رفتن به محتوای اصلی

در این برنامه در باره، آغاز وانگیزه ایجاد سینمای در تبعید ایران،مقایسه آن با سینمای در تبعید در آلمان نازی،محتوای فیلمهای در تبعید، تعداد فیلمهایی که درتبعیدیان ساخته اند، حشنواره های سینمای ایران در تبعید، در شهرهای آلمان، جشنواره سینمای در تبعید سوید، ونحوه برگذاری 7 دوره آن ، گفتگو خواهد شد .
«تریاک و زن اثیری در واقع یکی هستند و سمبل اسارت انسان ایرانی در نگاه و افسون وحدت وجود مطلق و ناممکن با مادر و سنت و سمبل خواست‌های متناقض او هستند. آن‌ها بیان‌گر ناتوانی انسان ایرانی از دست‌یابی به عشق و حقیقت فردی و زمینی، فانی و خندان خویش هستند. معتاد ایرانی یک عاشق و خردمند ایرانی در پی شورش بر علیه محیط و روابط بسته...»
معتاد ایرانی نیز اسیر این عشق مادری و میل به سبکبالی و عشق و سعادت است که سمبل‌های آن برای مثال بافور و حالت لم دادن و تریاک کشیدن و حالات مخصوص تریاک‌کشی ایرانی هستند
هفته گذشته مقاله تحت عنوان "سقوط کاملا آزاد"شایعه ای را دامن زد، یعنی ارتباط فرضی بخشی از سلطنت طلبان، در کنار پاره ای از توده ایان و سازمان فدائیان (اکثریت) با بخشی از سررشته داران قدرت در جمهوری اسلامی، برای جلوگیری از حمله ی احتمالی آمریکا و متحدان احتمالی ...که مورد نقد فراوان قرار گرفت و از جمله:
".. معمولا مقاله تحلیلی را بر اساس شایعات نمی نویسند. اگر شما از تحلیل رفتار و عمل برخی نیروهای سیاسی یک نتیجه بگیرید آنوقت می شود روی آن بحث کرد.
اگر آمریکا و انگلستان واقعا به دنبال استفاده از اهرم ملیتها در مقابله رژیم ایران هستند چرا رسانه هایی مانند صدای آمریکا، رادیو فردا و رادیو بی بی سی که به طبع باید در جهت اهداف آنها حرکت کنند، کاملا در جهت معکوس حرکت کرده و حتی گزارشهای سازمانهای حقوق بشر مانند عفو بین الملل در خصوص نقض حقوق بشر در آذربایجان را نیز سانسور می کنند و اخبار اعتراضات اخیر آذربایجان بویژه تظاهرات دهها هزار نفری تبریز در سالگرد اول خرداد ماه امسال را کاملا بایکوت کرده اند؟
مسئولان محترم سایت
های اینترنتی ایران گلوبال و روشنگری ،در روزهای گذشته، اتهامی سخت موهن و لایتچسبک به من، و به تبع آن به بیگناهانی که قربانی همکاری با من شده
اند، دوباره تکرار شد
در سایت روشنگری تکرار این اتهام ذیل خاطره
ای که آقای شکوهی از روزهای آخر زندگی یوسف آل
یاری ذکر کرده
بودند، در پی دو خط یادداشتی که من نوشتم در بزرگداشت آلیاری، به نام خوانندة مطلب، صورت گرفت و در سایت ایران گلوبال با نام مستعاری تکرار شدکه مشخص شد جعل شده
است
امروز پنجاه و دومين روز اعتصاب غذاى شما، شانزدهمين روز اعتصاب غذاى من و هفتمين روز اعتصاب غذاى هادى، اوين و حکيم است. مدتى است که هيچ خبرى از شما نيست و تلاش دايه حاجى (حاج خانم)، هيرو، عرفان و ديگر عزيزانتان براى ديدار با شما بی‌نتيجه مانده است.
هنوز از آزادى احسان منصورى، مجيد توکلى و احمد قصابان که بيش از ۱۰۰ روز را در زندان گذرانده‌اند، خبرى نيست. والدين شجاع اين عزيزان و همچنين همراهان آزادشده‌شان شرح شکنجه‌هايى را که بر آنها رفته است، ارائه داده اند.
این نوشته در حقیقت بخش اول یک مقاله سه بخشی است. در این مقاله سه بخشی به شیوه سیستماتیک مبانی روانی گیتی‌گرایی ایرانی، رنسانس جسم، عشق و خرد در حال وقوع ایرانی و خطوط عمده هویت فردی و گیتی‌گرایی «عارف زمینی» و مبانی هویت مدرن ایرانی به نام «هویت مدرن و رنگارنگ» ایرانی تشریح می‌شوند
علت روانی اصلی شکست پروژه مدرنیت ایرانیان در ناتوانی از دست‌یابی به فاصله تثلیثی و نقادانه با سنت و مدرنیت نهفته است.
روانشناسی اجتماعی که اکثريت قاطع مردم ايران آنرا بازتاب می دهند؛ مخالفت با "رهبری فقاهتی" در کشور است. اين روانشناسی اجتماعی بيان نازل سکولاريسم است و از اينجا می توان به اين نتيجه رسيد که انتخاب آزاد مردم ايران؛ سکولاريسم- جدا خواستن دين از دولت- است.
برخی از دوستان هنوز متوجه نيستند که احزاب و شخصييت های سياسی بايد خود را موضوع انتخاب مردم بشناسند و نه چيز ديگر! اين قبيل دوستان سياستگزاری را اين می فهمند که بايد به مردم رهنمود بدهند، تعيين طريق بکنند
دلخوش
کردگان به آرامگاه کوروش کبیر، آیا فرصت خواهند یافت پیش از آن که آدم
خواران آنها را ببلعند به زیارت مرقد او نایل شوند؟
دستگاه مافیائی حاکمیت علی
اف در آذربایجان شمالی با ۸ ملیون جمعیت، البته که آمادة بلعیدن ۲۰ ملیون آذربایجانی ایرانی و سرزمین آذربایجان ایران است؛ اما، با کدام متد جراحی نوین خواهیم توانست مرزهای آذربایجان ایران را از کردها، فارس
ها و شمالیها جدا کنیم بی این که فاجعة پاکسازی قومی در راه باشد.
مسئله دیگری که هم در ترانه "ما مرد نیستیم" و هم در ترانه "ما آخر خطیم" به چشم میخورد و علی همتی در وبلاگش به آن اشاره کرده است، طرز تفکر ناسیونالیستی نهفته در آنهاست: در "ما مرد نیستیم" آمده است: "رستم اگه بود، میگفت جدم عرب بود/ خزر مال روسها، خلیج، خلیج عرب بود". در "ما آخر خطیم" خطاب به حاجی گفته میشود: "واسه ت پیتزا سوسمار باید سرو بشه/ در اصل کله پاچه ملخ صبحونته". لازم به گفتن نیست که این بیانات نه تنها حاکی از دید ناسیونالیستی ترانه سراست، بلکه نشانه ای ست از عرب ستیزی او.