رفتن به محتوای اصلی

امیدوارم جوانان ایرانی توجه کنند که تندروی‌هائی از قبیل تی‌شرت سبز به تن کردن و شال سبز به گردن انداختن و بدحجابی در روز قدس، می‌تواند باعث شود پیش از رسیدن به انبوه جمعیت دستگیر شوند.
نهاد رهبری مسئولیت همه اعمال و عملکرد های نظامیان را بر عهده دارد، تهدید مردم از سوی فرماندهان ریز و درشت نظامی ، نیرو های امنیتی و لباس شخصی ها مورد پذیرش رهبری است زیرا مطابق قانون اساسی جمهوری اسلامی فرماندهی کل نیرو های مسلح به عهده رهبری است. ایشان از ادبیات نظامی در همه سخنرانی ها استفاده می کند، گاهی مردم را سرباز و خود را فرمانده می پندارد. شاید از این رو باشد که تظاهرات آرام خیابانی مردم را اردوکشی و رهبری آن را فرماندهان پشت صحنه می خواند و واژه دشمن را همواره تکرار می کند.
خانمی که در عکس نوار سبز بر مچ دستش دارد، مونا سالین Mona Sahlin رهبر بزرگ‌ترین حزب صحنه‌ی سیاسی سوئد، حزب سوسیال‌دموکرات، وزیر پیشین در چند وزارت‌خانه‌ی گوناگون، و معاون نخست‌وزیر پیشین سوئد است.
روز جمعه با «سفر سبز آزادي» به تهران اجازه ندهيم جنبندگي و زيستن و بودنمان را انكار كنند: «من اگر برخيزم، تو اگر برخيزی، همه بر می خيزيم!»
فرا دینی کردن جنبش سبز راه بهتری است بیانیه میرحسین موسوی درباره‌ی «راه سبز امید» با اقبال و توجه فراوان جامعه سیاسی ایران در داخل و خارج از کشور مواجه شد. هدف این بیانیه به گفته‌ی موسوی، تقویت شبکه اجتماعی خودجوش و توانمندی است که در میان بخش وسیعی از مردم شکل گرفته و نسبت به پایمال شدن حقوق خود معترض است.
آقای موسوی بطور یقین شما و یارانتان از تاریخچه 5 قرن ضدیت روحانیون شیعه با پیشرفت و سرفرازی ایران و ملت ایران آگاهی دارید.
روز ۲۸ آذر برابر بیست و نهمین سالگرد زندانی شدن عباس امیرانتظام است که، قدیمی ترین زندانی سیاسی جمهوری اسلامی و اسطوره مقاومت و شجاعت محسوب می شود.
من نگاه سرزنش‌باری نصیبش کردم. شاید آن یکی دوست هم همین‌طور. اما تو کار دیگری کردی. تو دست بردی داخل کیفت. ترقه‌ای بیرون آوردی. به طرف‌شان گرفتی و روشنش کردی و ترقه در دستت منفجر شد.
در حالی در تلویزیون جمهوری اسلامی، گردانندگان پروژه های تبلیغاتی بحران اخیر در حال بازسازی چهره های اصلی و مسببان واقعی فاجعه پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران هستند که هنوز در کوچه پس کوچه های شهر ماموران رسمی و غیررسمی دارند به شیوه هایی فجیع بحران سازی می کنند.
خشونت نهادینه شده در سرزمین بدبخت ما، همواره با سرکوب یکی دو سه‌تائی از ملیت‌های پیرامونی‌اش، تحت عنوان مبارزه با تجزیه‌طلبان و دفاع از تمامیت ارضی آغاز شده‌است و در نهایت اما، قربانی‌ترین‌ها مردمان این خشونت مردمان شهرهای مرکزی و یعنی فارس‌های ایران بوده‌اند؛ دلیل هم روشن است: