تردیدی نیست که اصلاحگری از کمهزینهترین، عمیقترین و پایدارترین راه تحول سیاسی و اجتماعی در یک جامعه است، اما باید راه و امکان آن نیز در جامعه گشوده و فراهم باشد و یا دستکم نشانههایی از توانش و پذیرش اصلاحات از سوی حکمرانان جامعه دیده شود تا بتوان بر آن دل بست و در آن راستا کوشید، همچون مادهای که ظرفیت و امکان تغییر به شکل یا جنسی دیگر را داشته باشد.
تجربه نشان داده که در تاریخ معاصر جهان، بسیاری از نظامهای سیاسی خودکامه و تمامیتخواه که از راه انقلاب یا کودتای نظامی بر سرِ کار آمدند، در بازههای زمانی 20-30 ساله کمابیش بازنگریهایی در نگرش و عملکردهای خود کرده و تغییراتی را از درون آغاز کردند و به بیانی دیگر، نرمتر، معتدلتر و معقولتر شدند. نمونهی وطنی و بارزش "انقلاب سفید شاه و ملت" رژیم گذشته است. اما این نشانهها (بهجز یک دورهی کوتاهِ یکبارهی 8 ساله، که آنهم از پیش مهندسیشده بود و تغییراتی در سیاستهای اصلی و کلانِ نظام به وجود نیاورده بود) نهتنها در جمهوری اسلامی ایران دیده نشده، بلکه این نظام از ده سال گذشته به اینسو، بستهتر، خشنتر و سرسختتر هم شده است.
سرکوب خونین اعتراضات دیماه 96 و آبان 98، افزایش درصد اعدامها، بهویژه اعدام کودکان در سالهای اخیر، ادامه و تشدید سیاست نابودی اسرائیل، پافشاری بر سیاست هزینهبر و بلندپروازانهی هستهای، دشمنی با جامعهی جهانی، پیشبرد سیاستهای جنگ افروزانه و توسعهطلبانه در منطقه و حمایت از تروریستها و شبهنظامیها در سراسر جهان، ولایت مطلقهی فقیه و همچنان بیاختیار بودن دولت و رئیسجمهور پس از 43 سال، بازداشت و حبس روزافزون نویسندگان و روزنامهنگاران مستقل، تلاشهای درونمرزی و برونمرزی برای نابودی مخالفان نظام، تلاش برای اسلامی کردن همهی رشتههای دانشگاهی، استخدام طلبهها در آموزشوپرورش، راهاندازی رشتهی تحصیلی امربهمعروف و نهی از منکر، سیاستهای ضد فرهنگی و ضد ایرانی، تلاش برای کنترل روزافزون رسانهها و اینترنت به نامهای "طرح صیانت" و "اینترنت ملی"، اذعان به کمکاری در "تبلیغات" و "کار فرهنگی" (بهزعم خودشان) بااینهمه بلندگوهای تبلیغاتی و هزینههای گزاف، بااینهمه دستکاری و تحریف حقایق در کتابهای درسی، از دبستان گرفته تا دانشگاه، و همچنان تأکید بر نظارت بیشتر و شدیدترِ فعالیتها و تولیدات فرهنگی و گسترش هر چه بیشتر فرهنگ و تبلیغات اسلامی، حمایت و تقویت اقدامات خودسرانه با فرمان "آتش به اختیار" و "امربهمعروف" و ایجاد ناامنی در جامعه، ازجمله رواج اسیدپاشی و گسترش زن کشی و دخترکشی و فرزندکشی، تخریب قبرها و قبرستانهای "غیرخودی"ها، از بهاییان گرفته تا مخالفان رژیم، منع تحصیل بهاییان و تصاحب غیرقانونی مال و اموال آنان، ادامهی فشارها بر اقلیتهای دینی و قومی و دراویش و محدودیت آنها، هرچه تنگتر کردن و بستن فضای سیاسی، هرچه سیاسیتر و امنیتیتر کردن هر حرکت و فعالیت اجتماعی و فرهنگیِ کمی متفاوت در همهی عرصهها، حتی ورزش، تشدید سیاستهای ضد زن و عقبنشینی نکردن از سیاست حجاب اجباری و اقدامات سختگیرانه از راههای بهظاهر قانونی (بخشنامه، جریمه و اقدامات موردی، مانند ممنوعیت تصویر زنان در آگهیهای ترحیم و یا بر سنگقبرها)، سیاست ضد حیوانات خانگی، بهویژه ضدیت با سگ گردانی، بیهیچ پشتوانه و تلاش علمی و برنامهریزیشده، حمایت از کودک همسری بهعناوینمختلف، پیشبرد سیاست جمعیتی و فرزندآوری باوجود فقر و فلاکت روزافزونِ اجتماعی، بحران پشت بحران، فساد پشت فساد، دزدی پشت دزدی و ده ها نمونهی دیگر، نشان از نظام و حکمرانانی دارد که ذرهای به تغییر و اصلاحات اعتقادی ندارند و تا آخرین لحظه، تا مجبور نباشند، گامی به عقب نمینشینند. گویی تازه به قدرت رسیدهاند و هنوز نیاز به نمایش قدرت دارند. برخی کارگذارانشان حتی با طالبانِ تازه به قدرت رسیده نیز به رقابت برخاسته و میکوشند در اسلامی بودن، از آنها عقب نیفتند!
این سرسختی و مقاومت نابودگر، یا از سرشت آنها برمیخیزد، یا از ناتوانی در برآورده ساختن خواستههای بهحق مردم و یا هراس آنها از گسترش جنبش مطالباتی و یا هر سه. به هر رو اما در عمل، راه را بر هرگونه تلاش اصلاحگرانه میبندند؛ طوری که مسالمتآمیزترین، خشونت پرهیزترین و "نرم"ترین اعتراضات و مطالبات را تاب نیاورده و آنها را با نامهای "تشویش اذهان عمومی"، "اقدام علیه امنیت ملی" و حتی "براندازی نرم" سرکوب میکنند.
حالا پرسش این است که وقتی خودِ نظام در عمل بارها و بارها نشان داده و میدهد و اصرار دارد که اصلاح شدنی نیست، چرا دیگران بر اصلاحپذیر بودن آن اصرار میورزند؟! گویا تحول خواهان جامعهی ما که زمانی از انقلاب پایینتر نمیآمدند، اینک از اصلاحات ذرهای بالاتر نمیروند! و گویا برایشان فرقی نمیکند که آنچه باید اصلاح شود، باید اصلاحپذیر هم باشد.
دیماه 1400
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید