقبالی... بعد از ساقط شدن رژیم , آخوندها را نبایستی به حوزه ها برگرداند.. بلکه بیل و کلنگ به دست این قشر مفت خور که هیچ تولیدی در عرض این صد سال در این مملکت نکرده اند داد تا در تعمیرات حیاتی مملکت شرکت بکنند و بعد خدمت نظام وظیفه به مدت 2 سال را برایشان اجباری بکنند تا بفهمند میهن پرستی یعنی چه. پول های دزدیده شدۀ آقایان هم بایستی به صاحبان اصلی یعنی ملت ایران باز گردانند. طبقۀ به اصطلاح (( روشنفکر )) این قشر مفت خور ها مثل آقای بنی صدرها .. به یک مصاحبۀ تلویزیونی کشیده شوند و وجود خدا , این دیکتاتور کیهانی, را از نظر علمی ثابت بکنند و یا توضیحاتی در بارۀ (( اقتصاد )) توحیدی شرح بدهند و یا توضیح دهند که چرا جایرۀ نوبل در اقتصاد به ایشان تعلق نگرفت...به امید دیدار هر چه زودتر آخوندهای بیل بدست...

نوشته شده توسط: ناشناس

دوست خوبم کاوه جان،
درود
آن فردی که سخت تبلیغ آمدن و سخنرانی یک فعال سیاسی را می کند، من هستم ( البته به کمک دوستان دیگر جمهوری خواه لائیک در بروکسل) و آن فعال سیاسی آقای مهرداد درویش پور است. ما هر دو و نیز کل جنبش جمهوری خواهان، همیشه از حقوق همه شهروندان ایرانی از جمله هموطنان کردمان و به ویژه از ازادی شخص آقای کبودوند دفاع کرده ایم.
سال گذشته در همین موقع، برای آزادی کبودوند، دوستی از اسلو تا بروکسل با دوچرخه آمد، ما از او استقبال کرده و تظاهراتی را برگزار نمودیم.
یک هفته پیش علیه اعدام هم وطنان عربمان و کشتار در کردستان و دیگر نواحی ایران ، تظاهراتی در برابر سفارت ایران در بروکسل ترتیب دادیم که شخص شما اولین سخنران آن بودید و از قتل ناجوانمردانه فرزاد کمانگرها و زندان و شکنجه کبودوندها در کردستان و دیگر نواحی ایران به تفصیل و بیش از دیگر سخنرانان صحبت کردید.
اگر امروز ما تبلیغ یک سخنرانی در باره دموکراسی برای آینده ایران را می کنیم، بدان معنا نیست که چشم خود را به شرایط ناگوار انسان هایی مانند آقای کبودوند که حقوق بشر را در کردستان نهادینه کرد، بسته ایم. شما مطمئن باشید که ما در روز سخنرانی خود در روز ۲۰ ژوئیه از انسان هایی مانند کبودوند نام خواهیم برد.
کاوه جان به بقیه حرف هایت که از روی نگرانی برای سلامتی جان کبودوند ولی با عصبانیت نوشته شده پاسخی نمی دهم و فقط به حساب عصبانیت و دادخواهی تو دوست خوبم می گذارم. و گر نه، اولا از سوی رسانه ها و انسان های سیاسی و حقوق بشری ما، مسئله کبودوند فراموش نشده و به آن بی توجه هم نیستند، به عنوان نمونه اگر شما به سایت های پارسی زبان نگاهی بیاندازید ، در همه آن ها خبر ۵۰ روزه ایشان و نگرانی های این انسان های شریف را خواهید دید. بقیه حرف ها را پس از آزادی آقای کبودوند و در حضور ایشان با هم می زنیم
با باور به دوستی تمام اقوام و ملت های ایران و با آزادی همه انسان های دربند!
انور میرستاری
بلژیک

نوشته شده توسط: ناشناس

حزب دمکرات کردستان!!!
تاا آنجا که من می‌دانم ما حزب دموکرات کردستان ایران داشتیم .اینجا اثری از نام ایران نیست ؟؟!

نوشته شده توسط: ناشناس

منطق.شما فکر میکنید حمله کنندگان به رضا پهلوی و همراهان وی در فکر دموکراسی هستند؟؟دقیقا همانها هستند که انقلاب 57 را دوشادوش امام راحل رقم زدند!!به چه قیمتی؟؟؟صحنه سیاسی کاملا واضح هست.جای نگرانی نیست از سوی این گروه از تخریب کنندگان نیروهای ازادی خواه که چند نفر محدود با اسامی مستعار متعددند

نوشته شده توسط: ناشناس

تحلیل = واکاوی، واکافت

مقایسه ای = همسنجشی

نوشته شده توسط: راشل زرگریان

یکی ازخوانندگان داستان ایمیل دادند که آیا درداستان آن مرد نقشه شیطانی خود را اجرا کرد؟ احتمال دادم شاید برخی دیگر ازخوانندگان همین سئوال را داشته باشند. چنانچه داستان را بدقت بخوانید متوجه خواهید شد که آن مرد نقشه شیطانی خود را خوشبختانه اجرا نکرد. توضیح دادم که هنگامیکه دخترجوان ازبیهوشی بیدارشد لباسهایش تن او بودند وهیچ دردی دربدن احساس نکرد. همین شرح نشان میدهد که آن مرد درلحظات اول قبل ازاجرای سونیت مرد.

نوشته شده توسط: ناشناس

من تا کنون یک حرف منطقی‌ از مخالفان رضا پهلوی نشنیده‌ام. این است که باید پرسید چه کسانی‌ از حمله به رضا پهلوی سود میبرند؟

نوشته شده توسط: ناشناس

شنیدهایم که جموری اسلامی نیز برای نوشتن مقاله علیه شاهزاده معامله پا یا پای می کند

نوشته شده توسط: ناشناس

مرز روشن با جریانهای دارای ایدئولژیک ارتجاعی -فاشیستی
خطر این جریانها برای مبارزات آزادی خواهی مردم ایران
از "خدا ، شاه ، میهن "تا "خمینی ای امام " و " رجو ی ، ایران ، ایران ، رجوی "- یک بار این شعارها را مرور کنیم . در هر سه یک موضوع را بصورت تیز در میابیم . هر سه محور فرد میچرخد و در واقع این فرد در بخش خدایی قرار داد میشود. یک تفکر فاشیستی که همیشه مریدان خود را نیز دارد. این مریدان عموما هم نان خور دستگاه بصورت ایدئولژیک و مادی هستند.

نگاهی به دستگاه ایدئولژیک شاه جنایتکار این را نشان میداد که دستگاه سرکوب خود یعنی ارتش وپلیس و ساواک را گونه ای چاکرمآبانه تربیت کرده بود که ضد کمونیست وهر آزادی خواهی را با مارک کمونیست سرکوب نمایند.
ایدئولژی شاه جنایتکار بیشتر بر اساس همان "ارتجاع سرخ وسیاه" دور میزد که البته با ارتجاع سیاه هم پیمانی تاریخی داشت که همان آبشخورش آخوندهای درباری و سنتی بودند و سرخ آن را هم کمونیستها تشکیل میدادند.
افراد ارتش ودیگر ارگانهای سرکوب خود را چنان تربیت میکرد که بایستی هر لحظه فدایی شاه باشند واین را "میهن پرستی "میدانست یعنی شاه میشد هم خدا و هم میهن و بدون عنصر شاه دستگاه ایدئولژیک و مملکتی به قول شاه قبل از رفتنش به "ایرانستان "تبدیل میشد و شاه سمبل "کشور واحد "بود.
و مقابله با مخالفین خود را نیز هر عنصر ایدئولژیک این دستگاه نان خور شاه از ارتش تا ساواک وپلیس درهمین چهارچوب تنظیم میکرد و با جذب شدن در شاه به عنوان "شاه شاهان " و "رهبر بزرگ "در مقابل مخالفان دست به کشتار و شکنجه میزد.
در دستگاه خمینی نیز او "جانشین اما م الزمان " ودر نتیجه جانشین خدا برروی زمین که ناموس و مال وجان مسلمانها در دستگاه ولایت فقیه او در دست ولایت فقیه است وامروز علی خا منه ای و ذوب شدگان در دستگاه وی نیز بهمین امر به کشتن وشکنجه و زندان به عنوان یک امر الهی که ثواب اخروی هم دارد نگاه میکردند وحتی شکنجه وشلاق زدن دیگران را یک امر ثواب میدانستند ومیدانند و قبل از شکنجه وشلاق وضو هم میگیرند و هر شلاقی را که به متهم میزنند به عنوان شلاقی که گناهان آنها را همزمان پاک میکند در ذهن دارند.
دستگاه ولایت فقیهی خمینی نیز در امر واطاعت کورکورانه مانند دستگاه شاه قرار داشت ودارد . در دستگاه ولایت فقیه خمینی وشاه اطاعت امر بدون هیچ سرپیچی نقطه مشترک ایدئولژی شاه وشیخ درمقابل مخالفین بود .
سومین دستگاه فاشیستی از این نوع را ما درشعار "ایران ، رجوی ، رجوی ، ایران "و "رهبر ایدئولژیک "رجوی میتوانیم دریابیم که در این دستگاه ایدئولژیک رجوی نیز رهبر بقول مهدی ابریشمچی "از جنس دیگر است "و باز بقول او "ملزم به جوابگویی به هیچکس جز خدا "نیست . ودر این دستگاه هم مریدان یک تنظیم ذوب شدن در دستگاه رهبری را دارد وبهمین دلیل حاضر است که خود را بسوزاند درخیابانهای پاریس به دیگران حمله کند ویا خود را بسوزاند ویا به حکم رجوی به ترور وکشتن دیگران دست بزند.
این سه دستگاه فاشیستی طی دوران گذشته وحال بر سرزمین ما سایه ا فکنده است وباعث سرکوب ، ترور شده است. این سه دستگاه ایدئولژیک همواره وهم اکنون نیز خطر خود را به عنوان سه جریان ارتجاعی بر مبارزات آزادی خواه مردم ایران بطور روشن مشخص کرده است . برخورد با این سه جریان ارتجاعی با دستگاه ایدئولژیک ارتجاعی فاشیستی سیاست برخورد ایزوله میباشد. تاریخ در کشورهای جهان نشان داده است که نیروهای ارتجاعی -فاشیستی همواراه از جو و آتمسفر آزادی به نفع خود میخواهند استفاده نمایند. پس بایستی که مواظب ومراقب این سه جریان توسط اپوزیسیون آ زادی خواه بود وباید هشدار داد که نبایستی تنها با جریان ارتجاعی اسلامی -فاشیستی در حاکمیت برخورد نمود بلکه باید دو جریان مدعی دیگر که خود را به صف اپوزیسیون میخواهد تحمیل کند برخورد قاطعی نمود و این جریانات ضدآزادی خواهی را جاده شان را به عنوان "مبارزه با رژیم "صاف نکرد بلکه با آنها خط وفاصله مشخصی داشت . با ا ئتلاف با جریانات فاشیستی ارتجاعی نمیتوان به آزادی رسید.
نوشته شده توسط: ناشناس

یکی از خصیصه های ذوب شدگان در رهبران فاشیستی دیکتاتور ماب این است که افراد ذوب شده در رهبر در واقع عقل وچشمشان کور شده و فقط رهبر معظم خود را میبینند و برای همین افراد ذوب شده در ولایت فقیه خامنه ای ویا رجوی ویا شاه سابق "فدائیان "دیکتاتورها این است که در مقابل مخالفین خود وقیح میباشند . نگاهی به دستگاه اطلاعاتی - امنیتی شاه و شیخ نشان میدهده که این افراد درمقابل مخالفین بی شرم در کلام و بی حیا در تهمت وفحاشی میباشند. این از خصیصه های نیروهای امنیتی هر دستگاه مافیایی است که تحمل ندارد و نمیتواند انتقاد به رهبر خود را بپذیرد ودر نتیجه به اعمال غیر انسانی و فحش وتهمت و ناسزا روی میاورد. در دستگاه رجوی هم غیر از این نیست . فرد در رهبرش ذوب شده است ودر نتیجه در مقابل مخالفان دیگر سدی نمبیند که زبان را حیا بخشد و شرمی داشته باشد

وبا بدترین کلمات سعی میکند حریف را از میدان بدر کند. شما فکر کنید که اگر مثلا مرا این جناب دیانتی در جایی گیر بیاورد چه میکند؟ البته این دیانتی ها چندی پیش در فیلمی در همین ایران گلوبال دیدیم که در کشور مهد آزادی چگونه به جدا شدگان خود حمله میکنند - البته از نظر اینها همه که مخالفشان است مزدور میباشند-
http://iranglobal.info/node/7856
پس نبایستی که از فحاشی ها ی جناب "دیانتی "تعجب کنیم چون ایشان هم از جمله فدائیان ذوب شده در رهبر میباشد که درمقابل مخالف هیچ مرزی نمیشناسد و در نمونه بالا میتوانیم دریابیم که قضیه امثال "دیانتی "ها چیست و اگر مثلا این مخالفین نه درپاریس بلکه در ایران حاکمیت مجاهدین بود چه بر سر شان میامد و چه بر سر مخالفین ، حد اقلش همین است که در پاریس میبنیم که روزی جایگاه خمینی هم بود و لی زمانی که به ایران برگشت چماق داران را در ابتدا به عنوان "امت حزب الله "وبعدبه عنوان پاسدار وبسیجی وارد صحنه کرد و چوبه دار و زندان را رواج داد
این رهبران مقدس همیشه یک خطر برای هرجامعه ای میباشند و این افرادذوب شده نیز چون کور وفناتیک میباشند یک خطر . ولی خوب به احترام آ زادی کلام باید گذاشت که ماهیت خود را نیز بهتر وبهتر روشن نمایند. البته فناتیک ذوب شده در رهبر این را نمبیند چون چشم ها را بسته و گوشها را نیز . ولی نباید این را فراموش کرد که فاشیسم یکی از خصیصه هایش همواره این بوده که از جو و آتمسفر آزاد استفاده میکند تا به قدرت برسد وچنانچه به قدرت رسید دیگر از آزادی خبری نیست . بهمین دلیل نیزبحث است که باید چهارچوب آزادی را تا به کجا در اختیار نیروهای فاشیستی قرار داد؟ این بحثی است که در کشورهای دمکراتیک نیز اکنون به عنوان یک مساله در برخورد با نیروهای راست فاشیستی مطرح میباشند.
نوشته شده توسط: ناشناس

سلام. با تشکر از درج اطلاعیه فوق به عرض می رسانم که متن مربوط به لینک
"متن کامل بیانیه به زبان انگلیسی"
"www.palmecenter.se"
به انگلیسی نبوده بلکه به سوئدی است. از طرف دیگر در متن سوئدی آمده است".
"Utbildningen är av säkerhetsskäl stängd för media och för andra än särskilt inbjudna."
و در متن فارسی به اشتباه ترجمه و یا تفسیر شده است
"این سمینار با توجه به دلایل امنیتی به شکل محدود برگزار خواهد شد و میهمانان با دعوت قبلی امکان شرکت در آن دارند."
ترجمه متن سوئدی فوق به شرح زیر است
"این دوره آموزشی به دلایل امنیتی به روی رسانه های گروهی و افرادی که دعوت نشده اند بسته است"

پیروز باشید

نوشته شده توسط: ناشناس

برگزاری اجلاس مياندوره يی شورای ملی مقاومت با حضور رئيس جمهور برگزيده مقاومت.......
سخنان آقای مهدی سامع از سازمان چریکهای فدایی خلق ایران................

با اجازه همگی سه نکته می خواهم بگويم و يک نتيجه گيری. شنيديد که خانم رجوی گفتند که سی و يک سال از عمر شورای ملی مقاومت گذشته
خانم رجوی اگر من را به عنوان يک آدم سياسی قبول دارند بايد بگويم که منطق، منطق سياست اين است که ما نباشيم، به تجربه و در بسياری از اتفاقاتی که افتاده است می شود ديد و منطق هم همين است وقتی فشار به سيستمی وارد می شود. سيستم بايد فشار را مصرف کند و عموماً اين مصرف تلاشی است. نه اين که آثار فکری نابود بشود. اين دستگاه و ارگانيستم منطقا اين بود که نباشد ولی حالا در 31سالگی است و باش تا شب تيره و ظلمانی ستمگران فرا برسيد
نکته دوم ما در سال گذشته در يک شرايط بسيار توفانی در سطح جهان بوديم. نه تنها در خاورميانه در آمريکا جنبش وال استريت و در اروپا جنبش برآشفتگان در اروپا و تمام کسانی که تحت انواع فشار بودند به پا خواستند شايد مقدرات تاريخی اين باشد که ما از اين کوران و از اين کوره هم عبور کنيم. مواضعی که مقاومت ايران گرفت بسيار شفاف و رو در روی رژيم حاکم در ايران بود که يا مواضع در جبهه ديکتاتورها بود يا مواضعی که توطئه گرانه بود.
نکته سوم اين که در سال گذشته به رغم بسياری از فشارها و به خصوص آن صحنه هايی که دوست عزيزم رفيق گرامی کريم تصوير کرد ما دستاوردهای بسيار مهمی داشتيم اين حکم دادگاه آمريکا و عقب افتادن تاريخ سی و يک دسامبر و گردهمايی انترناسيوناليستی 23ژوئن که چند روز قبل بود با همه ابعادش به نظر من بسيار پيروزيهای مهمی بود که برای ما به دست آمد.
ولی نقطه مرکزی که آن را بايد غنيمت شمرد به نظر من تشکيلات است. و آن چيزی که برای ما بايد به مثابه اعضای اين مقاومت ازش حفاظت کنيم تشکيلات است و ترديدی نيست که هر کسی که بخواهد آن را نابود کند و يا هر دسته گلی به افراد يا اجزا ان بدهد دشمن ما است. و دشمن مردم است. موفق باشيد.
نوشته شده توسط: ناشناس

باز هم نشخوارهای وزارت اطلاعات را تحویل دادن چیزیست که از32 سال پیش تا کنون در راستای حمایت از رژیم اسلامی که حرث ونسل مردم ایران را بربادداده اند همچنان سیستماتیک بر علیه نیروهای انقلابی ادامه دارد و در داخل مطبوعات وابسته به رژیم از فارس و ابرار گرفته تا جمهوری اسلامی وکیهان شریعتمداری ودر خارجه مزدبگیران رژیم و سر بازان امام غایب ولابیهای استعماریشان سر به سنگ میکوبند . تمامی این اقدامات و تهمت زدنها به آزادیخواهان و انقلابیون با توجه به تنگ شدن طناب تحریمها به گردن ولی فقیه ارتجاع و زهره ترک شدن آخوندها از شورشهای مردمی که در رسانه های رژیم به آنها اشاره میکنند و عملیات فزاینده ارتش آزادی سوریه بر علیه اسد جنایتکار شریک استراتژیک آخوندها و ده ها شکست دیگر رژیم البته قابل فهم است.
مرگ بر خامنه ای ....مزگ بر اصل ولایت فقیه..... لعنت بر خمینی

نوشته شده توسط: ناشناس

با ا ظهار تاسف از اینکه بایستی اینگونه جواب این بسیجی رجوی را بدهم !-ابتدا از مسئولان سایت محترم ایران گلوبال وخوانندگان عذر میخواهم . ولی این جناب "علی دیانتی " خود را با من اشتباه گرفته است ت. ایشان چون خود بسیجی ولایت رجوی هستند در دیدگاه ایشان امکان آزاد فکری وجود ندارد وبا با ید با رهبر وولی ایشان رجوی بود ویا مزدور رژیم هستی. ولی باید به ایشان گفت هرکسی مانند رهبر شما نیست که هرروز به یک نفر خود را آویزان میکند یک روز به صدام حسین که بمب شیمیایی بر سر مردم کرد میریخت و مردم خود را میکشت شما ککتان هم نمیگزید که با او دست دوستی وهمکاری بدهید نان وآب خود را از او دریافت کنید ویک روز هم با کشتار کنندگان مردم عراق یعنی آمریکا دست دردست دهد . شما چون خود عمری نان وآب دیگران را خورده اید در مخیله اتان چیزی جز این وجود ندارد که افراد باید وابسته باشند

چون بیش از بیست وچند سال نان وآب صدام را خورده ید. به قول معروف فکر میکنید هرچه که در چنته رهبرتان است در چنته دیگران هم هست برای شما متاسفم
نوشته شده توسط: ناشناس

انسان اگر در قرن 21 این مزخرفات را باور بکند حتمآ به چاه جمکران ها و هاله نوری این آقا هم بایستی باور داشته باشد.

نوشته شده توسط: ناشناس

در راستای نظر داده شده از رهنما ی ولایت باید دوباره تاکید کنم که فضاحت دیپلمات رژیم ضد بشری در آلمان را سایتها و شخصیتهای رژیم اسلامی در داخل به مجاهدین چسباندند و در خارجه در همین مسیر لابیهایشان فعال شده و مجاهدین را با تیغ روابط نامشروع جنسی زیر تیغ می برند اما زهی خیال باطل که این اباطیل دیگر اثر ندارند وبزودی ریش وریشه خامنه ای و رژیمش در آتش قهر خلق و زنان مجاهد خلق خواهد سوخت...................دنباله...

فضيحت و جنايت کثيف ديپلومات- لومپن آخوندها در فرانکفورت آلمان جنايت پليد معاون سرکنسول رژيم در فرانکفورت که به خاطر تعدی به يک دختربچه، توسط پليس آلمان تنبيه و بازداشت گرديد، در رسانه های آلمان برملا شد. راديو آلمان تحت عنوان «جزيياتی درباره شکايت از يک ديپلومات ايرانی به اتهام آزار جنسی» گزارش داد: در پی بازداشت کوتاه مدت ديپلومات ايرانی به اتهام آزار جنسی يک کودک در آلمان، سخنگوی دادستانی فرانکفورت اعلام کرد که در حال بررسی شکايت مادری از معاون سرکنسولگری جمهوری اسلامی در اين شهر است. برخورد پليس فرانکفورت با يک ديپلومات ايرانی به دليل استمداد يک مادر می تواند به چالشی ديپلوماتيک ميان ايران و آلمان بدل شود. راديو آلمان در گزارش خود افزود: «دوريس مولر شوی، سردادستان و سخنگوی دادستانی شهر فرانکفورت، در گفتگو با رسانه ها تأييد کرده که دادستانی شهر فرانکفورت به شکايت خانمی از سنگال رسيدگی می کند که می گويد دختر ۱۰ ساله اش حين بازی مورد تعرض مردی قرار گرفته است. سخنگوی دادستانی فرانکفورت در اين باره گفت: «اين مرد ۴۵ ساله و معاون سرکنسولگری ايران در فرانکفورت است. ما اکنون در حال تحقيق از وی به اتهام آزار جنسی کودکان هستيم». پيشتر نيز يک ديپلومات ايرانی در برزيل به دليل تعرض جنسی به دختران جوان در يک استخر از محل خدمت خود به ايران فراخوانده و سپس از کار اخراج شد». در گزارش راديو آلمان درباره جزئيات واقعه آمده است: دختر در خانه برای مادرش جريان را شرح می دهد و مادر نيز به پاسگاه ۱۲ پليس شهر فرانکفورت زنگ می زند و ماجرا را با آنان در ميان می گذارد، اما به دليل ناشناس بودن مرد متعرض، پليس نمی تواند کاری انجام دهد. 'بيلد' می نويسد: «هفت روز بعد دختر مرد متعرض را بار ديگر در خيابان در نزديکی خانه می بيند و اين بار توسط مادرش بار ديگر پليس خبردار می شود. مادر و دختر با تعقيب مرد در نزديکی محل بازی بچه ها در محله ای مرفه به وی می رسند. مادر به آلمانی چندين بار فرياد می زند... ، مادر با اين عمل تلاش می کند توجه مادران ديگر را جلب کند تا به کمک وی بشتابند». بنا به گزارش روزنامه 'بيلد' ، «ديپلومات ايرانی که می بيند جريان به جاهای باريک کشيده از مادر می خواهد وی را ببخشد و عمل او را فاش نکند، زيرا وی متاهل و دارای فرزند است». در همين زمان مأموران پليس سر می رسند. مرد با مشاهده پليس چند باری با فرياد می گويد: 'ديپلومات، ديپلومات! ' روزنامه 'بيلد' می نويسد: «مأموران پليس مرد را به زمين می اندازند، به وی دست بند می زنند و او را به پاسگاه پليس می برند. پليس حين بازجويی و تفتيش بدنی از وی، کارت شناسايی ای مبنی بر اين که او ديپلومات است را می يابد» اما در اين ميان دجالبازی رسوای رژيم جالب توجه است که وزارت خارجه اش به دنبال بالاگرفتن اين افتضاح به دعاوی مسخره يی عليه دشمن اصلی نظام روی آورده که البته تنها حاصل آن فقط برملا کردن دستگاه بی دنده و ترمز دروغسازی استبداد مذهبی عليه مجاهدين و مقاومت ايران است. راديو آلمان در همين گزارش اضافه می کند: «حسن قشقاوی، معاون کنسولی وزارت امور خارجه ايران، مدعی است که سازمان مجاهدين با 'همکاری سازمانهای اطلاعاتی و امنيتي' کشورهای غربی و اسراييل به «منظور بدنام کردن ديپلوماتهای ايرانی و در نهايت خدشه دار کردن چهره جمهوری اسلامی ايران به اشکال مختلف و سوژه سازيهای متنوع، دسيسه هايی را طراحی کرده اند». اما کين توزی جنون آميز عليه مجاهدين، زمانی برملا می شود که دبير مصلحت نظام، سياهپوست بودن دختربچه يی را که در فرانکفورت هدف حمله جنايتکارانه ديپلومات -لومپن آخوندها قرارگرفته از يک سو، و شرکت سياهپوستان در گردهمايی ايرانيان در23ژوئن در پاريس، را به هم چسبانده، و در دليل تراشی احمقانه يی برای جعل و دروغ وزارت خارجه رژيم، تحت عنوان «حضور ساهپوستان در اجلاس مجاهدين خلق»، نوشته است: «مجاهدين با استفاده از اين سياهپوستان و البته افرادی با مليتهای مختلف قصد بدنام کردن ديپلوماتهای کشور را برعهده گرفته اند» جنون گاوی عليه مجاهدين و توسل رژيم خمينی و خامنه ای به جعل و دروغ بی دنده و ترمز عليه نيروی اصلی درهم کوبنده ارتجاع حاکم، البته قابل فهم است و از آغاز روی کارآمدن رژيم هيچ حد و مرزی نداشته است، هم چنانکه فساد و تباهی اين رژيم آن هم در زير پرده دين، بی حد و مرز است، اما مردم ايران و آگاه ترين و فداکارترين فرزندانشان مصممند با ريشه کردن استبداد مذهبی نام و خاک پاک ايران را از لوث رژيم آخوندی رها سازند، و رسوايی عالمگير اين رژيم پليد هم بخشی از نتايج همين نبرد است.
نوشته شده توسط: ناشناس

گندابهای ارتجاع صیغه ای خمینی خامنه ای را در اظهاراتی که مجاهدین را متهم به روابطی غیر انسانی با زن میکنند .. ولی از طرف دیگر با بیشرمی آنها را متهم به روابط نامشروع بین زنان ومردان مجاهد در ازای دادن سمتهای بالا در تشکیلات به زنان همه و همه نشخوارهای وزارت اطلاعات بد نام و سربازان ناپیدای امام جماران در سایتهای مجازیست.
افتخار در اینست که بالاترین سمتها را هم اکنون در تشکیلات زنان بدوش دارند تا کور شود وزارت اطلاعات و مزدوران مجازی اشان. این مجاهدین و زنان مجاهد خلق هستند که رژیم اسلامی را به جقنگ گوییهایی اینچنینی واداشته اند.درهر جلسه ای که با دیگر کشورها دارند روضه مجاهدین میخوانند و یکی از شرط وشروطشان برای معاملات با آنها فشار بر مجاهدین است که این البته کاملا قابل فهم است

نوشته شده توسط: ناشناس

گندابهای دو فرهنگ اسلامی : در واقع آنچه که ما در مقابل خود داریم گنداب فرهنگ اسلامی بنام خمینیسم ورجویسم است که هردو در عمل متاسفانه به یک شکل عمل میکند. مثلا اگر در فرهنگ آخوندی زن یک عنصر ی است "خطرناک " در فرهنگ رجوی هم . بهمین دلیل مثلا اعضای زن آنها بهیچ روی نباید به تنهایی با یک مرد در جایی باشند. اگر باید با مردی از مجاهدین هماره باشد باید حتما نفر سومی در آنجا حضور داشته باشد . البته در "شهر "از هم پاشیده شده رجوی بنام " اشرف " رابطه مرد وزن ممنوع میباشد البته برای زیر دستی ها که باید خود را به گفته یکی از اعضای جدا شده ولی هنوز هوادار مجاهدین باعث گسترش تجاوز به جوانان کم سن سال تر ، تجاوز به زنان که باعث این شده که زنان با مردان تنها نباشند

این تنظمیات جنسی ومحرومیت جنسی در مجاهدین منجر به اختلالات روانی وعدم تعادل روانی انها شده است .یکی از اعضای جدا شده مجاهدین میگفت در بین مردان مجاهد همجنس گرایی ، خود ارضایی شیوع بسیا ر داشته است . البته قوانین برای پایین دستی هاست به گفته دو تن از اعضای جدا شده از شورای مرکزیت مجاهدین که همه از زنان میباشند ، این زنان شورای رهبری مجاهدین را رجوی همه را به "سنت محمدی " به عقد خود در آورده است که بتواند "منع اسلامی "یعنی "محرمیت "را حل کند ! پس میبنیم که در پس دو اسلام گرایی آ خوندی و رجوی در واقع یک امر نهفته است ویک ارتجاع خوابیده است هرچند یکی دیگر را نفی میکند.
راه جنبش مردم ایران و بویژه جوانان د ررد اسلام گرایی به هرشکل آن است . وما میبنیم که مجاهدین خلق تشابهات فراوانی با آخوندهای حاکم بخاطر مسلمان بودنشان دارند و در واقع همان فرهنگ حوزه ای چند رویی اسلامی بر هردو حاکم است . ما به این جریانهای اسلامی نه ! میگوییم و میگوییم ما ونسل ما را لطفا راحت بگذارید .افکار وعقیده های شما دیگر در ایران خریداری ندارد . میبینم که عقده های اسلامی در هر دو جریان حکومتی در ایران و امثال جریان اسلامی مجاهدین در عمل یک نتیجه دارند
نوشته شده توسط: ناشناس

من می گویم خدا خودش هم مسلمان است. خودش هم هوادار امام حسین است. روز قیامت هم امورات بدست او سپرده خواهد شد.

نوشته شده توسط: ناشناس

اینهم از منطق وآزادگی و علم رهروان ولایت که ما را هم بدان رهنمون میکنند.
آسمان وزمین را با ریسمان ولایت بهم بافته و دق دلی خود را بر سر مجاهدین در آورده . البته تمامی این تهمت زدنها از جانب آخوندها و پر پاچه هایشان قابل قهم است. از علم وآزادگی و منطق ولی فقیه سر چشمه میگیرد.
لطفا ادامه را بخوانید

فضيحت و جنايت کثيف ديپلومات- لومپن آخوندها در فرانکفورت آلمان
جنايت پليد معاون سرکنسول رژيم در فرانکفورت که به خاطر تعدی به يک دختربچه، توسط پليس آلمان تنبيه و بازداشت گرديد، در رسانه های آلمان برملا شد.
راديو آلمان تحت عنوان «جزيياتی درباره شکايت از يک ديپلومات ايرانی به اتهام آزار جنسی» گزارش داد:
در پی بازداشت کوتاه مدت ديپلومات ايرانی به اتهام آزار جنسی يک کودک در آلمان، سخنگوی دادستانی فرانکفورت اعلام کرد که در حال بررسی شکايت مادری از معاون سرکنسولگری جمهوری اسلامی در اين شهر است.
برخورد پليس فرانکفورت با يک ديپلومات ايرانی به دليل استمداد يک مادر می تواند به چالشی ديپلوماتيک ميان ايران و آلمان بدل شود.
راديو آلمان در گزارش خود افزود: «دوريس مولر شوی، سردادستان و سخنگوی دادستانی شهر فرانکفورت، در گفتگو با رسانه ها تأييد کرده که دادستانی شهر فرانکفورت به شکايت خانمی از سنگال رسيدگی می کند که می گويد دختر ۱۰ ساله اش حين بازی مورد تعرض مردی قرار گرفته است.
سخنگوی دادستانی فرانکفورت در اين باره گفت: «اين مرد ۴۵ ساله و معاون سرکنسولگری ايران در فرانکفورت است. ما اکنون در حال تحقيق از وی به اتهام آزار جنسی کودکان هستيم».
پيشتر نيز يک ديپلومات ايرانی در برزيل به دليل تعرض جنسی به دختران جوان در يک استخر از محل خدمت خود به ايران فراخوانده و سپس از کار اخراج شد».

در گزارش راديو آلمان درباره جزئيات واقعه آمده است:
دختر در خانه برای مادرش جريان را شرح می دهد و مادر نيز به پاسگاه ۱۲ پليس شهر فرانکفورت زنگ می زند و ماجرا را با آنان در ميان می گذارد، اما به دليل ناشناس بودن مرد متعرض، پليس نمی تواند کاری انجام دهد.
'بيلد' می نويسد: «هفت روز بعد دختر مرد متعرض را بار ديگر در خيابان در نزديکی خانه می بيند و اين بار توسط مادرش بار ديگر پليس خبردار می شود. مادر و دختر با تعقيب مرد در نزديکی محل بازی بچه ها در محله ای مرفه به وی می رسند. مادر به آلمانی چندين بار فرياد می زند... ، مادر با اين عمل تلاش می کند توجه مادران ديگر را جلب کند تا به کمک وی بشتابند».
بنا به گزارش روزنامه 'بيلد' ، «ديپلومات ايرانی که می بيند جريان به جاهای باريک کشيده از مادر می خواهد وی را ببخشد و عمل او را فاش نکند، زيرا وی متاهل و دارای فرزند است».
در همين زمان مأموران پليس سر می رسند. مرد با مشاهده پليس چند باری با فرياد می گويد: 'ديپلومات، ديپلومات!
' روزنامه 'بيلد' می نويسد: «مأموران پليس مرد را به زمين می اندازند، به وی دست بند می زنند و او را به پاسگاه پليس می برند. پليس حين بازجويی و تفتيش بدنی از وی، کارت شناسايی ای مبنی بر اين که او ديپلومات است را می يابد»

اما در اين ميان دجالبازی رسوای رژيم جالب توجه است که وزارت خارجه اش به دنبال بالاگرفتن اين افتضاح به دعاوی مسخره يی عليه دشمن اصلی نظام روی آورده که البته تنها حاصل آن فقط برملا کردن دستگاه بی دنده و ترمز دروغسازی استبداد مذهبی عليه مجاهدين و مقاومت ايران است.
راديو آلمان در همين گزارش اضافه می کند: «حسن قشقاوی، معاون کنسولی وزارت امور خارجه ايران، مدعی است که سازمان مجاهدين با 'همکاری سازمانهای اطلاعاتی و امنيتي' کشورهای غربی و اسراييل به «منظور بدنام کردن ديپلوماتهای ايرانی و در نهايت خدشه دار کردن چهره جمهوری اسلامی ايران به اشکال مختلف و سوژه سازيهای متنوع، دسيسه هايی را طراحی کرده اند».

اما کين توزی جنون آميز عليه مجاهدين، زمانی برملا می شود که دبير مصلحت نظام، سياهپوست بودن دختربچه يی را که در فرانکفورت هدف حمله جنايتکارانه ديپلومات -لومپن آخوندها قرارگرفته از يک سو، و شرکت سياهپوستان در گردهمايی ايرانيان در23ژوئن در پاريس، را به هم چسبانده، و در دليل تراشی احمقانه يی برای جعل و دروغ وزارت خارجه رژيم، تحت عنوان «حضور ساهپوستان در اجلاس مجاهدين خلق»، نوشته است: «مجاهدين با استفاده از اين سياهپوستان و البته افرادی با مليتهای مختلف قصد بدنام کردن ديپلوماتهای کشور را برعهده گرفته اند»
جنون گاوی عليه مجاهدين و توسل رژيم خمينی و خامنه ای به جعل و دروغ بی دنده و ترمز عليه نيروی اصلی درهم کوبنده ارتجاع حاکم، البته قابل فهم است و از آغاز روی کارآمدن رژيم هيچ حد و مرزی نداشته است، هم چنانکه فساد و تباهی اين رژيم آن هم در زير پرده دين، بی حد و مرز است، اما مردم ايران و آگاه ترين و فداکارترين فرزندانشان مصممند با ريشه کردن استبداد مذهبی نام و خاک پاک ايران را از لوث رژيم آخوندی رها سازند، و رسوايی عالمگير اين رژيم پليد هم بخشی از نتايج همين نبرد است.
نوشته شده توسط: ناشناس

منطق و علم که نباشد ، زبان نا سزا وفحش چون چماق بدر آ ید ! رو دوست اهل علم وآزادگی شو، چون خود در آیینه زشت بینی ، آِیینه شکستن خطا میباشد ! برو خود شو و مشو مرید که مرید بودن چشم را کور میکند و گوش را کر !گویند کسی که خواب است را میشود از خواب بیدار کرد ولی مرید فناتیک را هرگز !

نوشته شده توسط: ناشناس

الیار عزیز من رهبری ندارم .رهبر من اندیشه و حقیقت است

با احترام به شما

نوشته شده توسط: ناشناس

آقای امین موحدی :سلطنت طلبان و اصلاح طلبان و مجاهدین علنا میگویند که در مقابل حرکت ملی بیداری کردستان وآذربایجان وبلوچ وعرب حاضرند برای حفظ تمامیت ارضی ایران با آخوندها دست در دست هم بدهند و................این دشمنی و نژادپرستی که قایم کردن ندارد ؟! وقتی که رهبرانتان میگوید شما چه چیز را پنهان میکنید؟!مراجعه کنید به بیانات رهبران این احزاب .

سلطنت طلبان و اصلاح طلبان و مجاهدین علنا میگویند که در مقابل حرکت ملی بیداری کردستان وآذربایجان وبلوچ وعرب حاضرند برای حفظ تمامیت ارضی ایران با آخوندها دست در دست هم بدهند و با افتخار مبارزین کرد و ترک را قتل عام کنند. این دشمنی و نژادپرستی که قایم کردن ندارد ؟! وقتی که رهبرانتان میگوید شما چه چیز را پنهان میکنید؟!مراجعه کنید به بیانات رهبران این احزاب
نوشته شده توسط: ناشناس

آقای دلخواسته شما بگید ابولحسن جان ببخشید رییس جمهوری قانونی را بازی نداده اند شما حالا مثل همیشه چند کیلو عطر و گلاب بار این ها کرده اید. بابا رو هم خوب چیزی است.

نوشته شده توسط: ناشناس

مرگ بر خامنه ای لعنت بر خمینی
شرم بر مزدوران رژیم اسلامی که اراجیف ولایت را نشخوار میکنند

نوشته شده توسط: ناشناس

با بسیاری از نظریات آقای نوری علا موافق نیستم. اما نامگذاری شما بر قرائت وی، بعنوان قرائتی "فاشیستی" بسیار تند و بیرون از اندازه نامناسب است. نباید بر هر اختلاف عقیده ای نام قرائت فاشیستی نهاد. استدلال های شما برای فاشیستی خواندن نظریات ایشان مرا قانع نکرد و حتی فکر کردم که ناسزایی ناجورتر از "فاشیستی" به ذهنتان خطور نکرده است وگرنه آنرا مینوشتید.
فراوانند اندیشه هایی که مانند ما نیستند و یا حتی با اندیشه های ما مخالفند، اما هیچکدام ازین دو گزاره منتج به فاشیستی بودن آن اندیشه ها نمیشود.
نوشته تان بدون چنین نامگذاری هایی، بیشتر محل دقت است تا با این برچسب های کهنه از میراث جنبش سیاسی ما.
موفق باشید.

نوشته شده توسط: ناشناس

راه حل سوم رجوی چیست ؟
در ابتدا باید به کسانی که هر نوع مخالفت با سیاست های مجاهدین را با عنوان های "مزدوری " بصورت چماق بر سر مخالفین فکری مجاهدین میکوبند باید این را گفت که اگر شما برای "مزدور"خواندن دیگران مخالفت با سیاستهای رهبری مجاهدین است ، باید گفت بده وبستان با صدام حسین ، جناحهای جنگ طلب و شیپور جنگی این ها را بصدا درآوردن اسمش چیست ؟ از نظر بسیار ی از مردم ایران اسمش "مزدوری "است . این را میتوانید با یک همه پرسی از ایرانیان خارج کشور بپرسید بصورت آماری و خواهید دید که در کجا قرار دارید. همانطور که ایزوله بودن جریان مجاهدین در نزد اکثریت اپوزیسیون ایرانی این را نشان میدهد. مخالفت در شبکه های مختلف اجتماعی با مجاهدین خلق و "مزدور "دیدن آنها در شبکه های اجتماعی انعکاس قوی دارد. پس برخورد ما این نیست بلکه به تحلیل جریان مینشینیم که درپس این قوطی مارگیری "جریان سوم چه خوابیده است.

قوطی مارگیری "راه حل سوم "مریم رجوی را که باز کنیم چند حرف مشخص نهفته است :
- از عمو سام میخواهد که در اولین قدم اسم مجاهدین خلق را از "لیست تروریستی "خارج کند
- دوم اینکه مجاهدین خود را "آلترناتیو " رژیم ایران میبینند و خواستار این میباشند که از آنها حمایت شود و مریم رجوی برای نمونه هم سوریه ولیبی را میاورد . و شوهر پنهان شده اش هم مسعود رجوی ضمن "تبریک" پیروزی "ارتش آزدی بخش لیبی "آنرا "شب قدر "نهاده است .
یعنی مجاهدین خلق دو چیز را بهم گره میزنند که با سیاستهای جنگی امثال جان بولتن ها وجناح نئوکانها در هیئت حاکمه آمریکا هماهنگی دارد و بی جهت نیست که هارترین جناحهای جنگ طلب آمریکا مانند جولیانی ، جان بولتن و... از این ها حمایت میکننند .
پس اینکه میگوید دخالت نظامی را مریم رجوی رد میکند ؟ پس باید بگوید که مکانیزمی که فکر میکند که میتواند رژیم ا یران را سرنگون کند درچیست ؟
البته همانطور که گفته شده دو مساله را در سیاستهای در پیش گرفته مجاهدین بخوبی روشن است یعنی : پشتیبانی کامل غرب از مجاهدین و در این راه هم البته نقش تعیین کننده اش را آمریکا بازی میکند وبرای باز شدن راه هم حذف از لیست ترور باید باشد چرا که مجاهدین را به عنوان یک نیرویی مانند مزدوران ناتو در لیبی بنام "ارتش آزادی " یا در سوریه شبیه آن باز میکند.
بد نیست هم که از این نظر تئوریسین ایدئولژیک مجاهدین جناب نیابتی را در مورد "جریان سوم "که مریم رجوی در چند سال پیش مطرح کرده است را در سایت دیدگاه باز خوانی کنیم . ایشان میگوید که راه حل سوم چيست ؟ راه حل سوم آنگونه که مجاهدين تعريف می کنند يعنی تغيير دمکراتيک در ايران از طريق مردم و مقاومت ايران ! به عبارت بهتر در مقابل آلترناتيو تهاجم نظامی ( مثل مورد عراق ) و يا سياست مماشات و تلاش بيهوده برای " تغيير در رژيم " ، بهتر است که جهان ذينفع ، راه مقاومت ايران را باز کرده و از حمايت رژيم جمهوری اسلامی دست بردارد ! ترجمه اين سياست به فارسی دری می شود : تسليح دوباره ارتش آزاديبخش ملی و حرکت آن به قصد سرنگون کردن رژيم و صد البته با پوشش هوايی تعيين کننده آمريکاييها ! بی تعارف و شوخی ! اين همان چيزی است که مجاهدين قويا بر روی آن حساب باز کرده اند ! اگر اين امر صورت پذيرد به اعتقاد من پيروزی مجاهدين در يک انتخابات آزاد پس از سرنگونی نيز پيشاپيش امری است تضمين شده !
http://www.didgah.net/maghalehMatnKamel.php?id=3909



که اکنون غرب بویژه آمریکا و ناتو در رابطه با لیبی پیش گرفتند بجای اشغال کشور ، ایجاد ارتش مزدور خود را مینمایند و بعد نیز اقدام به این کار میکنند

بد نیست که این نوشته را که از سایت دیدگاه در آنزمانها که دور وبر این "راه حل سوم "مریم رجوی دود ودمی سایتهای مجاهدین از جمله دیدگاه راه انداخته بودند را بخوانیم :ا ین در سایت دیدگاه در آنزمان درج شده بود



تخیلی به نام راه حل سوم و آقای نیابتی!
از اینکه در درجه اول یکی از پشتیبانان مجاهدین بالاخره توانست جرأت کند و مکانیسم این راه حل سوم را روشن کند خوشحال هستم. هرچند که بنا به مقتضی مجاهدین در مقابل روزنامه نگاران خارجی باز راه حل سوم را مریم رجوی و رفراندوم معرفی میکنند و من شنونده یک گیجی خاصی پیدا کرده بودم که بالاخره مجاهدین خواستار انقلاب مخملی رفراندومی هستند و یا خود را با حرکت نظامی امریکا میخواهند هماهنگ کنند؟ چرا میخواهند ارتش خود را به هر قیمت در عراق حفظ کنند؟ این سؤالات با یادداشت آقای نیابتی جواب خود را گرفت که مجاهدین به امید امریکا در جهت حفظ ارتش چهارهزار نفری خود در عراق میباشند تا به قول آقای نیابتی با کمک حمله هوائی امریکا به ایران حمله نمایند.
زمانی که یادداشت آقای نیابتی را خواندم نمیدانستم که بخندم یا بگریم ! چرا که از یک طرف برای من که شک وجود داشت که مجاهدین در صدد حمله آمریکا میباشند تا آنها نیز بتوانند جای نفس پیدا کنند و با آنان همکاری کنند ، شک مرا بر طرف کرد ، زمانی که دیدم آقای نیابتی با چنین استدلالی که دشمن دشمن من دوست من است سخن از حمله ارتش موسوم به آزادیبخش ملی ایران که تحت نظر مجاهدین است ، فرموده اند. ایشان استدلالی که آورده اند در واقع زدن شیپور با سر مخالفش است . در مسائل سیاسی ، اجتماعی معیار مردم هستند وما صف خلق وضد خلق و صف مردم و ضد مردم داریم ...اگر بخواهم به کلمه زیبای محمد حنیف اشاره کنم که صف مردم ودشمنان مردم را دو صف نامید : صف استثمارگران و صف استثمارشوندگان . با این معیار دیگر میتوان فهمید که چه نیروئی در هر شرایطی در کجا قرار دارد. از این مساله که بگذریم که مجاهدین فعلی با این صف بندی که از نیروهای سیاسی محمد آقا نموده است در کجا قرار میگیرند... تاریخ اخیر وگذشته آمریکا نشان داده است که به عنوان یک نیروی امپریالیستی هرگز منافع مردم را خواهان نیست ویک نیروی ضد آ زادی است ودشمن مردم ایران . حال چگونه با فرمول دشمن دشمن من دوست من است میتوان یک نیروی ضدمردمی دیگر را به عنوان حامی برای حرکت ارتشی دانست که برای آزادی مردم خود میخواهد حرکت کند ؟ این تناقض را بایستی که آقای نیابتی جواب دهند. آقای نیابتی ! راه حل سوم پیشنهادی مریم رجوی را به گفته خودشان بطور صریح اینگونه بیان کرده اند که ارتش باصطلاح آزادی بخش مجاهدین سلاحهایش را بدست آورد و با کمک هوائی آمریکا به ایران حمله کند. از اینکه دردرجه اول یکی از پشتیبانان مجاهدین بالاخره توانست جرات کند و مکانیسم این راه حل سوم را روشن کند خوشحال هستم ، هرچند که بنا به مقتضی مجاهدین در مقابل روزنامه نگاران خارجی باز راه حل سوم را مریمم رجوی رفراندوم معرفی میکنند ومن شنونده یک گیجی خاصی پیدا کرده بودم که بالاخره مجاهدین خواستار انقلاب مخملی رفراندومی هستند ویا خود را با حرکت نظامی امریکا میخواهند هماهنگ کنند؟ چرا میخواهند ارتش خود را به هرقیمت در عراق حفظ کنند؟ این سوالات با یادداشت آقای نیابتی جواب خود را گرفت که مجاهدین به امید آمریکا در جهت حفظ ارتش چهار هزار نفری خود در عراق میباشند تا بقول آقای نیابتی با کمک حمله هوائی آمریکا به ایران حمله نمایند. این تخیلاتی که بنام راه حل سوم به روش تغییر دموکراتیک رژیم بسته بندی شده است باز چند اشکال دارد ؟ فرض باید بر این باشد که آمریکا دیگر از انقلاب مخملی باید نا امید باشد فر ض باز باید بر این باشد که آمریکا در عراق حد اقل یک ثباتی را بوجود آورده باشد فرض باید بر این باشد که دولت فعلی عراق هم با جناح بندی های متفاوتش از جمله شیعه های درون حکومت فعلی عراق نیز همراه آن باشند فرض باید بر این باشد که رژیم از عناصر خود ونفوذ خود در عراق علیه نیروهای آمریکائی استفاده نکند فرض باید بر این باشد که خود سپاه مهدی و دیگر سپاه شیعیان جلوی این چهار هزار نفر نیروی مجاهدین رانگیرند. میبینید که این فرض ها تنها در داخل عراق است .. ظاهرا در معادلات آقای نیابتی و مجاهدین خلق مردم جای خود راندارند وتنها جای آنها در اطلاعیه های آنهاست وگرنه باید بدانند که جنبه روانی وتبلیغاتی داخلی برای رژیم نه حمله مجاهدین بلکه حمله نیروهای آمریکا ئی با منافقین بقول رژیم خواهد بود ، انچه که در عملیات فروغ جاویدان مجاهدین توسط رژیم انجام شد وبقول خود رژیم به اندازه دوسال نیرو در جنگ ایران وعراق نیرو بسیج کرد ومجلس خود را بست ومجاهدین که با تخیلات خود پس از آتش بس حمله کرده بودند واز اتفاق پشتیبانی نیروی هوائی هم از جانب عراق داشتند مجبور به بازگشت شدند. پس نتیجه چنین حمله ای با چند هزار نیروی مجاهدین بهیچ وجه واقعی نیست ودر تعادل قوا نمیتواند پیروزی واقعی برای مجاهدین بوجود بیاورد. از مسائل واقعی بودن چنین سناریوئی که نیز بگذریم باید به این مساله توجه کرد جنگ های آمریکا برای دمکراسی کردن خاورمیانه بزرگ جنگ هایی است ضد خلقی وضدمردمی و تحمیل سیاستهای خود را بدنبال خواهد داشت ونیروهائی که مورد حمایت آمریکا میباشند در واقع تنها میتوانند خود فروخته باشند. این را ما در مورد افغانستان دیدیم واین را در عراق هم تجربه کردیم و در مورد ایران هم راه به جای دیگری نخواهد برد. آمریکا چه بصورت محدود ویا به صورت نا محدود اگر اقدام به حرکتی نظامی زد که بخواهد نیروی نظامی وارد ایران کند دیگر سیاستهای خود را با توجه به نیازهای روز خود وسیاست روز آن کشور بنا خواهد کرد ولی بهر حال نیروئی که با کمک ضد استقلال طلبانه وضد مردمی آمریکا همراهی کند نفرین ابدی مردم ایران را با خود دارد وبی آبروئی تاریخی برای خود در تاریخ ثبت میکند. در آخر باید گفت که بقول سایه سیرجانی از دیگ حلیم آمریکا که مجاهدین نیز خود را به درون آن پرتاب کرده اند برای مردم ایران آزادی بیرون نخواهد آمد -حال چه دیپلماسی شما در این دیگ از شما یک نخود بزرگ بسازد و مانند مجاهدین دانه بزرگ این آش باشی وچه مانند سازگارها تکدانه ای باشی ودیپلماسی ات به اندازه این باشد که چند رشته سخنرانی برایت بگذارند سرچشمه اش پرل و لدین است - و تنها کسانی را عاشق قدرت به هر قیمت هستند را میتواند بفریبد ونه مردم ایران را. واز هم اکنون میتوانید برای سناریوی سیاه خود بنام راه حل سوم که به قول شما با کمک بمب افکن های آمریکائی باید به وقوع بپیوندد در واقع مخالفت نیروهای اپوزیسیون ایرانی ونفرت مردم را برای خود رزرو کنید و دوباره شاید در یک حرکت جدا ازخلق و همراه با خدایگان زمین وهواپیماهای جنگی اش به عراق برگشته ودر جمع بندی بگوئید که ما آماده نبودم وخدا هم نخواست وما برگردانده شدیم !تا تستی دیگر در زمانی دیگر . دداشت هفته دیدگاه/ راه حل سوم/ از بیژن نیابتی

دقیقا با چنین تحلیلی هایی میتوانیم با عملکرد مجاهدین از زمان سقوط صدام تنها حامی که مسعود رجوی او را "برادر خونی "خود مینامد و پس از اشغال عراق که به اسناد متفاوت منتشر شده توسط خبرنگاران معتبری مانند سیمون هرش در باره همکاری مجاهدین خلق با سیا و اموز ش در صحرای نوادا
http://www.spiran.com/fa/tribune/parteinundorgan/simonhershmojah.html
تا به گفته هرش "جیب های پرپول "مجاهدین از سیا
http://www.roshangari.net/as/ds.cgi?art=20080701024247.html
و آ درسهای بسیار دیگر ، و پولهای دریافتی از صدام حسین از برنامه سازمان ملل ، و کلاهبرداریهای مالی با آگاهی کامل دولتهای اروپایی بنام "کمک به پناهندگان ، قربانیان رژیم و.... "که توسط ا نجمن های پوششی انجام میشود وهمه و همه با بستن چشم دولتمردان اروپایی انجام میگیرد تا مردم عادی کوچه وخیابان پولهایشان را از جیبشان بیرون بکشند وبه جیب مریم رجوی بریزند ! نه واقعا برای قربانیان رژیم ایران ویا پناهندگان ،
این ها همه وهمه نشان میدهد که مجاهدین در رابطه با عنوان "مزدوری "که به دیگران نسبت میدهند د رکجا قرار دارند.
نتیجه گیری :راه حل سوم مریم رجوی چیزی در عمل گره زدن جنگ وجنگ طلبی نیست هرچند به ظاهر مانند رضا پهلوی جنگ را رد میکند ولی در عمل خود را نشان میدهد که خط "را ه حل سوم "رجوی چیز ی جز جنگ وخونریزی نیست . ولی این ا قایان فکر میکنند که مرد م چشم وگوش بسته اند ! و چون جوابی ندارند به فحاشی و متهم کردن مخالفین فکری خود به رژیم میکنند وچیزی هایی که خود در عمل طی سی ساله گذشته بوده اند را به دیگران نسبت میدهند .
نوشته شده توسط: ناشناس

موج محکوميت عليه فشار روی ساکنان اشرف و قطع خوارک ساکنان ليبرتی

دولت عراق از ورود مواد غذايی به کمپ ليبرتی ممانعت می کند و ساکنان اين کمپ در شرف مواجه شدن با يک فاجعه انسانی می باشند

هيأت وکلای عرب در دفاع از ساکنان ليبرتی نقضهای گسترده و سازمان يافته ای که دولت عراق و رژيم آخوندهای حاکم بر ايران عليه ساکنان کمپ ليبرتی مرتکب می شوند را، با نگرانی دنبال می کند. تا جائيکه از رسيدن مواد غذايی مانند (گوشت، آرد، برنج، عدس، شکر و غيره) به دست ساکنان ممانعت به عمل می آورند. ترفند و بهانه واهی که دولت عراق برای جلوگيری از ورود مواد غدايی به ساکنان کمپ به آن متوسل می شود، بازرسی دقيق مواد غذايی قبل از ورود به کمپ می باشد. در حالی که اين بهانه ها از اساس بيهوده است چرا که می خواهند بازرسی مواد غذايی توسط عناصر لباس شخصی آموزش نديده ای انجام دهند که هويت آنان برای ساکنان کمپ و حتی يونامی ناشناخته می باشد. اين در حالی است که لباس شخصيها با مانع تراشيهای اجرايی که بيش از 10روز طول می کشد می خواهند تخليه محموله ها برای چک، در گرمايی که درجه حرارت آن به 55 درجه سانتی گراد می رسد صورت گيرد، امری که باعث خراب شدن بسياری از مواد غذايی و غير قابل استفاده شدن آنها می گردد. .

واضح است که بر اساس توافقنامه بين سازمان ملل متحد و دولت عراق، بازرسی محموله ها توسط پليس آموزش ديده از سوی سازمان ملل متحد صورت بگيرد تا مواد غذايی به صورت سالم و قابل استفاده به دست ساکنان کمپ ليبرتی برسد. درحالی که تخليه مواد و بارگيری مجدد آن وقت زيادی می گيرد، پليسهای آموزش ديده تحت اشراف يونامی تأکيد کرده اند که آنها می توانند بازرسی محموله ها را داخل خودروهای حامل بار و بدون اين که نياز به تخليه آنها باشد انجام دهند.

بنابراين اين دولت عراق است که بر خلاف توافقنامه امضاء شده اصرار می ورزد که بازرسی محموله ها توسط لباس شخصيهای آموزش نديده صورت بگيرد تا فشارهای بيشتری بر ساکنان کمپ وارد کرده و همزمان مواد غذايی به نقطه غيرقابل استفاده برسد.

هيأت وکلای عرب در دفاع از ساکنان ليبرتی توجه دبيرکل ملل متحد، کميساريای عالی پناهندگان، کميساريای عالی حقوق بشر تابع سازمان ملل متحد و نماينده ويژه دبيرکل و سفارتخانه در عراق را به طرحهای خطرناکی که دولت عراق عليه بيش از ۲۰۰۰تن از ساکنان کمپ ليبرتی به کار می برد جلب می کند و از آنها می خواهد که به قوانين انسان دوستانه بين المللی و حقوق پناهندگان و اجرای توافقنامه و تعهدات توافق شده قبلی، احترام بگذارند.

هيأت وکلا عرب در دفاع از ليبرتی هم چنين توجه را به اين نکته جلب می کند که موضوع احقاق حق ساکنان کمپ در رابطه با مواد غذايی بيشتر از هر زمان ديگری جدی تر شده است، لذا از کشورها و مجامع بين المللی خواهان اتخاذ مواضع قوی تر و شديدتر برای اجرای عدالت به ويژه در رابطه با موضوع مواد غذايی طبق ماده (25) برنامه جهانی حقوق بشر صادره در سال ۱۹۴۸ که در سال ۱۹۶۶ مورد توافق و تأ ئيد مجدداً قرارگرفته است، می باشد.

باعث تأسف زياد و البته بسيار شرم آور است که مجامع بين المللی در برابر اقدامات کشتار جمعی سازمان يافته ای که دولت عراق و رژيم آخوندهای حاکم بر ايران عليه ساکنان کمپ ليبرتی انجام می دهند، هيچ اقدامی انجام نمی دهند.

رئيس هيأت وکلا عرب برای دفاع از ساکنان ليبرتي

وکيل سفيان فوزی الخصاونه
*****


بيانيه جمعيت نويسندگان کرد عراق
وزارت خارجه آمريکا و يک اقدام غيرانسانی عليه پناهندگان

-قطع خوراک از ساکنان ليبرتی» برای فشار جهت تخليه کمپ اشرف يک اقدام بی شرمانه است!

سخنگوی وزارت خارجه آمريکا يک بار ديگر از ساکنان کمپ اشرف خواست که اين کمپ را تخليه کنند و اين را هم عامل مهمی در حذف نام سازمان مجاهدين خلق از ليست ترور اين وزارتخانه توصيف کرد.
جلوی چشم خلقهای جهان، ساکنان اشرف تخليه اين کمپ را به منظور حل مسالمت آميز مسأله شان و همچنين خنثی سازی توطئه رژيم ايران و متحدانش پذيرفته اند. هر چند که روشن و واضح است که تخليه کمپ مزبور هدف سياسی دارد و يک کار غيرانسانی و غيرقانونی است. به خصوص که اين مکان جديدی که برای ساکنان اشرف مشخص شده است محلی برای زيستن نيست و همان طور که از طرف بسياری از کارشناسان و آگاهان در اين زمينه اعلام گرديده است، مشابه يک اردوگاه کار اجباری در زمان نازی هاست.. … …
اين سخنگو و مقامات ديگر اين وزارتخانه هيچ اشاره يی به اين نمی کنند که علت نامگذاری اين سازمان در ليست تروريستی و باقی گذاشتن اين نام به مدت 15سال در ليست ترور و سرپيچی کردن وزارتخانه مزبور از حکم دادگاه واشينگتن دی.سی به مدت دو سال و پشت گوش انداختن خواست و اراده صدها تن از شخصيتها و مقامات اين کشور و اکثريت اعضای کنگره آمريکا که اين نامگذاری را يک اقدام ناعادلانه و غيرقانونی توصيف کرده اند چيست!
آنها همچنين به اين اشاره نمی کنند که چرا ساکنان اشرف بايد اشرف را تخليه کنند و به کمپ ليبرتی بروند که هم از زندان بدتر است و هم هيچ استاندارد انسانی و بين المللی در آن وجود ندارد؟ آيا حضور ۲۰۰۰تن از ساکنان اشرف در اين محل جديد گويای حسن نيت و اقدام مسالمت آميز ساکنان اشرف نيست؟! ترديدی نيست که مشروط کردن باقی گذاشتن يا حذف نام سازمان مجاهدين در ليست تروريستی اين وزارتخانه به تخليه اشرف غيرقانونی و مسخره است و خود نشاندهنده اين واقعيت است که از همان ابتدا نامگذاری فوق ناعادلانه بوده و هدف سياسی در آن وجود داشته است.
جمعيت نويسندگان کرد ضمن محکوم کردن قطع مواد خوراکی از پناهندگان کمپ ليبرتی از دولت آمريکا می خواهد که قبل از تخليه اشرف، دولت عراق را مجبور سازد تا به توافقنامه ها ملتزم شود و قوانين انسانی و بين المللی را پيروی کند و استانداردهای انسانی حيات در کمپ ليبرتی تأمين شود. بدون ترديد اجرای حکم دادگاه واشينگتن دی.سی نيز عامل مهمی برای حل مسالمت آميز موضوع اين پناهندگان خواهد بود.

جمعيت نويسندگان کرد
نوشته شده توسط: ناشناس

"""" ستاره اقبال ۲ دو جریان ارتجأعی در حال افول است """ رژیم جمهوری اسلامی ایران و تروریست‌های پ ک ک """ رژیم جمهوری اسلامی ایران در منطقه جز تروریست‌ها هیچ دوستی‌ ندارد، این رژیم به همراه دیکتاتور بشار اسد با "" یارگیری از پ ک ک سعی‌ در جذب کرد‌های سوریه و استفاده ابزاری از آنان برای "" فرار از سرنگونی "" است. در حالیکه آینده بهتر برای کرد‌های سوریه در سرنگونی بشار اسد است. عبدلباسط سیدا به این مساله آگاهی‌ کامل دارد و با همکاری با "" اقلیم کردستان عراق "" سعی‌ در "" منزوی کردن "" پ ک ک که عامل دست رژیم جمهوری اسلامی ایران و بشار اسد شده را دارد. آینده "" اقلیم کردستان عراق "" همانطور که بارزانی نیز بخوبی دریافت است در همکاری با ترکیه است، بدون ترکیه، رژیم جمهوری اسلامی ایران و مالکی عراق کردستان عراق را اشغال خواهند کرد. آینده بهتر برای مردم ایران از هر ملیّت و زبانی‌

نیز در سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی .... است.
نوشته شده توسط: ناشناس

وقتی صحبت از سیاستهای ایران بر باد ده آخوندها مانند افشای ساخت بمب اتمی توسط رژیم ضد بشری پیش میاید و یا افشای صدور تروریسم آخوندی به میان کشیده میشود مزدوران مواجب بگیر خامنه ای سر وکله شان پیدا میشود و آسمان وزمین را با ریسمان ولایت فقیه بهم میبافند تا آخوندها را در ببرند. در مقابل این بی سامان ها فقط باید مرگ بر اصل ولایت فقیه گفت تا بیشتر رگهای گردنشان از خشم ورم کند این افراد خوب میدانند عاقبت عظمای ولایتشان دیگر سامان پذیر نیست

نوشته شده توسط: ناشناس

تنها راه مقابله با رژيم آخوندی ، راه حل سوم
مرکز اطلاع رسانی گلوبال پاليتيشن در امريکا طی مقاله يی به قلم هدايت مستوفي, تنها راه مقابله با رژيم آخوندی را راه حل سوم ارائه شده توسط خانم مريم رجوی رئيس جمهور برگزيده مقاومت برای تغيير دموکراتيک در ايران دانست. گلوبال پاليتيشن در اين مقاله با عنوان ” بی ثمر بودن مذاکرات با رژيم ايران جای شگفتی ندارد” نوشت: دربرخورد با اين رژيم بايد در سياست خارجی در جهتی صحيح حرکت کرد. اين کار با متوقف کردن هرگونه معامله يا مذاکره با رژيم ايران، و با حذف امتيازاتی که به اين رژيم داده شده،. امکان پذير است. در صدر اين اقدامات ، حذف نام سازمان مجاهدين خلق ايران از ليست سازمان های تروريستی است. بعد از آن، نوبت بستن تمامی مرزهای دو کشور ايران و عراق و تصفيه دولت عراق از مأمورين رژيم ايران می باشد.