رفتن به محتوای اصلی

برایم پیراهنی نیاور

برایم پیراهنی نیاور

من وارونه سفر می روم با چشم های بسته

و درزهایم را یکی یکی پر می کنم از واژه های مهربانی

و بیزار از هیاهوی مرده خوران که روی تل استخوانها آواز می خوانند

و برای پهلوانهای ذهنم لالائی می خوانم

و بیزار از برجکهای نگهبانی

که دستهای سربازان جوان را گرو گرفته اند

و در جهان مشترک با هراکلیتوس هم خوابه می شوم تا خوابم نگیرد

معشوق آشفته سر هنوز آرام نفس می کشم

و به آن بوسه های شتاب زده ات می اندیشم

و نگاهت که باد را تعقیب می کرد

برایم پیراهنی نیاور ...

واژه ها برهنگی ام را گلدوزی می کنند

برایم گلی نیاور...

اینجا پر از شقایق ایستاده است

که به دندانهای تیز جلادان می خندند

برایم گریه نکن ...مشعوق آشفته سر

اما فراموشم نکن زیر باران سرب و گلوله

14 مارچ 2010

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید