رفتن به محتوای اصلی

جمهوری آیت الله ها مُرد؟ زنده باد جمهوری!؟ (4)

جمهوری آیت الله ها مُرد؟ زنده باد جمهوری!؟ (4)

اکثر ما ایرانیان از اصل مسلم هیچگاه حیرت مکن پیروی می کنیم. شوخ طبع،مغرور، حسود، شاعر منش و میل خاصی هم به خیالبافی و چیز های پنهانی داریم. شاه مُرد چی شد؟ خمینی مُرد چی شد؟ و اکنون نیز تمام شیرینی فروشی های ایران، لوس آنجلس و استرالیا و کناره های رودخانه آمازون و..... به حال آماده باش در آمده اند که چه بشود؟ هوشیار که سید علی اقا سر دسته تار و تمبک (تارو مار؟) زنان دارد می میرد. شاید فرجی شود؟ براستی مشگل ما ایرانیان چیست؟ مشگل ما مرگ و میر این یا آن است؟ مشگل ناتوانی ما درتنظیم یک سیتم فکری سیاسی برای ایران است؟ فلسفه را با الهیات قاطی کرده ایم.ارسطو، هگل و کانت،زرتشت، فلسفه نبوی، مارکس، پوپرو چامسکی، ملا صدرا، میرداماد و.....همه را با هم متحد کرده ایم و خود حیران از همه جا وهمه چیز رانده و وا مانده ایم.

بخش نخست:

در خبر ها آمده بود که یک دختر خانم ایرانی (خانم نرگس کلهر، 25 ساله) از ایران فرار کرده و از کشوری بیگانه در خواست پناهنده گی نموده است. بیش از 50 رسانه های داخلی و خارجی بدین موضوع پرداخته اند. پدراو یک چیز، مادر چیز دیگری و خود دختر خانم هم می گوید می خواهم فیلمساز شوم. پدیده فرار(تار ومار؟) از این جمهوری را مغز ها، خبر نگاران، ورزشکاران، شاعران و هنرمندان ایرانی تجربه کرده اند. این چه جمهوری اسلام رحیم و پر کرامت و برکت انسانی است که انسان ها از آن فرار می کنند؟

خبر دیگری بود که نزاع بر سر شعر معروف حافظ شیرازی (پير ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت، آفرين بر نظر پاك خطاپوشش باد) فی مابین امام امت مرحوم (خمینی اکبر؟) و هیات علمی دانشگاه " فردوسی " دانشکده "علوم انسانی " مشهد در جریان است. امام یک تفسیرکرده بوده و هیات علمی علوم انسانی تفسیر دیگری دارد. نفر سومی هم پیدا شده و حکایت می کند که بیهوده قیل و قال نکنید: این کلمه " قلم صنع " مربوط می شود به شخصی بنام " صنع " که دوست حافظ بوده و منظورحافظ نیز اشاره به " قلم " دوست خود می بوده!؟. خود حافظ " رند " شیراز هم لابد در درون قبر به ریش همه آن ها و من خواننده می خندد!

در خبر دیگری هم آمده است: نماینده مسجدی دریکی از روستاهای" داغستان " اعلام کرده که " آیاتی از قرآن مجید " بر روی بدن کودک نه ماهه ای " پدیدار!" آمده و خود به خود ناپدید می شوند. این کودک پسر در خانواده " یعقوبوف ها " 9 ماه پیش بدنیا آمده که نام " علی " بر وی نهاده اند. "مدینه یعقوبووا" مادراین کودک توضیح داد زیر چانه فرزندش بعد از تولد سیاهی هایی بوجود آمده بود که رفته رفته بعد از بهبود کلمه "الله" جای آن نقش بسته است. وی گفت: این نوشته ها روزهای "دوشنبه و جمعه " پدیدار می شوند و در همین زمان دمای بدن نوزاد تا " 40 درجه " بالا می رود. این نوشته ها سه روز باقی مانده و سپس به تدریج از بین می روند و سپس نوشته های جدیدی بوجود می آیند. حیرت نکنید این کشور داغستان مدت هفتاد سال عضو اتحاد جماهیر کمونیستی شوروی بوده است.

این سه خبر: " فرار و تار و مار " از جمهوری آیت الله ها، بحث شیرین تفسیر شعر حافظ در باره علوم الهی و علوم انسانی ودر پایان خبر خرافه گرایی را از این رو کنار هم قرار دادم که شاید پاسخی برای پرسش خود؛ "مشگل ما ایرانیان چیست؟" پیدا کنم.

مشگلات ما ایرانیان:

1- اسامی سیستم های سیاسی ( بر داشت نگارنده از مانیفستها ونوشته های سازمان های سیاسی و فرهنگی).

" جمهوری سوسیال دموکرات ایران"، " ایالات متحده جمهوری ایران " ، " اتحاد جماهیر سوسیال دموکرات ایران "،" جمهوری دموکراتی ایران " ، " کشور شاهنشاهی ایران " و چون کثیرالقوم و یا کثیر الملل نیز هستیم؛ " جمهوری ملل متحد ایران" و یا " ایالات متحده پادشاهی ایران ". جمهوری اسلامی مانند ممالک محروسه ایران نیزتجربه شده و مرده است. نقطه مشترک همه این نظامهای سیاسی را می توان اینطور جمعبندی نمود: استقلال، آزادی، عدالت اجتماعی و حقوق بشر برای ایران . احزاب را هم می توان با سه حزب جمهوری خواه، مشروطه خواه و دموکرت تصور کرد.

آیا براستی مشگل ما ایرانیان انتخاب نام برای سیستم سیاسی آینده ایران است یا نا توانی برپایی آن ؟ استمرار ظلم وستم حکومت گران و سر کوبی فرهنگ وسنت های مردمان را می توان یکی ازعلل ناتوانی ونا بسامانی ها و پرخاشگری ها بر شمرد. ناتوانی دیگر می تواند اثرات روحی و روانی جنگها و کوچ دادن ها و مهاجرت مردمان در گذشته باشد. مشگل اساسی هم می تواند فرهنگ، خلق و خوی و رفتار ما ایرانیان با خود و نسبت به یکدیگر باشد. مرزها را شفاف کنیم همه چیز راست می شود؟! مثلا:

چرا سیصد نفراز زن و مرد سیاسی، دلیرو نیکدل و فرهیخته ایرانی از بین آرمان خواهان بالا ( شماره 1) نمی توانند " متحد " یا "همدل" شوند تا به یک نفر موقتا ماموریت دهند که " توی دهن دولت " بزند، توی دهن آیت الله ها بزند وسیصد نفری " دولت موقت تشکیل دهند". شما می دانید چرا؟

بخش دوم: فرهنگ و خلق و خوی ما ایرانیان، در همین سایت ادامه دارد.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید